کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



مکللند انگیزه پیشرفت را به عنوان انگیزه کارآمدی[۱۴۰] نامگذاری کرده است. او بر این باور است که آینده هر جامعهای وابسته به سطح انگیزه پیشرفت فعلی دانشآموزان آن جامعه است (مکللند، ۱۹۸۹).
پژوهش مکللند و دستیاران او با بررسی اولیه ماهیت و اندازه گیری انگیزه پیشرفت شروع شد. مکللند از همان آغاز متوجه این گونه پرسشهای گسترده بود که چگونه انگیزه پیشرفت خود را در فرد و جامعه نشان میدهد و چگونه در ارزشهای مسلط جامعه منعکس میگردد و چگونه این ارزشها به رشد اقتصادی، ساختار سیاسی و الگوهای فرهنگی مربوط هستند. او کارهای مبتکرانهای در زمینه انگیزه پیشرفت و اندازه گیری آن در جوامع گذشته و حال انجام داده است. وی تلاش کرد تا ارتباط بین انگیزه پیشرفت و رشد اقتصادی را در دوران گذشته و حال نشان دهد. در بررسیهای مکللند، شاخص رشد اقتصادی، میزان تولید برق کشورها نسبت به جمعیت آنها بوده است و انگیزش پیشرفت بوسیله کتابهای خواندنی کودکان در سالهای ۱۹۲۵ و سالهای ۱۹۵۰ اندازه گیری شده است، با فرض اینکه میزان کتابهای خوانده شده مبین تأکید نسبی بر تلاش برای پیشرفت در یک کشور معین است. در این تحقیق داستانهای مندرج در کتابها را انتخاب کردند و مطالب مربوط به پیشرفت در ادبیات کودکان را پیش از آن تاریخ نیز مورد تأکید بیشتری قرار داده بودند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مکللند (۱۹۷۶)، در کتاب جامعه موفق[۱۴۱] اسامی کشورهای مورد مطالعه و سطح نیاز به پیشرفت که در ادبیات کودکان منعکس شده و افزایش تولید برق این کشورها را ارائه کرده است. بر اساس این مطالعه کشور سوئد هم از نظر میزان انگیزه پیشرفت و هم از نظر افزایش در تولید برق در رتبه اول قرار دارد و کشور شوروی سابق در هر دو متغیر مذکور در سطح بسیار پایینی است. (مکللند و دیگران ۱۹۷۶). اکنون با گذشت چند سال از این مطالعه و سقوط شوروی، این گفته مکللند که سقوط و صعود جوامع را وابسته به انگیزه پیشرفت میداند، شاید مصداق عینی به خود گرفته باشد.
اتکینسون (۱۹۵۷) یکی دیگر از نظریهپردازان در زمینه انگیزه پیشرفت بر این باور است که چهار مؤلفه تمایل و گرایش فرد را در انجام یک تکلیف تعیین میکنند:
۱-انگیزه کسب موفقیت
۲-انگیزه پرهیز از شکست
۳-احتمال ذهنی نیل به موفقیت در انجام یک تکلیف
۴-ارزش مشوقی رسیدن به موفقیت در یک تکلیف
این نظریه پیشبینی میکند افرادی که انگیزه پیشرفت در آنان قویتر از انگیزه، پرهیز از شکست است تکالیفی را که دشواری متوسطی دارند ترجیح میدهند و در انجام آنها به بهترین وجه عمل میکنند و به رغم شکست، مدت طولانیتری در انجام آن پافشاری میکنند. برعکس کسانی که انگیزه پرهیز از شکست در آنها قویتر از انگیزه پیشرفت است تکالیفی را ترجیح میدهند که یا خیلی آسان هستند و یا خیلی دشوار. چون در تکالیف آسان فرض شکست بعید است و اگر در تکالیف دشوار شکست بخورند کسی آنها را مقصر نمیداند. بنابراین در نظریه اتکینسون صرفنظر از کسانیکه هیچگونه انگیزهای برای پیشرفت ندارند مثل افرادی که در نیازهای اولیه گرفتار هستند یا رشد شناختی آنها محدود است یا اینکه محیط تربیتی آنها مناسب و برانگیزاننده نیست، ممکن است به یکی از دو روش زیر برای پیشرفت برانگیخته شوند:
۱-دستهای از افراد برای موفقیت تلاش میکنند یا به عبارتی خواهان موفقیت هستند و برای آن تلاش میکنند.
۲-دستهای دیگر برای پرهیز از شکست تلاش میکنند یا به بیان دیگر نسبت به شکست نگران هستند (اتکینسون ۱۹۵۷).
۲-۳-مروری بر تحقیقات پیشین
باورهای شناختشناسی و انگیزش پیشرفت و الگوهای ارتباطی خانواده از جمله سازههایی میباشند که پژوهش بسیاری را در حوزه روانشناسی و تعلیم و تربیت برانگیختهاند.
هر چند که کمتر تحقیقی به بررسی باورهای شناختشناسی و انگیزش پیشرفت و الگوهای ارتباطی خانواده، به صورت مجموعهای مرتبط با یکدیگر، پرداخته است، اما با
جمعبندی از تحقیقات گوناگون که هر کدام از زاویهای به بررسی این متغیرها پرداختهاند
میتوان ارتباط و تأثیر متقابل آنها را دریافت . در اینجا به گوشهای از پژوهشهای صورت گرفته در این زمینه اشاره میشود.
۲-۳-۱-مروری بر تحقیقات پیشین در زمینه رابطه باورهای شناختشناسی و انگیزش
یافته های پژوهشهای متعدد نشان داده است که فراگیران به منظور ارزشیابی یادگیری و پیشرفت خود باید هدف داشته باشند. این هدف میتواند دلیل استفاده از فرآیندهای
خود نظمدهی یا متوقف کردن آنها باشد (برای مثال: پینتریچ، ۲۰۰۰a؛ میگلی[۱۴۲]، کاپلان[۱۴۳] و میدلتون[۱۴۴]، ۲۰۰۱؛ چیهانگ[۱۴۵]، ۲۰۰۲). در پژوهشهای مزبور هدفهای شخصی فراگیران، مورد نظر بودند که میتوانستند درونی یا بیرونی باشند. اما هوفر و پینتریچ (۱۹۹۷) معتقدند که اندیشه های شناختشناختی فرد نیز میتوانند به عنوان نوعی دیگر از اهداف تلقی گردند که هدایت یادگیری خود نظمدهنده را برعهده دارند. این محققان پیشنهاد میکنند که در خصوص نقش این باورها در هدایت یادگیری پژوهشهای بیشتری صورت پذیرد و این فرضیه مورد آزمایش قرار گیرد که فراگیران با باورهای معرفتشناختی پیشرفتهتر، از موفقیت بیشتری در خود نظمدهی یادگیری برخوردارند.
شونفلد (۱۹۹۲) عقیده دارد که باورهای دانشآموزان در مورد دانش ریاضی و نحوه دریافت آن، انگیزش و عملکرد آنان را در درس ریاضی و دروس مرتبط با آن تحت تأثیر قرار میدهد. برای مثال، این باور که «اشخاص مستعد در ریاضی و آنان که ریاضی را حقیقتاً
میفهمند باید بتوانند هر مسألهای را به سرعت و در نخستین رویاروئی حل کنند»، ممکن است باعث شود که فراگیرنده انگیزش چندانی را برای اصرار و مداومت در حل تکالیف ریاضی، به ویژه تکالیف پیچیده و دشوار، نشان ندهد و عدم تلاش کافی، ضعف در عملکرد ریاضی را به دنبال خواهدداشت. بنابراین از دید شونفلد (۱۹۹۲) انگیزش میانجی رابطه بین باورهای شناختشناختی و عملکرد تحصیلی در ریاضی است. برخی از پژوهشگران برآنند که جهتگیری هدف نیز ممکن است کارکرد باورهای فرد در مورد یک حیطه علمی باشد. برای مثال استودولسکی[۱۴۶]، سالک[۱۴۷] و گلیسنر[۱۴۸] (۱۹۹۱) گزارش نمودند که جهتگیری هدف در تمام تکالیف در حوزه های متفاوت درسی برای هر دانشآموز، یکسان نیست. به بیان دیگر بسته به نوع درس یا حوزهای از دانش که فراگیر مقرر است تا مطالب مربوط به آن را مطالعه نماید و به حل تکالیف آن مبادرت ورزد، جهتگیریهای انگیزشی متفاوتی را میتواند اتخاذ نماید. بنابراین جهتگیری انگیزشی نه به عنوان یک ویژگی نسبتاً ثابت شخصیتی بلکه به عنوان تابعی از باورهای فرد در خصوص ماهیت دانش و فرایند یادگیری در حوزهای خاص از معرفت
میتواند مطرح گردد (هوفر و پینتریچ، ۱۹۹۷).
در مطالعه شوتز[۱۴۹] و همکاران (۱۹۹۳) رابطه باورهای شناختشناسی بر اساس مدل پری (۱۹۷۰) با باورهای انگیزشی دانشجویان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان دهنده تأثیر سطح اندیشه های شناختشناسی بر جهتگیری هدف بود. چنان که دانشجویان در سطوح عالی تفکر شناختشناسی از لحاظ جهتگیری هدف، تسلط مدار بودند. هوفر و پینتریچ (۱۹۹۷) معتقدند که تعیین رابطه باورهای شناخت شناختی با عملکرد تحصیلی و نیز تعیین متغیرهای انگیزشی و شناختی میانجی در این ارتباط، مستلزم تحقیقات بیشتر به ویژه در حوزه های متعدد و متفاوت دانش است.
شومر- ایکینز (۲۰۰۲) اعتقاد دارد که باورهای شناختشناسی بر جنبه های متفاوت شناخت و عملکرد تحصیلی تأثیر میگذارند، لیکن از آنجا که این تأثیر میتواند به صورت غیرمستقیم و از طریق عوامل انگیزشی و عاطفی باشد، همیشه به طور ملموس و آشکار نیست. برای مثال، این باور شناختشناسی که ساختار دانش از حقایق مجزا تشکیل شده است میتواند از طریق برانگیختن جهتگیریهای بیرونی هدف و رویکرد سطحی در یادگیری فرد را به سوی انتخاب راهبردهای سطح پایین یادگیری مانند مرور ذهنی سوق دهد. در واقع فردی که انسجام و یکپارچگی در دانش را باور ندارد، بیشتر احتمال دارد که به حفظ کردن حقایق مجزا به شیوه طوطیوار روی آورد و در پی یادگیری عمیق و آفرینش دانش نباشد. یافته های پژوهشی کارداش و هاول (۲۰۰۰) نیز مؤید این نکته بود که باورهای شناختشناسی در هدفگزینی و انتخاب راهبردهای یادگیری و عملکرد تحصیلی در ریاضی نقش دارند.
یافته های مطالعه براتن و استرامسو (۲۰۰۵) نیز نشان داد که باورهای دانشجویان درباره ماهیت و چگونگی حصول دانش، پیشبینی کننده باورهای انگیزشی آنان به ویژه جهتگیری هدف و خودکفایتی است. این محققان پی بردند که اعتقاد به تغییرناپذیربودن و قطعیت دانش و سریع بودن فرایند دریافت آن، منجر به کاهش تبحرگرایی و تمایل به تسلط یافتن بر مطالب درسی و آفرینش اندیشه های نو از میان دانش دریافت شده قبلی میگردد. همچنین این محققان گزارش نمودند که باورهای شناختشناسی فوق، خودکفایتی را در میان دانشجویان به طور منفی پیشبینی مینماید. به بیان دیگر، دانشجویانی که به قطعیت، تغییرناپذیری و سرعت دریافت دانش معتقدند، کمتر انتظار دارند که در امور تحصیلی به موفقیت نائل آیند. افزون بر این، دانشجویان مزبور علاقه کمتری به دروس رشته خود نشان میدهند و ارزش کمتری برای این درس قائلند. یافته های این پژوهش مبین رابطه بین باورهای شناختشناسی و عوامل انگیزشی و نیز راهبردهای خودنظمدهی رفتار بود. این محققان دریافتند که اعتقاد به تغییرناپذیری دانش و نیز اسناد کنترل بیرونی، منجر به کاهش استفاده از راهبردهای خودنظم دهی یادگیری میگردد.
به طور خلاصه یافته های مرور شده در این قسمت نمایانگر آن است که پختگی و رشدیافتگی باورهای شناختشناسی، الگوهای سازگارانهتر انگیزشی را پیشبینی میکند. شایان ذکر است که نمره بالاتر در مقیاس باورهای شناختشناسی شومر (۱۹۹۰، ۱۹۹۸)، به معنای ناپختگی این باورها است. شکل ۲ زیر بیانگر رابطه فرضی بین این دو عوامل است:
شکل شماره ۲-۲: رابطه فرضی بین باورهای معرفتشناختی و انگیزش
براتن[۱۵۰] و استرومسو[۱۵۱] (۲۰۰۴) با بهره گرفتن از یک نمونهی ۸۰ نفری از دانشجویان نروژی به بررسی اثر پیشبینی کنندگی باورهای شناختشناسی بر انگیزهی پیشرفت پرداختند، آنان جهت سنجش باورهای شناختشناسی از فرم خلاصه شدهی پرسشنامه شومر که شامل ۲۴ گویه بود، استفاده کردند.
بر اساس تحلیل عاملی که انجام شد، چهارعامل استخراج گردید که عبارت بودند از:
سرعت کسب دانش[۱۵۲]، ساختن و تغییردانش[۱۵۳]، قطعیت دانش[۱۵۴] و کنترل کسب دانش[۱۵۵] .
بر اساس نظر براتن و استرومسو (۲۰۰۴)، نمرات بالا در مقیاس سرعت کسب دانش نشاندهندهی این باور است که یادگیری یادر همان کوشش اول حاصل میشود یا اصلاً رخ نمیدهد، در حالیکه نمرات پایین بیانگر این مطلب است که یادگیری فرآیندی تدریجی است که نیاز به زمان و کوشش دارد. نمرات بالا در مقیاس ساختن در تغییر دانش نشاندهندهی این دیدگاه است که دانش امری بیرونی و پایدار و بدون تغییر است، در حالیکه نمرات پایین نشان میدهند، دانش فعالانه ساخته میشود و پیوسته در حال تغییر است. نمرات بالا در مقیاس قطعیت دانش، بیانگر این عقیدهاند که دانشمندان و متخصصین در پی یافتن یک حقیقت عینی و بدون ابهام هستند، در حالیکه نمرات پایین این عقیده را رد میکنند. در آخر نمرات بالا در مورد کنترل دانش این ایده را مطرح میکنند که توانایی یادگیری از زمان تولد ثابت است و تغییر نمیکند، در حالیکه نمرات پایین بیان میدارند توانایی یادگیری قابل تغییر و وابسته به تلاش فرد است.
با توجه به یافته های تحقیقاتی که در بالا ذکر گردید و با ذکر این نکته که تاکنون تحقیقی در رابطه با تأثیر الگوهای ارتباطی خانواده بر باورهای شناختشناسی صورت نگرفته است، در این پژوهش به بررسی نقش واسطه ای باورهای شناختشناسی در رابطه با الگوهای ارتباطی خانواده و انگیزش پیشرفت پرداخت میشود.
۲-۳-۲-مروری بر تحقیقات پیشین در زمینه رابطه الگوهای ارتباطی خانواده و انگیزش پیشرفت
نتایج تحقیقات نشان دادهاند، ویژگیهای خانوادگی با انگیزش پیشرفت تحصیلی مرتبط هستند. یکی از این ویژگیها، سبکهای فرزندپروری والدین است. شناختهترین تحقیق در این زمینه مطالعات دیانا بامریند(۱۹۷۱) است. او سبکهای فرزندپروری را به سه سبک تقسیم نموده است:
– سبک فرزندپروری مستبدانه (آمرانه): الگوی بسیار محدودکننده فرزندپروری است که والدین قوانین زیادی را تعیین میکنند، انتظار اطاعت مطلق و دقیق دارند و به ندرت به کودک توضیح میدهند، اغلب جهت کسب اهداف روی تنبیه تأکید میکنند.
– سبک فرزندپروری مقتدرانه: سبک فرزندپروری انطعافپذیری است که والدین به کودکان آزادی قابل ملاحظهای میدهند. در عین حال در ارائه دلایل منطقی برای
محدودیتهایی که ایجاد میکنند دقیق هستند. مراقبت میکنند که کودکان این راهنماییها را به کار گیرند. این والدین نسبت به نیازها و نقطهنظرات کودکان حساس و پاسخگو هستند و اغلب از نظرات آنها در تصمیمات مربوط به خانواده استفاده میکنند.
– سبک فرزندپروری سهلگیرانه: یک الگوی واحد است که والدین به نسبت کمتر دستور میدهند و به کودکان اجازه میدهند احساسشان را آزادانه بروز دهند.
آنماری فونتن (۱۹۹۴) با توجه به شیوه فرزندپروری کودکان، میخواست بداند کدام شیوه فرزندپروری با انگیزش پیشرفت تحصیلی ارتباط دارد. او پژوهش خود را بر روی ۲۸۸ مادر انجام داد. متغیرهای پژوهش او شیوه های فرزندپروری، پذیرش فرزند، ساختار زندگی خانواده و انتظار والدین از موفقیت فرزندان بود. یافتهها نشان دادند شیوه فرزندپروری مقتدرانه و انتظار والدین از موفقیت فرزندان رابطه معناداری با انگیزش پیشرفت تحصیلی دارد.
ماریکولمن (۱۹۹۳) در یک پژوهش، ۱۸۰ دانشآموز دوره متوسطه را با یکدیگر مقایسه نمود، عامل خانوادگی در پژوهش آنها تعامل والدین با خود بود. آنها نوجوانان را در سه گروه مورد مقایسه قرار دادند: گروهی که با والدین خویش زندگی میکردند، گروهی که با
پدربزرگهای خود زندگی میکردند و گروهی که در خانوادهای به جز والدین و یا پدربزرگ خود زندگی میکردند. یافته های پژوهش نشان داد انگیزش پیشرفت تحصیلی در گروه اول بیشترین و در گروه سوم کمترین است.
فاطمی (۱۹۹۰) به تأثیر نوع خانواده (زوج یا فرد) و ترتیب تولد (اولی، آخری، و نفرات وسط) پرداخت وی دریافت که فرزندان اول و آخر انگیزش پیشرفت تحصیلی بهتری دارند. همچنین سطح انگیزش تحصیلی کودکان خانواده های زوج و منسجم بالاتر میباشد. یکی دیگر از ویژگیهای خانواده که با انگیزش پیشرفت تحصیلی مرتبط است، ساخت خانواده است. ساخت خانواده مجموعه تعامل بین اعضاء خانواده است که شیوه های مراوده میان کنشهای اعضای خانواده را سازمان میدهد. یزدچی (۱۳۸۰) در پژوهش خود ساخت خانواده را به سه طبقه پرجمعیت یا کم جمعیت، سلسله مراتب قدرت در خانواده و تعامل بین اعضاء خانواده تقسیم کرد و نشان داد که بین ساخت خانواده (تعامل بین اعضاء خانواده) و انگیزش پیشرفت تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد.
پژوهش خوانساری (۱۳۷۵) تحت عنوان بررسی رابطه جو عاطفی خانواده با انگیزش پیشرفت دانشآموزان دختر دبیرستانهای منطقه ۳ شهر تهران نشان میدهد که بین جو عاطفی خانواده و انگیزش پیشرفت رابطه معناداری وجود دارد. همچنین تحصیلات یک مادر
پیشبینیکننده معنادار بر روی انگیزش پیشرفت است.
همچنین نتایج پژوهشها نشان دادند عوامل خانوادگی مانند ساختار خانواده، سلسله مراتب قدرت در خانواده، پذیرش فرزند، انتظار والدین از موفقیت فرزندان، شیوه های فرزندپروری و تعامل والدین با فرزند با انگیزش پیشرفت تحصیلی ارتباط دارند (ماریفونتن ، ۱۹۹۴؛ بختیار فاطمی، ۱۹۹۰؛ ماری کولمن، ۱۹۹۳).
همچنین در پژوهش دیگری که توسط عریضی و عابدی (۱۳۸۴) تحت عنوان بررسی رابطه بین انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دوره متوسطه شهر اصفهان با ویژگیهای خانوادگی آنان انجام شد نتایج حاکی از آن بود که انتظار والدین از موفقیت فرزندان، شیوه فرزندپروری مقتدرانه و ساخت خانواده تبیینکننده انگیزش پیشرفت تحصیلی میباشند.
۲-۳-۳ مروری برتحقیقات پیشین در زمینه رابطه الگوهای ارتباطی خانواده و باورهای شناختشناسی
اخیرا تحقیقات رشد باورها شناخت شناسی را نادیده نمی انگارد.بلنکی[۱۵۶]،کلینچی[۱۵۷]،گلد برگر[۱۵۸]،تارول[۱۵۹](۱۹۸۶)مطرح نمودندکه روابط اجتماعی،باورهای شناخت شناسی را شکل می دهد و اندرسون[۱۶۰](۱۹۸۴) والدین و معلمان را به عنوان تاثیرگذاران مهم دانست.
تحقیقات اخیر در مورد تئوری سیستمی باورهای شناخت شناسی،سن،میزان تحصیلات،و میزان تحصیلات والدین را به عنوان تاثیر گذاران مهم در رشد باورهای شناخت شناسی می داند(شومر،۱۹۹۰:شومر،۱۹۹۳،شومر،۱۹۹۸،شومر-ایکینز ۲۰۰۴).
تاثیر زندگی خانوادگی در کودکی بر باورهای شناخت شناسی به دقت مورد بررسی قرار نگرفته است(شومر،۱۹۹۸).یک دلیل برای آن این است که تحقیقات در این حوزه نیاز به بررسی دقیق کل خانواده دارد و این بسیار مشکل می باشد.
سبکهای والدگری که برای اولین بار توسط بامریند(۱۹۷۶)توسعه یافت این پیچیدگی را برای هدفهای تحقیقاتی مور بررسی قرار می دهد.این دو یافته خصوصا به عنوان یک اساس برای کاوش ارتباط بین باورهای شناخت شناسی وسبکهای والدگری میباشد.شومر(۱۹۹۰)دریافت که هرچه والدین بیشتر بچه ها رابه مسئولیت پذیری در خانه و فکر کردن تشویق کنند،این دانش آموزان باورهای شناخت شناسی پیچیده تری خواهند داشت.شومر(۱۹۹۳)،دریافت که هرچه بیشتر والدین بچه ها را به تصمیم گیری مستقل تشویق کنند این احتمال وجود خواهد داشت که آنان به دانش به دید پیچیده نگاه کنند.این رفتارهای والدگری آنهایی هستند که در مدلهای والدگری مفهوم سازی می شوند.
یکی از حوزه هایی که در تحقیقات رشد باورهای شناخت شناسی مورد بررسی قرار گرفته است،خانواده می باشد(اندرسون،۱۹۹۴،شومر،۱۹۹۰،شومر-ایکینز،۲۰۰۴).در یک مطالعه بچه های سال سوم کالج با دانشجویان دانشگاه مورد مقایسه قرار گرفتند(شومر،۱۹۹۰).بچه های سال سوم کالج دارای باورهای شناخت شناسی ساده تری در هر چهار بعد در مقایسه با دانشجویان دانشگاه بودند.بعضی از تفاوتها میان گروه ها به وسیله خانواده های آنان مورد بررسی قرار گرفت.نتایج نشان داد که هر چه میزان تحصیلات والدین بالاتر باشد و هر چه آنها برای تصمیم گیریهای مستقل تشویق شوند،این دانشجویان کمتر تمایل دارند تا به دانش سریع اعتقاد داشته باشند.همچنین هر چه میزان تحصیلات والدین بالاتر باشد،آنان کمتر تمایل دارند تا به دانش سریع همه یا هیچ در یادگیری اعتقاد داشته باشند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 02:34:00 ق.ظ ]




هویت زنانه ویژگی­هایی مانند لطافت، زیبایی، آسیب پذیری، وابستگی و انفعال را برشمرد. در تعداد کمی نیز، هویت برابر جنسیتی و رفتاری برجسته شده است. در تبلیغات دسته ارتباطات بین­فردی نیز این دوگانگی به چشم می خورد. فرسلون در جمع­بندی کلی خود، چنین نتیجه ­گیری می­ کند که در کل جهت­گیری جنسیتی در تبلیغات مبتنی بر نابرابری هویتی است که بازنمایی­کنندۀ موقعیت فرودست زنان است. و این روند ادامه روند بازنمایی زنان در رسانه­های سنتی مانند رادیو و تلویزیون است.
ادعای مطرح در پایان نامه صوفی (۱۳۸۷) این است که در درجه اول با توجه به در اقلیت بودن قومیت کُرد و نیز به دلیل سابقه تاریخی جریان های اجتماعی-سیاسی کُردی که در راستای مقاومت در برابر ایدئولوژی و فرهنگ مسلط صورت گرفته­اند انتظار می­رود که به طور کلی بازنمایی ارائه شده از هویت کُردی در سینمای ایران سوگیرانه، منفی و ایدئولوژیک باشد. در درجه دوم ادعا می­ شود که در آن دسته از تولیدات سینمایی که تبعیت بیشتری از ایدئولوژی رسمی و حاکم در ایران دارند، مانند فیلم­های ژانر جنگی که مورد حمایت مستقیم یا غیرمستقیم مادی و معنوی دولت قرار می گیرند ، بازنمایی منفی تری از هویت کُردی ارائه شود. برای این منظور، در مجموع شش فیلم بلند سینمایی با محوریت موضوعی بازنمایی جامعه کُرد و هویت کُردی در قالب روایتی سینمایی برای تحلیل مدنظر قرار می­گیرند که نیمی از آنها، یعنی سه فیلم به فیلم های ژانر جنگی تعلق دارد تا با سه فیلم دیگر از سری فیلم های ژانر اجتماعی که در رابطه با تبعیت از ایدئولوژی رسمی آزادی بیشتری دارند از حیث بازنمایی هویت کُردی مورد مقایسه قرار بگیرند. این دو ادعا در واقع به نوعی فرضیه های این پایان نامه را تشکیل می دهند.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

تحقیق های موجود در حوزه نشانه شناسی عبارت اند از:
تحلیل نشانه شناختی مجموعه تلویزیونی امام علی (ع) مطالعه موردی قسمت بیست ودوم: رضا فرخ نژاد، دانشکده صدا وسیما، رشته ارتباطات، سال۱۳۸۴
این رساله با بررسی تک تک صحنه های قسمت بیست ودوم به این نتیجه دست می یابد که در مجموع سریال به موجب کارکردهای چهار نظام نشانه شناختی (تصویری،حرکتی،موسیقی وکلامی)در امر تولید پیام موفق عمل کرده است.
نشانه ومعنا در تبلیغات تلویزیونی فیلم های سینمایی : شعله معراجی اسکویی، دانشکده صدا وسیما، رشته ارتباطات، سال۱۳۸۵
این رساله در پی دستیابی به الگوی ساختار یافته ،در پی کشف راز نشانه هایی است که در تبلیغات تلویزیونی فیلم های سینمایی به جذب و جلب مخاطبان می پردازد.
تحلیل نشانه شناختی فیلم انتخابات ریاست جمهوری :علی آزاددانشکده صدا وسیما، رشته ارتباطات، سال۱۳۸۵
تحلیل دو فیلم تبلیغاتی ریاست جمهوری با رویکرد نشانه شناسانه و درک مدیریت رسانه در بکارگیری رمزگان ها و نمادها در فراگرد ارتباطات سیاسی و تبلیغات سیاسی (پروپاگاندا)با رویکرد نشانه شناسانه اعم از ارتباطات کلامی و غیرکلامی
بررسی نشانه شناسی تصویری در خبرهای تلویزیونی (شبکه های الجزیره،العربیه و خبر ۲۱ شبکه اول سیما):محمدرضا بخشی، دانشکده صدا وسیما، رشته ارتباطات، سال۱۳۸۶
با بررسی های انجام شده بر روی ۲۷ بخش خبری در ۹ روز از ۲ شبکه عربی زبان الجزیره و العربیه و یک بخش خبری فارس زبان خبر ۲۱ شبکه اول سیما ۵۸ جدول و ۱۳۶ نمودار(میله ای و دایره ای) با موضوع توزیع فراوانی و فراوانی زمانی مصادیق نشانه ها (نماد،نمایه ، شمایل) استخراج شد که در نهایت با روش تحلیل توصیفی نشانه شناسانه به نتایجی دست یافته است.
بررسی نشانه شناختی و جامعه شناختی آثار بلند سینمایی بهرام بیضایی:کیارش همایون پور، دانشگاه تهران دانشکده علوم اجتماعی، رشته ارتباطات، سال۱۳۸۲
در این پایان نامه محقق به برسی آثار بلند سینمایی بهرام بیضایی با توجه به نظریات جامعه شناختی هنر و شیوه های نشانه شناختی پرداخته است.او با پرسش هایی به دنبال این است که تحولات اجتماعی پیرامون فیلمساز تا چه میزان در فیلم ها بازتاب می یابد و مولف بودن و صاحب سبک بودن هنرمند چگونه این تاثیرات را متجلی می کند.
نشانه شناسی ترانه های موسیقی پاپ با نظر بر تحول فرهنگی ایران در دهه ۷۰: ام لیلا کریمی، دانشگاه تهران دانشکده علوم اجتماعی، رشته ارتباطات، سال۱۳۸۳
او با بهره گرفتن از نشانه شناسی به دنبال مفاهیم ترانه شادمهر عقیلی که (توسط نیلوفر لاری پور) سروده شده است. واژه های بکار رفته در ترانه و معانی و مفاهیم آنها را بررسی کرده است.هدف پایان نامه کشف و استخراج مفاهیم نوخواهی ، اعتراض اجتماعی و مقاومت فرهنگی در متن ترانه های موسیقی پاپ دهه ۷۰ ایران عنوان کرده است.

۱-۸- فیلم های مورد پژوهش وروش نمونه گیری

در تحلیل های کیفی تکنیک های نمونه گیری متفاوت از تحلیل های رایج کمی است که اغلب احتمالی و تصادفی اند. در تحلیل های کیفی نمونه گیری هدفمند[۴] و مبتنی بر هدف تحقیق است[۵] بنابراین در تحلیل های کیفی، نمونه گیری هدفمند برای نیل به اطلاعات عمیق و ژرفانگر بکار می رود. اینکه چه نمونه­هایی، کی، چگونه و چرا انتخاب می شوند به اهداف تحقیق بستگی دارد. مشخص کردن نمونه معیارها و ظوابطی برای دربرگیری یا طرد[۶] فراهم می کند که مشتمل بر مرزهای بین نمونه هایی است که مطالعه شامل آنها می شود و آنهایی که خارج از تحقیق قرار دارند. اعضای نمونه عموماً در ویژگی ها یا تجربیات مشخصی با یکدیگر مشترک اند که برای انجام تحلیل ضروری و لازم است.[۷]بر این اساس دیمون و هالوی ویژگی های نمونه گیری تحلیل های کیفی را اینگونه بیان می کنند که این نمونه گیری ها:
منعطف اند (یعنی در طول نمونه گیری گسترش می یابند)؛
متوالی اند؛
به واسطه ی مولفه های نظری راهنمایی می شوند؛
پیوسته و مداوم اند(به این معنا که تا زمانی که داده های جدید متفاوت حاصل نشده باشد دامه می یابد.در یک تحقیق شامل نمونه های انحرافی نیز هست.
شیوۀ گزینش آثار در پژوهش حاضر، تلفیقی از روش گزینش بر اساس نمونه گیری مبتنی بر هدف و نمونه گیری نظری است. مراد از نمونه گیری مبتنی بر هدف، آن نوع نمونه گیری است که برای دستیابی به هدف مشخصی صورت می‌گیرد. در نمونه گیری نظری نیز برای دستیابی به نظریۀ نهایی در مورد پدیده، نمونه‌ها انتخاب می‌شوند. آنچه از ابتدا به صورت تخصصی از تحقیق حاضر خارج می‌شود. مجموعه‌های تلویزیونی (از جمله خاک سرخ که به موضوع جنگ می‌پردازد) و برخی از فیلم‌های سینمایی غیرجنگی (از جمله فیلم ارتفاع پست) است که حاتمی کیا کارگردانی کرده است. اما از میان نمونه‌های باقی مانده، آن دسته از آثار سینمای جنگ که به لحاظ مضمونی و روایی به بررسی روابط نسلی و می‌پردازند، همچنین این فیلم ها جنبه نقد اجتماعی دارند و به همین سبب نشان دهنده دیدگاه های اجتماعی حاتمی کیا و گروه اجتماعی خاستگاه اوست برای خوانش انتخاب شده اند.در این بررسی سعی شده است مسیر حرکت قهرمان فیلم های مذکور، که گویی یک نفر است که مراحل متفاوت زندگی خود و جامعه اش را می گذراند، به شکلی منطقی از لابلای فیلم ها دنبال شود. تاکید ما در این تحلیل ها بر روش نشانه شناسی است و بنا به آن، فیلم ها به لحاظ زیباشناسی ارزیابی نمی شوند، بلکه هدف نشان دادن چگونگی آفرینش معنا در فیلم با استفاده ازنشانه هاست.
در نهایت، نمونه‌هایی که بر اساس منطق فوق مورد بررسی قرار گرفتند، عبارت اند از: مهاجر (۱۳۶۸)، از کرخه تا راین (۱۳۷۱)، آژانس شیشه ای (۱۳۷۶)، روبان قرمز(۱۳۷۸)، موج مرده (۷۹/۱۳۷۸).

فصل دوم

ادبیات نظری تحقیق

۲-۱- مقدمه: بازنمایی و روش نشانه شناسی

رویکرد متعارف در مورد چیزها در جهان طبیعی و مادی این است که ویژگی‌های مادی و طبیعی چیزها تعیین کننده آن چیزی است که هستند و معنای آن‌ها نیز محصول این ویژگی‌هاست. در این رویکرد، بازنمایی فرایندی ثانویه است که تنها زمانی معنی پیدا می‌کند که چیزها شکل گرفته باشند و معنایشان امری شکل یافته باشد. اما در جهان مطالعات فرهنگی، معنا و بازنمایی به گونه ای متفاوت تکوین یافته اند.
امروزه مفهوم بازنمایی در مطالعات فرهنگی از جایگاه برجسته ای برخوردار است. بازنمایی معنا و زبان را به فرهنگ پیوند می‌دهد. معمولاً بازنمایی را «معناسازی از طریق به کارگیری نشانه‌ها و مفاهیم» و «استفاده از یک چیز به جای چیز دیگر با هدف انتقال معنا» (میلز، ۱۳۸۵: ۳۳۳) تعریف می‌کنند. بازنمایی فرایند ذاتی تولید و مبادله معنا بین اجزای یک فرهنگ ا ست و این امر مستلزم به کارگیری زبان، نشانه‌ها و تصاویر برای بازنمایی چیزهاست.
به عبارت دیگر بازنمایی یکی از کردارهای فرهنگی است که فرهنگ را تولید می‌کند. تأکید بر کردارهای فرهنگی در اینجا بدین معنی است که این مشارکت کنندگان در یک فرهنگ هستند که به افراد، ابژه‌ها و حوادث معنا می‌بخشند. چیزها فی نفسه دارای معنا نیستند. بنابراین معنای چیزها محصول چگونگی بازنمایی آن‌هاست (هال، ۲۰۰۳: ۲). و فرهنگ تفسیر معنادار چیزهاست، معنایی که محصول بازنمایی افراد از آنهاست و بازنمایی به عملکرد تأثیرگذار چیزها برای ما بستگی دارد (اسمیت، ۱۳۸۳). بنابراین فرهنگ و بازنمایی با هم در ارتباطی دیالتیکی هستند.
امروزه سه نظریه درباره چگونگی بازنمایی جهان وجود دارد. نظریه‌های بازتابی، زبان را آیینه جهان می‌انگارند. این نظریه که وامدار سنت‌های پوزیتویستی و به ویژه ویتگنشتاین دوره اول است، زبان را ابزاری می‌داند، ابزاری برای انتقال معنایی که در چیزها وجود دارد. نظریه‌های التفاتی یا نیت مندی، معنار را همان چیزی می‌دانند که گوینده، هنرمند یا نویسنده قصد گفتنش را دارد و بنابراین زبان بیانگر این خواسته‌ها و نیت مندی‌هاست. این نظریه به ویژه در سنت‌های هرمنوتیکی شلایر ماخر و دیلتای که فهم را کشف ذهنیت مؤلف می‌دانستند و رویکردهای پدیدارشناسانه قابل شناسایی است. در نظریه بازتابی، معنای ابژه‌ها، اشخاص، ایده‌ها یا حوادث در جهان واقعی نهفته است و کارکرد زبان به مثابه یک آیینه، بازتاب دادن معنای حقیقی اشیائی است که ذاتی آن‌هاست. اما بر اساس رهیافت نیت مندی، کلمات آن معنایی را دارند که گوینده می‌خواهد داشته باشند (هال، ۲۰۰۳: ۲۴).
اما نظریه ای که تأثیر بسیار زیادی بر مطالعات فرهنگی گذاشته است، رویکرد برساخت گرایی است. در رویکرد جدید، معنا تولید و برساخته می‌شود، کشف نمی شود. رهیافت برساخت گرایانه بر خصلت اجتماعی و عمومی زبان تأکید دارد. برخلاف ادعای دو رهیافت فوق، نه چیزها و نه به کارگیرندگان فردی، معنای ثابتی در مورد زبان نداشته و ندارند. این رهیافت وجود جهان مادی را انکار نمی کند، بلکه تأکید دارد که این جهان مادی انتقال دهنده معنا نیست. در این رهیافت معنا بر ساخته نظام‌های بازنمایی است (همان، ۱۰). بر این اساس بازنمایی کرداری است که جهان مادی را به کار می‌گیرد (میلنر، ۱۳۸۵)، اما نباید تصور کرد که معنا به کیفیت مادی نشانه‌ها وابسته است، بلکه معنا به کارکردهای نمادین نشانه‌ها وابسته است. در نتیجه در رویکرد برساخت گرایی اجتماعی، معنا به مثابه شکل گیری و برساختن چیزها فهمیده می‌شود بنابراین فرهنگ به مثابه فرایندی خلاق و تولیدی مفهوم سازی می‌شود و به اندازه اساس مادی و اقتصادی در طرح ابژه‌های اجتماعی و حوادث تاریخی اهمیت دارد و صرفاً بازتاب جهان پس از حوادث نیست.
رویکرد برساخت گرایی دارای دو الگوی مرتبط است. رهیافت نشانه شناختی که متأثر از آثار زبانشناس سوئیسی فردیناند دوسوسور است و رهیافت گفتمانی که از کارهای میشل فوکو است.
در رهیافت نشانه شناسی هر چیزی- کلمات، تصاویر و خود چیزها – می‌تواند به مثال دال‌هایی برای تولید معنا به کار گرفته شود و به طور کلی روشی برای تحلیل چگونگی انتقال معنی به واسطه بازنمایی‌های بصری است. در این رهیافت، بازنمایی شیوه­ای تصور می‌شود که در آن، کلمات در درون زبان به مثابه نشانه به کار گرفته می‌شوند (هیل، ۱۳۸۸). رویکرد گفتمانی که آثار فوکو سهم مهمی در تکوین آن داشت، برخلاف نشانه شناسی، بازنمایی را در معنایی گسترده تر، به مثابه منبعی برای تولید دانش اجتماعی مطرح ساخت. یکی از تفاوت‌های مهم بین این دو این است که رویکرد نشانه شناسی در پی دستیابی به چگونگی عملکردهای تولید به واسطه زبان و بازنمایی است. در حالی که رویکرد گفتمانی بیشتر به تأثیرات یا پیامدها یا سیاست‌های بازنمایی می‌پردازد. این پژوهش در پی چگونگی کاربردی کردن نشانه شناسی است (استوری، ۱۳۸۶).
نخست جایگاه معرفت شناختی نشانه شناسی و دلالت‌های فلسفی و پیامدهای نظری آن را توضیح خواهیم داد و سپس مضامین عمده روش نشانه شناسی را در قالب رمزگانهای اجتماعی، فرهنگی، فنی و غیره و کارکردهای زبانی عمده را توضیح می‌دهیم.

۲-۲- مبنای نظری روایت روابط نسلی در سینمای حاتمی کیا

مبنای نظری که می‌توان برای بررسی شیوۀ بازنمایی روابط نسلی در سینمای حاتمی کیا اتخاذ کرد، مبتنی بر مبنای ساختارگرایی است. اولین تلاش‌هایی که در خصوص تحلیل ساختار روایی صورت گرفت، مربوط به مباحثی است که ارسطو در «بوطیقا» مطرح کرد. از نظر ارسطو روایت گری، برساختن نمایشی تقلیدی از مجموعه رخدادهایی است که شامل گفتارها، چشم اندازها، آوازها و سایر عناصر درام می‌شود. هدف این امر نیز ایجاد تحریکی در نفس مخاطب برای ترغیب شدن به سرانجام‌های سعادتمندانه یا شرمدارانه است. قوۀ خیال مخاطب به واسطۀ چنین بازنمایی‌هایی غلیان می‌کند و در نهایت، هنرمند می‌تواند به تأثیری دست یابد که معمولاً از طرق عادی میسر نیست.
ساختارگرایان مدرن نیز با بهره گرفتن از استعارۀ زبان، به بحث از شکل و فرم نشانه‌های انسانی پرداختند. مطابق فرض ارسطو، می‌توان به تحلیل پیرنگ داستان دست یافت. «پیرنگ» برآمده از رهیافت زمانی و علّی به رخدادهای مورد نظر است. وحدتی که بر پیرنگ حاکم است موجب می‌شود فرد قادر به ترسیم ساختاری فرایند شود. موقعیت آرامی وجود دارد که به دلیل حدوث علتی دستخوش دگرگونی و آشفتگی می‌شود. شخصیت‌های داستان در این بین، تلاش می‌کنند تا به ترمیم موقعیت ایجاد شده مبادرت ورزند. در نهایت درام نیز، موقعیتی آرام (آرامش پس از آشفتگی و خوشبختی پس از تیره بختی) به سیر روایی رخدادها پایان می‌بخشد. آنچه بر اساس این رویکرد می‌توان مورد ارزیابی قرار داد، ساختار روایی یک اثر بر اساس سیر کشمکش داستانی است که راوی به گونه ای انجام می‌دهد. در نموداری می‌توان به ترسیم نحو، آغاز و انجام این مسیر پرداخت (به نقل از: مارتین، ۱۳۸۲: ۵۷):
ج
د
الف
ب
«الف-ب» نشان دهندۀ مقدمه چینی، «ب» نشان دهندۀ آغاز کشمکش، «ب-ج» نشان دهندۀ پیچیدگی یا پرداخت کشمکش و «ج-د» نشان دهند، فرود یا بازگشایی است (پیشین). در این معنا از پیرنگ سنتی، روایتی تاریخی (مبتنی بر منطق زمانی مکانی خاصی) شکل می‌گیرد که از قواعد پایدار اجتماعی و فرهنگی تبعیت می‌کند. موقعیتی آرام در این شرایط قاعده مند، با بروز علت خاصی به ناآرامی و کشمکش تبدیل می‌شود و در نهایت به بازگشایی و گشودگی در پایان روایت می‌رسد.
فرمالیست‌های روسی و در پی آن‌ها ساختارگرایانی که به دنبال بحث دقیق تری از ماهیت روایت در آثار و متون (خصوصاً آثار هنری) بودند، با فاصله گرفتن از تلاش‌های گذشته در بررسی ساختار روایی، به توصیف و طبقه بندی سطح ظاهری روایت‌ها اقدام کردند. ولادیمیر پروپ از جملۀ افرادی بود که در ۱۹۲۸ به بررسی کارکردهای روایی ۱۱۵ حکایت از قصه‌های عامه پسند روسی مبادرت ورزید. وی به دلیل ناکارآمد دانستن تحلیل‌های اندیشمندان پیش از خود، از جمله وزلوفسکیج، کمپبل و دیگران در بحث از فرهنگ عامه به طور کلی و دسته بندی داستان‌های عامه پسند به دنبال طبقه بندی این قصه‌ها براساس پیرنگ‌ها و درونمایه‌های آن‌ها بود، این درونمایه‌ها را قابل تقسیم و تقلیل به موارد مشابه دیگری می‌دانست (آسابرگر، ۱۳۸۰: ۳۷).
پس از آن که پروب توانست از طریق بازشناسی کارکردهای معدودی که سیر روایی داستان‌ها بر عهدۀ شخصیت‌های داستان می‌گذارد، به تحلیل ساختارهای روایی ادبیات فولکوریک روسی بپردازد، ابزار روش شناسانۀ مناسبی فراهم شد تا بتوان از آن طریق به بررسی عناصر گوناگون در فرهنگ عامه پرداخت. از این رو، پروپ در بحث از نظریه‌های تحلیل روایت، از جایگاه مهمی (خصوصاً در حوزۀ نقد ادبی) برخوردار است. لوی اشتروس بر اساس همین روش و با بسط و توسعۀ آن تلاش کرد تا اساطیر قارۀ آمریکا را مورد ارزیابی قرار دهد. پس از او، کلود برمون، و آژیداس ژولین گرماس نیز تلاش کردند تا به جای قصه‌های عامه پسند و فولکلوریک پروپ به بررسی هر گونه ساختار روایی بپردازند و به آنچه «منطق روایت» نامیده اند دست یابند (احمدی، ۱۳۸۴: ۲۵۲؛ مارتین، ۱۳۸۲: ۶۷).
اهمیت بررسی دوگانگی‌های تقابلی در ماهیت نشان‌های فرهنگی با بسط نظریه‌های زبان شناس اتریشی، فردینان دوسوسورو جرح و تعدیل نظریه‌های پروپ برای اشتروس برجسته شده است (کالر، ۱۳۷۹: ۱۰۹؛ ضمیران، ۱۳۸۳: ۲۶). به صورت کلی می‌توان در اینجا به هدف اصلی اشتروس اشاره کرد که به بررسی ساختاری عناصری فرهنگی در نظام نشانگانی جوامع ابتدایی پرداخت. قالب نظری که او به دست داد، به سایر ساخت گرایان برای توسعۀ این قالب کمک فراوانی کرد. مطابق چهارچوب نظری ساختارگرایانه، ذهن انسان برای دستیابی به معانی لازم است دارای قابلیت شناخت تقابل‌ها و دوگانگی‌ها باشد. به عبارت دیگر، ساختار معنایی سوژه‌های انسانی موجبات فهم را برای وی فراهم می‌کند. چهارچوب نظری ساختارگرایی به عنوان مبنای نظری منتخب، اساس مناسبی فراهم می‌کند تا مؤلف بتواند به بررسی دوگانگی‌هایی بپردازد که در سیر روایی یک اثر در فرایند گره گشایی و گره افکنی بازمی نماید. خوانش مؤلف در اثر در نتیجۀ نشانه‌هایی که در خلال نمادها بازنمایی می‌شود، قابل دستیابی است. البته چنین نیست که همۀ آثار از چنین خصلتی برخوردار باشند، چرا که برخی از آثار به جای آن که «خواندنی» باشند «نوشتنی» اند.
در متون «نوشتنی»، ساختار روایت با گشودگی دایمی در پایان، به اتمام نمی رسد. همواره سایه ای از تردید و ابهام در میان است. اگرچه تا نقطۀ پایان ممکن است سیر روایی این شکل، دارای پیرنگی سنتی باشد، در نقطۀ گره گشایی و گشودگی معنایی (در نوع افراطی این شکل) به «هیچ جهانی» حواله داده می‌شویم. منظور بارت از متون «نوشتنی» در برابر روایت‌های «خواندنی» همین دست از اشکال روایی است. در اینجاست که می‌توان به کارکرد مفهومی متون «خواندنی» و متون «نوشتنی» دست یافت. برای فهم این ساز و کارهای مفهومی لازم است به جایگاه و نقش مخاطب در مقابل نظام نشانگانی توجه شود. متنی نوشتنی است که مخاطب بتواند در ذهن خود به خوانشی دست بزند که برآمده از ذهن خود او و مفروضات و ته نشست‌های ذهنی خود است. در اینجا مفهوم «بینامتنیت» اهمیت می‌یابد. معانی که مخاطب در این حالت می‌تواند برای متن در ذهن خود فراهم کند، در زنجیره ای از ارتباطات دایمی با سایر دال‌هایی است که به نوعی «تعویق» معنایی می‌ انجامد. ژاک دریدا، این ساز و کار مفهومی را با این هدف وضع کرد که بیانگر وضعیتی از تأخر دایمی معنا باشد. معنا هیچ گاه بین یک دال مشخص و یک مدلول معین باقی نمی­ماند. در فهم یک اثر هنری مخاطب بر اساس تجربۀ زیستۀ خود، به تأویلی از متن دست می‌زند که دیگری به تأویل معنای همان اثر دست بزند. برخلاف رویکردهای بازنمایانه به زبان، که برابر هر دالی یک مدلول قرار می‌داد، در اینجا رابطۀ میان دال و مدلول رابطه ای شناور است که مخاطب می‌تواند بر اساس حالت بینامتنی که با سایر نشانه‌ها دارد، به تعویق معنایی دست بزند و از یک دال مشابه به مدلول‌های گوناگون و متنوع تری برسد (مارتین، ۱۳۸۲: ۵۸).
در پژوهش حاضر، پس از بررسی پیرنگ روایی اثر به ترسیم نحوۀ گره گشایی و گره افکنی در قالب پرده‌های نمایشی سه گانه پرداخته خواهد شد. پس از آن به بررسی تقابل‌هایی پرداخته می‌شود که برآمده از نظرات پارسونز است و در ادامه به آن اشاره خواهد شد. بررسی دوگانگی‌های بازنمایی شده در اثر، ما را به خوانش مرجح مؤلف در سیر روایی خواهد رساند. بر این اساس، می‌توان به کیفیت روایت آثار در فرایند زمانی پرداخت. به عبارت دیگر، مؤلف (حاتمی کیا) در روایت خویش از روابط نسلی دچار تغییر تدریجی معناداری شده است و این امر در بازنمایی دوگانگی‌های مربوط به روابط نسلی خود را نمایان می‌سازد.

۲-۳- دوگانگی‌ها و تقابل‌های روایی مربوط به روابط نسلی در سینمای حاتمی کیا

برای دستیابی به دوگانگی‌هایی که لازم است به بررسی نحوۀ بازنمایی روایی آن‌ها در سینمای جنگ پرداخت، به بررسی نظرات پارسونز در خصوص الگوی کنشی و تقابل‌های مندرج در آن پرداخته می‌شود. بررسی نظریۀ پارسونز از این رو اهمیت دارد که در نهایت، الگویی تحلیل دوگانگی‌ها در سطح روابط نسلی به دست می‌دهد. بنابراین، استفاده از این وجه نظریۀ پارسونز، ابزاری سودمند برای برساختن تقابل‌هایی به مثابۀ تقابل‌های مندرج در ساختار روایی آثار مورد بررسی است. آنچه می‌توان به عنوان دست مایۀ نظری از این بحث‌ها برداشت کرد، نحوۀ دستیابی پارسونز به متغیرهای تقابلی و دوگانه در بررسی الگوهای کنش است. این الگوها می‌تواند معیاری برای نحوۀ فهم الگوهای شخصیتی در سیر دراماتیک داستان باشد. این امر می‌تواند ما را یاری رساند تا در سیر روایی آثار سینمایی، پس از خوانش مکرر داده‌ها، به دوگانگی‌های موجود در روابط نسلی (اعم از روابط بین نسلی و روابط درون نسلی) و خوانش مرجح مؤلف در سیر روایی مذکور دست یابیم. بنابراین، اگر از الگوهای کنشی پارسونز در این بخش سود جسته ایم، صرفاً برای یاری جستن از الگویی است که از اعتبار صوری بسیاری بالایی برخوردار است و خود به خود بر اعتبار تقابل‌های برساخته نیز افزوده می‌شود. مطابق نظر پارسونز، کنشگر باید در صحنۀ عمل، تمامی پنج گزینش دو جزئی را انجام دهد تا وضعیت کنش او معنی دار و از الگوی مشخصی برخوردار شود. مراد از کنشگر در این جا در مرحلۀ اول شخصیت‌های داستانی است که مؤلف آن‌ها را در پیرنگ داستانی مشخص می‌پردازد و در مرحلۀ دوم مؤلف اثر است. نحوۀ تحول شخصیت‌ها و سرانجام قهرمان‌ها و شخصیت‌ها در بخش گره گشایی داستانی و در پردۀ سوم، ما را به ترجیح مؤلف در اثر مورد نظر رهنمون می‌شود. به عبارت دیگر، اگرچه شخصیت پردازی قهرمان‌های داستان بر اساس تقابل‌های کنشی صورت می‌گیرد، مؤلف نیز در سیر روایی در نهایت به ترجیح سویه ای از تقابل‌ها مایل می‌شود. از این رو، از تقابل موجود در شخصیت‌های داستانی می‌توان به ترجیح مؤلف و میل او به سویه ای از تقابل‌ها رسید. کنشگر در مرحلۀ اول شخصیت‌هایی هستند که بر اساس تمایل به سمتی از تقابل‌ها مؤلف آن‌ها را در سیر روایی قرار می‌دهد. در مرحلۀ دوم نیز خود مؤلف با شیوۀ هدایت پیرنگ داستانی به سمتی از تقابل‌های کنشی مایل می‌شود. این متغیرها عبارتند از:
واکنش عاطفی در برابر بی طرفی عاطفی: کنشگر می‌تواند با احساسات خود وارد کنش شود یا به لحاظ احساسی بی طرف باشد و وارد صحنه عمل شود. عمدتاً، روابط در محیط‌های صمیمی و دوستانه و خانوادگی، عاطفی اند و روابط کاری و رسمی از نظر عاطفی بی طرف هستند. از این دوگانگی موجود در الگوی کنش، می‌توان برای بررسی دوگانگی الگوی کنش در روابط نسلی استفاده کرد. با بهره گرفتن از این دوگانگی، می‌توان دوگانگی خاصی را که در الگوی کنشی روابط نسلی در آثار حاتمی کیا بازنمایی شده به صورت دوگانگی عشق مداری/ عقل مداری برساخت. همان طور که عنوان شد، مقوم ماهوی واکنش عاطفی، به «باطرف بودن عاطفی» مربوط می‌شود. در روابط مبتنی بر ارتباطات عاشقانه، وجود این هستۀ بنیادین در الگوی کنشی ضروری است. طرفین درگیر در رابطۀ عاشقانه لازم است نسبت به یکدیگر به لحاظ عاطفی باطرف باشند. بدون وجود چنین حالتی نمی توان رابطه ای را عاشقانه قلمداد کرد. مراد از دوسویۀ مقابل عشق مداری نیز با توضیحی که در مورد سویۀ نقیضش مطرح شد، روشن می‌شود. هستۀ اصلی این الگوی کنشی در روابط نسلی، به آن دسته روابط باز می­گردد که نفیاً و اثباتاً دارای هیچ طرف ارزشی نیست. هنگامی که کنشگران نسبت به یکدیگر در حوزۀ روابط نسلی دارای باطرفی عاطفی باشند، به سویۀ ابتدایی و در غیر این صورت به سویۀ دوم نزدیک می‌شوند.
خاص گرایی در برابر عام گرایی: فرد اگر در برخورد با پدیدۀ فیزیکی یا اجتماعی اطراف خود، معیاری عام را در نظر بگیرد و بر این مبنا عمل کند، کنش وی دارای الگوی عام گرایی است. اما اگر بر اساس خاص و ویژه بودن آن پدیده با آن برخورد کند، کنش وی دارای الگوی خاص گرایی است. رابطه انسان با فرزندانش غالباً خاص گرایانه و با همکارانش عام گرایانه است. بر اساس این الگوی کنشی، در حوزۀ روابط نسلی می‌توان به دوگانگی گذشته گرایی/ آینده گرایی دست یافت. هستۀ اصلی در الگوی خاص گرایی/ عام گرایی به وجود یا فقدان الگوی خاص یا عام بازمی گردد. در روابط نسلی، اگر عمدۀ ارزش‌های مورد توجه در ذهنیت نسلی خاص، ارزش‌های بر جای مانده از گذشته باشد، در این صورت نوعی محدودیت در عمل بر اساس محدودۀ ارزشی که سنت ایجاد می‌کند، حادث می‌شود. ابعاد کنش انسانی در مورد آینده از نوعی امکان برخوردار است. امکان در این عبارت، به معنای محتمل بودن وجود مختلف و متنوع است. اگر جهت عمل کنشگر به سمت آینده باشد، لازم است این احتمال و امکان به صورتی عام در ذهنیت وی نیز بارز باشد. در صورتی که کنشگر ارزش‌های ذهنی خود را محدود به گسترۀ خاصی کند، از تنوعی که گفته شد برخوردار نیست. در این صورت، کنشگر خود را ملزم می‌بیند به ته نشست‌هایی برجای مانده از گذشته ملتزم باشد و کنش خود را مطابق با آن سمت و سو دهد. بنابراین، بر اساس هستۀ اصلی معنایی در این دوگانگی (در نظریۀ پارسونز) می‌توان به برساختن دوگانگی دیگری قالب گذشته گرایی/ آینده گرایی پرداخت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:34:00 ق.ظ ]




قلمرو زمانی : این پژوهش به لحاظ زمانی در سال ۱۳۹۲ صورت پذیرفته و مولفه های مربوط به عوامل مهم در جذب مشارکتهای مردمی بصورت الکترونیکی را تا دی ماه سال ۱۳۹۲ را مورد مطالعه و بررسی قرار داده است.
مفاهیم وتعاریف نظری
تعریف واژگان کلیدی
موسسات عام المنفعه :
موسسات عام المنفعه، موسسات و سازمانهایی هستند که به وسیله افراد حقیقی یا حقوقی تاسیس شده و درزمینه ارائه خدمات اجتماعی به افراد ، خانواده های نیازمند ، زنان سرپرست خانوار، کودکان بیسرپرست و بدسرپرست، آسیب دیدگان اجتماعی و … فعالیت مینمایند.
مشارکتهای مردمی:
عبارت است از همکاری و همراهی مادی و یا خدمتی خیرین و نیکوکاران با موسّسات عام المنفعه با نیّتهای نوعدوستانه و اعتقادی.
زیرساخت های شبکه مخابراتی:
زیرساخت شبکه یا Backbone ، مسیر اصلی شبکه است که حجم زیادی از داده ها را به مسیرهای فرعی و خطوط کوچک‌تر منتقل می‌کند.
زیرساخت روش های الکترونیکی :
عبارتست از کلیه امکانات و تجهیزات نرم افزاری و سخت افزاری که به منظور پرداخت وجه کالا، خدمات و یا تسویه حسابهای فیمابین افراد حقیقی و حقوقی در اختیار قرار می گیرد ، تا حتی‌المقدور بدون مراجعه حضوری به بانکها و تبادل فیزیکی پول آن را به انجام برسانند.
پرداخت الکترونیکی :
عبارت است از پرداخت پول در مقابل کالا و خدمات در تجارت الکترونیک از طریق وسایل و تجهیزات الکترونیکی مانند اینترنت ، موبایل و…. زمان شروع پرداخت الکترونیکی به سال ۱۹۱۸ باز می‌گردد.
مشکلات و تنگناهای تحقیق
هر تحقیق و پژوهشی اگر چه از نظر ماهوی به دنبال ارتباط بین عوامل و میزان تأثیر آنها می‌باشد ، لیکن در درون خود با محدودیتهایی مواجه خواهد بود. این محدودیتها ممکن است در مسیر تحقیق قرار گرفته و امر پژوهش را دچار مشکلاتی بنمایند و تعمیم نتایج را با دشواری مواجه کنند. پژوهش حاضر نیز از چنین امری مستثنی نبوده و دارای محدودیتهایی به شرح زیر بوده است :
ضعف روحیه پژوهشگری در جامعه و سازمانهای کشور است، که به دلیل عدم اهمیت لازم به موضوع تحقیق و پژوهش از سوی مدیران ، موجب ضعف در انگیزه های محققین و مشکلاتی در برقراری ارتباط با کارشناسان ، خبرگان و نهایتاً جمع آوری اطلاعات می شود.
فقدان پایگاه داده جامع از سوابق دادهای مورد نیاز جهت بررسی مشارکت مردم و همچنین عدم همکاری مسوولین به لحاظ محرمانه بودن داده های مورد نیاز این تحقیق میباشد.
از یک دیدگاه میتوان گفت محدود بودن ابزار سنجش به پرسشنامه موجب شده اطلاعات بدست آمده در مورد موضوع مورد بررسی جامع نباشد. زیرا پرسشنامه تنها یک روش برای جمعآوری اطلاعات است که علی رغم محاسن و مزیّتهای بسیار ، محدودیتهایی نیز دارد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

محدودیت در سؤالات پرسشنامه که به دلیل وقت و حجم و حوصله پاسخگویان بروز می کند موجب شده تمام اطّلاعات لازم را نتوان به یکباره مورد سنجش قرار داد ؛ چرا که بالا رفتن حجم سؤالات نیز خود عاملی برای به مخاطره انداختن روایی درونی پژوهش است، بنابر این به تعداد سؤالات معدودی اکتفا شده است.
عدم امکان کنترل متغیرهای مزاحم میتواند در نتایج تاثیر گذار بوده باشد.
جمع بندی
در این فصل به بیان کلیات تحقیق پرداخته شد. موضوع این پژوهش «بررسی و اولویتبندی زیرساختهای روش های الکترونیکی جمعآوری کمکهای مردمی (اعانات) در موسسات عام المنفعه» می‌باشد. در جهت تحقق این هدف، ۳ فرضیه برای تحقیق تنظیم گردید و شاخصهای مربوط به آنها تعیین شد. روش تحقیق، روش توصیفی از نوع پیمایشی است ؛ روش گردآوری اطلاعات روش کتابخانهای و پرسشنامه بوده است.
مروری بر ادبیات و پیشینه تحقیق
مقدمه
امروزه موسسات عام المنفعه برای جذب مشارکتهای مردمی به منظور حمایت هرچه مناسبتر از مددجویان و نیازمندان تحت پوشش خود علاوه بر اقدامات عمومی نظیر اعتمادسازی ، تبلیغات و اطلاع‌رسانی و توسعه شبکه های مردمی که بعنوان رکن اصلی توفیق عملکرد و بقای این موسسات می‌باشد، با فراهم نمودن بسترهای نوآورانه مختلف به خصوص از طریق روش های الکترونیکی تلاش می‌کنند. آنها اغلب براساس پیشرفتهای تکنولوژی روش های جدیدی را به روش های موجودشان اضافه می‌کنند تا امکان بهرهگیری هرچه بیشتر از ظرفیتهای بالقوه را فراهم سازند.
ادبیات نظری تحقیق
ایرانیان هر سال چقدر صدقه می​دهند؟
کسی که پولی در صندوق صدقات میاندازد لزوماً به موسسهای که چنین صندوقی را گذاشته اعتماد دارد، از اینرو به آمار نهایی پولهایی که در صندوق جمع شده یا موارد مصرفی آن به صورت اقتصادی توجهی ندارد. با این حال شاید برای هر کسی جالب باشد که میزان وجوهات جمع آوری شده از این جعبه های زرد و آبی و سرنوشت آن وجوهات را بداند. در عین حال از آنجا که کمیته امداد یک نهاد حاکمیتی است، دانستن چنین آمار و ارقامی حق مردم تلقی میشود.
آمار رسمی کمیته امداد میگوید تا پایان سال ۹۰، شش میلیون و ۶۷۸ هزار صندوق صدقات در نقاط مختلف ایران نصب شده یا در میان مردم و ادارات دولتی، نهادهای انقلابی و دیگر بخشهای جامعه توزیع شده است. صندوقهای صدقات کمیته امداد به سه نوع کوچک، متوسط و بزرگ تقسیمبندی میشود. ۹۴ درصد از صندوقهای کمیته امداد کوچک است، اما آمار صندوقهای نصب شده در سالهای ۸۶ تا ۹۰ نشان میدهد رویکرد این کمیته به نصب صندوقهای بزرگ بیشتر بوده است. آمار کمیته امداد میگوید از سال ۸۴ تا سال ۹۰ هر سال به طور متوسط ۴٫۳ درصد بر تعداد صندوقهای صدقات کل کشور افزوده شده است. سرانه صندوق صدقات در میان مردم ایران در حال حاضر نزدیک به یک صندوق برای ۱۱ نفر است. با این حال در برخی شهرها این رقم کمتر است، مثلاً در سمنان به ازای هر هفت نفر یک صندوق صدقات وجود دارد.
سال ۹۰ از این میزان صندوق صدقه نزدیک به ۱۴۶ میلیارد تومان جمعآوری شده که نسبت به سال قبل از آن نزدیک به ۴/۸ درصد افزایش داشته است. سهم هر صندوق نزدیک به ۲۱ هزار و ۸۰۰ تومان بوده است. به این ترتیب در هر روز سال نزدیک به ۶۰ تومان در صندوقها ریخته شده است. تقسیم رقم کلی بر میزان جمعیت کشور هم نشانگر این است که به ازای هر نفر نزدیک به ۲۰۰۰ تومان و به ازای هر خانوار نزدیک به ۷۰۰۰ تومان در هر صندوق ریخته شده است. (جمعیت کشور ۷۵ میلیون نفر و تعداد خانوارها ۲۱ میلیون نفر فرض شده است) کمیته امداد در آمار خود میگوید استانهای مرکزی کشور بیشترین میزان صدقه به نسبت هر نفر را داشتهاند و استانهای محرومی چون سیستان و بلوچستان کمترین میزان پرداختی را داشتهاند. البته میزان صدقه پرداختی هر نفر در استانهای آذربایجان شرقی و غربی هم به نسبت کمتر از سایر نقاط کشور بوده است. از نظر آمار جزئی باید گفت سال ۹۰، تهرانیها ۲۴ میلیارد تومان در صندوقهای صدقه ریختهاند. از آن سو رقم کمک در هرمزگان کمتر از سایر استانها و نزدیک به ۹۹۴ میلیون تومان است. جالب است بدانید به گفته کمیته امداد مجموع کمکهای جمع شده از سال ۶۳ تا سال ۹۰ از صندوق های صدقات ۸۶۰ میلیارد تومان بوده است. به این ترتیب مشخص میشود تا چه میزان حجم کمکها در سالهای اخیر افزایش یافته است (البته نباید کاهش ارزش پول در بستر زمان را هم از یاد برد).
البته صدقه جمعآوری شده توسط کمیته امداد فقط از طریق صندوقهای صدقات نیست. مجموع درآمد کمیته امداد در سال ۹۰، نزدیک به ۷۰۰ میلیارد تومان بوده است. مثلاً از این مبلغ نزدیک به ۸۵ میلیارد تومان از مواردی چون هدایا و نذورات ماه رمضان، فطریه و کفاره در عید فطر، هدایا و نذورات در عید قربان، طرح زکات، جشن نیکوکاری و جشن عاطفهها و در عین حال کمک مستقیم افراد خیر به دست آمده است.
صدقه دادن مدرن
دنیای امروز، دنیای فناوری است و این مسالهای نیست که دیگر بتوان انکار کرد. بسیاری از کارهایی که دیروز به صورت دستی و غیرخودکار انجام میدادیم، امروز به صورت خودکار و گاهی بدون آگاهی ما انجام می شود، از ظرف شستن گرفته تا کنترل چراغ راهنمایی و رانندگی؛ در حوزه مالی و اقتصادی هم کم نیست اثرات الکترونیکی و یارانهای شدن این امور. یک نمونه از این مسائل صدقه دادن است، کمیته امداد و سایر نهادهای خیریه در سالهای اخیر تلاش کردهاند سیستم جمعآوری اعانات خود را به صورت الکترونیکی درآورند.
الکترونیکی شدن چه مزیتی دارد؟ نخستین مزیت الکترونیکی شدن جمعآوری صدقه یا اعانه خیریه این است که دیگر به نیروی انسانی و هزینه لازم برای جمعآوری کمکها نیازی نیست. در حال حاضر، کمیته امداد برای تخلیه یک صندوق چند مرحله کاری را انجام می دهد، نیرویی به صورت میدانی صندوقها را تخلیه میکند، نیروی دیگری پولها را شمارش میکند، نیروی دیگری پولهای شمارش شده را رسید میکند و امور حسابداری آن را انجام میدهد و یک نیرو هم وظیفه بردن پول به بانک و واریز آن به حساب را بر عهده دارد. این تعداد نیرو را ضرب کنید در تعداد صندوقهایی که باید تخلیه شود و آن وقت میبینید چه حجمی از نیروی انسانی و با چه هزینهای این کار را انجام میدهند.
دومین مزیت الکترونیکی شدن صدقه این است که خطراتی چون سرقت و سایر موارد که از زمان جمع‎آوری پول تا زمان واریز به بانک سازمان خیریه را تهدید میکند، وجود نخواهد داشت، از سوی دیگر با الکترونیکی شدن پرداخت صدقه میتوان عنصر زمان را حذف کرد و بلافاصله پولی که کمک شده را در حساب داشت و آن را صرف نیازهای افراد کرد؛ با این حساب کمیته امداد و سایر خیریهها چه تدابیری برای دریافت کمک های مردمی به صورت الکترونیکی اندیشیدهاند؟
طرح اول، استفاده از پلتفرم تلفن همراه
یکی از نخستین طرحها برای جمعآوری کمک، طرحی بود که بهزیستی آماده کرد اما بسیار بد اجرا و حتی به بازگشت پول مردم هم منتهی شد. ماجرا این بود که بهزیستی سامانهای طراحی کرده بود که کاربران شبکه تلفن همراه بتوانند با ارسال یک کد مشخص مبالغی را به بهزیستی کمک کنند و آن گاه آن را از روی قبض تلفن همراه خود بپردازند. با تبلیغ نکردن مناسب این طرح از سوی بهزیستی و نیز اشکالاتی در اجرای آن و نیز سوء استفاده برخی از این ابتکار یا شوخی بعضی با این طرح، افراد بسیاری بدون اطلاع از چیستی ماجرا به سمت کمکهای مادی ناخودآگاه رفتند و آن گاه صدای اعتراض آنقدر بالارفت که بهزیستی مجبور شد پولها را پس بدهد. با این حال به دلیل نفوذ پیامک میان مردم، همچنان میتوان به این طرح امید داشت به شرط این که در مقام اجراء هم روسفید بیرون بیاییم.
طرح دوم، صندوق صدقات الکترونیکی
طرح دوم، استفاده از صندوقهای الکترونیکی صدقه است. استفاده از این صندوقها باعث کاهش میزان جرایم مرتبط با صندوق ازجمله سرقت هم میشود، اما دریغ که زیرساخت لازم برای این طرح در کشور مهیا نیست. کارتهای بانکی موجود در کشور از سیستم POS استفاده میکنند اما سیستم این صندوقها اعتباری یعنی مانند اتوبوس و متروست. از آن سو، ساخت کارتهایی مخصوص کمک هم مورد استقبال قرار نمیگیرد، زیرا کمک نقدی مطمئنا سادهتر از شارژ کارت خواهد بود.
طرح سوم، شبکه بانکداری الکترونیکی
بر این اساس سازمانهای خیریه بیش از هر چیز به سمت سیستم بانکی رفتند و با بهره گرفتن از درگاههای خدماتی بانک ها، سایتهای خودشان، دستگاه های خودپرداز و بعضاً پایانه های POS تلاش میکنند کمکهای مردم را به شکل الکترونیکی دریافت کنند. در میان سه روش ذکرشده این روش مورد توجه مردم قرار گرفته است و البته ضریب خطا و حواشی کمتری هم دارد.
نقش پرداخت‏‌های الکترونیک در گسترش تجارت الکترونیک
تجارت الکترونیکی را می‌توان انجام هرگونه امور تجاری به صورت آنلاین از طریق اینترنت بیان کرد. این تکنیک در سال‌های اخیر رشد بسیاری داشته است و پیش‌بینی می‌شود بیش از این نیز رشد کند. گاهی تجارت الکترونیکی به هرگونه معامله‌ای که در آن خرید و فروش کالا و یا خدمات از طریق اینترنت صورت می پذیرد اطلاق می شود؛ امّا تجارت الکترونیکی عملاً کاربرد وسیع‌تری دارد، یعنی نه تنها شامل خرید و فروش از طریق اینترنت نیست بلکه سایر جنبه‌های فعالیت تجاری، مانند خریداری، صورتبرداری از کالاها، مدیریت تولید و تهیه و توزیع و جابه‌جایی کالاها و همچنین خدمات پس از فروش را از طریق روش های مختلف الکترونیکی در بر می‌گیرد. البته مفهوم گسترده‌تر تجارت الکترونیک کسب و کار الکترونیک می‌باشد.
سیستم‌های پرداخت، بخش حیاتی زیرساخت اقتصادی و مالی یک کشور هستند ؛عملکرد خوب آن‌ها در انتقال امن و به موقع وجوه مهم‌ترین اثر آن‌ها در عملکرد کلی نظام اقتصاد می‌باشد. یک نظام پرداخت در واقع شامل مراحلی است که اجازه می‌دهد که استفاده کنندگان پول را انتقال دهند.
در سالیان اخیر و همزمان با پیشرفت‌های فزاینده تکنولوژی‌های اطلاعاتی و ارتباطاتی، بسیاری از تعاملات در دنیای واقعی به جهانی مجازی انتقال یافته است. اصلی‌ترین ویژگی این تکنولوژی‌ها یعنی به اصطلاح (فشردگی زمان و مکان) بسیاری از محدودیت‌های جغرافیایی و زمانی در دنیای فیزیکی را از میان برداشته و فرصت‌های بدیعی را در اختیار حکومت‌ها، صاحبان شرکت‌های فراملّیتی و افراد قرار داده است تا تعاملات خود را با شتاب بیشتر و در زمان کمتر، فراتر از مرزهای جغرافیایی و محدودیت‌های زمانی انجام دهند. عباراتی مانند شهر الکترونیک، دولت الکترونیک، شهروند الکترونیک و مفاهیمی مشابه آن ناشی از پررنگ شدن روزافزون نقش تکنولوژی‌های ارتباطی در زندگی روزمره است. یکی از کنش‌هایی که تکنولوژی‌های نوین ارتباطی باعث رواج آن شده است، تجارت الکترونیک است که در ادامه مفهوم و الزامات آن از دریچه پرداخت الکترونیک بررسی می‌شود.
برای اینکه تجارت الکترونیک در عمل موفقیت آمیز باشد، الزامات و عواملی در این کار دخیل هستند و می‌توان آن‌ها را به دو نوع فنّی و سازمانی تقسیمبندی کرد که ذیلاً به برخی از آن‌ها را اشاره می شود:
انجام میزان مناسبی از تحلیل و پژوهش در بازار مانند مدل‌های سنتی و تجارت الکترونیک که مستلزم برنامه ریزی مناسب تجاری و قوانین بنیادین برای عرضه و تقاضاست.
ایجاد راهی آسان و ایمن برای مشتریان جهت تأثیر گذاری بر روی تراکنش‌ها. کارت‌های اعتباری (Credit)و پرداخت (Debit) شناخته ‌شده‌ترین ابزار پرداخت هزینه از طریق اینترنت هستند که برای حدود ۹۰ درصد خریدهای آنلاین به کار می‌رود.
ایجاد قابلیت اعتماد و امنیت. سرورهای موازی، مسائل سخت افزاری، تکنولوژی‌هایی که خطا نکنند و پنهان بودن اطلاعات می‌توانند این نیاز را برآورده کنند.
ایجاد سازمانی که دارای کارایی کافی برای واکنش مناسب به هر نوع تغییر در محیط‌های اقتصادی، اجتماعی و فیزیکی باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:34:00 ق.ظ ]




بدیهی است که ادامه تحولات در نظام آموزشی به حد خاصی ختم نخواهد شد و همگام با توسعه علم و تکنولوژی سطح تحصیلات افزایش یافته و به موازات آن نظام های آموزشی نیز به طور مستمر تغییر یافته و این امر نیاز به منابع بیشتری رادرآینده به دنبال خواهد داشت .
پ – ارتباط آموزش با رشد اقتصادی و عدالت اجتماعی
امروزه تصور می شود که برای نیل به نرخ قابل قبولی از رشد اقتصادی فراهم ساختن یک سطح حداقل ازآموزش ضرورت دارد . توزیع فرصت های آموزشی در میان گروه های مختلف مردم نیز برای تحقق عدالت اجتماعی اهمیت دارد.( همان منبع )

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

افزایش تقاضا برای آموزش از یک سو و محدودتر شدن منابع مالی دولت از سوی دیگر نیاز به منابع مالی را تشدید کرده است . از جمله مهم ترین دلایل تمدید منابع مالی دولت در دو دهه گذشته عبارتند از ( جهانگیر ، محمد -۱۳۷۹ ) :
۱-نوسان شدید قیمت نفت
۲-رقابت برنامه های حمایت از طبقات محروم برسر منابع با آموزش وپرورش
عوامل فوق و برخی عوامل دیگر سبب شد مه سهم آموزش و پرورش در بودجه دولت به ویژه از اواسط دهه دوم پس از انقلاب به تدریج کاهش یافته و آموزش وپرورش با تنگناهای شدید مالی مواجه شود. برآیند تأثیر این عوامل مرتبط با تأمین منابع تحقق اصلی سی ام قانون اساسی مبنی بر رایگان بودن آموزش را به مهم ترین معضل دولت و نظام آموزش و پرورش کشور تبدیل کرده است.
ت – وضعیت مالیه آموزش وپرورش
آموزش و پرورش ایران در مقایسه با سایر کشورهای جهان به ویژه کشورهای دارای سابقه تاریخی و اجتماعی مشابه از وضعیت زیر برخوردار است ( فریدون ، علی اکبر – پایان نامه ارشد – ۱۳۷۶ ) :
۱- نسبت اعتبارات دولت برای آموزش و پرورش نسبت به تولید ناخالص ملی که در سال های مختلف بین ۳تا۴ درصد نوسان داشته است از میانگین جهان که در دهه گذشته ۸/۴ درصد بوده پایین تر و از میانگین کشورهای توسعه یافته ۱/۵درصد بسیار پایین تر است(درحالی که نرخ وابستگی جمعیت ۰-۱۴ساله درایران در ۱۹۹۶برابر ۷۱درصد ودر کشورهای توسعه یافته ۳۴ درصد بوده است .
۲-سهم اعتبارات دولت برای آموزش و پرورش در بودجه عمومی کشور ودر بودجه اجتماعی با نوسان های شدیدی در دهه گذشته همراه بوده وبه هر حال روند روبه کاهشی داشته است . این نسبت در مقایسه با میانگین کشورهای جهان و نیز کشورهای توسعه یافته از مقدار کمتری برخوردار است درسال ۱۹۹۵ این نسبت برای ایران ۰۸/۱۲درصدو برای کشورها در حال توسعه از ۱۶درصد متجاوز است در کشورهای توسعه یافته این نسبت ۳/۱۳ درصد است.
۳-هزینه سرانه آموزش ابتدایی درایران به طور متوسط ۷ درصد تولید ناخالص ملی سرانه است و برای آموزش متوسطه شامل راهنمایی و متوسطه ۱۰درصد و برای آموزش عالی ۶۳ درصد است ارقام متناظر آن در کشورهای توسعهیافته ۳۴،۲۱،۱۹ درصد است . این امر نشان می دهد که در کشور ،در تخصیص منابع بین سطوح آموزشی توجه کمتری به آموزش ابتدایی به عمل می آید.
نقش بخش عمومی در تأمین منابع مالی آموزش وپرورش
عموماً این موضوع که آموزش مسئولیتی مشترک میان خانواده و دولت می باشد، پذیرفته شده است . نقش دولت به سبب وجود دلایلی چند اهمیت دارد: اول آن که در شرایطی که مصرف فرد از یک کالا بر دیگران تأثیر می گذارد او باید وادار به ملاحظه منافع و هزینه های اجتماعی در مقایسه با منافع و هزینه هایخصوصی رفتارش شود ( ساروخانی ، باقر – ۱۳۷۸ ) . غالباً چنین بحث می شود که نکته فوق حداقل در سطح آموزش ابتدایی برای بسیاری از ابعاد آموزش صادق است دوم آن که به سبب وجود بازارهای مالی محدود که به دانش آموزان امکان استقراض کافی برای تأمین هزینه های آموزش را ا پشتوانه افزایش درآمدهای آتی نمی دهد دخالت دولت ضرورت می یابد . سوم آن که درهر حال سرمایه گذاری در سرمایه انسانی به عنوان یک استراتژی اصولی در مبارزه با فقر محسوب می شود و بنابراین لازم است که این نکته نیز به وسیله دولت مورد توجه قرار گیرد . اهداف فوق توجیه اقتصادی عمومی ترین تجربه مالی اکثر کشورها یعنی اتکا بردرآمدهای عمومی برای تأمین مالی آموزش رادر برمی گیرند.
اطلاعات موجود حکایت ازآن دارند که صرف نظر از موارد استثنایی و معدود (مانند ایالات متحده )اغلب کشورهای جهان بخش عمده ای از مدارس عمومی خود را از طریق توزیع بودجه دولت مرکزی تأمین مالی می کنند . اگرچه در نظام های فدرال مدارسی وجود دارند که توسط دولت های محلی و دولت های ایالتی اداره می شوند اما در بسیاری از این قبیل نظام ها (به ویژه در کشورهای در حال توسعه)ظرفیت ایجاد درآمد سطوح پایین تر برای خرج های عمده مانند آموزش و پرورش محدود است و آنها ناگزیر باید به طور جدی به منابع انتقالی دولت اتکا کنند( علاقه بند ، علی -۱۳۸۰ ) .
منابع عمومی تأمین مالی
عمومی ترین تجربه تأمین مالی در اکثر کشورها اتکا بر درآمدهای عمومی است . در مورد تأمین این گونه منابع تقریباً هیچ ارتباطی میان مبلغی که فرد می پردازد و منافعی که دریافت می دارد وجود ندارد . اگر چه توجه به حدودی که منابع عمومی می توانند برای تأمین مالی آموزش مورد استفاده قرار گیرند اهمیت دارد. دراین قسمت به عمده ترین شیوه های معمولی که بر مالیات ها یا تأمین کسری متمرکز است اشاره می شود( فرگوسن ، ترجمه محمود روزبهان – ۱۳۷۶ ) .
برای افزایش قابل توجه هزینه هایی مانند آموزش و تأمین مالی آن از طریق جبران کسری حدودی وجود دارد. تأمین مالی کسری از طریق خلق پول چنانچه به نحو محتاطانه ای مدیریت نشود می تواند منجر به عدم تعادل های کلان اقتصادی شده ودر نهایت به کاهش رشد اقتصادی بینجامد . فرایند ا نتشار پول اگرچه افزایش منابع را برای دولت به همراه دارد ولی فرآیندی بی ثبات است که در نهایت باعث می شود به موازات افزایش قیمت ها ارزش پول کاهش یابد و دولت ناگزیر شود که به انتشار پول بیشتری اقدام کند وجود چنین شرایطی احتمالاً به تورم افسار گسیخته منتهی می شود ( فرهمندی قوی ، محمد علی – ۱۳۷۶ ) .
استقراض
در بلند مدت استقراض نیز راه علاج نیست. استقراض داخلی سنگین به نرخ های بهره بالا منتهی می شود و سرانجام موجب کاهش سرمایه گذاری خصوصی خواهد شد (از طریق اثر پس رفت). حجم بیشتری از حد استقراض با برداشت از ذخایر خارجی می تواند وقوع بحران بدهی ها را تسریع کند ودر اثر پیش بینی کاهش ارزش پول یا وضع مالیات های جدید از سوی پس انداز کنندگان داخلی انتقال و فرار سرمایه را به دنبال داشته باشد.
یکی از مسائل عمده در جهت تلاش برای افزایش پیش تر درآمدها از طریق مالیات ها ، اثر زیان آور بالقوه آنها برکارآیی یا رشد اقتصادی است. تغییر در پایه یا نرخ مالیاتی موجب تغییر انگیزه ها می شود و فعالیت اقتصادی ازآن گروه فعالیت هایی که مالیات بیشتری به آنها تعلق می گیرد به فعالیت هایی که مشمول مالیات کمتری هستند انتقال می یابد باراضافی مالیات سبب کاهش رفاه می شود که بالاتر و فراتر از درآمدهای مالیاتی است که جمع آوری می شوند ( جلالیان ، احمد – پایان نامه ارشد – ۱۳۶۸) .
متداول ترین انواع مالیات ها عبارتنداز مالیات های مستقیم مانند مالیات بردرآمد اشخاص، شرکت ها و مالیات های غیرمستقیم یا مالیات برکالاها نظیر مالیات بر فروش . مصرف نقل و انتقال و بازرگانی .
مالیات بر ارزش افزوده
این نوع مالیات را می توان مهم ترین نوآوری مالیاتی در نیمه دوم قرن بیستم به شمار آورد. مالیات برارزش افزوده (عواید فروش منهای هزینه خرید مواد اولیه ونهاده ها و خدمات خاص) در مراحل متوالی تولید و توزیع وضع می شود . از سوی دیگر ارزش افزوده معادل است با جمع دستمزدها ،اجازه بهره و سود ( همان منبع ) .
مالیات برثروت
این نوع عوارض مستقیماً متوجه ثروت جمع شده می شود و بین درآمدهای کسب شده و کسب نشده فرق می گذارد و وجه تصاعدی مالیات ها را به ویژه در گروه های درآمدی بالا ارتقا می دهد بنابراین مالیات بر ثروت خالص همراه با مالیات بردرآمد، موجب توزیع بهتر مالیات ها با توجه به توان پرداخت افراد می شود. سایر اقلام مالیاتی بر ثروت را اقلامی چون مالیات بر نقل و انتقالات ،ارث و اتفاقی تشکیل می دهد . اقلام عمده مالیات بر ثروت درایران هم اکنون عبارتند از : مالیات بر زمین های بایر، ارث، اتفاقی، نقل و انتقالات و سرقفلی ، مالیات تعاون ، مالیات سالانه املاک و مالیات بر مستغلات خالی ( فصلنامه توسعه و مالیات – ۱۳۸۶ ) .
نقش بخش خصوصی درتأمین منابع مالی آموزش و پرورش
هزینه های آموزش و پرورش نه تنها مخارج دولت برای معلمان ،مواد آموزشی ، ساختمان و تجهیزات رادربرمی گیرد بلکه منابع بخش خصوصی که به وسیله .الدین و جوامع محلی به آموزش و پرورش عطا شده را نیز شامل می شود . تقاضا برای آموزش وپرورش و کیفیت آن ، نابرابری و بی عدالتی درآموزش و پرورش و مقایسیه هزینه ها و کارآیی نسبی مدارس دولتی و خصوصی از جمله این مسائل به شمار می آیند .
منابع خصوصی هزینه های مستقیم آموزشی از قبیل مخارج والدین برای آموزش فرزندان شان مثل شهریه مدرسه ، کتاب های درسی ، نوشت افزار و پوشاک ویژه مدرسه ، کمک های خانواده به آموزش مثل هدیه های نقدی یا جنسی خانواده به مدرسه یا کارکنان مدرسه و هزینه های غیر مستقیم آموزش را که معادل با ارزش اقتصادی فرصت های از دست رفته تحصیل است را شامل می شود.
از شواهد تجربی برمی آید که منابع خصوصی جزء بسیار قابل توجهی از کل منابعی را تشکیل می دهند که صرف تولید آموزش می شود. همچنین آنها منشاء پشتیبان نهاده های مهم آموزشی هستند و بر تقاضای آموزشی اثر می گذارند . در تایلند مجموع منابع خصوصی در سال ۱۹۸۷ بالغ بر ۲۸ درصد هزینه سازمانی مدارس ابتدایی دولت بوده است . در پاکستان هزینه های مستقیم خصوصی در ۸۰-۱۹۷۹ معادل ۳۰ درصد هزینه سرانه جاری مدارس مدارس ابتدایی دولتی را تشکیل می داده است . در دو استان جمهوری خلق چین در سال ۱۹۸۸ هزینه های مستقیم خصوصی معادل ۷۰-۷۵درصد کل هزینه های سازمانی مدارس ابتدایی دولتی و ۵۰-۷۰درصد کل هزینه های سازمانی مدارس متوسطه نظری بوده است . در هندوستان در سال ۸۰-۱۹۷۹ مخارج دولتی آموزشی معادل ۹/۳ درصد GNPبوده است در حالی که مخارج خصوصی آموزشی به ترتیب حدود ۹/۱ درصد GNPو ۲/۴درصدGNP برآورد شده است . با توجه به محدودیت های مالی فراونی که بسیاری از کشورهای در حال توسعه را گرفتار کرده است انتظار می رود منابع خصوصی نقش گریز ناپذیر خود در تأمین منابع مالی آموزش را همچنان حفظ کنند ( حدادیان ، علی – ۱۳۷۸ ) .
تأمین مالی خصوصی از طریق دریافت هزینه از استفاده کننده
هر چند این یک واقعیت است که مسائل مالی و مالیاتی اغلب دولت ها را به زحمت می اندازد . همان طور که در بالا اشاره شد توانایی آنها برای تأمین مالی بیش از حد کنونی محدود است اما برخلاف سیاست های اعلام شده یارانه های اجتمااعی به میزان کافی به سوی فقرا هدایت نمی شوند .(توکلی احمد ۱۳۸۴ )
مسائل مذکور موجب شده است که گروهی از پیشنهاد ها به منظور جای گزینی سیاست فعلی یکسان بودن قیمت های پایین (یا صفر با سیاست هایی که قیمت را با توجه به نوع خدمت و نوع مصرف کننده متنوع می سازند .
الف ) شهریه
یکی از سازوکارهای اصلی تأمین منابع مالی برای آموزش و پرورش انتقال منابع با کسب درآمد از دانش آموزان است که به وسیله آن منابع مالی از طریق خانواده های دانش آموزان به موسسات آموزشی منتقل می شود.
به دلایل چندی والدین دانش آموزان برای تأمین مالی آموزش و پرورش مورد توجه ویژه هستند . از جمله این دلایل علاقه ای است که نسبت به موفقیت فرزندان خود دارند و کاملاً مایل به پرداخت هزینه های تحصیل هستند که از این لحاظ کاملاً با پرداخت مالیات تفاوت دارد. طرفداران شهریه استدلال می کنند که والدین دانش آموزان در سال های تحصیل فرزندشان در نقطه اوج درآمدی زندگی خود قرار دارند و تنها هزینه رقیب هزینه های تحصیلی فرزندان آنها پس انداز برای دوران بازنشستگی است.( همان منبع )
الف ۱) دلایل موافقان شهریه
طرفداران اخذ شهریه به دلایلی از جمله کارایی بیشتر در استفاده از منابع دولتی و خصوصی عدالت اجتماعی و بهبود امکانات و کیفیت آموزشی اشاره می کنند .آنان براین باورند که مطالبه مستقیم شهریه شهریه جای دریافت غیر مستقیم آن از طریق نظام مالیاتی مسئولیت پاسخ گویی در قبال آن را افزایش خواهد داد و صرفه جویی ناشی ازآن به افزایش کل منابع مالی موجود خواهد انجامید ضمن اینکه وقتی بار هزینه مستقیماً برعهده والدین دانش آموزان باشد منترل و حساسیت ایشان در مورد استفاده صحیح تر از امکانات کارآیی رادر بخش آموزش وپرورش ارتقاء خواهد داد. در مورد آثار خارجی منافع اجتماعی مدافعان اخذ شهریه معتقد هستند که دریافت شهریه یک راه حل بهینه دوم است یعنی در شرایط محدودیت بودجه دولت و مازاد تقاضا اخذ شهریه به بهبود شرایط کمک می کند و تعداد ثبت نام ها را مشروط براینکه درآمد حاصل از شهریه صرف توسعه ظرفیت های آموزشی شود افزایش می دهد.
الف ۲ ) دلایل مخالفان شهریه
مخالفان عقیده دارند که اولاً اخذ شهریه ممکن است تقاضای آموزش را تا حدی کاهش دهد که تعداد ثبت نام از نظر منافع اجتماعی در حد بهینه نباشد . این گروه به مسأله عدالت اجتماعی نیز توجه کرده و استدلال می کنند که چون همه افراد استطاعت مالی ندارند با زماندن از تحصیل برای افراد مستعد ولی فاقد تمکن مالی بر خلاف اصل عدالت اجتماعی است.( همان منبع )
موانع قانونی اخذ شهریه در نظام آموزش وپرورش کشور
در کشور ما طبق اصل ۲۰قانون اساسی در روش دریافت بخشی از هزینه های آموزشی تحت عنوان شهریه محدودیت وجود دارد . در فاصله سال های ۶۹تا۷۵ تحت عنوان مدارس نمونه مردمی و مدارس آموزش بزرگسالان قسمتی از هزینه خدمات ارائه شده در مدارس از استفاده کنندگان وصول شده است . این شیوه از سال ۷۶ به صورت دریافت هزینه های فوق برنامه عمومیت بیشتری یافته است ( خاکی ، محمد رضا – ۱۳۷۳ ) .
دراین مورد توجه به چند نکته که می تواند در رفع موانع قانونی دریافت هزینه از استفاده کننده موثر واقع شود حائز اهمیت است. اولاً که برخی معتقد هستند که قانون اساسی مبتنی بر نظزیه ی دولت رفاه بوده و تحقق مواد آن در بسیاری از موارد منوط به ایجاد شرایطی است که بعضاً آرمانی و ایده آل به نظر می رسند. ازآن جمله می توان به تأ مین مسکن، شغل و اوقات فراغت برای همه آحاد مردم از سوی دولت اشاره کرد. دیگر آن که در این زمینه می توان به تفاسیر شورای نگهبان از برخی از مواد قانون اساسی توجه کرد. به طور مثال طبق اصل ۴۴ قانون اساسی امور بانکداری در بخش دولتی قرار گرفته و از این اصل چنین برداشت می شد که بانک غیر دولتی و خصوصی نمی تواند وجود داشته باشد. ولی مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۷۹ تأسیس مجدد بانک های غیر دولتی راتصویب کرد که با توجیه جلوگیری از ضرر و زیان جامعه و ایجاد زمینه رشد و توسعه اقتصادی کشور به تأئید شورای نگهبان نیز رسید. تصویب قانون جذب و حمایت از سرمایه گذاری خارجی نیز نمونهی دیگری است که نقش مجمع تشخیص مصلحت نظام در تصویب قوانین و مقرراتی از این قبیل را گوشزد می سازد(دهقان پور ، مرضیه – گروه پژوهش اقتصاد – ۱۳۸۶ ) .
محدودیت های موثر برتأمین خصوصی منابع مالی
۱.در کشور ما مدارس غیر دولتی صرفاً به مدارس غیر انتفاعی منحصر شده اند . ویژگی غیر انتفاعی بودن مدارس خصوصی طبق قانون به این معنا است که درآمد حاصله فقط باید صرف هزینه های جاری و توسعه آتی مدارس شود . ویژگی مذکور می تواند موجب محدودیت استفاده از منابع بخش خصوصی شده و امنیت سرمایه گذاری بخش خصوصی برای تأسیس این گونه از مدارس را با مخاطره مواجه سازد. محدود ساختن توسعه این گونه از مدارس موجب کاهش عرضه گزینه های قابل جانشینی برای مدارس دولتی شده که بر خلاف اصل رقابت بوده و ارتقاء کارآیی مدارس را با محدودیت مواجه می سازد( اخلاقی ، حبیب اله –شورای تحقیقات آموزش و پرورش سمنان -۱۳۸۴ ).
۲.در نظام آموزش و پرورش کشور قانون گذار با وضع مقررات برای فعالیت مدارس غیر انتفاعی در زمینه های برنامه های آموزشی و تربیتی ، کتب درسی ، امتحانات ، مقررات انضباطی ، تأمین منابع مالی، میزان شهریه، چگونگی مصرف درآمد، گزینش کارکنان آموزشی و اداری ، چگونگی استقرار و موقعیت جغرافیایی مدارس ، انتصاب مدیران و صدور حکم مدیریت آنها، پذیرش دانش آموز وضعیت فضا و تجهیزات آموزشی و محول نمودن وظیفه نظارت بر فعالیت این گونه از مدارس به وزارت آموزش وپرورش به طور موثری درصدد پاسداری از حفظ هسته مشترک آموزشی وتأمین منافع اجتماعی برآمده است. با توجه به اینکه مزیت نسبی مدارس غیر انتفاعی نسبت به مدارس دولتی در توجه جدی به برآورده ساختن خواسته های والدین دانش آموزان است وضع مقررات بیشتر و بیشتر موجب کاهش دامنه تنوع در ارائه خدمات آموزشی مدارس غیر انتفاعی شده و گکارکرد آنها را از بابت پاسخ گویی به خواسته های والدین دانش آموزان تضعیف و توسعه آنها را با محدودیت روبرو می سازد( همان منبع ) .
۳.در کشور ما خانواده های دانش آموزانی که مایل هستند فرزندان شان در مدارس غیر انتفاعی تحصیل کنند در واقع هزینه تحصیل فرزندان خود را به طور مضاعف (مشابه سایر مردم از طریق پرداخت مالیات هزینه مدارس دولتی راتأمین می کنند و هم برای تحصیل فرزندان شان در مدارس غیر انتفاعی شهریه می پردازند ) پرداخت می کنند که این امر را می توان در زمره موانع توسعه مدارس غیر انتفاعی بر شمرد( همان منبع )
منابع تامین مالی آموزش و پرورش و نقش دولت به عنوان تامین کننده اصلی
هر مطالعه و کاوش علمی ، دارای هدف یا اهداف خاصی است؛ مهمترین هدف در رابطه با مطالعه منابع تامین هزینه های آموزشی ، این نکته است که چگونه می توان منابع لازم برای تامین هزینه های رو به رشد آموزش و پرورش را فراهم کرد؛ برای این مهم ، ناگزیر به مطالعه وضعیت گذشته و حال منابع تامین مالی آموزش و پرورش هستیم که در این قسمت به آن پرداخته می شود. (نادری ابولقاسم ۱۳۸۸ )
منشاء های اصلی تامین منابع مالی آموزش و پرورش ، طیف گسترده ای را تشکیل می دهند و بر اساس تجارب به دست آمده ( هست ها ) ، مهمترین آن ها درشش نوع به صورت زیر قابل تقسیم هستند:

  • منابع دولتی ( دولت های مرکزی ، منطقه ای و محلی )
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:34:00 ق.ظ ]




هویزه

۵

۴۹/۱

۳

جمع

۳۳۴

۱۰۰

۱۷۹

۳-۵٫ ابزار گردآوری داده ها
#
ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامهی نگرش نسبت به فناوری اطلاعات صراف و تمجن (۲۰۰۳) است. جهت بررسی نگرش به فناوری اطلاعات چندین پرسشنامه یافت شد، اغلب این پرسشنامه ها یا بسیار قدیمی بودند و یا اینکه جهت بررسی نگرش افرادی خاصی مثل ورزشکاران، معلمان، دانشآموزان و غیره، نسبت به فناوری اطلاعات طراحی شده بودند. پرسشنامهی صراف و تمجن (۲۰۰۳) تنها پرسشنامهای بود که به بررسی نگرش کتابداران نسبت به فناوری اطلاعات
میپرداخت. این پرسشنامه توسط پژوهشگر به فارسی ترجمه شد. توزیع پرسشنامه هم از طریق مراجعهی حضوری پژوهشگر و هم از طریق پست الکترونیکی انجام شد.
پرسشنامه مذکور، از دو بخش تشکیل شده است:
بخش نخست از ۷ سؤال تشکیل شده است که به بررسی ویژگیهای جمعیتشناختی
پاسخدهندگان میپردازد که شامل جنسیت، سن، میزان تحصیلات، رشته تحصیلی، تجربهی استفاده از فناوری اطلاعات، سابقهی کار در کتابخانه و شرکت در دوره های آموزشی پیرامون فناوری اطلاعات میباشد. بخش دوم پرسشنامه از ۵۰ سؤال تشکیل شده است. این سؤالات در قالب ۵ عامل کارآیی فناوری اطلاعات، عملکرد کاری، اعتماد به استفاده، اضطراب و پذیرش فناوری اطلاعات، به بررسی نگرش کتابداران نسبت به فناوری اطلاعات میپردازد.
در پرسشنامه صراف و تمجن (۲۰۰۳) سؤالات مربوط به هر عامل مشخص نشده بود. جهت
دستهبندی سؤالات، چند جلسه با استاد راهنما تشکیل شد. در نهایت با توجه به توضیحات مربوط به هر عامل در این پرسشنامه و همچنین راهنماییهای استاد راهنما، دستهبندی سؤالات انجام شد.
در جدول ۳-۲ توضیحات مربوط به هر عامل آورده شده است.
جدول ۳-۲٫ اطلاعات مربوط به عاملهای پژوهش
#

عوامل

تعداد سؤالات

توضیحات

شماره سؤالات

کارآیی
Efficiency

۱۵

قابلیت فناوری اطلاعات در توانمند ساختن کتابداران برای فراهم کردن خدمات اطلاعاتی مؤثر، از طریق ارائه اطلاعات دقیق در کوتاهترین مدت زمانی برای کاربران. این عامل بر نقش فناوری اطلاعات بر بازدهی کتابخانهها تأکید دارد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۷، ۸، ۱۵، ۱۶، ۱۹، ۲۲، ۲۹، ۳۰، ۳۱، ۳۲، ۳۴، ۳۵، ۳۸، ۴۱، ۴۴

عملکرد کاری
Work Performance

۸

نفوذ فناوری اطلاعات بر عملکرد کاری کتابداران با ایجاد انگیزه در آنها، تا اینکه وقت بیشتری را به کار اختصاص دهند و در نتیجه بهطور مؤثرتری کار کنند.

۲۱، ۲۶، ۲۷، ۲۸، ۳۳، ۳۶، ۴۲، ۴۷

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:34:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم