دانلود پایان نامه و مقاله | بخش اول: گستره نظری مربوط به عملکرد خانواده – 4 |
- آموزش مهارت های ارتباطی بر کارایی خانواده در حل مشکل تاثیر گذار است.
-
- آموزش مهارت های ارتباطی کارایی خانواده در بهبود نقشها تاثیر گذار است.
-
- آموزش مهارت های ارتباطی کارایی خانواده در همراهی عاطفی تاثیر گذار است.
-
- آموزش مهارت های ارتباطی کارایی خانواده در ارتباط خانوادگی تاثیر گذار است.
-
- آموزش مهارت های ارتباطی کارایی خانواده در کنترل رفتار تاثیر گذار است.
- آموزش مهارت های ارتباطی کارایی خانواده در آمیزش عاطفی تاثیر گذار است.
تعریف متغیرها:
مهارت های ارتباطی
الف) تعریف نظری: مهارت های ارتباطی، مهارت هایی است که زن و شوهر با یادگیری آن ها بتوانند روابط خود را بهبود بخشند و در این تحقیق شامل مهارت های: حل مشکل، همراهی عواطف، ارتباط خانوادگی، کنترل رفتار، آمیزش عاطفی میباشد(جعفری، ۱۳۸۶؛ به نقل از شریفی، ۱۳۹۰).
ب) تعریف عملیاتی: در پژوهش حاضر منظور از مهارت های ارتباطی، مهارت هایی است که آزمودنی ها در قالب ۷ جلسه ۱ ساعته، در مواردی چون افزایش خودآگاهی، تأکید بر اهمیت خودباوری، شناسایی باورها و انتظارات زوج ها درباره خوشبختی، نشان دادن تأثیر باورها بر احساسات و رفتار فرد، آموزش A-B-C، آموزش مهارت های گوش دادن، آموزش مهارت های حرف زدن، ارزیابی مهارت های حل تعارض، آموزش و تمرین مهارت های حل تعارض میباشد.
عملکرد خانواده:
الف) تعریف نظری: به توانایی خانواده در انجام وظایفی که بر عهده دارد اطلاق می شود (شکری،۱۳۸۳؛ به نقل از اصلانی، ۱۳۸۳).
ب) تعریف عملیاتی: منظور از عملکرد خانواده در این پژوهش میزان نمره ای است که فرد در ابزار سنجش خانواده[۱](FAD) کسب کردهاست.
فصل دوم
پیشینه پژوهش
بخش اول: گستره نظری مربوط به عملکرد خانواده
خانواده[۲]
نمای تاریخی لغت خانواده بسیار قدیمی است. خانواده از لغت فامیلیا مشتق شده است (۱۰۰ تا ۳۰۰ بعد از میلاد) که به همه افراد یک خانواده اعم از خویشاوندان، غیر خویشاوندان، مستخدمان، برده ها و کارگران نسبت داده می شود. سپس در نتیجه رشد طبقه متوسط یا سرمایه داری خانواده محدودتر به وجود آمد (۱۲۱۵ تا ۱۶۰۰بعد از میلاد) اعضای خانواده ملزم می شدند که در منافع اقتصادی، اجتماعی و عاطفی خانواده سهیم باشند. در اوایل قرن بیستم، خانواده به عنوان یک واحد اقتصادی وابسته به یکدیگر که همه افراد در آن شرکت داشتند، تعریف شد (جبک[۳]،۱۹۹۷؛ به نقل از شیرالی نیا، ۱۳۸۳).
تعاریف متعددی برای لغت خانواده وجود دارد. خانواده در اصطلاح به واحد خویشاوندی بنیادی اطلاق میشود، در شکل هستهای خانواده مرکب است از: پدر، مادر و فرزندان. در کاربرد وسیعتر ممکن است خانواده گسترده را هم در بر گیرد که شامل پدربزرگ و مادربزرگ، خاله، دایی، عمو، فرزند خوانده ها و غیره نیز میگردد که همه به عنوان یک واحد اجتماعی شناخته شده عمل میکنند (پورافکاری، ۱۹۷۶؛ به نقل از امینی، ۱۳۸۵). ثنایی (۱۳۷۹؛ به نقل از امینی، ۱۳۸۵) خانواده را واحد اساسی جامعه میداند که شامل دو نسل که با ازدواج، خون و فرزند خواندگی به هم پیوسته اند و از نظر عاطفی به یکدیگر متکی هستند و عهدهدار مسئولیت رشد ثبات و حفظ فرد میباشند.
راجرز[۴] (۱۹۶۴؛ به نقل از امینی، ۱۳۸۵) خانواده را نظامی نیمه بسته میداند که نقش ارتباطات داخلی را ایفا میکند و دارای اعضایی است که وضعیتها و مقامهای مختلفی را در خانواده و اجتماع ابراز میکند. خانواده با توجه به محتوی نقش، وضعیتها، افکار و ارتباطات خویشاوندی که مورد تأیید جامعه است ، ایفای نقش میکند. تعاریف محتوای نقش در طول تاریخ و زندگی خانوادگی بر حسب وضعیتهای مختلف تغییر پذیر است.
لامانا و ریدمان[۵] (۱۹۸۸؛ به نقل از امینی،۱۳۸۵) خانواده را گروهی از افراد میدانند که از طریق ازدواج، خون و و فرزند خواندگی و یا هر نوع رابطه جنسی به هم پیوند خورده باشند به گونهای که:
-
- این افراد از طریق یک رابطه انفرادی و صمیمی نسبت به یک دیگر متعهد شده باشند.
-
- اعضاء هویت خویش رابه طور جدی وابسته به گروه خانواده بدانند.
- گروه هویت ویژه خویش را داشته باشد.
آن ها با گنجاندن عبارت «هر نوع رابطه جنسی» در تعریف خود، افراد همجنس گرا، ازدواج گروهی و امثال آن را نیز در زمره زوج ها و خانواده قرار میدهند و همچنین زوج هایی را که خارج از قرارداد و تعهدات قانونی با یکدیگر زندگی میکنند، به عنوان خانواده مفروض میدارند.
گلدنبرک[۶] و گلدنبرگ(۲۰۰۰؛ ترجمه حمیدرضا،حسین شاهی برواتی، سیامک نقشبندی و الهام ارجمند، ۱۳۸۵) خانواده را فراتر از جمع افرادی میدانند که فضای فیزیکی و روان شناختی ویژه مشترکی دارند. آن ها ویژگیهای مهم خانواده را چنین بر می شمرد: خانواده یک نظام طبیعی که ویژگیهای خاص خودش را دارد. همچنین نظامی است که قواعدی را استنتاج کرده و به وجود آورده است. نقشها و وظایفی را برای اعضایش تبیین و تعیین کردهاست که از ساختار قدرت سازمان یافتهای برخوردار است . شکلهای آشکار و نهان و ارتباط پیچیدهای دارد و شیوه هایی برای مقابله با مشکلات و حل آن ها ابداع می کند، تا وظایف متعدد خود را به طور مؤثر به انجام رساند. رابطه بین اعضای این سراچه فرهنگی، عمیق و چند لایه است .
رویکردها و دیدگاه های تبیین خانواده:
در بررسی نظریات ارائه شده برای تبیین آسیب شناسی در چارچوب خانواده رویکردهای بوئنی، ساختاری، طرح سه محوری و دیدگاه راهبردی میتوان توجه کرد .
بارن هیل[۷] (۱۹۷۹؛ به نقل از اصلانی، ۱۳۸۳) خانوادههای سالم را از خانوادههای ناسالم بر اساس ابعاد هشتگانه زیر تمیز داده است. او این معیارها را در چهار گروه تحت عنوان «محورهای اساسی خانواده» به شرح زیر دسته بندی کرد:
الف) هویت
-
- فردیت در مقابل گروه
- تقابل در برابر انزوا
ب) تغییر
۳- انعطاف پذیری در مقابل خشکی و تحجر
۴- ثبات در مقابل عدم ثبات
ج) پردازش اطلاعات
۵- وضوح در مقابل عدم وضوح یا ادراکات تحریف شده
۶- وضوح در مقابل نقشهای مبهم یا تعارض نقش
د) ساختار نقش
۷- تبادل نقش در مقابل نقشهای مبهم یا تعارضی
۸- وضوح در مقابل پراکندگی، یا حد و مرزهای از هم گسیخته بین نسلی
بارنهبل موارد فوق را به هم وابسته دانسته است، به نحوی که تغییر در یکی غالباً موجب بروز تغییراتی در سایر موارد می شود.
فلک[۸] (۱۹۸۰؛ به نقل از اصلانی، ۱۳۸۳) پنج متغیر از کنشهای خانواده را که میبایست مد نظر قرار گیرند پیشنهاد نمود. این متغیرها عبارتند از:
- پیشوایی: ماحصل شخصیت والدین، ویژگیهای پیوند زناشویی، مکمل بودن نقشهای والدین، و
به کارگیری قدرت از سوی والدین که از شیوه های انضباطی آن ها در کنترل خانواده به شمار می آید .
-
- حدو مرزهای خانواده: این امر مرزهای خود، نسل، و همچنین مرزهای موجود میان خانواده و جامعه را در بر میگیرد.
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1401-09-26] [ 12:24:00 ق.ظ ]
|