۲-۲۴- نرخ بازده مورد انتظار[۲۵]

عبارت است از بازده تخمینی یک دارایی که سرمایه گذاران انتظاردارند در یک دوره آینده به دست آورند. بازده مورد انتظار با عدم اطمینان همراه است و احتمال دارد برآورده شود و یا اینکه برآورده نشود. (همان منبع، ص ۱۴۱)

۲-۲۵- سرمایه گذاران متخصص

این دسته از سرمایه گذاران منابع مالی بیشتر و پایداری دارا می‌باشند، تجربه و تخصص آن ها در سرمایه گذاری بیشتر می‌باشد، دارای ید بلندمدت بوده و معمولاً به صورت مستقیم اقدام به سرمایه گذاری می‌کنند. (همان منبع، ص ۱۴۱)

۲-۲۶- سرمایه گذاران مبتدی[۲۶]

این دسته از سرمایه گذاران در مقایسه با سرمایه گذاران متخصص، منابع مالی کمتری دارند، تجربه و دانش آن ها در سرمایه گذاری کمتر می‌باشد، دارای دید کوتاه مدت تر بوده و بیشتر از مشاوران مالی مستقل در سرمایه گذاری های خود استفاده می‌کنند. (همان منبع، ص ۱۴۲)

۲-۲۷-اندازه گیری ریسک

تاکنون معیارهای مختلفی برای تعیین ریسک توسط صاحب‌نظران معرفی شده اند که هر یک به جنبه­ای از بحث عدم اطمینان اشاره داشته و بعضاً مکمل یکدیگر نیز بوده شاخص های اندازه گیری ریسک اولین بار از طریق مطالعات شاخص های پراکندگی آماری محاسبه گردیدند و از آن به بعد روش­های جدیدتری از جمله ریسک نامطلوب[۲۷]، استفاده از دیرش[۲۸] برای محاسبه حساسیت ارزش اوراق قرضه و در نهایت ارزش در معرض خطر[۲۹] معرفی گردیدند که همگی از روش های آماری استفاده می‌کنند.

در سال ۱۹۵۲ هری مارکویتز با ارائه مدلی کمی به اندازه گیری ریسک پرداخت و با معرفی مدل مبتنی بر ریسک و بازده و ارائه خط مجموعه کارا (Efficient Frontier Line) برای اولین بار مقوله ریسک را در کنار بازده به عنوان متغیری دیگر جهت انتخاب دارایی برای سرمایه گذاری قرار داد. وی انحراف معیار را به عنوان شاخص پراکندگی، معیار عددی ریسک خواند. شاگرد او ویلیام شارپ شاخص بتا (ضریب حساسیت) را برای تغییرات نسبی ارزش یک سهم در قبال تغییر ارزش بازار با معرفی خط مشخصات ارائه کرد و با معرفی مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) مدیریت علمی پرتفوی را پایه گذاری کرد. مک کالی معیار دیرش را به عنوان ملاک اندازه گیری ریسک اوراق بهادار با درآمد ثابت معرفی کرد و ‌بر اساس آن مدیریت دارایی ها و بدهی ها و طراحی استراتژی های مدیریت ریسک از جمله تطابق دیرش و مصون سازی ارائه گردید. ادامه کارهای مک کالی به رابطه غیرخطی ارزش اوراق بهادار با درآمد ثابت و نرخ سود بازار منتهی شد و معیار تحدب به عنوان شاخصی دقیق تر برای محاسبه ریسک این اوراق معرفی گردید. (همان منبع، ص ۸۱)

بعد از دهه ۱۹۷۰ و افزایش روزافزون ریسک ها در جنبه‌های مختلف تصمیمات مالی، توجه مدیران بیش از پیش به عامل ریسک جلب شد و در حقیقت کنترل معیار ریسک به عنوان عاملی برای ایجاد ارزش بیشتر مورد توجه قرار گرفت و حتی نرخ های بازدهی تعدیل شده ‌بر اساس ریسک ملاک ارزیابی ها قرار گرفت. همزمان با پیدایش ابررایانه ها که قدرت محاسباتی بالایی داشته، برخی نظرات قدیمی که به علت زمان بر بودن و پیچیدگی محاسباتی کنار گذاشته شده بودند، مجدد مطرح گردیدند از جمله ریسک نامطلوب که ابتدا توسط متقدمین مطرح گردیده بود در سال ۱۹۹۶ مجدداً در بین محققین مالی جایی دوباره یافت و تحقیقات مفصلی نیز انجام گرفت که چالش های آن هنوز ادامه دارد. (رودپشتی، ۱۳۹۲، ص ۶۲۳)

۲-۲۷-۱- حساسیت (Sensitivity)

تغییر یک متغیر وابسته بر اثر تغییر مستقل، مثل تغییرات قیمت در قبال تغییر یک واحد نرخ سود. دیرش و ضریب حساسیت (بتا) هر دو از این معیار می‌باشد. (همان منبع، ص ۸۲)

۲-۲۷-۲- نوسان (Volatility)

عبارت است از نوسان یک متغیر در اطراف میانگین و یا یک پارامتر تصادفی دیگر مثل واریانس و انحراف معیار. (همان منبع، ص ۸۲)

۲-۲۷-۳- معیارهای ریسک نامطلوب

این معیارها به عکس معیارهای نوسان، تنها بر بخش مخرب ریسک تمرکز دارند و در حقیقت نوسانات زیر سطح میانگین و یا متغیر هدف را مورد محاسبه قرار می‌دهند. معیار نیم واریانس، و نیم انحراف معیار برای محاسبه ریسک نامطلوب و ارزش و سرمایه در معرض خطر، از این دست می‌باشند. (رادپور و عبده تبریزی، ۱۳۸۸، صص ۴۵-۳)

سنجه های ریسک

سنجه های حساسیت

سنجه های نوسان

سنجه های ریسک نامطلوب

دیرش

تحدب

ضریب بتا

انحراف معیار

ضریب تغییرات

واریانس

سنجه های ریسک نامطلوب

سنجه های ریسک

مبنی بر صد

نیم انحراف معیار

نیم واریانس

نیم بتا

ارزش در معرض

ریس

ریزش مورد انتظار

سنجه های ریسک طیفی

نمودار ۲-۴- گروه بندی سنجه های ریسک

همان گونه که ملاحظه می کنید سنجه های ریسک نامطلوب به دو زیرگروه تقسیم بندی شده است. این زیرگروه شامل نیم سنجه های ریسک[۳۰] و سنجه های ریسک مبتنی بر صدک است.

۲-۲۸- معیارهای ریسک بازده های واقعی

برای اندازه گیری ریسک مجموعه بازده های واقعی از معیارهای مشابهی که برای بازده های مورد انتظار به کار رفت (واریانس و انحراف معیار) استفاده می‌کنیم به استثنای این که بازده های دوره نگهداری (HPY) را نیز در نظر می گیریم:

که:

= واریانس سری ها

= بازده دوره نگهداری در طی دوره iام

= امید ریاضی بازده دوره نگهداری که برابر است با میانگین حسابی سری ها

= تعداد مشاهدات

هر دو معیار نشان می‌دهند که مشاهدات انفرادی در طول زمان چه اندازه نسبت به امید ریاضی سری ها منحرف می‌شوند.

۲-۲۹-تعیین نرخ بازده مورد نیاز

در این بخش به فاکتورها و عواملی می پردازیم که در انتخاب اوراق بهادار در یک سبد اوراق بهادار باید به آن ها توجه کرد. به خاطر دارید که فرایند انتخاب شامل پیدا کردن اوراق بهاداری است که دارای نرخ بازدهی می‌باشند که موارد زیر را پوشش دهد:

(۱) ارزش زمانی پول در مدت سرمایه گذاری

(۲) نرخ تورم مورد انتظار در طول دوره

(۳) ریسک موجود

مجموع این سه جزء، «نرخ بازده مورد نیاز» نامیده می شود. این نرخ، حداقل بازدهی است که برای سرمایه گذاری می پذیرید. این بخش شامل تعاریف این سه جزء و تأثیر هر یک از آن ها می‌باشد.

تجزیه و تحلیل و برآورد نرخ بازده مورد انتظار با رفتار نرخ های بازار در طول زمان، بسیار پیچیده است. طیف وسیعی از بازده برای گزینه های سرمایه گذاری در طول زمان، وجود دارد. نرخ های بازده مربوط به دارایی های به خصوص نیز در طول زمان به آرامی تغییر می‌کنند و تفاوت بین نرخ های موجود بر روی دارایی های مختلف (یعنی، شکاف آن ها) در طول زمان نیز متغیر است.(رودپشتی و همکاران ،۱۳۹۲،ص ۴۳۲)

۲-۳۰-نرخ بدون ریسک واقعی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...