اغنای مشتری، کنترل تغییر و عدم قطعیت، بالا بردن توانایی منابع انسانی و مشارکت برای رقابت
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

سوافورد و دیگران چابکی زنجیره تامین را قابلیت زنجیره تامین در انطباق با پاسخگویی سریع به محیطی متغیر در بازار تعریف نموده اند.چهارچوب در نظر گرفته توسط سوافورد و دیگران، رویکردی فرایند محور نسبت به زنجیره تامین سازمان را دارد که از فرایندهای کلیدی منبع یابی، تدارکات ساخت و توزیع و لجستیک تشکیل شده است.
کریستوفر معتقد است که یک زنجیره تامین چابک باید ویژگیهای متمایز کننده ای را دارا باشد.
به این ترتیب چابکی را می توان «مفهوم مدیریتی در رابطه با پاسخگویی به بازارهای متلاطم و پویا و تقاضاهای مشتریان» توصیف کرد.در واقع چابکی نه تنها در رابطه با پاسخگویی به مشتری است که با بهره برداری و کسب مزیت از تغییرات نیز مرتبط می باشد.برای پاسخگویی شرکتها باید در چندین حوزه مثل توسعه محصولات، ساخت و لجستیک دارای قابلیت‌های منعطف باشد.
زنجیره تامین چابک شامل شرکتهایی می شود که از نظر قانونی از یکدیگر جدا هستند ولی از نظر عملیاتی به یکدیگر وابسته اند.از جمله این شرکتها، تامین کنندگان، طراحان، تولیدکنندگان و مراکز توزیع را می توان نام برد.این شرکتها توسط جریان رو به جلو ی مواد و جریان بازخوردی اطلاعات به یکدیگر پیوند می یابند.زنجیره تامین چابک بر ارتقای انطباق پذیری و انعطاف پذیری تاکید دارد و دارای قابلیت پاسخگویی و عکس العمل سریع و موثر به بازارهای متغیر است.
زنجیره تامین چابک ساختار سازمانی خطی و سنتی را کنار می گذارد و با بهره گرفتن از تکنولوژی شبکه ای، گروهی از بنگاهها را شکل می دهد.با این کار فاصله زمانی تحویل به بازار کاهش می یابد.
چابکی زنجیره تامین سازمان، امکان ایجاد موقعیتی رقابتی تر برای بنگاه را به وجود می آورد و از همین رو آن را قادر می سازد با سرعت بیشتر و اثربخش تر به تغییرات بازار و سایر عدم قطعیتها واکنش نشان دهد.به علاوه بنگاههایی که دارای فرایند زنجیره های تامین چابک هستند نسبت به بازار حساس تر بوده، قابلیت بیشتری برای همساز کردن عرضه و تقاضا دارند و قادر به رسیدن به چرخه های زمانی کوتاه نیز می باشد.با در نظر داشتن این امر که چابکی در زنجیره تامین سازمان مستقیما بر تولید محصولاتی نوآورانه و تحویل آنها به مشتریان اثر می گذارد، می توان به این نتیجه رسید که چابکی زنجیره تامین عاملی حیاتی است که بر رقابت پذیری کل موثر می باشد.( سوافورد و دیگران، ۲۰۰۶ )
شاید یکی از دلایل انتخاب چابکی در زنجیره تامین نقشی است که این موضوع در پیشبرد استراتژی های تامین و تحقق اهداف آن ایفا می نماید.مفهوم چابکی در مدیریت زنجیره تامین به توانایی در پاسخگویی تاکید دارد. ادبیات موجود در زمینه چابکی از آن به عنوان یک مفهوم کلی یاد می کند که اغلب تنها با تولید در ارتباط است.زنجیره تامین زمینه ای کاربردی را برای ارزیابی قابلیت‌های چابکی فراهم می آورد.(ون هوک[۳۳] و دیگران ،۲۰۰۱ )
ارکان اصلی رویکرد چابکی خیلی شبیه به ارکان زنجیره تامین چابک می باشد.چابکی در پاسخگویی به مشتری، افراد و اطلاعات، همکاری درون شرکتی و بین شرکتی و آماده سازی یک شرکت برای تغییر خلاصه می شود.یک زنجیره تامین چابک به معنای واقعی لازم است ویژگیهای متمایزی هم چون حساسیت نسبت به تغییرات بازار، حضور مجازی، یکپارچگی در فرایند و شبکه ای بودن را داشته باشد.
پیشرفت های موازی در چابکی و مدیریت زنجیره تامین منجر به پیدایش زنجیره تامین چابک گردید.(کریستوفر، ۲۰۰۰) تاکنون چابکی به عنوان یک استراتژی موثر برای رشد شرکتها و اساس بقا در محیط های تجاری مورد پذیرش صاحبنظران قرار گرفته است.ایجاد زنجیره تامین چابک به گامی موثر در لجستیک و پشتیبانی شرکتها تبدیل شده است.(اسماعیل و شریفی[۳۴]، ۲۰۰۶)
یکی دیگر از دلایل انتخاب چابکی، مقایسه آن با مقوله ناب بودن و ویژگی های خاص این مقوله است.زنجیره تامین ناب وابسته به قابلیت پیش بینی اوضاع بازار است در حالیکه زنجیره تامین چابک در بازارهای متلاطم و غیرقابل پیش بینی به جلب رضایت مشتری و رقابت با تولیدکنندگان می پردازد.تعداد مورد نیاز از یک محصول برای تولید در دوره های مشخص بر اساس تقاضای مشتریان در زنجیره تامین ناب مشخص است، محصولات از تنوع پایینی برخوردارند، چرخه عمر محصول طولانی است و مشتری تنها به قیمت توجه دارد.در حالیکه در بازارهای متغیر امروزی زنجیره تامین چابک به دلیل امکان تنوع محصولات با چرخه عمر کوتاه و لزوم دسترسی به محصولات در اسرع وقت اهمیت خاصی دارد.در این زنجیره، سرعت تغییر در بازار و نیاز مشتری زیاد و طبیعتا قیمت محصولات نیز بالا است.طراحی و تولید لباس های مد روز را می توان از محصولات تولیدی نیازمند به زنجیره تامین چابک نام برد.در این زنجیره، مشتری مایل است به جای ماه ها انتظار برای ورود یک نوع لباس از کشورهای صادر کننده، طرح مورد نظر خود را تا قبل از منسوخ شدن خریداری و استفاده نماید.طبیعی است فضای رقابتی بازار منجر به تنوع محصول و پیدایش محصولات جدیدتر در هر زمان می گردد و نیاز به عکس العمل مناسب و سریع را تشدید می نماید.در چنین شرایطی پای زنجیره تامین چابک به عنوان راهکار مناسب برای بقا در محیط های تجاری به میان می آید.(کریستوفر و تویل، ۲۰۰۰)

۲-۶-۴- بسترسازی چابکی در میان زنجیره تامین

یک زنجیره تامین برای دست یابی به چابکی، باید تعدادی از ویژگی های متمایز را داشته باشد.ارکان و توانمند سازی های اصلی زنجیره تامین چابک به چهار دسته تقسیم بندی می شود:
روابط همکارانه در شبکه ها : این راهبرد زنجیره تامین عبارت است از توانایی جذب خریداران و تامین کنندگان برای کار به صورت مشارکتی و توسعه مشترک محصولات و سیستم های اطلاعاتی
یکپارچگی فرایند : یکپارچگی در فرایند بدین معنا است که زنجیره تامین هسته ای از شرکا است که به یک شبکه متصل می شوند و با انجام فعالیت های مشخص، هدف خاصی را به طور مشترک دنبال می کنند.
یکپارچگی اطلاعات : این مورد به عنوان زیر بنای زنجیره تامین، توانایی استفاده از فناوری اطلاعات برای تسهیم داده ها میان خریداران و تامین کنندگان و در نتیجه ایجاد یک زنجیره تامین مجازی موثر را در برمی گیرد.لازم به ذکر است زنجیره تامین مجازی مبتنی بر اطلاعات است نه مبتنی بر موجودی انبار.
حساسیت نسبت به مشتری : این مورد به عنوان اساس و محور زنجیره تامین، توانایی ادراک، شناخت و پاسخگویی به نیازهای جاری مشتریان و نیز تغییر و عدم اطمینان را شامل می شود.(کریستوفر و دیگران ،۲۰۰۴ , پاور و سوهال[۳۵]، ۲۰۰۳)

۲-۶-۵- چارچوب مفهومی زنجیره تامین چابک

پیشرفت‌های موازی در حوزه‌های چابکی و مدیریت زنجیره تأمین منجر به معرفی یک زنجیره ی تامین چابک شده است. درحالی‌که چابکی به شکل گسترده ای به عنوان یک استراتژی برنده برای رشد مورد پذیرش قرار گرفته است ، حتی به عنوان مبنایی برای بقا در بعضی از محیط‌های کسب و کار خاص تلقی شده و ایده ایجاد زنجیره ی تأمین چابک به عنوان یک گام منطقی برای سازمان‌ها مطرح شده است (اسماعیل و شریفی،۲۰۰۶ ) چابکی در یک زنجیره تامین با توجه به نظریه اسماعیل و شریفی(۲۰۰۶)، عبارت است از توانایی کل زنجیره تأمین و اعضای آن برای هماهنگی سریع با شبکه‌ها و عملیات مربوط برای انطباق با الزامات و نیازمندی‌های متلاطم و پویای مشتریان . عمده‌ترین تمرکز بر اجرای فعالیت‌های کسب و کار در ساختارهای شبکه‌ای و با در نظر گرفتن سطح کافی از چابکی برای پاسخ‌گویی به تغییرات به شکلی است که به صورت کنشی (پیش دستانه) قادر به پیش‌بینی تغییرات بوده و فرصت‌های نوظهور را جستجو ‌کند.
براساس بررسی اجمالی بر ادبیات پژوهش موجود ،لین و همکارانش (۲۰۰۶) یک چهارچوب مفهومی از زنجیره تأمین چابک را طراحی ‌کردند که بسیاری از پیشنهادهای پژوهش‌های گذشته در آن گنجانده شده است.این مدل در شکل ۲-۶ نشان داده شده است .
محرک‌های چابکی : تغییرات در محیط کسب و کار
– بازار
– معیارهای رقابتی
– نیازمندی و الزامات مشتری
– نوآوری تکنولوژی
– فاکتورهای اجتماعی
تعیین سطح مورد نیاز چابکی
قابلیت‌های چابکی
– پاسخ‌گویی – شایستگی
– انعطاف‌پذیری – سرعت
توانا سازها و ستون‌های اصلی چابکی
– روابط مبتنی بر تشریک مساعی(استراتژی )
– یکپارچگی فرایندی (بنیادی )
– یکپارچگی اطلاعاتی (زیرساخت )
– حساسیت به مشتری و حساسیت به بازار (مکانیزم)
هدف زنجیری تأمین چابکی :
غنی سازی و راضی ساختن مشتریان
– هزینه
– زمان
– عملکرد
– پایداری
شکل۲-۶ چارچوب مفهومی زنجیره ی تأمین چابک( لین و همکارانش ۲۰۰۶)
هدف نهایی زنجیره تأمین چابک ، غنی‌سازی و ارضای مشتریان است. در چهارچوب لین و همکارانش (۲۰۰۶) ، اهداف ارضا شده مشتری از چهار منظر نشان داده شده است که شامل هزینه ، زمان ، عملکرد و ثبات و پایداری است. عمده‌ترین نیروی پیش‌برنده چابکی نیروی تغییر است . محرک‌های چابکی عبارتند از تغییرات یا فشارهای محیط کسب و کار که سازمان‌ها را مجبور می‌کنند در پی روش‌های جدیدی از کسب و کار باشند که از این طریق بتوانند مزیت رقابتی خود را حفظ کنند . محرک‌های تغییر نقطه آغاز این کار مفهومی محسوب می‌شود . محرک‌های طبیعی را می‌توان با پنج عنصر توصیف نمود(ژانک و شریفی،۲۰۰۰) :
– تغییرات در بازار مانند رشد بازارهای تخصصی ، افزایش نرخ رشد در مدل‌های محصول ، کوتاه شدن سیکل عمرمحصول
– تغییرات در نیازمندی‌ها و خواسته‌های مشتری مانند تقاضا برای سفارشی شدن محصولات و خدمات ، زمان تحویل سریع‌تر و کوتاه‌تر شدن زمان طراحی تا تحویل محصول به بازار و افزایش انتظارات کیفی
– تغییر در معیارهای رقابتی مانند شکل‌گیری سازمان‌های جدید ، روش‌های همکاری (به‌طور مثال افزایش فشارهای مربوط به بهای تمام شده ،افزایش نرخ نوآوری، افزایش فشار رقابت جهانی بازار )
– تغییرات تکنولوژی مانند محصولات جدید مواد، روش‌های تولید ، ابزارهای طراحی به‌طور مثال معرفی امکانات تولیدی کاراتر ، سریع‌تر و اقتصادی تر،معرفی تکنولوژی‌های جدید نرم‌افزاری و معرفی مواد اولیه جدید .
– تغییر در ساختارهای اجتماعی مانند رفاه مردم و استاندارد زندگی ، سیاست ، قوانین (به‌طور مثال فشارهای مربوط به محیط زیست ، تغییرات قراردادهای اجتماعی ، انتظارات نیروی کار ، انتظارات مربوط به محیط کار و مشکلات فرهنگی ) .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...