کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



اغنای مشتری، کنترل تغییر و عدم قطعیت، بالا بردن توانایی منابع انسانی و مشارکت برای رقابت
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

سوافورد و دیگران چابکی زنجیره تامین را قابلیت زنجیره تامین در انطباق با پاسخگویی سریع به محیطی متغیر در بازار تعریف نموده اند.چهارچوب در نظر گرفته توسط سوافورد و دیگران، رویکردی فرایند محور نسبت به زنجیره تامین سازمان را دارد که از فرایندهای کلیدی منبع یابی، تدارکات ساخت و توزیع و لجستیک تشکیل شده است.
کریستوفر معتقد است که یک زنجیره تامین چابک باید ویژگیهای متمایز کننده ای را دارا باشد.
به این ترتیب چابکی را می توان «مفهوم مدیریتی در رابطه با پاسخگویی به بازارهای متلاطم و پویا و تقاضاهای مشتریان» توصیف کرد.در واقع چابکی نه تنها در رابطه با پاسخگویی به مشتری است که با بهره برداری و کسب مزیت از تغییرات نیز مرتبط می باشد.برای پاسخگویی شرکتها باید در چندین حوزه مثل توسعه محصولات، ساخت و لجستیک دارای قابلیت‌های منعطف باشد.
زنجیره تامین چابک شامل شرکتهایی می شود که از نظر قانونی از یکدیگر جدا هستند ولی از نظر عملیاتی به یکدیگر وابسته اند.از جمله این شرکتها، تامین کنندگان، طراحان، تولیدکنندگان و مراکز توزیع را می توان نام برد.این شرکتها توسط جریان رو به جلو ی مواد و جریان بازخوردی اطلاعات به یکدیگر پیوند می یابند.زنجیره تامین چابک بر ارتقای انطباق پذیری و انعطاف پذیری تاکید دارد و دارای قابلیت پاسخگویی و عکس العمل سریع و موثر به بازارهای متغیر است.
زنجیره تامین چابک ساختار سازمانی خطی و سنتی را کنار می گذارد و با بهره گرفتن از تکنولوژی شبکه ای، گروهی از بنگاهها را شکل می دهد.با این کار فاصله زمانی تحویل به بازار کاهش می یابد.
چابکی زنجیره تامین سازمان، امکان ایجاد موقعیتی رقابتی تر برای بنگاه را به وجود می آورد و از همین رو آن را قادر می سازد با سرعت بیشتر و اثربخش تر به تغییرات بازار و سایر عدم قطعیتها واکنش نشان دهد.به علاوه بنگاههایی که دارای فرایند زنجیره های تامین چابک هستند نسبت به بازار حساس تر بوده، قابلیت بیشتری برای همساز کردن عرضه و تقاضا دارند و قادر به رسیدن به چرخه های زمانی کوتاه نیز می باشد.با در نظر داشتن این امر که چابکی در زنجیره تامین سازمان مستقیما بر تولید محصولاتی نوآورانه و تحویل آنها به مشتریان اثر می گذارد، می توان به این نتیجه رسید که چابکی زنجیره تامین عاملی حیاتی است که بر رقابت پذیری کل موثر می باشد.( سوافورد و دیگران، ۲۰۰۶ )
شاید یکی از دلایل انتخاب چابکی در زنجیره تامین نقشی است که این موضوع در پیشبرد استراتژی های تامین و تحقق اهداف آن ایفا می نماید.مفهوم چابکی در مدیریت زنجیره تامین به توانایی در پاسخگویی تاکید دارد. ادبیات موجود در زمینه چابکی از آن به عنوان یک مفهوم کلی یاد می کند که اغلب تنها با تولید در ارتباط است.زنجیره تامین زمینه ای کاربردی را برای ارزیابی قابلیت‌های چابکی فراهم می آورد.(ون هوک[۳۳] و دیگران ،۲۰۰۱ )
ارکان اصلی رویکرد چابکی خیلی شبیه به ارکان زنجیره تامین چابک می باشد.چابکی در پاسخگویی به مشتری، افراد و اطلاعات، همکاری درون شرکتی و بین شرکتی و آماده سازی یک شرکت برای تغییر خلاصه می شود.یک زنجیره تامین چابک به معنای واقعی لازم است ویژگیهای متمایزی هم چون حساسیت نسبت به تغییرات بازار، حضور مجازی، یکپارچگی در فرایند و شبکه ای بودن را داشته باشد.
پیشرفت های موازی در چابکی و مدیریت زنجیره تامین منجر به پیدایش زنجیره تامین چابک گردید.(کریستوفر، ۲۰۰۰) تاکنون چابکی به عنوان یک استراتژی موثر برای رشد شرکتها و اساس بقا در محیط های تجاری مورد پذیرش صاحبنظران قرار گرفته است.ایجاد زنجیره تامین چابک به گامی موثر در لجستیک و پشتیبانی شرکتها تبدیل شده است.(اسماعیل و شریفی[۳۴]، ۲۰۰۶)
یکی دیگر از دلایل انتخاب چابکی، مقایسه آن با مقوله ناب بودن و ویژگی های خاص این مقوله است.زنجیره تامین ناب وابسته به قابلیت پیش بینی اوضاع بازار است در حالیکه زنجیره تامین چابک در بازارهای متلاطم و غیرقابل پیش بینی به جلب رضایت مشتری و رقابت با تولیدکنندگان می پردازد.تعداد مورد نیاز از یک محصول برای تولید در دوره های مشخص بر اساس تقاضای مشتریان در زنجیره تامین ناب مشخص است، محصولات از تنوع پایینی برخوردارند، چرخه عمر محصول طولانی است و مشتری تنها به قیمت توجه دارد.در حالیکه در بازارهای متغیر امروزی زنجیره تامین چابک به دلیل امکان تنوع محصولات با چرخه عمر کوتاه و لزوم دسترسی به محصولات در اسرع وقت اهمیت خاصی دارد.در این زنجیره، سرعت تغییر در بازار و نیاز مشتری زیاد و طبیعتا قیمت محصولات نیز بالا است.طراحی و تولید لباس های مد روز را می توان از محصولات تولیدی نیازمند به زنجیره تامین چابک نام برد.در این زنجیره، مشتری مایل است به جای ماه ها انتظار برای ورود یک نوع لباس از کشورهای صادر کننده، طرح مورد نظر خود را تا قبل از منسوخ شدن خریداری و استفاده نماید.طبیعی است فضای رقابتی بازار منجر به تنوع محصول و پیدایش محصولات جدیدتر در هر زمان می گردد و نیاز به عکس العمل مناسب و سریع را تشدید می نماید.در چنین شرایطی پای زنجیره تامین چابک به عنوان راهکار مناسب برای بقا در محیط های تجاری به میان می آید.(کریستوفر و تویل، ۲۰۰۰)

۲-۶-۴- بسترسازی چابکی در میان زنجیره تامین

یک زنجیره تامین برای دست یابی به چابکی، باید تعدادی از ویژگی های متمایز را داشته باشد.ارکان و توانمند سازی های اصلی زنجیره تامین چابک به چهار دسته تقسیم بندی می شود:
روابط همکارانه در شبکه ها : این راهبرد زنجیره تامین عبارت است از توانایی جذب خریداران و تامین کنندگان برای کار به صورت مشارکتی و توسعه مشترک محصولات و سیستم های اطلاعاتی
یکپارچگی فرایند : یکپارچگی در فرایند بدین معنا است که زنجیره تامین هسته ای از شرکا است که به یک شبکه متصل می شوند و با انجام فعالیت های مشخص، هدف خاصی را به طور مشترک دنبال می کنند.
یکپارچگی اطلاعات : این مورد به عنوان زیر بنای زنجیره تامین، توانایی استفاده از فناوری اطلاعات برای تسهیم داده ها میان خریداران و تامین کنندگان و در نتیجه ایجاد یک زنجیره تامین مجازی موثر را در برمی گیرد.لازم به ذکر است زنجیره تامین مجازی مبتنی بر اطلاعات است نه مبتنی بر موجودی انبار.
حساسیت نسبت به مشتری : این مورد به عنوان اساس و محور زنجیره تامین، توانایی ادراک، شناخت و پاسخگویی به نیازهای جاری مشتریان و نیز تغییر و عدم اطمینان را شامل می شود.(کریستوفر و دیگران ،۲۰۰۴ , پاور و سوهال[۳۵]، ۲۰۰۳)

۲-۶-۵- چارچوب مفهومی زنجیره تامین چابک

پیشرفت‌های موازی در حوزه‌های چابکی و مدیریت زنجیره تأمین منجر به معرفی یک زنجیره ی تامین چابک شده است. درحالی‌که چابکی به شکل گسترده ای به عنوان یک استراتژی برنده برای رشد مورد پذیرش قرار گرفته است ، حتی به عنوان مبنایی برای بقا در بعضی از محیط‌های کسب و کار خاص تلقی شده و ایده ایجاد زنجیره ی تأمین چابک به عنوان یک گام منطقی برای سازمان‌ها مطرح شده است (اسماعیل و شریفی،۲۰۰۶ ) چابکی در یک زنجیره تامین با توجه به نظریه اسماعیل و شریفی(۲۰۰۶)، عبارت است از توانایی کل زنجیره تأمین و اعضای آن برای هماهنگی سریع با شبکه‌ها و عملیات مربوط برای انطباق با الزامات و نیازمندی‌های متلاطم و پویای مشتریان . عمده‌ترین تمرکز بر اجرای فعالیت‌های کسب و کار در ساختارهای شبکه‌ای و با در نظر گرفتن سطح کافی از چابکی برای پاسخ‌گویی به تغییرات به شکلی است که به صورت کنشی (پیش دستانه) قادر به پیش‌بینی تغییرات بوده و فرصت‌های نوظهور را جستجو ‌کند.
براساس بررسی اجمالی بر ادبیات پژوهش موجود ،لین و همکارانش (۲۰۰۶) یک چهارچوب مفهومی از زنجیره تأمین چابک را طراحی ‌کردند که بسیاری از پیشنهادهای پژوهش‌های گذشته در آن گنجانده شده است.این مدل در شکل ۲-۶ نشان داده شده است .
محرک‌های چابکی : تغییرات در محیط کسب و کار
– بازار
– معیارهای رقابتی
– نیازمندی و الزامات مشتری
– نوآوری تکنولوژی
– فاکتورهای اجتماعی
تعیین سطح مورد نیاز چابکی
قابلیت‌های چابکی
– پاسخ‌گویی – شایستگی
– انعطاف‌پذیری – سرعت
توانا سازها و ستون‌های اصلی چابکی
– روابط مبتنی بر تشریک مساعی(استراتژی )
– یکپارچگی فرایندی (بنیادی )
– یکپارچگی اطلاعاتی (زیرساخت )
– حساسیت به مشتری و حساسیت به بازار (مکانیزم)
هدف زنجیری تأمین چابکی :
غنی سازی و راضی ساختن مشتریان
– هزینه
– زمان
– عملکرد
– پایداری
شکل۲-۶ چارچوب مفهومی زنجیره ی تأمین چابک( لین و همکارانش ۲۰۰۶)
هدف نهایی زنجیره تأمین چابک ، غنی‌سازی و ارضای مشتریان است. در چهارچوب لین و همکارانش (۲۰۰۶) ، اهداف ارضا شده مشتری از چهار منظر نشان داده شده است که شامل هزینه ، زمان ، عملکرد و ثبات و پایداری است. عمده‌ترین نیروی پیش‌برنده چابکی نیروی تغییر است . محرک‌های چابکی عبارتند از تغییرات یا فشارهای محیط کسب و کار که سازمان‌ها را مجبور می‌کنند در پی روش‌های جدیدی از کسب و کار باشند که از این طریق بتوانند مزیت رقابتی خود را حفظ کنند . محرک‌های تغییر نقطه آغاز این کار مفهومی محسوب می‌شود . محرک‌های طبیعی را می‌توان با پنج عنصر توصیف نمود(ژانک و شریفی،۲۰۰۰) :
– تغییرات در بازار مانند رشد بازارهای تخصصی ، افزایش نرخ رشد در مدل‌های محصول ، کوتاه شدن سیکل عمرمحصول
– تغییرات در نیازمندی‌ها و خواسته‌های مشتری مانند تقاضا برای سفارشی شدن محصولات و خدمات ، زمان تحویل سریع‌تر و کوتاه‌تر شدن زمان طراحی تا تحویل محصول به بازار و افزایش انتظارات کیفی
– تغییر در معیارهای رقابتی مانند شکل‌گیری سازمان‌های جدید ، روش‌های همکاری (به‌طور مثال افزایش فشارهای مربوط به بهای تمام شده ،افزایش نرخ نوآوری، افزایش فشار رقابت جهانی بازار )
– تغییرات تکنولوژی مانند محصولات جدید مواد، روش‌های تولید ، ابزارهای طراحی به‌طور مثال معرفی امکانات تولیدی کاراتر ، سریع‌تر و اقتصادی تر،معرفی تکنولوژی‌های جدید نرم‌افزاری و معرفی مواد اولیه جدید .
– تغییر در ساختارهای اجتماعی مانند رفاه مردم و استاندارد زندگی ، سیاست ، قوانین (به‌طور مثال فشارهای مربوط به محیط زیست ، تغییرات قراردادهای اجتماعی ، انتظارات نیروی کار ، انتظارات مربوط به محیط کار و مشکلات فرهنگی ) .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 05:46:00 ق.ظ ]




وزارت علوم تحقیقات و فناوری
مؤسسه‌ی آموزش عالی شهید اشرفی اصفهانی
گروه اقتصاد
پایان‌نامه برای دریافت درجه‌ی کارشناسی ارشد(M.A.)

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

گرایش علوم اقتصادی
موضوع:
بحران مالی و تجارت خدمات: مطالعه موردی گردشگری در کشورهای منتخب
استاد راهنما
دکتر سیّد کمیل طیّبی
استادان مشاور
محمد زاهدی
زهرا زمانی
نگارش
زهرا پورخاقان
مهر ۱۳۹۲
چکیده:
بحران­های مالی و اقتصادی هر از چندگاهی به واسطه اتخاذ نادرست سیاست­های پولی و مالی، شاخص­ های مختلف اقتصادی را تحت تاثیر قرار می­ دهند. یکی از مهم­ترین شاخص­ های اقتصادی، تجارت بین الملل است که در دو بخش تجارت کالا و تجارت خدمات صورت می­گیرد. با توجه به آمارهای ارائه شده از سازمان­های مختلف، بحران مالی تاثیر کمتری بر تجارت خدمات نسب به تجارت کالا داشته است؛ از این رو سیاست­گذاری صحیح بر این بخش می ­تواند در زمان بحران اقتصادی کاهش کمتری را در حجم کل تجارت بین الملل ایجاد کند.
لذا در این مطالعه به بررسی اختصاصی اثر بحران مالی بر تجارت خدمات با بهره گرفتن از الگوی جاذبه و در قالب داده ­های تابلویی برای دوره ۲۰۰۳-۲۰۱۰ پرداخته شده است و با توجه به اینکه گردشگردی یکی از مهم­ترین زیر بخش­های خدمات است یک بررسی موردی در این زمینه نیز صورت گرفته است؛ از این رو جامعه مورد بررسی ایران و عمده شرکای تجاری ایران در تجارت خدمات گردشگری است که شامل کانادا، ایتالیا، فرانسه، آلمان، بریتانیا، روسیه و ژاپن است.
نتایج این پژوهش نشان می­دهد که وضعیت مالی که با شاخص بحران در نظر گرفته شده است اثر مستقیم بر حجم تجارت خدمات گردشگری دارد. همچنین سایر عوامل اثرگذار بر تجارت دوجانبه خدمات شامل درآمد سرانه، نرخ ارز و مسافت است. در صنعت گردشگری به علت اینکه افزایش هزینه­ های حمل و نقل با تغییر مقصد گردشگری قابل حذف است تجارت خدمات گردشگری کمتر تحت تاثیر مسافت قرار می گیرد.
کلید واژه ها: تجارت خدمات، گردشگری، بحران مالی، تجارت دوجانبه
JEL: F14,G01,L83,
تشکر و قدردانی
منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزیت نعمت.
در نگارش این پایان نامه از راهنمایی، مشاوره و مساعدت های بی شائبه اساتید گرانقدری بهره بردم که سپاسگذاری از ایشان را برخود واجب می دانم.
جناب آقای دکتر سید کمیل طیبی که با بزرگواری راهنمایی اینجانب برا برعهده گرفتند و در فرایند نگارش آن، باسعه صدر بنده برا از هدایت های علمی-پژوهشی خویش بهرمند ساخنتد.
جناب آقای محمد زاهدی که با در اختیار گذاشتن بعضی منابع و پاسخ به برخی ابهامات در حین تحقیق، مساعدت نمودند.
سرکار خانم زهرا زمانی که در طی نگارش پایان نامه، سخاوتمندانه من را هدایت و مساعدت نمودند. امید است که خداوند توان جبران تمام زحمات ایشان را به من بدهد.
و در پایان با تشکر فراوان از پدر و مادر عزیزم که بی تردید محبت های دلسوزانه آنان، همیشه در خاطرم باقی خواهد ماند.
فهرست مطالب:
فصل اول: کلیات پژوهش
مقدمه:…………………………………………………………………………………………………………………………………………۱
۱-۱-شرح و بیان مسئله:……………………………………………………………………………………………………………….۱
۱-۲- اهمیت و ارزش پژوهش:…………………………………………………………………………………………………….۳
۱-۳-کاربرد پژوهش:…………………………………………………………………………………………………………………….۴
۱-۴- اهداف پژوهش:…………………………………………………………………………………………………………………..۴
۱-۵- فرضیه ­ها یا سوال پژوهش:……………………………………………………………………………………………………۴
۱-۶- روش پژوهش:…………………………………………………………………………………………………………………….۵
۱-۷-کلید واژه ­ها:………………………………………………………………………………………………………………………..۵
فصل دوم: مروری بر ادبیات موضوع
مقدمه:……………………………………………………………………………………………………………………………………….۷
۲-۱- مباحث نظری:……………………………………………………………………………………………………………………..۸
۲-۱-۱- تعریف خدمات:……………………………………………………………………………………………………………..۸
۲-۱-۲- تجارت خدمات:…………………………………………………………………………………………………………..۱۰
۲-۲- تعریف گردشگری و حقایق آشکار شده در این زمینه…………………………………………………………….۱۳

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:46:00 ق.ظ ]




مزیت میکرواستخراج مایع – مایع پخشی این است که غلظت زیاد به تعادل رسیدن سریع، در نتیجه زمان استخراج کوتاه است. در اصل این یک توسعه اصلی در روش میکرواستخراج مایع – مایع پخشی است.
کار با این روش آسان است
زمان استخراج سریع می­باشد.
ارزان قیمت است.
بازیابی این روش بالا است.
فاکتورهای غنی­سازی بالا می­باشد.
جدول­۴ مقایسه­ سرعت استخراج آنالیت از نمونه­ها برای سه روش میکرواستخراج مایع- مایع پخشی با میکرواستخراج با فاز جامد و میکرواستخراج با فاز مایع را نشان می­دهد که زمان استخراج مربوط به میکرواستخراج مایع- مایع پخشی نسبت به سایر روش­ها بسیار کمتر می­باشد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-۴- مشتق‌سازی ایزوپرنالین

مشتق سازی فرآیندی است که توسط آن یک ترکیب از لحاظ شیمیایی تغییر می‌کند و ترکیب جدیدی تولید می‌کند که دارای ویژگی‌هایی است که بیشتر تابع روش تجزیه ای ویژه می‌باشد. بعضی از نمونه‌های تجزیه شده توسط GC نیازمند مشتق سازی می‌باشند تا آنها را برای تجزیه و تحلیل مناسب سازد. ترکیباتی که از نظر پایداری ضعیف و از ثبات حرارتی ضعیفی برخوردار هستند یا اینکه می‌توانند در تزریق کننده جذب شوند نواحی اوج غیرقابل تولید، بلندی‌ها و شکل‌ها را نمایش می‌دهند.
حذف کردن مرحله مشتق‌سازی به منظور صرفه‌جویی در زمان نه تنها می‌تواند هزینه‌بردار باشد بلکه باعث می‌شود نتایج غیرمعتبر و نادرستی حاصل شود. یک روند مناسب مشتق‌سازی، مبتنی بر ترکیبات شیمیایی می‌تواند به صورت برجسته‌ای جداسازی‌های شیمیایی‌تان را بهبود بخشد.
ایزوپرنالین دارای سه گروه فنلی در حلقه‌ی بنزنی خود می‌باشد. این امر سبب می‌شود در حضور انیدرید استیک تشکیل استر داده و در نتیجه قطبیت و به طبعیت از آن، نقطه‌ی جوش آنالیت کاهش پیدا کند. انیدرید استیک یکی از رایج‌ترین مشتق‌سازهای فنل‌ها می‌باشد، که در گستره وسیعی به کار رفته است. این واکنشگر ضمن واکنش استیلاسیون، فنل‌ها را به استر تبدیل می‌کند. در این پژوهش جداسازی و اندازه‌گیری این ترکیب دارویی در نمونه‌ی ادرار به روش میکرو استخراج مایع- مایع پخشی و کروماتوگرافی گازی انجام می‌گیرد [۴۵].

شکل ۲-۵ واکنش استیلاسیون تبدیل فنل‌ها به استر

همان گونه که اشاره شد، هدف از این کار تحقیقاتی اندازه‌گیری ایزوپرنالین در آب با بهره گرفتن از دستگاه کروماتوگرافی گازی است و به این منظور استخراج این ترکیب از نمونه‌های آبی تکنیک میکرو استخراج مایع- مایع پخشی (DLLME) در نظر گرفته شد.
در انجام این تحقیق از استون (حلال پخش کننده)، کلروبنزن (حلال استخراج کننده) و انیدرید استیک (واکنشگر مشتق‌ساز) استفاده گردید.

فصل سوم
روش اجرای تحقیق

در این کار تحقیقاتی، روش میکرو استخراج مایع- مایع پخشی و مشتق‌سازی همزمان، برای استخراج ایزوپرنالین از نمونه‌های آبی مورد استفاده قرار گرفت. ایزوپرنالین پس از استخراج به وسیله کروماتوگرافی گازی با آشکارساز یونیزاسیون شعله‌ای (FID)، جداسازی و اندازه‌گیری شد. اثر پارامترهای مختلف از قبیل نوع و حجم فازهای استخراج‌کننده و پخش‌کننده، حجم مشتق‌ساز، اثر نمک، زمان استخراج و مشتق‌سازی و اثر درصد کربنات پتاسیم برروی کارآیی استخراج و مشتق‌سازی بررسی شده و شرایط بهینه انتخاب گردید.

۳-۱- مواد شیمیایی و تجهیزات
۳-۱-۱-مواد شیمیایی و معرف‌ها

مواد و ترکیبات مورد استفاده در این پژوهش به شرح زیر می‌باشند:
– گاز هلیم با درجه خلوص ۹۹۹۹/۹۹% به عنوان گاز حامل و نیتروژن با درجه خلوص ۹۹۹۹/۹۹% به عنوان گاز کمکی از شرکت Air Product انگلیس تهیه شده است.
– ایروپرنالین و اپی‌نفرین از شرکت سیگما آلدریچ (Sigma-Aldrich) خریداری شده‌اند.
– محلول مادر استاندارد ایزوپرنالین ۱۰۰۰ میلی‌گرم برلیتر در داخل متانول خالص تهیه شد و محلول‌های کاری، از محلول مادر با رقیق کردن به‌وسیله متانول تهیه گردید.
– اپی‌نفرین استاندارد داخلی، به این منظور ابتدا محلول مادر ۱۰۰۰ میلی‌گرم بر لیتر از استاندارد داخلی در متانول تهیه شد و سپس از این محلول، محلول ۱ میلی‌گرم بر لیتر در متانول تهیه و استفاده شد.
– استونیتریل، انیدرید استیک، کلروبنزن، استون با خلوص بسیار بالا، کربنات پتاسیم و سایر ترکیبات شیمیایی نیز از شرکت مرک تهیه گردیده‌اند.

جدول ۳-۱ برخی از ویژگیهای ایزوپرنالین و استاندارد داخلی مورد استفاده

نام ترکیب

فرمول بسته

جرم مولکولی (g/mol)

نقطه ذوب (C⁰)

ایزوپرنالین

C11H17NO3

۲۵۸/۲۱۱

۵/۱۷۰

اپی‌نفرین

C9H13NO3

۲۰۴/۱۸۳

۲۱۵

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:46:00 ق.ظ ]




گرچه اریکسون شکل‌گیری هویت را مهمترین دغدغه دروان نوجوانی می‌دانست، اما باور داشت که رشد و تحول هویت فرایندی مستمر است و همچنان ادامه می‌یابد. در واقع بعضی از روانشناسان تحولی، شکل‌گیری هویت را مسئله اصلی و محوری دوران بزرگسالی می‌دانند (مک‌آدامز و دی‌سنت اوبین، ۱۹۹۲). ممکن است هویت نه فقط شامل یک خویشتن، بلکه شامل چند خویشتن باشد، از جمله خویشتنی که فرد امیدوار است بدان دست یابد و خویشتنی که فرد از تحقق آن بیم دارد، (مارکوس و نوریوس[۴۱]، ۱۹۸۶) نقاط عطفی همچون گذار میانسالی غالبا با تغییراتی در نگرش افراد نسبت به خودشان همراه است.
به گفته اریکسون هویت پیوند نزدیکی با نقش‌ها و تعهدات اجتماعی (من یک مادر هستم، من یک معلم هستم، من یک شهروند هستم) دارد. چون میانسالی زمان بازنگری نقش‌ها و روابط است، ممکن است مسائل حل نشده هویت در این زمان آشکار شوند. تغییر نقش‌ها و روابط مردان و زنان در این دوران ممکن است هویت جنسی آن‌ ها را نیز تحت تاثیر قرار دهد (سادوک و سادوک،۲۰۰۸).
برای بررسی مقوله هویت در دوران میانسالی لازم است تا ابتدا خصوصیات روانی این دوره مورد بررسی قرار گیرد. لذا در این مرحله موضوعاتی چند پیرامون این دوره نسبتا طولانی از زندگی بشری مورد بحث قرار می‌گیرد، سپس به مقوله هویت و بحران هویت در دوران میانسالی باز می‌گردیم.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

موضع گیری نظری در خصوص بحران هویت میانسالی

تاریخچه هویت میانسالی

در پهنه نظام‌های اصلی تحول روانی که به تحول در گستره زندگی از تولد تا مرگ پرداخته‌اند، میانسالی از رهگذر چند کوشش که در راه پوشش چرخه کامل تحول روانی صورت پذیرفته‌اند مد نظر قرار گرفته ‌است؛ برای مثال بوهلر[۴۲] (۱۹۶۷) میانسالی را دوره بازنگری و ارزیابی مجدد گذشته و بازنگری آینده می‌داند (نقل از سادوک و سادوک،۲۰۰۷). لوینسون (۱۹۸۷؛ نقل از سادوک و سادوک،۲۰۰۷)، انتقال میان‌سالی را دوره فراهم‌سازی ساخت جدیدی برای زندگی دانسته و تحول میان‌سالی را به عنوان یک تحول طبیعی برای وارد شدن به یک مرحله دیگر از زندگی در نظر می‌گیرد. همچنین این وضعیت «آغاز فردیت» – فرایند تحقق نفس یا خودشکوفایی- که تا هنگام مرگ ادامه می‌یابد نیز هست. این وضعیت در بازه سنی ۳۵ تا ۴۵ سال معمول‌تر است و در مردان در مقایسه با زنان، بیشتر روی می‌دهد (لوینسون، ۱۹۸۷؛ نقل از سادوک و سادوک، ۲۰۰۷).
اریکسون (۱۹۸۵؛ نقل از برک،۲۰۰۸) میانسالی را هفتمین مرحله زندگی تلقی کرده و آن را زایندگی در برابر خودفرورفتگی نامیده است. به اعتقاد اریکسون در این مرحله افراد میانسال عمدتاً به نسل آینده و یا هر آنچه که ممکن است از خود باقی گذارند، می‌اندیشند و به تداوم زندگی علاقه مند می‌شوند. بحران این دوره وقتی است که دیگران اهمیت خود را از دست بدهند و فرد نسبت به آنان بی تفاوت شود و نسبت به خواسته‌ها و رفاه فردی خود اشتیاق شدید پیدا کند. این بحران را بحران میانسالی می‌نامند و به واسطه‌ی آن شخص احساس پوچی، بی حاصلی و بی هدفی می‌کند؛ اگرچه ممکن است در ظاهر جلوه ی دیگری داشته باشد. به اعتقاد یونگ (نقل از فیست و فیست،۲۰۰۵) میانسالی دوره ای حساس برای تحولی شگرف به شمار می‌آید. در واقع میانسالی سن تبلور خویشتن است. در این سن افراد به تعهدات خود در قبال جامعه و خانواده پایبندی بیشتری پیدا کرده و جنبه‌های ضد و نقیص (چه مثبت و چه منفی) شخصیت خود را تعدیل می‌کنند. زنانی که در طول عمر خود نقش منفعل‌تری داشته‌اند فعال‌تر می‌شوند و مردان احساسات ملایم و ظریفتر خود را با راحتی بیشتری بیان می‌کنند. تحولات این دوره از زندگی سرانجام به فرایندی موسوم به تفرد یا فردیت منجر می‌شود؛ تفرد مستلزم نوعی تعادل در درون شخص و یکپارچگی متوازن در کل وجود اوست.
روانشناسان در بررسی تحولات روانی- اجتماعی در دوران میانسالی شیوه‌های گوناگونی دارند. از بعد عینی آن‌ ها مسیرها را مطالعه می‌کنند، مثلاً مسیر پیشرفت حرفه‌ای یا خانوادگی افراد را مورد توجه قرار می‌دهند. اماتداوم و تغییر نقش‌ها و روابط، بعدی ذهنی نیز دارد؛ بدین معنی که افراد در ساختن خودپنداره و ساختار زندگی خود نقشی فعال دارند. بنابراین توجه به این نکته که یک میانسال چه تعریفی از خود دارد و چقدر از زندگیش رضایت دارد نیز حائز اهمیت است (موئن و وتینگون، ۱۹۹۹).
در بررسی تغییر و تداوم در دوران میانسالی باید به کل زندگی فرد توجه داشت. شغل و حرفه فرد میانسال بر تجارب کودکی و علائق و تلاش‌های نوجوانی‌اش مبتنی است. اما الگوهای اولیه لزوماً تعیین کننده الگوهای بعدی نیستند. به همین منوال، نگرانی‌ها و دل مشغولی‌های اوائل میانسالی با نگرانی‌ها و دل مشغولی‌های اواخر میانسالی متفاوتند (بلاک[۴۳]،۲۰۰۱). افزون بر این زندگی در انزوا سپری نمی‌شود. مسیر زندگی افراد با مسیر زندگی اعضای خانواده، دوستان و آشنایان و حتی غریبه‌ها تقاطع و تضاد دارد. نقش‌های شغلی و فردی به یکدیگر وابسته‌اند، که نمونه آن را در تغییر شغل بعضی میانسالان پس از طلاق شاهد هستیم.
دوران میانسالی، تنوع گسترده ای از تحول را شامل می‌شود. تحول بزرگسال در میانسالی را بیشتر تفاوتهای فردی تعیین می‌کنند (بی و بوید[۴۴]، ۲۰۰۳). تفاوت‌ها درحوزه‌های جسمی، بیولوژیکی، شناختی، اجتماعی و هیجانی احتمالا با تاثیرات تاریخچه شخصی، اجتماعی، فرهنگی به ویژه هر فرد ارتباط دارد. با این وجود، بیشتر افراد در میانسالی، در این حوزه‌ها که بر سطوح عزت نفس و پایداری آن موثرند، دچار زوال می‌شوند. شایستگی جسمانی کاهش می‌یابد، اهداف شغلی ممکن است دست نیافته باقی بمانند، روابط صمیمی ممکن است رضایت‌بخش نباشند و خانواده ممکن است دچار تغییرات اساسی شود. در عین حال میانسالی می‌تواند پرثمرترین دوره زندگی باشد، زمانی که در آن بسیاری از افراد به پیشرفت‌های مهمی دست می‌یابند که منجر به رضایت فراوانی در زندگی می‌شود. بنابراین میانسالی می‌تواند دوره پیشرفت و یا دوره آشفتگی باشد (کالینز و اسمیر[۴۵]، ۲۰۰۵).
اگرچه در بزرگسالی تغییر جسمی یک فرایند تدریجی است، با این وجود نمی‌توان آن را در میانسالی انکار کرد. تغییر در بینایی، شنوایی، نسبت عضله/ چربی و تراکم استخوان و چروکیدگی پوست و ظرفیت بازسازی و پاسخ‌های جنسی یا خود- پنداره فیزیکی، منجر به امید کمتر برای بدست آوردن مجدد این ویژگی‌ها و ترس از انحطاط[۴۶] بیشتر می‌شوند (برک،۲۰۰۶).
گرچه بیشتر میانسالان از سلامت خوبی برخوردارند، اما بیماری، امراض مزمن و نیز نرخ مرگ و میر افزایش می‌یابد. با کاهش حمایت سیستم ایمنی بدن، فراوانی امراض مزمن در میانسالی بیشتر می‌شود. گرچه بیشتر ناراحتی‌های خفیف با رژیم غذایی و دارو قابل درمان هستند، اما می‌توانند اضطراب آور باشند، چون نشان دهنده فرایند پیرشدن هستند (لاچمن، ۲۰۰۴).
عملکرد شناختی نیز در میانسالی شروع به تغییر می‌کند، تغییرات شناخت در میانسالی هم شامل فقدان و هم شامل اکتساب می‌شود. کاهش هوش سیال[۴۷]– توانایی پردازش اطلاعات- که در ابتدای بزرگسالی شروع شده است، در میانسالی آشکار می‌شود. سرعت درک و حافظه کاهش می‌یابد؛ این کاهش عموماً جزئی است. در برخی افراد عملکرد هوشمندانه در اثر بیماری به شدت کاهش می‌یابد. با این وجود توانایی‌های کلامی از ابتدای بزرگسالی تا میانسالی به مانند هوش متبلور[۴۸]– دانش کسب شده[۴۹]، کارائی[۵۰] و تخصص[۵۱]– افزایش می‌یابد و برای برخی خلاقیت در بالاترین سطح قرار دارد. بیشتر میانسالان در حل مسئله ماهرند (رابینز، ترازسنیواسکی، تریسی، گوسلین و پاتر[۵۲]، ۲۰۰۲).
چون در میانسالی نقش‌های متعدد اصلاح می‌شوند، تغییرات اجتماعی و هیجانی در میانسالی می‌توانند مهم باشند. برای بسیاری از افراد، شغل مهمترین نقش است، در حالی که برای دیگران پویایی رو به بالا (پیشرفت) کمترین اهمیت را دارد. در این دوران موفقیت و تسلط[۵۳] محوری‌تر می‌شوند و اوقات فراقت زمان بیشتری را به خود اختصاص می‌دهد.
بزرگسالان میانسال بیشترین احساس مسئولیت را در قبال دیگران دارند و بزرگسالی بیشترین تاثیر و فراوانی را در تضاد بین نسلی[۵۴] دارد (لاچمن، ۲۰۰۴). از دیدگاه اریکسون افراد میانسال در مرحله زایندگی[۵۵] در مقابل رکود[۵۶] هستند. آن‌ ها باید نیاز به حمایت از نسل بعد را بصورت موفقیت آمیز رفع کنند. برخی این نیاز را ازطریق پذیرش نقش والد و برخی از طریق بروز خلاقیت، داوطلب شدن و نگرانی برای آینده محیط زیست رفع می‌کنند. افرادی که نتوانند بحران زایندگی در مقابل رکود را حل کنند، در معرض یک زندگی مجذوب و معطوف به خود[۵۷] و ناشاد قرار می‌گیرند (گوئیندون[۵۸]، ۲۰۱۰).
بطور کلی عزت نفس در میانسالی پایدار باقی می‌ماند. در تحول بهنجار، عزت نفس در بالاترین سطح خود قرار دارد، قبل از اینکه در سنین پیری کاهش یابد (رابینز و ترازسنیوسکی، ۲۰۰۵). با این وجود وقتی افراد تغییرات مرتبط با پختگی بیشتر و تغییرات عمده در محیط را تجربه می‌کنند، عزت نفس آنها کاهش یابد. انتقال میانسالی[۵۹] می‌تواند چنین تغییراتی را ایجاد کند، اگرچه همه افراد این انتقال میانسالی را تجربه نمی‌کنند (برک، ۱۳۸۵).

تحول هویت در دوران میانسالی

رویدادهایی مورد انتظاری که به وقوع نپیوسته‌اند مانند، شغلی که فرد به آن علاقه داشته اما نتوانسته است به آن دست یابد یا کودکی که هرگز نتوانسته به دنیا بیاورد، در میانسالی بسیار یا اهمیت و اضطراب آور می‌شوند. این رویداد‌ها، از طریق مکانیزم مقایسه اجتماعی توانایی تاثیرگذاری بر هویت فرد را به دست می‌آورند. تغییرات اجتناب ناپذیر در میانسالی و تغییرات محیط‌های اجتماعی، منجر به تغییر در نقش‌های اجتماعی و هویت می‌شوند. تمام این رویدادها دیدگاه افراد در مورد خودشان را به چالش می‌کشند و تغییرات منحصر به فردی ایجاد می‌کنند که با عث کاهش پایداری در عزت نفس می‌شود (ترازسنویسکی، دونلان[۶۰] و رابینز، ۲۰۰۳).
فقدان موفقیت مورد انتظار، چه در خانه و چه در محل کار باعث می‌شود برخی از افراد نظر منتقدانه‌تر و نامساعدتری[۶۱] نسبت به خود داشته باشند و به ارزیابی مجدد هویت خود در حیطه‌های مختلف دست بزنند. در میانسالی احتمال ارزیابی‌های مجدد نامحدودی وجود دارد و بسیاری از آنها هویت فرد را تحت تاثیر قرار می‌دهند.
ویت بورن[۶۲] (۱۹۹۹) با ارائه الگوی فرایند هویت می‌کوشد با توجه به نظریه‌های اریکسون، مارسیا و پیاژه، روند رشد و تحول هویت را در دوران میانسالی توضیح دهد. از نظر ویت بورن (۱۹۹۹) هویت، طرحواره سازمان دهنده ای است که تجارب فرد از طریق آن تفسیر می‌شود. هویت از تجمع برداشت‌های هشیار و ناهشیار فرد از خودش در طی زمان تشکیل می‌شود. برداشت فرد از ویژگی‌های شخصیتی (من حساس هستم) یا (من لج‌باز هستم)، خصوصیات جسمانی و توانایی‌های شناختی خود در طرح‌واره هویت تلفیق می‌شود. این برداشت‌های شخصی همواره در پاسخ به اطلاعات دریافتی مورد تایید یا تجدید نظر قرار می‌گیرند. این اطلاعات از روابط صمیمانه، موقعیت‌های کاری، فعالیت‌های اجتماعی و دیگر تجارب فرد حاصل می‌شوند.
افراد تعامل‌های خود با محیط را از طریق دو فرایند مستمر، مشابه آنهایی که پیاژه در خصوص رشد شناختی کودکان توصیف کرده، تعبیر و تفسیر می‌کنند که عبارتند از درون‌سازی هویتی و برون‌سازی هویتی. درون‌سازی هویتی به تلاش در جهت گنجاندن تجارب جدید در طرح‌واره موجود و برون‌سازی هویتی به تغییر دادن طرح‌واره موجود جهت در بر گرفتن تجارب جدید اطلاق می‌شود. هدف درون‌سازی هویتی حفظ تداوم خویشتن و هدف برون‌سازی هویتی ایجاد تغییرات ضروری است. بیشتر افراد، در دوران میانسالی هر دو فرایند را تا حدودی به کار می‌گیرند. افراد غالباً در برابر برون‌سازی مقاومت می‌کنند، تا زمانی که روند وقایع آن‌ ها را به پذیرش ضرورت این کار وا می‌دارد.
تعادلی که معمولاً میان درون‌سازی و برون‌سازی برقرار می‌شود، تعیین کننده سبک هویتی میانسال است. میانسالانی که از درون‌سازی بیشتر از برون‌سازی استفاده می‌کنند، سبک هویتی درون‌ساز، و میانسالانی که از برون‌سازی بیشتر از درون‌سازی استفاده می‌کنند، سبک هویتی برون‌ساز دارند. به اعتقاد ویت بورن (۱۹۹۹) استفاده بیش از حد از درون‌سازی یا برون‌سازی مضر است. میانسالانی که همواره درون‌سازی می‌کنند، انعطاف ناپذیرند و از تجارب خود چیزی نمی‌آموزند. آن‌ ها، تنها چیزی را می‌بینند که در پی آن هستند و ممکن است برای اجتناب از پذیرش نقاط ضعف خود، تلاش زیادی به خرج دهند. از سوی دیگر، آن‌هایی که همواره برون‌سازی می‌کنند، افراد ضعیفی هستند که به راحتی تحت تاثیر قرار می‌گیرند؛ در برابر انتقاد بسیار آسیب پذیرند و هویت بسیار شکننده ای دارند. بهترین و سالم ترین سبک هویتی برای میانسالان، سبک هویتی متوازن است که در آن هویت آن‌قدر انعطاف‌پذیر هست که در صورت لزوم تغییر کند، ولی خیلی هم فاقد ساختار نیست که هر تجربه جدیدی سبب شود مفروضات بنیادی فرد، دربار خودش، زیر سوال رود (ویت‌ بورن و کانولی[۶۳]، ۱۹۹۹).
ویت بورن سبک‌های هویتی خود را به پایگاه‌های هویتی مارسیا (۱۹۸۷) مربوط می‌داند. برای مثال انتظار می‌رود فردی که در اواخر نوجوانی از هویت کسب شده یرخوردار بوده‌است، در میانسالی سبک هویتی متوازن داشته باشد و فردی که در اواخر نوجوانی هویتش پیش‌رس بوده‌است، در میانسالی سبک هویتی‌اش درون‌ساز باشد.
به گفته ویت بورن (۱۹۹۹) نحوه برخورد افراد با تغییرات جسمانی، روانی و هیجانی مربوط به میانسالی، شبیه به نحوه برخوردشان با سایر تجاربی است که طرحواره هویت را به چالش می‌کشند. افراد درون‌ساز سعی می‌کنند به هر قیمت خودانگاره جوان خود را حفظ کنند. افراد برون‌ساز – احتمالاً پیش از موعد- پیری را می‌پذیرند و ممکن است دائما به نشانه‌های پیری و بیماری فکر کنند. افراد برخوردار از سبک هویتی متوازن در مواجهه با تغییراتی که در حال وقوع است، برخوردی واقع بینانه نشان می‌دهند و درصدد کنترل تغییرات قابل کنترل و پذیرش تغییرات غیر قابل کنتزل برمی‌آیند.
نکته قابل توجه این است که سبک‌های هویت ممکن است در مواجهه با رویدادهای بسیار ناخوشایند – مثلاً واگذار شدن شغلی که فرد مدت‌ها به آن مشغول بوده به یک فرد جوان‌تر- تغییر کنند. در این نقطه است که پدیده‌ای بنام بحران هویت میانسالی رخ می کند. طبق دیدگاه ویت بورن، بحران هویت میانسالی” نوعی برون‌سازی شدید، در واکنش به تجاربی که از طریق درونسازی هویتی قابل پردازش نیستند”، می‌باشد. در ادامه، پدیده بحران هویت میانسالی که یکی از موضوعات اصلی تحقیق حاضر است، به تفصیل مورد بحث قرار می‌گیرد.

بحران هویت میانسالی

از نظر لوینسون (۱۹۹۶) دوره میانسالی با یک درک درونی و هیجانی شروع می‌شود نه تغییرات فیزیکی معین با ترتیب زمانی مشخص. وقتی افراد به جای شمردن سالهایی که پیش رو دارند، سال‌های باقی مانده از عمرخود را محاسبه می‌کنند، میانسالی آغاز شده است. آن‌ ها ساختار زندگی خود[۶۴]– الگوهای اساسی زندگی- و جایگاه خود در دنیا را مجداد ارزیابی می‌کنند(رابینز، ترازسنیواسکی، تریسی، گوسلین و پاتر، ۲۰۰۲).
سراسر عمر تحول انسان، شامل دوره‌های ثبات و تغییرات سریع می‌شود و میانسالی را می‌توان از نظر تغییرات سریع در رتبه دوم بعد از نوجوانی قرار داد. افراد در این دوره برای انجام کار‌ها احساس فوریت می‌کنند. به این معنا که آن‌ ها می‌خواهند به اهدافی که قبلا به تعویق انداخته اند برسند و یا به دنبال اهداف جدیدی که با مزاج یا علایق آن‌ ها سازگارتر است، می‌گردند. آنها می‌خواهند خالصانه[۶۵] (واقعی) و با ارزش‌های خودشان زندگی کنند. ارزش‌هایی که بیشتر مبتنی بر تجارب زندگی آن‌هاست تا ارزش‌هایی که در دوران کودکی درونی کرده‌اند (گوئیندون، ۲۰۱۰).
غالباً تغییراتی که در فاصله سنین ۴۰ تا ۵۰ سالگی در شخصیت و سبک زندگی رخ می‌دهند، به بحران هویت میانسالی نسبت داده می‌شوند. بحران هویت میانسالی را یک دوره فشارزای فرضی که از بازنگری و ارزیابی مجدد زندگی نشأت می‌گیرد، تعریف کرده‌اند (لاچمن، ۲۰۰۴). بحران هویت میانسالی چیزی شبیه بحران هویت دوران نوجوانی تلقی شده‌است، در واقع به آن نوجوانی دوم اطلاق می‌شود. به گفته الیوت ژاکس (۱۹۹۳) – روانکاوی که اصطلاح بحران هویت میانسالی را مطرح کرد- عامل سبب ساز بروز این بحران، آگاهی از فناپذیری است. بسیاری از افراد در این سن در‌می‌یابند که نمی‌توانند رویاهای جوانی خود را تحقق بخشند، یا تحقق رویاهایشان آن‌قدر که انتظار داشته‌اند، رضایت‌بخش نبوده ‌است. آن‌ ها پی می‌برند که اگر بخواهند تغییر مسیر دهند، باید عجله کنند. لوینسون (۱۹۹۶) باور داشت مادامی که افراد مجبور به سازمان‌دهی مجدد زندگی خود هستند، بحران هویت میانسالی امری اجتناب‌ناپذیر است.
بحران هویت میانسالی را می‌توان نقطه عطفی در زندگی تلقی کرد که حاصل آن دستیابی به بینشی جدید درباره خویشتن و اصلاحاتی در برنامه و مسیر زندگی است. این بازنگری ممکن است سبب تأسف فرد به خاطر دست نیافتن به آرزوهایش، یا دست‌یابی وی به آگاهی دقیق‌تری از ساعت اجتماعی شود: فرد متوجه این نکته می‌شود که مهلت رشد و تحول رو به پایان است، یا دیگر زمان چندانی مثلا برای بچه‌دار شدن یا پیدا کردن همسری مناسب باقی نمانده است (هک‌هاوزن، وروش و فلیسون، ۲۰۰۱).
در دیدگاه‌های جدیدتر به میانسالی این موضوع مطرح می‌شود که اینکه یک مرحله انتقالی به یک بحران تبدیل شود یا نشود، بیش از آن‌که به سن و سال فرد مربوط باشد، به شرایط و منابع فردی وی بستگی دارد. افرادی که از ویژگی انعطاف‌پذیری خود برخوردارند، یعنی می‌توانند به سهولت با منابع بالقوه فشار روانی سازگار شوند، بیشتر احتمال دارد که دوران میانسالی را با موفقیت پشت سر گذارند. برای افرادی که شخصیت انعطاف پذیری دارند، حتی رویدادهای منفی مانند از دست دادن شغل یا طلاق ناخواسته نیز می‌توانند سکوی پرتابی برای پیشرفت باشند (لاچمن، ۲۰۰۴). در رابطه با بحران هویت میانسالی در جامعه ایرانی تحقیقات محدودی انجام شده و همین تحقیقات محدود نیز بیشتر بر بحران هویت دوره نوجوانی و جوانی نظر داشته‌اند. رجایی، بیاضی و حبیبی (۱۳۸۸) در پژوهشی تحت عنوان باورهای مذهبی اساسی، بحران هویت و سلامت عمومی جوانان به بررسی روابط بین این متغیرها پرداختند. نتایج نشان داد افرادی که نمره بالایی در باورهای مذهبی اساسی داشتـند، در بحران هویت نمره کمتر و در سلامت عمومی نمره بیشتری کسب کردند. بین بحران هویت و سلامت عمومی نیز همبستگی منفی معنادار بـه دست آمـد. تحلیل رگرسیـون چند متغیـری نشان داد که بـاورهای مذهبی اساسی، واریانـس اندکی از بحران هویـت (۰۹۴/۰=۲R) و سلامت عمومـی (۰۲۳/۰=۲R) را در جوانان تبیین می‌کنند.
رمضانی (۱۳۸۶) در پژوهش خود با عنوان «تأثیر آموزش مسئولیت­ پذیری به شیوه گلاسر بر کاهش بحران هویت» به بررسی اثربخشی آموزش مسئولیت­ پذیری بر روی بحران هویت ۶۰ نفر از دانش ­آموزان دبیرستانی اصفهان پرداخت. وی در این پژوهش دانش ­آموزان را به دو گروه کنترل و آزمایش به صورت تصادفی تقسیم می­ کند و شیوه مسئولیت­ پذیری گلاسر را در طی ۹ جلسه به دانش ­آموزان گروه آزمایش تعلیم می­دهد و نتیجه می­گیرد که آموزش مسئولیت­ پذیری به شیوه گلاسر بحران هویت دانش ­آموزان را کاهش داده است. در پژوهش قربانی، محمدی و کوچکی (۱۳۸۵) با عنوان بررسی وضعیت سبک‌های هویت‌یابی و رابطه آن با سلامت روانی و پایگاه اقتصادی- اجتماعی نتایج نشان داد که دختران دچار بحران هویت، سلامت روانی کمتری از پسران مشابه خود دارند. همچنین در این پژوهش آشکار شد که نظارت ضعیف والدین، می‌تواند نقش مهمی در آشفتگی هویت و گرایش نوجوان به سوی مصرف مواد مخدر باشد.

موضع گیری‌های نظری در خصوص رضایت از زندگی

تاریخچه مطالعات رضایت از زندگی

تلاش‌های مستند برای اندازه گیری رضایت از زندگی افراد در جوامع خاص به قرن هجدهم بر می‌گردد، زمانی که سرجان سین کلیر[۶۶]، آنالیز‌های آماری رونق اقتصادی را در اسکاتلند انجام داد (کمپبل[۶۷]، ۱۹۷۶؛ پاملا و همکاران[۶۸]، ۲۰۰۱). اما مفهوم رضایت از زندگی که شامل چیزی بیش از صرفاً آسایش مادی بود، اولین بار در دهه ۱۹۶۰ با آغاز «برنامه‌ی بزرگ اجتماعی[۶۹] لیندون جانسون[۷۰]، مشهور گردید. در سال‌های اخیر، مفهوم رضایت از زندگی، تبدیل به کانون مهمی در توسعه سیاست اجتماعی و مراقبت‌های بهداشتی شده است (پاملا و همکاران، ۲۰۰۱).
به اعتقاد لناسی[۷۱] (۲۰۰۳)، رضایت از زندگی به عنوان یک مفهوم در مراقبت بهداشتی، در واکنش به نارضایتی روز افزون از درمان‌های پزشکی، با جنبش مصرف کنندگان در دهه‌ های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ آغاز شد. گروه‌های مصرف کننده، تقاضاهای روز افزون خود را برای شرکت در خدمات عمومی، ابراز کردند و در حقیقت می‌خواستند که شخص مهمی جوابگوی تمام خدمات عمومی باشد تا به بهترین وجه به آنها خدمت شود. این افراد معتقد بودند که در تلاش برای طولانی کردن زندگی و حیات، مددکاران مراقبت‌های بهداشتی، نیاز‌های اساسی مراجعانشان را مثل استقلال و وابستگی نادیده می‌گیرند.
مدافعان استفاده از مفهوم رضایت از زندگی در مراقبت‌های بهداشتی معتقدند که دیدگاه‌های سنتی بهداشت که بر علائم تاکید می‌کنند، بر اساس مفاهیم کهنه و محدود بهداشتی می‌باشد. افزایش چشم‌گیر توجه به رضایت از زندگی در دهه ۱۹۹۰، پاسخی به این نارضایتی روز افزون از پزشکی و تاکید بر دیدگاه‌های کل نگرانه و مشتری محوری در مراقبت‌های بهداشتی می‌باشد (استاستنی و امرینگ[۷۲]، ۱۹۹۷؛ لناسی، ۲۰۰۳).
رضایت از زندگی، مطالعات زیادی نه تنها در حوزه‌های مراقبت بهداشتی و علوم اجتماعی ایجاد کرده است، بلکه به طور فزاینده‌ای در پیری شناسی نیز زمینه‌های مطالعاتی زیادی ایجاد کرده است (سیک هانگ[۷۳] و همکاران، ۲۰۰۵). در روانشناسی تحقیقات مربوط به شادی، کیفیت زندگی و بهزیستی ذهنی، ارتباط نزدیکتری با رضایت از زندگی دارند و هر کدام متون قابل توجهی را بخود اختصاص داده‌اند (آرگایل[۷۴]، ۲۰۰۱؛ کاهنمن، دینر و اچوارز[۷۵]، ۱۹۹۹). مطالعات مرتبط با رضایت از زندگی می‌تواند در آثار اولیه پورتئوس[۷۶] (۱۹۷۷) و چو[۷۷] (۱۹۸۸) یافت شود که به ترتیب در بوستون و هنگ کنگ صورت گرفت. مسائلی که بعدا بوجود آمد و نیز آثار بعدی (یان، یائن ولوو[۷۸]، ۱۹۹۹)، شامل مسائل نظری، اندازه گیری و مسائل سیاسی بود (لناسی، ۲۰۰۳).
در مجموع بیان مفهومی رضایت از زندگی تلاش دارد تا درک ما را از تغییرات وسیع اجتماعی افزایش دهد و بر سیاست‌هایی تاثیر بگذارد که ممکن است رضایت از زندگی را در جمعیت کل افزایش دهد. اما در زمان بروز انقلاب مفهوم رضایت از زندگی در نظام سلامت روان، تعاریف رضایت از زندگی اغلب از ابزارهایی مشتق می‌شد که مورد استفاده قرار می‌گرفت و نه مدل‌های مفهومی (لیپلج و هانت[۷۹]، ۱۹۹۷؛ پاملا و همکاران، ۲۰۰۱). برای جبران این موضوع تلاش‌های زیادی در زمینه پژوهش رضایت از زندگی در آن دهه انجام شد که به رشد مدل‌های مفهومی کمک کرد. به طور مثال یک تحقیق ملی که به بررسی بهداشت روانی افراد بزرگسال در آمریکا پرداخت و توسط گورین، ورهوف و فلد[۸۰] (۱۹۶۰) انجام گرفت، شامل سوالی در مورد این موضوع بود که افراد پاسخ دهند که از چه طریق و چگونه «شاد»، می‌باشند. تصور شد که این مورد مقیاسی از «رضایت از زندگی» است، یعنی مفهومی که در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ رایج بود. با این وجود تلاش‌هایی صورت گرفت تا مدل‌های نظری رضایت از زندگی را به صورت مشخص ترسیم کند. کانتریل[۸۱] (۱۹۶۵) اظهار داشت که رضایت کلی از زندگی، می‌تواند از تفاوت بین تمایلات و انتظارات و رضایت پاسخ دهندگان ارزیابی شود. او یک «مقیاس درجه بندی خود تکیه گاهی[۸۲]» را ایجاد کرد که بعداً تبدیل به نردبان رضایت زندگی شدکه بر روی آن، افراد پاسخ دهنده، می‌توانستند خود را نسبت به «بهترین» یا «بدترین» پندارها و تصورات از زندگی قرار دهند.
کمپل، کانورس و راجرز[۸۳] (۱۹۷۶)، با معرفی بعد شناختی به مفهوم سازی خوشی و بهزیستی، کانتریل را تایید کردند، چون از پاسخ دهندگان خواسته شد تا ادراکات خود رادر مورد موقعیت کنونی خود، با موقعیتی که خواستار و آرزومند آن بودند، مقایسه کنند.
اندرو و ویتی[۸۴] (۱۹۷۶)، و همکاران آن‌ ها در موسسه تحقیقات اجتماعی دانشگاه میشیگان[۸۵]، مطالعات سیستماتیک مربوط به کیفیت زندگی افراد بزرگسال در امریکا را انجام دادند. کار این محققان میشیگانی به درجه بندی ذهنی و عینی طیف گسترده‌ای از شاخص‌های اجتماعی بود که رضایت از زندگی را تعیین می‌کرد. شاخص‌هایی همچون سطح درآمد، وضعیت تأهل، بهداشت و امنیت. مثلاً ممکن بود که امنیت، برحسب گزارشات جرم و جنایت در همسایگی، گشت پلیس و غیره، سنجیده شود. استنباط تجربی و ذهنی، حس امنیت فرد را در همسایگی در شب هنگام نشان می‌دهد. بنابراین اندازه گیری کلی رضایت از زندگی می‌تواند از رابطه‌ی بین درجه بندی عینی و ارزیابی ذهنی از وضعیت زندگی در رابطه با حوزه‌های خاص بدست آید.
در حال حاضر تحقیقات گسترده‌ای در رابطه با مفهوم رضایت از زندگی در حال انجام است و کسانی که در حوزه بهداشت روانی فعالیت می‌کنند، توجه گسترده‌ای را به این مفهوم معطوف نموده‌اند (آرگایل، ۱۳۸۹). امروزه روان‌شناسان سلامت بیش از پیش بر لزوم توجه به معیارهای گسترده‌تری از وضعیت سلامتی تأکید می‌کنند تا جمع‌ آوری صرف، آمار مرگ و میر و میزان بیماری‌ها (کورتیس[۸۶]، ۲۰۰۴؛ نقل از فرانس[۸۷]، ۲۰۰۶). بررسی رضایت از زندگی بطور خیلی سریع یک متغیر جدایی ناپذیر از برآیند پژوهش‌های بالینی گردیده است. افزایش سرسام آور هزینه‌های مراقبت‌های بهداشتی، تأکید بیشتر بر رضایت از زندگی در برابر اختلالات و شناسایی تفاوت در برآیندهای مراقبت‌های سلامتی به ویژه زمانی که آسیب‌شناسی مطرح نیست، از دلایل افزایش توجّه به مفهوم رضایت از زندگی بیان شده است (فرانس، ۲۰۰۶).

تعریف رضایت از زندگی

رضایت­ از زندگی بیانگر میزان ارضاء تمایلات و نیازهای اساسی انسان­ها می­باشد و از این طریق است که مفهوم رضایت­مندی با نیاز مرتبط می­ شود. انسان به عنوان پیچیده­ترین و کامل­ترین موجود جهان آفرینش دارای نیازها و انگیزه­ های متنوع و بی ­پایان است که اهداف و فعالیت­های او را تحت تاثیر قرار می­ دهند. بنابراین رضایت­مندی از زندگی را می­توان به عنوان ارضاء نیاز‌های انسانی و تلقی مثبت و احساس خوشایند افراد نسبت به قلمروهای زندگی در نظر گرفت (مومنی، ۱۳۸۶). اینگلهارت[۸۸](۱۹۹۸) مفهوم رضایت را این‌گونه تعریف می‌کند: احساس رضایت از بازتاب توازن میان آرزوهای شخصی و وضعیت عینی فرد بوجود می‌آید. رضایتمندی بر تجربه شناختی و داورانه‌ای دلالت دارد که به عنوان اختلاف ادراک شده بین آرزو و پیشرفت قابل تعریف است. این تعریف طیفی را تشکیل می‌دهد که از ادراک کامروایی تا حس محرومیت را در بر می‌گیرد (ازکمپ[۸۹]،۲۰۰۵).
احساس رضایت­ از زندگی هم دارای مولفه‌های عاطفی و هم مولفه‌های شناختی است. افراد با احساس رضایت­ از زندگی بالا، به طور عمده ای هیجانات مثبت را تجربه می‌کنند و از حوادث و وقایع پیرامون خود ارزیابی مثبتی دارند، در حالی که افراد با احساس رضایت­ از زندگی پایین حوادث و موقعیت زندگی شان را نامطلوب ارزیابی می‌کنند و بیشتر هیجانات منفی نظیر اضطراب، افسردگی و خشم را تجربه می‌کنند (مایرز[۹۰]، ۲۰۰۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:46:00 ق.ظ ]




بررسی هزینه­ های نسبی روشن می­ کند که کشوری می ­تواند در تولید کالاها و خدمات متخصص باشد که کالاها را نسبت به سایر کشورها با قیمت پایین­تری عرضه کند. بررسی هزینه­ های نسبی فقط مقایسه­ قیمت­های بین المللی در هنگام عرضه­ی یک کالای کیفی در مبادلات بین المللی نیست. اگر چه نظریه­ عطایای الهی در ارتباط با داده ­های مقداری است، اما هزینه­ های نسبی با عوامل کیفی ارتباط دارد به ویژه قیمت که نقش مهمی را در مقایسه و انتخاب فرآورده ­های گردشگری توسط کشورها یا بازارهای رقیب دارد.
ج- نظریه برتری مطلق و پیشرفت فن آوری:
این نظریه بسط و توسعه تحلیل ادام اسمیت در تجارت بین الملل است. امروزه این نظریه مترادف است با انحصارات صادرات برخی از کشورها، که ناشی از ویژگی­های طبیعی یا پیشرفت فن­آوری این کشورها است. مزیت مطلق، نقش سازنده­ای را در گردشگری بین الملل دارد. در حقیقت، برخی از کشورها دارای منابع گردشگری منحصر به فردی هستند؛ به طوری که این منابع می­توانند به صورت اماکن طبیعی استثنایی یا به صورت منابع هنری و معماری شناخته شده در سراسر جهان باشند. این گونه منابع ساخت بشر بوده و گردشگران را برای بازدید ترغیب می­ کنند، پس بر حسب اهمیت آن­ها در گردشگری بین المللی است که منحصر به فرد بودن کشوری در امر گرشگری تعیین می­گردد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

نوآوری یکی از شاخص­ هایی است که مزیت­های مطلق یک کشور را قوت می­بخشد. کشورهای در حال توسعه با بهره­ گیری از سیاست­های نوآوری و پیشرفت فن­آوری، سعی در حفظ و افزایش مزیت نسبی خود دارند. نوآوری فنی در بخش گردشگری شامل نمادهای ظاهری، اطلاعت و پیشبرد، توسعه فرآورده ­ها و بازاریابی است. در نمادهای ظاهری گردشگری بیشتر از فن­آوری نوین به ویژه در زمینه­ تسهیلات رفاهی، بخش­های آذوقه رسانی و تامین مکان (رزرواسیون) استفاده می­ شود. نوآوری سبب پایین آمدن هزینه­ها شده و همچنین فرآورده ­های گردشگری جدید را ایجاد می­ کند.
د- نظریه تقاضا:
نظریه­ های تقاضا توضیحی بر توسعه و حجم حرکت گردشگری در میان کشورها هستند. تقاضای گردشگری شامل کالاها و خدماتی است که در لحظه­ای خاص مصرف کننده به آن­ها نیاز دارد و مستقیما تابع درآمد سرانه و علاقه ی مردم به گردشگری بین المللی است. نظریه تقاضا در سال ۱۹۶۱ توسط لیندر[۲۴] بیان شد؛ طبق نظر لیندر، ویژگی بین المللی یک کشور بستگی به سطح بالای تقاضای داخلی آن دارد. در کشورهای عمده­ی میزبان گردشگری، تقاضای گردشگری بین المللی مکمل تقاضای داخلی است. در حقیقت توسعه گردشگری بین المللی نتیجه شرایط فراهم شده تقاضای داخلی است. برتری نسبی یک کشور از کیفیت ساختار، دانش گردشگری، سطح فن­آوری و از محیط مناسب آن به وجود می ­آید. بنابراین حجم گردشگری بین المللی بین کشورهایی که از ساختار گردشگری داخلی مشابهی برخورداند، بیشتر است.
۲-۳- بحران مالی:
۲-۳-۱-مفهوم بحران مالی:
بحران مالی به یک تغییر ناگهانی و سریع در همه یا اکثر شاخص­ های مالی شامل نرخ­های بهره کوتاه مدت و قیمت دارایی­ ها (اوراق بهادار، سهام، مستغلات، زمین) و ورشکستگی و سقوط موسسات مالی اطلاق می­گردد. ایجاد حباب­های قیمتی در مورد یک دارایی یا حتی طیفی از دارایی­ ها با طبیعت بازار دارایی­ ها، قرین و همراه است. خطر از آنجا آغاز می­ شود که حباب از یک دارایی به دارایی دیگر منتقل شده و از کشوری به کشور دیگر اشاعه یافته و کارکرد ساختار مالی را متوقف کند. در حالی­که رونق یا حباب بر حسب هجوم پول به سوی دارایی­ های حقیقی یا مالی شناسایی می­ شود، که بر انتظار استمرار در افزایش قیمت داریایی­ها مبتنی است، بحران مالی بر حسب خروج ناگهانی دارایی­ ها از بخش مالی به سوی بخش پولی شناسایی می­ شود. این رفتار بر عکس حالت اول، مبتنی بر این باور است که قیمت دارایی­ ها رو به زوال است. بین دوران رونق و بحران ممکن است ادواری از ناآرامی و فشار مشاهده گردد. دورانی که انتظارات افزایش قیمت­ها متوقف شده اما هنوز آهنگ عکس به خود نگرفته است. ناآرامی ممکن است کوتاه مدت یا منقطع باشد و ممکن است هیچ گاه به بحران نیانجامد.
این که یک ناآرامی مالی به بحران مالی بیانجامد به عوامل متعددی بستگی دارد. شکنندگی رشد اعتبارات و تسهیلات اعطایی بانک­ها، سرعت معکوس شدن انتظارات، فرو ریختن اعتماد عمومی به دلیل یک اتفاق (مانند شکست فاحش یک موسسه مالی و حتی مصاحبه یکی از سیاستمداران) و بالاخره اطمینان جامعه که در شرایط اضطراری، موسسات مالی بحران­زده توسط وام دهنده نهایی نجات داده خواهند شد، همه در شکل گیری بحران نقش دارند.
بحران­های مالی به اندازه قدمت بازارهای مالی قدمت دارند. اما بحران سال ۲۰۰۸ ویژگی استثنایی داشت. در کشورهای بحران زده وقایعی چون: جذب سرمایه خارجی توسط بانک­های محلی به ارز، وام دهی به بنگاه­ها و شرکت­های داخلی بر حسب پول ملی، عدم تطابق ارزی در ترازنامه بانک­ها، عدم انعطاف پذیری رژیم ارزی با ورود و خروج سرمایه، افت ناگهانی ارزش پول ملی در اثر خروج ناگهانی سرمایه کاغذی، افزایش ناگهانی بدهی بانک­ها و بنگاه­های مقیم به افراد و موسسات غیر مقیم بر حسب پول ملی، شکست اعتماد عمومی و هجوم افراد برای برداشت سپرده­ها از بانک­ها و موسسات مالی در معرض ورشکستگی و یا بحران زده، تشدید بحران در موسسات مزبور به دلیل عدم توانایی در اجابت درخواست سپرده گذاران، افت ارزش سهام موسسات بدهکار و بحران زده در بازار سهام، سرایت بحران از بحش مالی به بخش واقعی، عدم توانایی موسسات و شرکت­ها در بخش واقعی نسبت به بازپرداخت بدهی­ها خود به بانک­ها و انباشت مطالبات معوق و سررسید گذشته در ترازنامه بانک­ها و موسسات مالی در دهه­های اخیر اتفاق افتاده­اند. هر چند ممکن است همه این وقایع بر همه کشورها تطابق نداشته و یا برخی با تشدید و تخفیف در کشورها همراه بوده باشد. هم چنین هم زمانی رویدادهای فوق با جهانی سازی و به خصوص آزاد سازی مالی صرفا یک هم زمانی ساده نیست. آزادسازی مالی، شکل بحران­ها، ابعاد و به خصوص تکرار بحران­ها را بسیار تغییر داده است (نیلی، ۱۳۸۴).
جوامع بشری تجربه طولانی در مشاهده و تحمل مصائبی دارند که می­توان آن­ها را نوعی بحران اقتصادی تلقی کرد. برای مثال حوادث ناشی از جنگ­ها و قحطی­ها و غارت حکام از نمونه­های مختلف این بحران­های اقتصادی هستند. بحران اقتصادی در ابتدا به شکل اضافه تولید پدیدار شد و به دنبال آن تعطیلی کارخانه­ها و بیکاری وسیع و میلیونی کارگر آن پیش آمد که به نوبه خود فروش کالاها را باز هم دشوارتر کرد و بر عمق بحران افزاید. سیستم اعتباری سرمایه داری از کار باز داشته شد، بدهکاران توان پرداخت بدهی خود را در سر موعد از دست دادند. بهای سهام شرکت­ها در بازار تنزل کرد، موسسات سرمایه داری یکی پس از دیگری ورشکست شدند. بحران در هر یک از زمینه ­های سیاسی، اقتصادی و استراتژیک تعریف و مصادیق خود را دارد، اما در اقتصاد به افت شدید قیمت­ها، کاهش گسترده تولید، افزایش چشمگیر بیکاری، کاهش شدید درآمد­ها و پایین آمدن ارزش پول اوراق بهادار گفته می­ شود (غریب، ۱۳۸۷).
بحران مالی ممکن است در درون اقتصاد ریشه داشته و یا در خارج از اقتصاد ایجاد شده باشد. بحران مالی داخلی معمولا از بخش شرکتی و یا بازار دارایی­ ها نشات می­گیرد. چنانچه بخش واقعی اقتصاد به دلیل رکود و یا یک شوک سمت عرضه دچار مشکل شود، شمار قابل ملاحظه­ای از بنگاه­ها با مشکل جدی در بازار پرداخت تعهدات خود مراجه خواهد بود. در این حالت یک ریسک سیستماتیک از ناحیه بخش واقعی، بخش مالی را تهدید می­ کند. مطالبات معوق و غیر گردشی شرکت­ها به شکل زیان انباشته در ترازنامه بانک­ها منعکس شده و ثبات بخش مالی به خطر می­افتد. ترکیدن حباب­های قیمتی در بخش مسکن و افت شدید قیمت مسکن، بازپرداخت تسهیلات اعطایی در این بخش و ارزش وثیقه­ها را نیز، دچار مشکل می­ کند. از سویی دیگر بحران مالی ممکن است از ناحیه بخش خارجی موسسات مالی را تهدید کند. در جریان آزاد سازی حساب سرمایه، چنانچه بانک­ها تسهیلات ارزی دریافت شده را بر حسب پول ملی در اقتصاد به جریان انداخته باشند، یک عدم تطابق ارزی بین دارایی­ ها و بدهی­های بانک­ها به وجود می آید. در این وضعیت هر چند تراز مالی بانک در نرخ ارز جاری برقرار است ولی هر گونه کاهش ارزش پول داخلی موجب می شود که تراز مالی بانک به هم بخورد. حال چنانچه تغییر نرخ ارز شدید باشد، بانک دچار یک بحران جدی در بازپرداخت تعهدات خود خواهد شد (رمضانی،۱۳۹۰).
در مجموع بحران مالی در بردارنده انواع مختلفی از ویژگی­های بالقوه است. این اصطلاح عموما اشاره به بحران نرخ ارز، بحران بانکی یا ترکیبی از این دو دارد. هرگاه به هر دلیلی سپرده­گذاران در یک بانک تجاری اعتماد خود را نسبت به آن بانک از دست بدهند و برای خارج کردن سپرده مراجه کنند، بانک توان پاسخ گویی به مراجعان را ندارد، زیرا درصد عمده­ای از این سپرده­ها به اعطای اعتبارات اختصاص یافته است و لذا موجودی نقدی بانک بسیار کمتر از حجم سپرده­ها است. به چنین وضعیتی اصطلاحا هجوم بانکی گویند که ممکن است به ورشکستگی بانک­ها منجر شود. بدیهی است اگر سپرده گذاران سپرده­های خود را بیمه نکرده باشند با خسارت زیادی مواجه می­شوند. هرگاه چنین وضعیتی از یک بانک به بانک دیگر سرایت کند، اصطلاحا بحران سیستماتیک یا وحشت بانکی نامیده می­ شود (بختیارزاده،۱۳۸۸). هنگامی که اغلب بانک­های یک کشور به این وضع دچار شوند بحران بانکداری سیستماتیک پدیدار می­ شود. ورشکستگی پی در پی بانک­ها اقتصاد کشور­ها را با رکود درازمدت مواجه می­ کند. بخش عمده­ای از خسارات اقتصادی بحران بزرگ ۱۹۲۹مستقیما ناشی از عملکرد ضعیف نظام بانکی بوده است.
از سوی دیگر سقوط ناگهانی و غیر منتظره در ارزش پول ملی، بحران نرخ ارز را به وجود می ­آورد. این مسئله ممکن است در نظام نرخ ارز ثابت، شناور و نیز در نظام بین این دو اتفاق افتد. اگر نظام ارزی ثابت باشد، بحران باعث از دست رفتن ذخایر بین المللی می­ شود و آن گاه که به نظر می­رسد ذخایر پایان خواهد یافت، باعث تقلیل ارزش پول ملی می­گردد. هدف از تقلیل ارزش پول ملی انباشت ذخایر یا حفظ ذخایر موجود با تعیین نرخ ارزی است که انگیزه تبدیل پول داخلی به ارز یا پول­های ذخیره بین المللی را کاهش می­دهد. اگر کشوری دارای نظام شناور ارزی باشد، بحران نرخ ارز شامل تقلیل ارزش سریع و کنترل ناشدنی پول ملی خواهد بود. اگرچه هیچ نوع نظام ارزی نمی­تواند ایمنی را تضمین کند، اما کشورهایی که پول خود را به پول کشورهای دیگر تثبیت می­ کنند، ممکن است در برابر بحران ارزی آسیب پذیرتر باشند. بحران نرخ ارز نیز مانند بحران بانکی غالبا باعث تعمیق رکود می­ شود. کانال­های مختلفی وجود دارد که از طریق آن­ها تاثیرات رکودی ممکن است انتقال یابد و یکی از عمومی­ترین آن­ها نظام بانکی است (گربر[۲۵]،۲۰۰۲).
برای نمونه در آسیای جنوب شرقی در نیمه دوم دهه ۱۹۹۰، دارایی­ های کاغذی نخست به آهستگی و سپس به سرعت از حوزه سرمایه ­های خارجی خارج شدند. مقامات کشورهای مزبور تلاش کردند تا برای دفاع از پول ملی، ذخایر را به بازارهای مالی جذب کنند. نتیجه، کاهش ارزش پول ملی (در بعضی کشورها مانند تایلند تا حدود۵۰ درصد) بود. شرکت­های داخلی و بانک­هایی که تراز مالی خود را در نرخ­های قبلی بسته بودند، با دو برابر شدن بدهی­های خارجی خود بر حسب پول محلی مواجه شدن، اکثرا ورشکسته شدند. واسطه­گری انجام نشد و سرمایه ­گذاری جدید نیز متوقف گردید. سفته بازان داخلی و خارجی سهام شرکت­های بدهکار را در بورس­های داخلی فروخته و عواید آن را به ارز تبدیل کردند. این فشار بر بخش شرکتی و در نتیجه بخش مالی کشور­های مورد بحث را تشدید نمود که نتیجه آن فقر، بیکاری و بحران مالی بود (رمضانی،۱۳۹۰).
۲-۳-۲-آثار بحران مالی:
آثار و پیامدهای یک بحران مالی، تنها اقتصادی نیست. هزینه­ های اجتماعی و سیاسی یک بحران مالی، در مقایسه با هزینه­ های مالی قابل ملاحظه و توجه است. اگر امنیت ملی را ناظر بر اعتماد متقابل بین ملت و دولت در نظر گرفته شود، هر گونه حادثه­ای در حوزه اقتصاد کلان کشور که این رابطه را در معرض تهدید قرار دهد به امنیت ملی آسیب می­رساند. در این چهارچوب، چنانچه وجود یک ریسک در بخش مالی رابطه بین مردم و سیستم اداره کشور را تخریب می­ کند، آن ریسک را باید یک تهدید امنیتی تلقی نمود. بحران­های مالی بنا به دلایل زیر در این طبقه بندی قرار می­گیرند.
-یک بحران مالی موجب سلب اعتماد عمومی نسبت به سیستم مالی کشور می­ شود.
– بحران مالی سیستم دریافت و پرداخت­ها را مورد آسیب قرار داده است.
– عکس العمل مردم به یک بحران مالی، ممکن است در قالب هجوم به بانک­ها موجب بحران­های اجتماعی شود.
– عدم پاسخگویی مسئولین و مقامات مملکتی به سپرده­گذاران و مردمی که از بحران آسیب دیده­اند، ممکن است موجب سقوط دولت شود.
– هزینه­ های اقتصادی یک بحران، در مقایسه کلان موجب آسیب جدی به سطوح رفاه شهروندان می­ شود (مصطفی­پور،۱۳۸۸).
– بحران مالی کاهش اعتماد نسبت به اصول جهانی مالی، تجاری و اقتصادی را به همراه دارد.
– بحران مالی، میزان ریسک پولی را بالا می­برد و این امر سبب بر هم خوردن روابط مالی در جهان خواهد شد و در نتیجه داده و ستد پولی و مالی رواج سابق خود را از دست خواهد داد.
– ناامنی اقتصادی ناشی از بحران مالی بیشتر متوجه کشورهای دارنده صنایع صادراتی است و با کاهش قدرت خرید مردم، سطح و میزان صادرات نیز کاهش می­یابد.
– بحران مالی از طریق تغییرات نرخ ارز بر واردات و صادرات کشورها تاثیر می­ گذارد و به تبع آن بر حساب جاری حساب سرمایه و تراز پرداخت­ها نیز اثر خواهد داشت (واعظی،۱۳۸۸).
– بحران مالی از طریق کانال­های اشاره شده در فوق بر اقتصاد گردشگری بی تاثیر نیست، زیرا ضعف در امنیت اقتصادی و به تبع آن در امنیت اجتماعی تقاضا برای گردشگران بین المللی را کاهش می­دهد.
۲-۴- رابطه بحران مالی و تجارت:
بحران مالی آمریکا از سه ماهه آخر سال ۲۰۰۷ اثرات خود را بر روی اقتصاد سایر کشورها نشان داده است. میزان تجارت هر کشور از زمینه ­های گوناگون به میزان تولید ناخالص داخلی آن کشور وابسته است. انتظار می­رود که از میان کشورهای مورد مطالعه آن­هایی که در دوره بحران درصد قابل توجهی از تولید ناخالص ملی خود را از دست داده باشند؛ میزان تجارتشان نیز متناسب با تولید ناخالص ملی آن­ها کاهش یافته باشد. در سال ۲۰۰۹ حجم کلی اقتصاد جهانی حدود ۵/۱% کاهش داشت (صندوق بین المللی پول،۲۰۰۹). اقتصاددانان به نقش تجارت در بحران مالی به دو دلیل توجه می­نمایند. ابتدا، عدم تراز تجاری به عنوان یک عامل مهم در ایجاد بحران­ها نمایش داده می­ شود؛ کسری درآمد داخلی موجب کاهش ذخیره خارجی می­ شود. وقوع بحران داخلی در کشورهای که ذخیره خارجی کافی ندارند محتمل­تر است (کروگمن[۲۶]،۱۹۷۹). دوم، بحران مالی ممکن است از طریق پیوندهای تجاری از یک کشور متاثر از بحران به کشورهای دیگر منتقل می شود.
با توجه به گزارش سازمان جهانی گردشگری و صندوق بین المللی پول، تجارت جهانی حدود ۱۲% در طی بحران مالی کاهش داشت و تولید ناخالص ملی در کل جهان در این دوره ۴/۵% کاهش داشته است (چر و مانوا[۲۷]،۲۰۱۲). بحران مالی آمریکا در سال ۲۰۰۸ که به تدیج به یک بحران اقتصادی جهانی تبدیل شد از سه ماهه چهارم سال ۲۰۰۷ میلادی آثار منفی خود را بر همه بخش­های اقتصادی از جمله تجارت بین المللی نشان داد. بر اساس آمار منتشر شده توسط دبیرخانه سازمان جهانی تجارت، رشد تجارت جهانی که در سال ۲۰۰۶ بالغ بر ۵/۸ درصد بود؛ در سال ۲۰۰۸ تقریبا نصف شد و به ۴ درصد رسید. در نیمه اول سال ۲۰۰۸ به سبب افزایش شدید بهای نفت و بسیاری از کالاهای اساسی، تجارت جهانی از رشد قابل ملاحظه ای برخوردار شد اما به دلیل بروز بحران مالی و کاهش بهای کالاهای اساسی و سیر نزولی فعالیت در بخش ساختمان که بسیاری از پروژه­ های زیر بنایی را در بر­می­گیرد میزان رشد تجارت جهانی به طور کلی تابعی از رشد اقتصاد جهانی است. رشد اقتصاد جهانی که طی سالهای ۲۰۰۷-۲۰۰۴ به طور متوسط حدود ۴ درصد بود در سال ۲۰۰۸ بر طبق گزارش سازمان ملل حدود ۵/۲ درصد رسید. در سال ۲۰۰۹ بانک جهانی رشد تولید ناخالص دنیا را حدود ۴/۰ درصد منفی برآورد نمود که در خوش بینانه­ترین حالت این رقم ۶/۱ درصد فراتر نرفت و اغلب کشورهای مهم صنعتی با رشد اقتصادی منفی رو برو شدند. با این حال بخشی از رشد اقتصاد جهانی را رشد تولید ناخالص داخلی اقتصادهای نو ظهور (چین، هند و برزیل) که از بحران مالی اخیر کمتر ضربه خورده اند جبران نمودند.
در مجموع، بحران­های مالی به سبب در هم تنیدگی اقتصاد کشورها، به سرعت به سایر مناطق جهان سرایت می­ کنند و وضعیت رکودی را بر اقتصاد جهانی تحمیل می­نمایند. طبیعتا هنگام وقوع رکود در اقتصاد، تقاضا برای انواع کالاها و خدمات کاهش می­یابد و به دلیل کاهش ارزش صادرات علاوه بر تاثیر منفی بر تراز تجاری و بر صنایع داخلی نیز تاثیر منفی دارد. صنایع داخلی به دلیل رکود جهانی با مشکل کمبود تقاضای موثر روبرو خواهد بود که این امر به نوبه خود بر رشد تولید ناخالص داخلی، اشتغال و نهایتا بر درآمدهای مالیاتی یک کشور تاثیر منفی خواهد داشت.
به عبارت دیگر بحران از طریق تغییر در نرخ ارز صادرات و واردات کشورها و با تاثیرگذاری بر قیمت کالاها و خدمات در سطح بین المللی از طریق بخش تجارت خارجی به سایر بخش­های اقتصاد کشور منتقل می­ شود بخش تجارت خارجی از طریق صادرات و واردات بر بخش تولید داخلی، از طریق مالیات بر واردات و درآمد ارزی به بخش دولت و از طریق خالص دارایی­ ها ارزی بر بخش پولی تاثیر می­ گذارد. با توجه به آثار متقابل بین بخش­های مختلف اقتصادی، سایر بخش­ها نیز بر روی یکدیگر تاثیر خواهد گذاشت. به طور مثال تقاضای گردشگری بین المللی ارتباط مستقیمی با فاکتور­های اقتصادی، نظیر تولید ناخالص ملی کشورها، ثبات قیمت­ها، نرخ ارز و حتی توسعه اقتصادی دارد (صندوق بین المللی پول،۲۰۰۹). نرخ رشد اقتصادی و تولید ناخالص ملی کشورها بر اثر بحران کاهش می­یابد و در مجموع تجارت کالا و خدمات کاهش می­یابد. گردشگری صنعتی است که کشش قیمتی زیادی دارد و با افزایش قیمت کاهش شدیدی خواهد یافت زیرا جزء فعالیت­های تفریحی و غیر ضروری تلقی می­ شود. از طرفی اثر بحران بر گردشگری کمتر از اثری بوده که بر تجارت کالا داشته است به این علت که خدمات به خصوص گردشگری دارای خصوصیاتی نظیر عدم امکان ذخیره سازی خدمات و عدم وجود فرایند طولانی برای تولید خدمات گردشگری است. اما این ویژگی­ها خصوصا، عدم وجود فرایند تولید و عدم ضروری بودن خدمات گردشگری، باعث طولانی شدن فرایند بازگشت این صنعت به قبل از بحران شود.
از آنجایی که تجارت آشکارترین پیوند اقتصادی میان کشورهاست، پژوهش­های بیشتری به این زمینه اختصاص داده شده است. ایخن­گرین و رز[۲۸](۱۹۹۹) فرضیه انتقال بحران­ها بین کشورهای صنعتی در زمان ۱۹۵۹ تا ۱۹۹۳ با پیوندهای تجاری دوجانبه را آزمون نمودند. آن­ها دریافتند که رویداد یک بحران مالی در یک کشور، در صورتی که آن کشور پیوندهای تجاری دوجانبه مستحکمی با کشورهای درگیر بحران داشته باشد به طور چشمگیری افزایش می­یابد. گیلک و رز[۲۹](۱۹۹۹) تحلیل­های مشابهی با کشورهای بیشتری در ۱۹۷۱ تا ۱۹۹۷ انجام دادند و نتایج یکسانی دریافت نموداند. فوربس[۳۰](۲۰۰۰) برای بررسی نقش تجارت در انتقال بحران­های مالی، از اطلاعات بازارهای سهام استفاده نمود و نتایج وی نیز نشان دهنده نقش مهم تجارت است. در مطالعات دیگر نیز به نتایج مشابه رسیده شده برای مثال، گلدفن[۳۱](۱۹۹۸) معتقد است که تجارت در بحران جنوب شرق آسیا بی اهمیت است، زیرا سطوح تجارت دو جانبه مستقیم بین این اقتصادها بسیار کوچک است. می سن[۳۲] (۱۹۹۸) بحران مکزیک و بحران آسیا را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و به نتایج مشابه دست یافت.
به طور کلی بحران­های مالی از طریق تغییر در نرخ ارز صادرات و واردات کشورها را تحت تاثیر قرار می دهد. به علاوه، بحران­های مالی(شامل بحران­های ارزی، بحران­های مالی یا هر دو) می تواند تجارت را از کانال­های دیگری به جز نرخ ارز متاثر سازد. رکود اقتصادی نه تنها تقاضای داخلی، بلکه تولید کل و ظرفیت صادرات را نیز کاهش می دهد، اگر چه جریان سرمایه منجر به افزایش صادرات می شود. بنابراین، افزایش یا کاهش صادرات در اثر بحران مالی هنوز شفاف نیست و نیازمند مطالعات بیشتری است. در ادامه به بررسی اثرات بحران­های بانکی و ارزی بر تجارت پرداخته شده است.
عملکرد بانک­ها به این صورت است که از سپرده­ها برای سرمایه ­گذاری در پروژه­ های مطرح استفاده شده و سود حاصل به عنوان بهره سپرده­ها در نظر گرفته می­ شود. اما اگر شرکت­های اجرایی طرح­ها به علت سقوط بازار و یا عوامل دیگر نظیر نرخ ارز و محدودیت واردات از ادامه طرح منصرف شوند، سرمایه گذاری صورت گرفته با شکست روبرو می­ شود و باعث ضرر زیادی برای بانک می­ شود. موفق نبودن سرمایه ­گذاری­ها برای بانک ضرر بیشتری نسبت به نبود سرمایه برای سرمایه ­گذاری به همراه دارد؛ زیرا بانک­ها، قبل از سررسید پروژه­ ها باید آنها را به صورت نقدینگی در آورند. ورشکستگی بانک­ها باعث می­ شود که تمام موسسه­ها، بنگاه­های تولیدی، پروژه­ های خدماتی در بخش مالیشان با مشکل مواجه شوند و باعث سقوط فعالیت­های اقتصادی و مشکلات اجتماعی ناشی از اخراج­های دسته جمعی می­ شود. نتیجه این فرایند کاهش در مصرف کالاهای واسطه­ای و نهایی شده، همچنین به علت مشکلات مالی ظرفیت تولید بنگاه­ها کاهش داده می­ شود که باعث کاهش در تجارت مواد خام و منابع انرژی است. در بخش خدمات نیز پوشش دهی موسسات خدماتی در برخی شاخه­ های خدماتیشان، به علت هزینه بر بودن و مشکلات مالی، منحل می شود و سبب کاهش شدید حجم تجارت خدمات می­گردد. پایین بودن تقاضا، افت شدید قیمت­ها را به همراه داشت. قیمت پایین کالا و خدمات به شدت از ارزش صادرات کشورهای در حال توسعه کاست.
عامل دیگری که تجارت خارجی را تحت تاثیر قرار داده است، کاهش اعتبارات بازرگانی و تجاری تحت شرایط رکودی بازارهای بین المللی رکودی است. با توجه به این واقعیت که به طور معمول بخش بزرگی از تراکنش­های تجارت خارجی از طریق اعتبارات کوتاه مدت مالی و تامین مالی موسسات نقدینه می شود. ظرفیت کم و ضعیف موسسات بازرگانی و تجاری منجر به رکود آن­ها می شود.
تولید و صادرات به دلیل کاهش در جریان اعتبارات داخلی در یک اقتصاد دچار رکود می­ شود و نهایتا منجر به کاهش واردات می­ شود. در آن سوی دیگر کاهش واردات می ­تواند اثرات مفیدی داشته باشد مثل تثبیت موازنه تجارت خارجی، به خصوص کشورهایی که موازنه منفی دارند. همچنین ممکن است برخی از عوارض جانبی منفی را ایجاد کند، با توجه به اینکه منابع مالی عمومی بسیاری از کشورهای در حال توسعه به شدت هنوز به درآمد­های مالیاتی وارداتی بستگی دارد لذا کاهش واردات می تواند تبدیل به یک بحران برای آن­ها شود مگر اینکه یک جایگزین منبع درآمد برای آن پیدا کنند.
ابعاد اقتصادی بحران پولی بسیار سهمگین بوده است. هزینه­ های مستقیم بحران­های پولی (ارزی)، بر حسب شکاف بین تولید ناخالص داخلی در دوره بحران از مقدار پیش ­بینی شده آن در صورت عدم وقوع بحران، گاه تا بیش از ۵۰ درصد تولید ناخالص داخلی نیز بوده است. بدیهی است هزینه­ های غیر مستقیم بحران، شامل شغل­های از دست رفته، سرمایه ­گذاری­های انجام نشده و بازارهای از دست رفته است.
اثر بحران پولی بر روی صادرات و واردات اثری دائمی است زیرا بحران ارزی از سه طریق بر روی حجم مبادلات اثر می­گزارد.

    1. اثر درآمدی: زمانی که بحران همراه با شوک اضافی باشد این اثر بوجود می ­آید. درصورتی که تقاضای داخلی محصولات کاهش یابد، درآمد فروشندگان کاهش می­یابد. بنابراین هم واردات و هم صادرات کاهش می یابد.
    1. اثر جانشینی: مثل اثر درآمدی درصورتی که بحران همراه شوک اضافی باشد وجود خواهد داشت. با کاهش قیمت کالاهای داخلی، مصرف کننده شروع به بیشتر جانشین کردن کالاهای داخلی و کاهش مصرف کالاهای خارجی می­ کند؛ بنابراین صادرات و واردات کاهش می یابد.
    1. اثر ثروت: مصرف کننده در زمان کسر مالی و شوک بزرگ، نسبت به از دست دادن ثروتشان حساس هستند و این باعث کاهش در تقاضا برای کالای خرجی و کاهش واردات می­ شود. همچین در این زمان تقاضا برای کالاهای داخلی نیز کاهش می یابد.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:46:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم