کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



غیر بومی

مسئولیت پذیری

T=1/12
P=0/262

۱۹/۸۷
۱۸/۲۸

۸۱/۳۸
۷۸/۷۳

۱۹۷
۱۰۳

بومی
غیر بومی

احترام

T=0/75
P=0/454

۱۵/۴۷
۱۳/۳۱

۵۳/۳۷
۵۲/۰۲

۱۹۷
۱۰۳

بومی
غیر بومی

تمایل به خدمت

دانشجویان بومی در زمینه ی صداقت به طور معنی داری نمره بیشتری از افراد غیر بومی کسب کردند. اما در سایر زمینه ها تفاوت معنی داری بین دو گروه بومی و غیر بومی مشاهده نشد.
فصل چهارم:
بحث و نتیجه‌گیری
در پژوهش حاضر میزان حرفه‏ای‏گری و اجزائ آن در دانشجویان سالهای مختلف با ابزار ADEA مورد سنجش قرار گرفت و امتیازات کسب شده در سالهای مختلف با هم مقایسه گردید.
از نظر مشخصات فردی، میانگین سنی ۶۴/۲ ± ۴۸/۲۱ سال که بیش از نیمی از آنان (۵۱%) در گروه سنی ۲۱-۱۸ سال قرار داشتند. ۶/۴۸% بین ۲۵-۲۲ سال قرار داشته و تنها یک نفر بالاتر از ۲۵ سال بود(جدول ۱-۳). ۷/۵۳% از واحدهای پژوهش مذکر و ۳/۴۶% مونث بودند(جدول۲-۳). غالب نمونه ها (۷/۶۵%) بومی شهرستان مشهد بودند و بقیه (۳/۳۴%) در شهرهایی به جز مشهد زندگی میکردند(جدول ۳-۳).
از میان ۳۰۰ دانشجوی شرکت کننده در پژوهش ۵۲ نفر(۳۳/۱۷%) در سال اول، ۵۵ نفر (۳۳/۱۸%) در سال دوم، ۵۲ نفر (۳۳/۱۷%) در سال سوم، ۴۴ نفر(۶۶/۱۶) در سال چهارم، ۵۳ نفر(۶۶/۱۷%) در سال پنجم، ۴۴ نفر(۶۶/۱۶%) در سال ششم مشغول به تحصیل بودند(جدول ۴-۳). بنابراین تعداد دانشجویان در هر ورودی تقریبا همسان است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

همانطور که در جدول (۵-۳) ملاحظه میشود میانگین نمره حرفه‏ای‏گری در سالهای مختلف آمده است. با توجه به جدول مشاهده می‏شود که میانگین نمره حرفه‏ای‏گری در دانشجویان سال اول ۶۹/۳۹۲ (انحراف معیار ۱۲/۷۱)، سال دوم ۴۳/۳۵۳ (انحراف معیار ۱۱/۷۶)، سال سوم ۸۶/۳۴۱ (انحراف معیار ۳۷/۷۲)، سال چهارم ۱۱/۳۶۸ (انحراف معیار ۵۸/۵۵)، سال پنجم ۷۹/۳۷۰ (انحراف معیار ۸۷/۶۵)، سال ششم ۰۴/۳۳۵ (انحراف معیار ۰۵/۷۶) می‏باشد. مقایسه میزان نمره حرفه‏ای‏گری در دانشجویان سال‏های مختلف، با بهره گرفتن از آزمون آنالیز واریانس، نشان داد که بین میزان نمره‏ حرفه‏ای‏گری بین دانشجویان سال اول و سال ششم و چهارم تفاوت معنی داری وجود دارد(P= 0/001 و F= 4/53). بنابراین بیشترین نمره حرفه‏ای‏گری مربوط به دانشجویان سال اول و کمترین نمره مربوط به دانشجویان سال آخر می باشد همانطور که ذکر گردید این تفاوت از نظر آماری معنی دار است. در مقایسه نتایج پژوهش حاضر با پژوهش‏های دیگر مطالعاتی مشابه و مخالف بدست آمد. در مطالعه‏ای که توسط گیلبرت (۱۹۷۰) در دانشکده‏ی دندانپزشکی جورجیا انجام شد نتایج مشابهی با نتایج مطالعه‏ی حاضر بدست آمد. گیلبرت مطالعه‏ی خود را به گونه ای طراحی کرد که تاثیر دانشکده، اساتید و دیگر دانشجویان بر “اعتقادات حرفه‏ای” دانشجویان سال اول را بررسی کند. او توسط پرسشنامه ای در بدو ورود دانشجویان به دانشگاه، در میانه سال تحصیلی اول و در انتهای سال اول اعتقادات دانشجویان را سنجید. گیلبرت نشان داد که اولا دانشجویان تازه وارد دارای سطح بالایی از حرفه‏‏ای‏گری بودند که این امر مطابق با یافته های مطالعه حاضر است. ثانیا اعتقادات دانشجویان به تدریج به سمت اعتقادات دانشکده و اساتید تغییر یافت(۲۸).
او نتیجه گرفت که فاکتورهای پیش از ورود به دانشگاه در درجه نسبتا بالای حرفه‏‏ای‏گری در دانشجویان سال اول مهم و قابل توجه میباشد. ازجمله این فاکتورها زمان تصمیم‏ گیری افراد برای دندانپزشک شدن میباشد. اکثر افراد چندین سال قبل از ورود به دانشگاه و در دوران دبیرستان این تصمیم را گرفته اند. بنابراین قبل از دندانپزشک شدن زمان زیادی در دست داشته اند تا در مورد شغل و حرفه‏ی آینده خود فکر کنند.
تاثیر “دندانپزشک خانواده” فاکتور مهم دیگری است همانطور که در مطالعه‏ی گیلبرت به عنوان موثرترین فرد در تصمیم افراد در دندانپزشک شدن گزارش گردید(۲۸). کسب اطلاعات در مورد حرفه دندانپزشکی قبل از وارد شدن به دانشگاه تاثیر بسزایی در تصور حرفه‏‏ای‏گری افراد در بدو ورود به دانشگاه دارد.
عامل سومی که حائز اهمیت میباشد “پرستیژ و شان و منزلت” حرفه دندانپزشکی است. جایگاه بالایی که این حرفه در اکثر جوامع دارا میباشد سبب کسب توجه بیشتر به آن و در نتیجه سطح بالاتری از اطلاعات در مورد این حرفه در بین عموم مردم گشته است.
بنابراین تصمیم اولیه و زود هنگام برای دندانپزشک شدن، تاثیر دندانپزشک خانواده و پرستیژ حرفه دندانپزشکی در کنار روحیه ایده آل خواهانه‏ی افراد در سن ورود به دانشگاه همه از عواملی است که میتواند سطح بالای حرفه ای گری در دانشجویان سال اول را توضیح دهد.
موضوع دیگری که نباید از آن غفلت کرد تفاوت بین رفتارهای آکادمیک با رفتارهای مهارتی و حرفه‏ای‏گری است. نکته اینجاست که اکثر آزمون های ورودی با سنجش سطح دانش، پیش بینی کننده رفتارهای اکادمیک است(۴۴) بنابراین دانشجویان سالهای اول و دوم که در مرحله قبل از آزمون علوم پایه قرار گرفته اند در مرحله رفتارهای آکادمیک قرار گرفته و هنوز به مرحله رفتارهای مهارتی و حرفه‏ای‏گری نرسیده اند. این امر بیانگر این موضوع است که کسب “نمره” بالاتر حرفه‏ای‏گری توسط دانشجویان سال اول حتما به معنای بیشتر حرفه‏ای‏گر بودن آنها نیست بلکه احتمال دارد فقط نتیجه ایده‏ی ذهن دانشجویان بوده و غیر واقعی باشد چراکه این دانشجویان به علت عدم تجربه کافی ممکن است درک “واقعی” از رفتارهای مهارتی و حرفه‏ای‏گری نداشته باشند.
طبق مطالعه چمبرلین[۴۰] (۲۰۰۵)متغییرهای شخصیتی هم در پیش بینی عملکرد آکادمیک دانشجویان سال ۱ و ۲ و نیز در رفتارهای حرفه‏ای‏گری موثر است(۳۳)
همانطور که ذکر گردید طبق نتایج این پژوهش دانشجویان اینترن نسبت به سایر دانشجویان به صورت معنی داری نمره کمتری را کسب کردند. این نتایج مشابه با مطالعه کواران تیلی[۴۱] (۱۹۶۱) میباشد که گزارش داد در طی ۴ سال دوران دانشجویی اعتقادات حرفه ای گرانه دانشجویان دندانپزشکی به تدریج از چشم انداز دانشگاه دور میشود(۴۵).
با این حال نتایج مطالعه ما با مطالعه مرتون[۴۲] در خصوص روند کاهشی سطح حرفه‏ای‏گری طی افزایش سطح تحصیلی متفاوت است. مرتون بر خلاف نتایج مطالعه حاضر نشان داد که هویت حرفه‏ای‏گرای دانشجویان طی دوره ی آکادمیک روندی تکاملی و رو به رشد دارد(۴۶).
بکر[۴۳] و همکاران هم در مطالعه خود نشان دادند که اعتقادات دانشجویان طی دوره ی دانشجویی چندین بار مورد تغییر و تحول قرار میگیرد اما بر خلاف نظر مرتور، بکر تصریح کرد که تغییر هویت حرفه‏ای‏گری دانشجویان ضرورتا یک روند تکاملی ندارد همچنان که در مطالعه ی ایشان “مردان سفیدپوست” کمتر روند تکاملی در حرفه ای گری را نشان دادند(۴۷). این نظر بکر با نتایج مطالعه ما هماهنگ می باشد.
پوریر[۴۴] (۲۰۱۰) در بررسی تغییرات حرفه‏‏ای‏گری در دانشجویان داروسازی طی دوره تحصیلی نشان داد که حرفه‏ای‏گری از سال اول تا چهارم به صورت معنی داری پیشرفت میکند. پوریور این رشد را به برنامه های آموزشی دانشگاه ایلینویز در زمینه حرفه‏‏ای‏گری نسبت داد. پوریر همچنین تصریح کرد که بازخوردهای متعدد فردی دانشجویان طی دوره تحصیل میتواند سبب یادگیری دانشجویان در پذیرش مسئولیت اشتباهات خود و بدنبال آن پیشرفت حرفه‏‏ای‏گری گردد(۴۸). مقایسه نتایج پژوهش حاضر با این مطالعه نشان دهنده این مطلب است که مسئولین دانشکده ما نیازمند بازنگری در برنامه های آموزشی و گنجاندن هر چه بیشتر فعالیت های حرفه‏‏ای‏گری در کوریکولوم آموزشی دانشجویان می‏باشند.
در این پژوهش نه تنها نمره کل حرفه‏ای‏گری مورد بررسی قرار گرفت بلکه اجزای حرفه‏ای‏گری نیز توسط آزمون واریانس تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان می‏دهد که بین صلاحیت (P= 0/019 و F= 2/75 )، عدالت (P= 0/032 و F= 2/48)، صداقت (P= 0/001 و F= 4/13)، مسئولیت پذیری (P= 0/005 و F= 3/43)، احترام (P<0/001 و F= 6/39) و تمایل به خدمت (P= 0/004 و F= 3/56) در دانشجویان سال‏های مختلف تفاوت معنی داری وجود دارد( جداول ۶-۳ تا ۱۱-۳ ).
یافته های این تحقیق نشان داد که دانشجویان سال ۵ و ۶ بیشترین نمره را در زمینه “مهارت و صلاحیت” کسب کردند و دانشجویان ورودی سالهای اول، دوم، سوم و چهارم بیشترین نمره را در زمینه “احترام” کسب کردند. کمترین نمره در کل دانشجویان مربوط به “عدالت” بود. همچنین دانشجویان اینترن به جز عدالت در زمینه تمایل به خدمت نیز به طور معنی داری نمره کمتری کسب کردند.
کسب نمره بالا در زمینه مهارت در دانشجویان سال پنجم و ششم به علت ۴-۳ سال تجربه در کلینیک دندانپزشکی طی دوره تحصیل کاملا منطقی است اما نمره پایین در زمینه عدالت و تمایل به خدمت قابل تامل است. احتمال مشاهده رفتارهای غیر عادلانه از سوی اساتید، کارکنان یا دیگر دانشجویان و یا احتمال وجود سیاست های غیر عادلانه در دانشگاه ممکن است توضیحی برای کاهش نمره عدالت در دانشجویان اینترن محسوب شود. همچنین عدم تمایل به خدمت در دانشجویان سال آخر ممکن است به علت انگیزه ابتدایی افراد در انتخاب شغل خود باشد. ورود به حرفه دندانپزشکی با انگیزه صرفا مالی سبب تضعیف روحیه حرفه‏ای‏گری شده تمایل افراد برای خدمت رسانی را کاهش می‏دهد.
مطالعه ای توسط کراسلی در سال ۲۰۰۲ بر روی انگیزه دانشجویان دندانپزشکی از انتخاب شغل خود انجام شد. در این مطالعه که بر روی ۸۰ دانشجوی پزشکی و ۸۰ دانشجوی دندانپزشکی انجام شد دانشجویان دندانپزشکی بیشتر بوسیله‏ی شان و مقام، درآمد بالا و طبیعت حرفه‏ی خود انگیزه یافته و تشویق می شوند در حالی که دانشجویان پزشکی به طور معنی داری بیشتر از دانشجویان دندانپزشکی به وسیله‏ی “نوع دوستی و اشتیاق به عمل” تشویق می‏شوند(۲۹).
در مطالعه ای مشابه تحقیق حاضر که توسط سوئن چان[۴۵] (۲۰۰۷) به بررسی درک و مفهوم حرفه ای گری از نظر دانشجویان پزشکی تایوان انجام شد ۳ ویژگی که دانشجویان بیشترین نمره اهمیت را به آن دادند عبارت بود از: پاسخگویی به بیماران، احترام به بیماران و خانواده های ایشان و صداقت و دوراندیشی. در این مطالعه کمترین نمره به تحمل شرایط غیرقایل اجتناب در شرایطی که بیمار در خطر است اطلاق گردید.
همانطور که مشاهده میشود نتایج این مقاله از جهت کسب بیشترین نمره در زمینه “احترام” هماهنگ با مطالعه حاضر است. اما پرسشنامه ای که سوئن چان استفاده کرده بود براساس تعریف پزشکی داخلی بورد آمریکا از حرفه‏ای‏گری می باشد. طبق این تعریف حرفه‏ای‏گری دارای ۸ ویژگی شامل نوع دوستی، پاسخگویی، ارجمندی، وظیفه مداری، خدمت، شرافت، صداقت و احترام به دیگران بود در حالی که در مطالعه ی حاضر همانطور که ذکر گردید جهت بررسی حرفه‏ای‏گری از ابزار ADEA که در سال ۲۰۰۹ توسط انجمن آموزش دندانپزشکی آمریکا منتشر شد استفاده گردید.
در واقع این پژوهش از حیث استفاده از ابزار ADEA منحصر به فرد می‏باشد. ولوسکی[۴۶] (۲۰۰۵) بر اساس مقالات منتشر شده در مجلات مختلف گزارش داد که یک سوم تمام ابزارهایی که جهت بررسی حرفه‏ای‏گری استفاده میشود بر موضوعات اخلاقی و وجدانی متمرکز است(۴۹). اما مطالعات در زمینه بررسی اعتقادات دندانپزشکان نسبت به حرفه‏ای‏گری بسیار کم است. با این حال گالاکر (۲۰۰۹) در مطالعه ای با عنوان “حرفه‏ای‏گری در دندانپزشکی، تعریف و بحث” به طور مفصل به ذکر تعاریف موجود از حرفه ای‏گری پرداخته و “اخلاقیات” را به عنوان بن مایه ی اصلی اکثر تعاریف اعلام نموده است(۳۷).
همانطور که ذکر گردید در مطالعه حاضر از تعریف یکی از بزرگترین مراکز آموزش دندانپزشکی دنیا (ADEA) استفاده نمودیم تا به موضوعات اخلاقی از دیدگاه حرفه ای توجه کرده باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 03:05:00 ق.ظ ]




مخترع و مبتکر است.

به خوبی حفظ می کند.

حدس زننده خوبی است.

از استقامت و حضور متناوب لذت می برد.

بر پیچیدگی ها پیروز می شود .

هوشیار است.

مشتاقانه مشاهده گر است.

از یادگیری خودش خرسند است.

از خودش بسیار منتقد است.

تیز هوشی در اقلیت های نژادی و دختران
دانش آموزان اقلیت های نژادی در بین کسانی که با استعداد قلمداد می شوند و یا کسانی که برای مشارکت در برنامه های خاص افراد با استعداد انتخاب می شوند کمتر به چشم می خورند و اساساً برای استدلال چنین گفته شده است که روند انتخاب، تبعیض گونه است(میکر[۶۸]، ۱۹۹۶).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در رابطه با جنسیت ، دیگر تحقیقات به طور نامتناسبی تعداد اندک دخترانی را نشان می دهند که به صورت با استعداد تعیین شده اند و نرخ نسبتاً بالای عدم موفقیت زنان و دختران را مستند سازی کند که استعداد بالای تحصیلی دارند(نابل و همکاران[۶۹]، ۱۹۹۹). آنان سه مانع اصلی برای موفقیت زنانی را مشخص کردند که به صورت افراد با استعداد تعیین شده بودند. ۱- دلسردی و یاس در عزت نفس بالا به حساب فروتنی ۲- سقف شیشه ای، جایی که اندک زنانی به سطوح بالای موقعیت های شغلی دست می یابند. ۳- قانون تعادل بین وظایف مادری، خانه داری و شغل جای که زنان همچنان لازم است زمان بیشتری را در نقش کودک پروری سپری کنند تا مردان.
تاب آوری (رزیلنسی[۷۰]) در تیزهوشان
تاب آوری به صورت عاملی حفاظتی تعریف شده است که پاسخ فرد به خطرات محیطی که او را مستعد پیامدهای ناسازگاری می کند را اصلاح، تعدیل و تغییر می دهد(راتر[۷۱] ۱۹۹۷). یک تحقیق بزرگ چند نژادی توسط ورنر[۷۲] سه عامل اصلی مرتبط با تاب آوری را مشخص کرد: ۱- هوش و زکاوت حداقل متوسط، خودکارایی و عزت نفس، ۲- روابط خانوادگی عاطفی و حمایتی و ۳- سیستم حمایتی بیرونی در مدرسه، کار یا کلیسا که صلاحیت و شایستگی را نشان می دهد(دول[۷۳]، ۲۰۰۰).
کودکان با استعداد و تیز هوش عموماً دارای بسیاری از این کیفیت ها هستند. بلاند و همکاران[۷۴](۱۹۹۴) خلاصه ای از ادبیات تجربی را ارائه کردند که سه یافته اصلی را نشان می داد که بیان می کرد کودکان با استعداد عموماً سازگار هستند: ۱- کودکان با استعداد مشخص شده است کمتر دچار عصبانیت، تنهایی و اضطراب می شوند. ۲- کودکان با استعداد به احتمال کمتر دچار مشکلات جسمی مثل افسردگی ، گوشه گیری، روان پریشی یا بیش فعالی می شوند ۳- بروز مشکلات شدید در آن ها به همان میزان یافت شده در جمعیت معمولی است. این خلاصه به خوبی با یافته های نیهارت[۷۵] (۱۹۹۹) مطابقت می کند که نتیجه گیری کرد دانش آموزان با استعداد حداقل در مقابل مشکلات و مسائل به همان میزان دانش آموزان دیگر مصون (رزیلنس) هستند به شرطی که در برخی از برنامه های مخصوص افراد با استعداد شرکت کنند.
در هر صورت، چنین ادعا شده است که کودکان و نوجوانان با استعداد نیز دارای مجموعه ای از ویژگی های شخصیتی هستند مثل کمال گرایی و تحریک پذیری که آن ها را مستعد سوء عملکرد سلامت روان و مشکلات اجتماعی و عاطفی می کند(پایفر واستوکینگ[۷۶]، ۲۰۰۰). پایفر و استوکینگ عنوان می داشتند که لازم است کارکنان مدرسه و والدین از این عوامل خطر آگاه باشند، به نحوی که بتوانند فرصت های اجتماعی و آموزشی جامع و هماهنگی را فراهم کنند تا سازگاری و تاب آوری را پرورش دهند و ملاحظات بهداشت روانی را به صورت پیشگیرانه و درمانی برای دانش آموزان با استعداد هنگام لزوم فراهم کنند.
تناقضات مربوط به ارائه آموزش خاص برای افراد با استعداد و تیزهوش
افرادی هستند که ادعا می کنند دانش آموزان با استعداد باید آموزشی مشابه با دانش آموزان بی استعداد ببینند(مثل مارگولین[۷۷]، ۱۹۹۶، ساپون- شوین[۷۸]، ۱۹۹۴ و ۱۹۹۶). به عبارت دیگر مخالفان خدمات خاص ادعا می کنند که دانش آموزان با استعداد خود دارای مزیت هستند و نیازی به خدمات خاص ندارند زیرا آن ها بیشتر از حد معمول تحصیلی توان و توانایی دارند. بیشتر دلایل دیگر که برای اقامه استدلال علیه آموزش خاص برای افراد با استعداد عنوان می کنند به صورت ذیل است:
۱- کودکان با استعداد به خودی خود وظایف خود را انجام می دهند (خود پیشرفت می کنند).
۲- کودکان با استعداد را می توان در کلاسهای معمولی مورد رسیدگی قرار داد.
۳- برنامه های مربوط به کودکان با استعداد برای تمام کودکان خوب است.
۴- کودکان با استعداد باید یاد بگیرند با هم سالان خود کنار آیند.
۵- هر کسی با استعداد است(فدراسیون بریتانیایی معلمان کلمبیایی[۷۹]، ۲۰۰۴).
برخی از انتقادات تا آن جا پیش رفته اند که اظهار می کنند که دانش آموزان با استعداد
هستند زیرا آن ها منابع و حمایت های آموزشی بسیار زیادی در آغاز داشته اند (یعنی اعضای خانواده تحصیل کرده و مشوق به همراه منابع اجتماعی اقتصادی بسیار(ساپون- شوین، ۱۹۹۶).
به عبارت دیگر استعداد و تیزهوشی اجتماعی – شده[۸۰] است. و نتیجه آن چیزی است که اتفاق می افتد هنگامی که کودک دارای منابع آموزشی متعددی، انگیزه بالا، کار سخت و حمایت های مختلف باشند. با در نظر داشتن این نظریه، بحث این است که دانش آموزانی که از اول این چنین مزایایی را داشته اند نباید منابع بیشتری در اختیار داشته باشند(ساپون- شوین، ۱۹۹۶).
در عوض، موافقان برنامه های مربوط به افراد با استعداد با این موافق هستند که باید برای دانش آموزان با استعداد، به علت آمادگی آن ها به کسل شدن، گوشه گیری و مشکلات رفتاری در صورت عدم ارائه محرک هوشی و فکری مناسب برنامه های خاصی ارائه شود.
به عنوان یک مدافع آموزش کودکان با استعداد گالاگر (۲۰۰۰) در مورد این امر بحثی مخالف را ارائه کرده است که چرا باید آموزش افراد با استعداد وجود داشته باشد، او با پرسیدن اولین سوالش شروع می کند: آیا چنین موجودی یعنی کودک با استعداد واقعاً وجود دارد؟ در پاسخ به این سوال، قصد او آن است که برنامه های خصوصی افراد با استعداد واقعاً لازم نخواهند بود اگر مشخص گردد که استعداد، به صورت یک کیفیت ذاتی فرد، وجود ندارد.
گالاگر (۲۰۰۰) این نکته را گوشزد می کند که در مورد این که استعداد وجود دارد یا خیر بحثی جانی تازه یافته وجود دارد، آیا استعداد صرفاً هم آمیزی مطلوب شرایطی است که به یک نوجوان امکان می دهد تا از قریحه اش به طور کامل استفاده کند در حالی که از نوجوان دیگر ممانعت به عمل می آورد و از توان بالقوه وی جلوگیری می کند.
در بحث خود در مورد وجود واقعی استعداد و افراد با استعداد، گالاگر (۲۰۰۰) مدارکی از ارتباط تنگاتنگ بین توانمندی های کودکان فرزند خوانده و کودکان دارای والدین طبیعی و همبستگی نزدیک در IQ های بین دوقلوهای یکسان که جدای از هم بزرگ شوند، که معمولاً بین ۷۰/۰ تا ۷۵/۰ بود، را مرور کرد. گالاگر همچنین وجود نوابغ خردسال را به عنوان رشته دوم از مدارک خود ذکر کرد. در حالی که نقش عوامل محیطی و تغذیه و پرورش را پذیرفت چنین استدلال کرد که غیر معقول است که افراد تنها به خاطر دلایل اصلی محیطی نوابغ خردسال شوند.
مدافع دیگر آموزش افراد با استعداد، وینر[۸۱] (۲۰۰۰) با انتقادات از آموزش افراد با استعداد تا آن جا موافق است که کار سخت و تجربه و عملکرد قویا با موفقیت چشم گیر مرتبط است. به هر حال، در تعیین کیفیت این یافته ها، او نیز چنین بحث می کند که کار سخت الزامی است ولی کافی نیست تا موفقیت حداکثری و بهترین نتایج را در مورد دانش آموزان با ذوق و قریحه به دست دهد. به طور مثال نیوتن به مدت ۲۰ سال با پشتکار مطالعه کرد تا قوانین فیزیک خود را استنتاج کند، اما این بدان معنی نیست که تنها عمل و تجربه و مطالعه متمرکز برای حصول آنچه نیوتن انجام داد لازم است.
وینر بحث علت شناختی خود را با مدارک و شواهدی از سازماندهی نا بهنجار مغز حمایت می کند و مدارکی ذکر می کند که کودکان دارای توانایی ریاضیاتی قوی نشان می دهند که:
۱- دارای فعالیت ارتقاء یافته مغزی در نیمکره راست هستند و شاهد آن عملکرد بالاتر در وظایف و تکالیف بازشناسی چهره است.
۲- دست چپی بودن نامتناسب، با غلبه و سلطه غیر عادی مغز مرتبط است.
۳- دارای سازماندهی دو طرفه و متقارن مغزی بیشتر از معمول هستند.
به طور خلاصه، وینر جایگاه کالاگر را با اضافه کردن این مطلب تقویت کرده است که شواهد بیولوژیکی واضحی وجود دارد که استعداد وجود دارد و این که آن باید از طریق انواع خاصی از برنامه پرورش یابد تا امکان عمل و کسب تجربه و صیقل دادن مهارت های مرتبط با این قریحه ها حاصل آید.
با فرض این که مدارک و شواهد تجربی قوی به نفع طبیعت مادرزادی بودن استعداد وجود داشته باشد، این انتقاد که آموزش افراد با استعدا نخبه گرایی است اساسا به شکل ذیل پاسخ داده شده است: اگر برنامه های خاص افراد با استعداد نخبه گرایی است پس باید برنامه ها و کلاس های خاصی برای دانش آموزانی که ورزش و موسیقی مطالعه می کنند نیز این گونه باشد. در هر صورت، عموماً بر این واقعیت توافق شده است که این امر صحت ندارد.
ما همه تا حدی موسیقی دان و ورزشکار هستیم. اما در تمام اوقات نمی توانیم در سطحی مشابه کسب موفقیت کنیم. اگر می توانستیم مدال های المپیک به مانند سکه های یک دلاری رایج و معمول می شد و ما همه می توانستیم مخاطبان بین المللی کسب کنیم(فدراسیون بریتانیایی معلمان کلمبیایی، ۲۰۰۴).
بنابراین چنین بر می آید که اگر دانش آموزانی که در ورزش یا موسیقی دارای ذوق و قریحه هستند فرصت آن را دارند که قریحه و استعداد خود را بارور کنند سپس باید دانش آموزانی که در رشته های تحصیلی با استعداد هستند (مثل زبان، ریاضی، علوم) نیز این فرصت را داشته باشند. گرچه ممکن است در این بحث حقایقی وجود داشته باشد ولی این سوال مطرح است که: چه توانمندی هایی باید پرورش یابد؟ به طور مثال برای دانش آموزان با استعداد باید مدارس خاصی وجود داشته باشد تا مهارت های خود را رشد دهند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:05:00 ق.ظ ]




DMU

کارایی

فروردین

۱

اردیبهشت

۱

تیر

۱

شهریور

۱

مهر

۱

آذر

۱

بهمن

۱

اسفند

۱

در هر برنامه خطی DEA، روش حل در پی حداکثر کردن کارایی واحد هدف است. این رویهی جستجو، هنگامی که کارایی واحد هدف یا دست کم یکی دیگر از واحدها، معادل یک شد، متوقف میشود. بنابراین برای هر واحد ناکارآمد، حداقل یک واحد دیگر وجود دارد که با همان وزنهای واحد هدف به دست آمده از حل مدل، دارای کارایی یک است. به این واحدهای کارآمد، «گروه همتا یا همپایه» یا «گروه مرجع» واحد ناکارآمد گفته میشود. مجموعه مرجع برای هر واحد غیرکارا متشکل از یک یا ترکیبی از دو یا چند واحد کاراست که بهعنوان الگو معرفی میگردند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۴-۳ شناسایی واحدهای الگو و دلایل ناکارایی ماه های ناکارا در بیمه ایران
خرداد ماه:
واحدهای مرجع برای عملکرد خرداد، ماه های اردیبهشت، تیر، آذر و بهمن است که به ترتیب از راست به چپ دارای قیمتهای سایهای ۰. ۴۱۷۵، ۰. ۳۱۱۵، ۰. ۴۲۵۸ و ۰. ۳۲۱۶ میباشد که از ترکیب واحدهای مرجع، یک واحد به شرح ذیل حاصل میشود:
میانگین موزون بردار خروجی و ورودی (خرداد ماه)

واحد مجازی برای ارزیابی عملکرد خرداد ماه از ترکیب قیمت سایهای با واحدهای مرجع یعنی ماه های اردیبهشت، تیر، آذر و بهمن به دست میآید. بردار خروجی خرداد ماه برابر است با که از خروجی واحد مجازی کمتر است. به همین ترتیب ورودیهای ارزیابی عملکرد خرداد ماه میباشد که ورودی اول، دوم و سوم کمتر از واحد مجازی میباشد.
در واقع تعداد نمایندگان مستقل فروش در خرداد ۱۳۹۰ (۱۱۰۶) میباشد و طبق واحد مجازی باید (۲۴۳۹) نفر باشد تا عملکرد کارا گردد. همچنین تعداد نمایندگی ها ۱۵۹ است که باید به ۲۳۵ نمایندگی افزایش یابد و هرینههای اداری و تجاری از ۲۵۸۴۸۰۰ به ۱۹۹۷۵۷۵ کاهش یابد تا به کارایی برسد.
مرداد ماه:
واحدهای مرجع برای عملکرد مرداد، ماه های فروردین، تیر و شهریور است که به ترتیب از راست به چپ دارای قیمتهای سایهای ۰. ۱۱۷۹، ۰. ۸۱۵۱ و ۰. ۲۴۷۶ میباشد که از ترکیب واحدهای مرجع، یک واحد به شرح ذیل حاصل میشود:
میانگین موزون بردار خروجی و ورودی (مرداد ماه)

واحد مجازی برای ارزیابی عملکرد مرداد ماه از ترکیب قیمت سایهای با واحدهای مرجع یعنی ماه های فروردین، تیر، و شهریور به دست میآید. بردار خروجی مرداد ماه برابر است با که از خروجی واحد مجازی بیشتر است. به همین ترتیب ورودیهای ارزیابی عملکرد مرداد ماه میباشد که ورودی اول، دوم و سوم کمتر از واحد مجازی میباشد.
در واقع تعداد نمایندگان مستقل فروش در خرداد ۱۳۹۰ (۱۱۰۶) میباشد و طبق واحد مجازی باید (۱۳۰۶) نفر باشد تا عملکرد کارا گردد. همچنین تعداد نمایندگی ها ۱۵۹ است که باید به ۱۸۸ نمایندگی افزایش یلبد و هرینههای اداری و تجاری ۴۶۵۵۰۰ میباشد که میتواند ۵۰۵۰۴۰۰ باشد تا به کارایی برسد.
آبان ماه:
واحدهای مرجع برای عملکرد آبان، ماه های تیر، مهر، آذر و بهمن است که به ترتیب از راست به چپ دارای قیمتهای سایهای ۰. ۴۲۵۱، ۰. ۲۳۵۱، ۰. ۱۱۷۵ و ۰. ۵۰۲۴ میباشد که از ترکیب واحدهای مرجع، یک واحد به شرح ذیل حاصل میشود:
میانگین موزون بردار خروجی و ورودی (آبان ماه)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:05:00 ق.ظ ]




  • مقایسه طرحواره معیارهای سختگیرانه/ عیب جویی افراطی در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی و اضطراب فراگیر و افراد بهنجار

تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها
طرحواره های ناسازگار اولیه: الگوهای پایداری هستند که در طول زمان گسترش می یابند و در عملکرد بهنجار اختلال ایجاد می کنند. با توجه به نظر یانگ هنگامی که نیازهای اساسی برآورده نشوند طرحواره های ناسازگار اولیه رشد خواهند کرد و منجر به شکل گیری آسیب روانی می شوند (یانگ و همکاران، ۱۹۹۳). مقیاس طرحواره های ناسازگار اولیه از نوع فاصله ای می باشد .
منظور از طرحواره های ناسازگار اولیه در این پژوهش میزان نمره ای است که آزمودنی در پرسشنامه طرحواره های یانگ بدست می آورد.
اختلال شخصیت خودشیفته: الگوی فراگیر بزرگ منشی، نیاز به تحسین و فقدان همدلی است که با نشانه هایی چون اعتقاد به بی همتایی، انتظارت غیرمنطقی از دیگران، خیالپردازی های مربوط به قدرت و غیره شخص می شود (انجمن رونپزشکی آمریکا، ۲۰۰۰). مقیاس الگوی شخصیت خودشیفته از نوع فاصله ای میباشد .
منظور از الگوی شخصیتی خودشیفته نمره ای است که فرد در پرسشنامه شخصیت خودشیفته (NI) بدست می آورد.
اختلال اضطراب فراگیر: اضطراب و نگرانی شدید در مورد چندین رویکرد یا فعالیت که در اکثر روزها و به مدت ۶ ماه اتفاق می افتد و با نشانه هایی چون تنش عضلانی، تحریک پذیری، بی قراری و غیره همراه است (سادوک و سادوک، ۲۰۰۳).
منظور از اضطراب فراگیر در این پژوهش براساس تشخیص روانپزشکی و براساس ملاکهای تشخیصی DSM-IV-TR می باشد.
اختلال افسردگی اساسی: نشانگانی است که تحت تاثیر خلق افسرده است و براساس بیان لفظی و غیرلفظی عواطف غمگین، اضطراب و یا حالات برانگیختگی نشانه داده می شود (آپلا[۲۵]، ۲۰۰۶).
منظور از افسردگی اساسی در این پژوهش براساس تشخیص روانپزشکی و براساس ملاکهای تشخیصی DSM-IV-TR می باشد.
فصل دوم
مبانی نظری و سوابق پژوهشی
مقدمه
در این فصل ابتدا به بررسی اختلال افسردگی و اضطراب فراگیر خواهیم پرداخت. سپس به توصیف متغیرهای وابسته مورد استفاده در این پ‍ژوهش یعنی طرحواره های ناسازگار اولیه و شخصیت خودشیفته میپردازیم.
افسردگی
افرادی که خلق پایین دارند (افسردگی) با کاهش انرژی و علاقه، احساس گناه، اشکال در تمرکز، بیاشتهایی و افکار مرگ و خودکشی مشخص میشوند (سایر علایم و نشانه ها عبارتاند از تغییر در سطح فعالیت، توانایی های شناختی، تکلم و اعمال نباتی- ایمنی مانند خواب، اشتها، فعالیتهای جنسی و سایر ریتمهای بیولوژیک). این اختلالات معمولاً همیشه منجر به اختلال در عملکرد شغلی، روابط اجتماعی و بین فردی میگردند (سادوک و سادوک، ۲۰۰۳ ترجمه پورافکاری، ۱۳۸۵).
تاریخچه افسردگی
مردم موارد افسردگی را از زمان های قدیم ثبت کردهاند. توصیفهایی از آنچه امروزه اختلالات خلقی میخوانیم در بسیاری از منابع طبی قدیم وجود دارد. داستان عهد عتیق شاه سائول و داستان خودکشی آژاکس درایلیاد هومر، هر دو یک سندرم افسردگی را توصیف کردهاند. حدود ۴۰۰ سال قبل از میلاد، بقراط اصطلاح مانی ملانکولی را برای توصیف اختلالات روانی به کار برد. در حدود سال ۳۰ میلادی، سلسوس[۲۶] پزشک رومی در کتابش، ملانکولی را ناشی از صفرای سیاه معرفی نمود (از ریشه یونانی Melan (سیاه) و Chole (صفرا). همچنین آرتیوس[۲۷]پزشک یونانی در ابتدای قرن اول میلادی دریافت که مانی و افسردگی که بعضی اوقات در یک فرد رخ میدهند به نظر می رسد که از یک اختلال واحد ریشه میگیرند. در اوایل قرن نوزدهم فلیپ پینل[۲۸](۱۸۰۱)، گزارش جالبی از افسردگی به رشته تحریر در آورد که نام امپراطور و پادشاه فرانسه در آن منعکس گردیده بود. همچنین افسردگی از طریق ارائه بعضی از قربانیان مشهورتر به طور آشکار توصیف شده است. آبراهام لینکن در یکی از حمله های عودکننده افسردگی چنین نوشت اگر آنچه من احساس میکنم به طور مساویبین تمام انسانهای دنیا توزیع میشد، هیچ چهره شادی روی زمین وجود نداشت. چرچیل نیز درباره جدالهایش با آنچه وی “سگهای دیوانه افسردگی” نامیده، صحبت کرده است (آزاد، ۱۳۸۴).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

اگرچه قرنهاست این اختلالات توسط محققان مختلف، مورد توجه دقیق و امعان نظر واقع شده، ولی هنوز این افراطهای ناتوان کننده خلقی به صورت یک راز باقیمانده است (آزاد، ۱۳۸۴).
اختلال افسردگی اساسی
در دوره افسردگی منحنی خلق نسبت به دوره مانی، به سمت پایین افت میکند. اگر چه در بعضی موارد، یک ضایعه روانشناختی شدید ممکن است فرد را در خلال یک شب، دچار افسردگی سازد ولی ظهور افسردگی شدید همواره تدریجی است و طی دوره چند هفته یا چند ماه به وقوع میپیوندد. دوره حمله افسردگی نوعاً طولانی تر از حمله مانی است و پس از پایان مانی، بتدریج و به آهستگی ظاهر میشود. شخصی که وارد دوره افسردگی میشود مانند حمله مانی احساس میکند که تغییرات عمیقی در اکثر جنبه های عملکردی وی رخ داده است و آن نه فقط در خلق، بلکه درانگیزه، تفکر و کنشهای بدنی و حرکتی وی آشکار است (آزاد، ۱۳۸۴).
ویژگیهای حمله افسردگی اساسی عبارت اند از:
۱- خلق افسرده: تقریباً همه افراد افسرده، درجاتی از غمگینی شدید یا ناشادی را که دامنه آن از یک مالیخولیای (اندوهگینی) متوسط تا ناامیدی شدید درنوسان است گزارش کردهاند. این نوع غمزدگی، ممکن است توسط فرد به صورت ناامیدی شدید، تنهایی یا دلگیری ساده توصیف شود. کسانی که افسردگی ملایم یا متوسط دارند ممکن است همواره گریه کنند. ولی افرادی که به افسردگی شدید دچارند، اغلب اظهار میدارند که دوست دارند گریه کنند ولی نمیتوانند. افراد مبتلا به افسردگی عمیق، غالباً اوضاع و احوال خود را برگشتناپذیر پنداشته و معتقدند که نه خود میتوانند کمکی به خویش بنمایند و نه دیگران قادرند کمکی به آنها بکنند. این نوع طرز تفکر، به عنوان سندرم ناامیدی – بی پناهی[۲۹] نام گرفته است (آزاد، ۱۳۸۴).
۲- نبود علاقه یا لذت نسبت به فعالیتهای عادی زندگی: مهمترین ویژگی معمولی حمله افسردگی اساسی علاوه بر خلق افسرده، کاهش انگیزه است. وجود یکی از این دو ویژگی یعنی خلق افسرده یا فقدان انگیزه، برای تشخیص افسردگی اساسی لازم است. به نظر میرسد که در شخص افسرده کلیه فعالیتهای که صورت میگیرد از قبیل کار، مواظبت از فرزندان، صحبت کردن با دوستان و تماشای فیلم و غیره بی ارزش بوده و تمایلات جنسی آنان دستخوش کاهش شدید میشود. بیماران مبتلا به افسردگی اساسی ممکن است این تجربه را داشته باشند که دچار فلج شدگی کامل اراده شدهاند و به طور کلی در به حرکت در آوردن اعضای خود برای انجام هر کاری عاجز و ناتوانند (آزاد، ۱۳۸۴).
۳- اختلال در اشتها: اکثر افراد افسرده، اشتهای کمی داشته و وزنشان کاهش مییابد. هر چند بعضی از آنان به ویژه کسانی که قبلا رژیم غذایی داشته اند از طریق خوردن زیاد و افزایش وزن خود، واکنش نشان میدهند (آزاد، ۱۳۸۴).
۴- آشفتگی خواب: یکی از ویژگیهای مهم افراد افسرده، بیخوابی شدید است. آنها خیلی زود از خواب بیدار شده و قادر به ادامه خواب نیستند. اما ممکن است بعضی از آنان، در آغاز نیز برای خوابیدن دچار اشکال و نارحتی باشند یا آنکه در طول شب، مکرراً از خواب بیدار شوند. در بعضی از موارد ممکن است خواب هم مانند اشتها، افزایش یافته و حالت افرا طی به خود بگیرد به نحوی که شخص بیش از ۱۶- ۱۵ ساعت بخوابد و هنوز احساس کند که خسته است و نیاز به خواب دارد.
۵- کندی یا برانگیختگی روانی- حرکتی: معمولاً افسردگی را میتوان سریعاً از طریق رفتارهای حرکتی و بدنی شخص تشخیص داد. در متداولترین الگوی این اختلال که افسردگی کند شده[۳۰] نام گرفته است به نظر میرسد که بیمار بسیار مغلوب خستگی شدید شده و فعالیت ارادی کمی از خود نشان میدهد.
بدن آنها جمع و در هم بر هم شده و حرکات آنان آهسته و کند و در کمترین حد است. صحبتهای آنان آهسته و بیدوام و معمولاپیش از جواب دادن همراه با توقف است. ممکن است در موارد شدید، این حالت به بهت[۳۱]، گیجی و بیحرفی مبدل شود. در بعضی موارد نیز امکان دارد که نشانه های مرضی به صورتی متفاوت با آنچه ذکر شد، آشکار گردد. این حالت، افسردگی برانگیخته شده نام گرفته و نشانه های آن عبارت است از: بی قراری و فعالیت بی وقفه مانند فشار دادن و مالیدن دستها به یکدیگر، راه رفتن بی هدف، پرتنشی و ناآرامی، نالیدن و گله کردن دائمی.
۶- نبود انرژی: معمولاً در افراد افسرده، سطح انرژی به طور برجسته ای کاهش یافته و فرد بدون انجام هیچ کاری همواره احساس خستگی و فرسودگی میکند.
۷- احساس گناه: افراد افسرده نه تنها نسبت به زندگی بلکه نسبت به خودشان نیز بی علاقهاند و اغلب کمبودها و نارسائیهای در زمینه هوش، جذابیتهای بدنی، سلامتی و مهارتهای اجتماعی، به خود نسبت میدهند. آنان شکایت بسیار درباره از دست دادن عشق و محبت، اشیاء مادی، پول و حیثیت دارند که ممکن است ناشی از احساس بیکفایتی و ناشایستگی باشد. احساس بیارزشی اغلب با احساس گناه عمیق همراه است. فرد افسرده شکستهای گذشته و حال را بزرگ مینماید و به نظر میرسد که محیط اطراف را برای شاهد ادعای خود مورد بررسی قرار داده و هر گونه نقص و نارسایی را به خود نسبت میدهد.
۸- مشکلات تفکر: در افراد افسرده جریانهای ذهنی نیز مانند جریانهای بدنی معمولاً کاهش مییابد و آنها غالباً مشکلاتی در تفکر، تمرکز و یادآوری دارند.
۹- افکار بازگشت ناپذیر درباره مرگ و خودکشی: بسیاری از افراد افسرده، افکار عود کننده درباره مرگ و خودکشی دارند. آنان اغلب حالات هیجانی خود را چنین ابراز میدارند که بهتر است بمیرند و بسیاری از آنان، اقدام به خود کشی میکنند.
ویراست چهارم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی نیز ملاک هایی را برای تشخیص اختلال افسردگی مطرح کرده که تقریباً شبیه علایم و نشانه های بالا میباشند و این ملاکها در جدول زیر آمده است:

جدول ۲-۱ : ملاک های تشخیصی دوره افسردگی اساسی براساس DSM-IV-TR

A: پنج تا یا بیشتر از علایم زیر از یک دوره دو هفتهای وجود داشته و نشان دهنده تغییر در سطح عملکرد قبلی میباشند. حداقل یکی از علایم یا به صورت(۱) خلق افسرده و یا (۲) از دست دادن علاقه و احساس لذت.
توجه: علایمی که به وضوح نشانی از یک اختلال طبی عمومی هستند یا هذیانها و توهمات ناهماهنگ با خلق را به حساب نیاورید.
۱- خلق افسرده اکثر مواقع روز یا با گزارش ذهنی(مثل احساس غمگینی و پوچی) یا مشاهدات دیگران(مثلا غمگین و اشکبار بودن). توجه: درکودکان و نوجوانان ممکن است به صورت خلق تحریک پذیر باشد.
۲- کاهش قابل ملاحظه علاقه یا احساس لذت نسبت به تمام یا تقریباً تمام فعالیتها در قسمت عمده روز و تقریباً هر روز (به طوریکه شرح ذهنی بیمار یا مشاهدات دیگران نشان می دهد).
۳- کاهش قابل ملاحظه وزن بدن بدون پرهیز یا رژیم غذایی یا افزایش وزن (مثلا بیش از ۵ در صد وزن بدن در یک ماه) یا کاهش و یا افزایش اشتها تقریباً هر روز.
توجه: در کودکان عدم بالا رفتن مورد انتظار وزن بدن را در نظر بگیرید.
۴- بدخوابی یا بی خوابی تقریباً هر روز.
۵- تحریک یا کندی روانی حرکتی تقریباً هر روز، قابل مشاهده برای دیگران (فقط مربوط به احساسهای ذهنی بیقراری یا کندی نمیگردد).
۶- خستگی یا فقدان انرژی تقریباً هر روز.
۷- احساس بیارزشی یا گناه بیجا (که ممکن است هذیانی باشد) تقریباً هر روز (فقط شامل خود ملامتگری و احساس گناه درمورد بیمار بودن نمیگردد).
۸- کاهش توانایی تفکر، تمرکز و بلاتصمیمی تقریباً هر روز (به شرح ذهنی بیمار یا مشاهدات دیگران).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:05:00 ق.ظ ]




مستند مشهور فقها، اول ؛ اجماع است[۳۹]و دوم آیۀ شریفۀ : « حُرّ ِمَت علیکم … و امهاتُ نسائکم و ربائبکم اللّاتی فی حجورکم من نسائکم اللاتی دخلتم بهنَّ فلا جناح علیکم به این معنی که : حرام شد ازدواج کردن شما با … مادران زنانتان و دختران زنانی که در خانۀ شما هستند، از زنانی که به آنها دخول کرده اید و اگر به آنها دخول نکرده باشید، مانعی ندارداینکه با آنها ازدواج کنید.» مشهور فقها، از قید « من نسائکم» استفاده نموده و آن را منحصرا ًمربوط به « ربائبکم» دانسته و جملۀ مربوط به مادران را مطلق دانسته اند. همچنین روایتی وجود دارد که ابن حمزه از امام باقر (ع) سئوال کرده است : «چنانچه مردی با زنی ازدواج نموده وقبل از دخول، زن را طلاق دهد، آیا دختر آن زن، بر مرد حرام می شود؟ حضرت پاسخ دادند : دختر زنی که مدخوله نیست، بر مرد حرام نمی شود. چون خداوند قید کرده است که زن باید مدخوله باشد تا دختر حرام شود ولی زنی که قبل از دخول، طلاق داده شود، مادر آن زن بر مرد، حرام مؤبد می شود. و ابن حمزه از او سئوال می کند که آیا این دو مورد مانند هم نمی باشد؟ امام می فرمایند : چنین نیست، بخاطر اینکه خداوند در مورد مادر زن، شرط دخول را قرار نداده ، ولی در مورد دختر زن، این شرط را قائل گردیده است.»[۴۰]
برخی از فقهای امامیه و گروهی از فقهای عامه، معتقدند که این حرمت، صرفا ً با دخول به زوجه، ایجاد می شود. اما این دسته از فقها معتقدند که کلمۀ « من » در آیۀ فوق، به صورت قید آمده و ناظر به هر دو دستۀ مادران و دختران می شود.[۴۱]
پس آن چنان که ملاحظه می شود؛ مطابق نظر مشهور فقها و قانون مدنی ایران، رابطۀ زناشوئی در ایجاد این حرمت، دخالتی ندارد.
ب : حرمت بین مرد و زنی که سابقا ً زن پدر یا زن یکی از اجداد یا زن پسر یا زن یکی از احفاد بوده است، هرچند قرابت رضاعی باشد.
مبنای فقهی این بند، آیۀ شریفه ۲۲ از سورۀ نساء است که معنای آن عبارت است از : « نکاح نکنید با کسانیکه پدران شما، با آنها نکاح کرده اند . » و نیز آیۀ شریفۀ ۲۳ از همین سوره که چنین می فرماید : « حرام شد ازدواج کردن شما با …. همسران فرزندانتان آنانکه از صُلب شما هستند.»
از نظر حقوقدانان، با توجه به کلمۀ نکاح که به صورت مطلق در این آیه، استفاده شده است، دخول شرط ایجاد حرمت نمی باشد و صرف وقوع عقد، کافی برای ایجاد حرمت است و حکم حرمت شامل نکاح دائم و منقطع است. [۴۲]

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بنابراین، با توجه به اطلاق این آیات و نظر حقوقدانان، دخول شرط ایجاد حرمت نبوده و وقوع یا عدم وقوع نزدیکی، تأثیری در حرمت ندارد.
ج : بین مرد با اناث از اولاد زن از هر درجه ولو رضاعی، مشروط بر وقوع زناشوئی بین زن و مرد.
بنابراین تنها بندی که در این قسمت، ایجاد حرمت ابدی می نماید وقوع نزدیکی بین زن و مرد می باشد. پس تأثیر زناشوئی در این قسمت، ایجاد حرمت ابدی بین مرد با اناث از زن می باشد. پس اگر زنی از شوهر قبلی، دختری داشته باشد، چنانچه با مرد دیگری ازدواج نموده و با او نزدیکی نماید، شوهر دوم، بر دختر شوهر سابق، حرام مؤبد است. مستند این قول، آیۀ ۲۲ از سورۀ نساء می باشد.
دوم : حرمتی که دائمی نیست، بلکه تا زمان برقراری نکاح فی مابین یک زن و شوهر، این حرمت برقرار بوده و با منحل شدن این رابطه، حرمت نیز از بین می رود. این قسمت تحت عنوان خاص «نکاح با کسانیکه جمع بین آنها، ممنوع است»، تحت بررسی قرار می گیرد و شامل موارد زیر می باشد :
نکاح با دو خواهر: این حرمت در مادۀ ۱۰۴۸ قانون مدنی، مقرر گردیده است: «جمع بین دو خواهر، ممنوع است، اگر چه به عقد منقطع باشد.»
مطابق این ماده، اگر مردی دو خواهر را در ضمن یک عقد، به نکاح خویش در آورد، نکاح هر دو باطل است، خواه هر دو را به عقد دائم خویش در آورد یا موقت، یا یکی را دائم و دیگری را موقت، عقد نماید. اما اگر دو خواهر در زمان های مختلف به عقد یکدیگر در آیند، عقد سابق، مبطل عقد بعدی می باشد. در این حالت، اهمیتی ندارد که عقد سابق، موقت و عقد بعدی، دائم بوده باشد.
نکاح با برادرزاده و خواهر زادۀ زن: مادۀ ۱۰۴۹ قانون مدنی در خصوص این حرمت چنین مقرر می دارد : «هیچکس نمی تواند دختر برادر زن یا دختر خواهر زن خود را بگیرد، مگر با اجازۀ زن خود. »
چند نکتۀ مهم از این ماده استنباط می شود :
۱ – حرمت این ماده، فقط در خصوص ازدواج زن و مرد است. بنابراین اگر مردی با زنی زنا نماید یا وطی به شبهه نموده باشد، حرمت ازدواج با برادرزاده یا خواهر زادۀ این زن، مقرر در این ماده، جاری نمی باشد.
۲ – نکاح و زناشوئی زن و مرد، نکاح مرد با برادرزاده و یا خواهر زادۀ این زن را باطل نمی سازد، بلکه مطابق صراحت این ماده و همانطور که حقوقدانان معتقدند؛ نفوذ این نکاح، منوط به رضایت همسر این مرد (خاله یا عمۀ زن دوم) می باشد.[۴۳]
۳ – در حرمت این نکاح، فرقی میان ازدواج دائم و موقت وجود ندارد. بنابراین حتی اگر همسر این مرد، زوجۀ منقطعۀ او باشد نیز باید برای ازدواج با خواهر زاده و برادرزاده اش، از او اجازه گرفت. همین حکم در موردی که همسر مرد، دائمی بوده، لیکن مرد قصد داشته باشد که برادرزاده یا خواهر زادۀ او را عقد موقت نماید، نیز جاری است.[۴۴]
۴ – حکم این ماده در خصوص رابطۀ بالعکس، مصداق ندارد. به عبارت دیگر، اگر مردی بخواهد عمه یا خالۀ زن فعلی خویش را به عقد دائم و یا موقت خویش در آورد، نیازی به کسب اجازه از زن خویش ندارد و عقد دوم او نیز کاملا ًصحیح و شرعی می باشد.
۵ – منع مقرر در این ماده و مادۀ ۱۰۴۸ سابق الذکر، تا زمان سپری شدن عدّۀ طلاق مطلقۀ رجعیه نیز ادامه دارد. بنابراین، اگر خواهر یا عمه یا خاله، به طلاق رجعی، مطلقه شده باشند، تا زمان وجود عدّه و احتمال رجوع مرد به ایشان، حرمت نکاح با خواهر یا خواهر زاده و برادرزاده، وجود دارد.[۴۵]
نکتۀ دیگری که باید در این قسمت بدان پرداخته شود، مادۀ ۱۰۵۵ قانون مدنی است که چنین اشعار می دارد : «نزدیکی به شبهه و زنا، اگر سابق بر نکاح باشد، از حیث مانعیت نکاح، در حکم نزدیکی با نکاح صحیح است، ولی مبطل نکاح سابق نیست.»
آنچه که از این ماده، استنباط می شود، آن است که حکم زنا و وطی به شبهه نیز در در محارم سببی همانند محارم نسبی است. اگر مردی با زنی زنا نماید یا به شبهه، با وی نزدیکی نماید، آن زن از جهت ایجاد حرمت نکاح، در حکم زوجۀ اوست. نتیجۀ این حکم آن است که نمی تواند با مادر این زن یا دختر او، ازدواج نماید و پسر این مرد نیز حق ازدواج با این زن را ندارد، زیرا این زن، از حیث حرمت نکاح در حکم زوجۀ پدرش می باشد. اما این حکم، صرفا ً مربوط به زنا یا وطی به شبهه قبل از نکاح است، بدین معنا که اگر کسی بعد از نکاح با مادر زن خود یا دختر زن خود رابطۀ نامشروع برقرار نماید یا وطی به شبهه نماید، این رابطه، نکاح سابق را از بین نمی برد و مبطل آن نمی باشد. اما اگر این نکاح به هر دلیلی غیر از طلاق رجعی، از بین برود، نکاح مجدد بواسطۀ آن حرمت ناشی از زنا یا وطی به شبهه، امکان ندارد. در طلاق رجعی، ممکن است طرفین در عده بهم رجوع کنند، در این حالت رجوع به نکاح سابقی شده که به حکم شرع و قانون، صحیح بوده است.[۴۶]
این ماده شامل چهار فرض می باشد :
اول : نزدیکی به شبهه قبل از نکاح
دوم : نزدیکی به شبهه بعد از نکاح
سوم : زنا قبل از نکاح
چهارم: زنا بعد از نکاح
در خصوص فرض اول و دوم، میان فقها، اختلاف نظر وجود دارد که ذیلا ًبه آن اشاره می شود :
عده ای معتقدند که وطی به شبهه، مطلقا ً مانند نکاح است و اگر وطی به شبهه اتفاق افتاده باشد، مرد دیگر نمی تواند با مادر آن زن، ازدواج نماید، اما اگر بعد از ازدواج با مادر، با دختر وطی به شبهه نماید، ازدواج مرد با مادر آن زن، باطل می شود.
برخی معتقدند که وطی به شبهه، مطلقا ً مانند نکاح صحیح نبوده و نمی تواند منشأ هیچ رابطه ای باشد. ابن ادریس در کتاب سرائر به این عقیده اشاره نموده و صاحب جواهر آن را نقل نموده است.[۴۷] محقق حلی در کتاب شرایع الاسلام می گوید :«وطی به شبهه، از لحاظ نشر حرمت مانند نکاح صحیح نیست.»[۴۸]
مشهور معتقدند که اگر وطی به شبهه سابق بر نکاح باشد، حرمت به نکاح، نشر خواهد نمود و در صورتیکه بعد از نکاح باشد، موجب حرمت و ابطال نکاح موجود نمی باشد و این نظر در قانون مدنی ایران، پذیرفته شده است. علامه حلی نیز در تذکره الفقها، چنین می نویسد : «اگر وطی به شبهه، قبل از نکاح باشد، موجب حرمت است. به دلیل اینکه وطی به شبهه، باعث الحاق نسب است چراکه در اثر این عمل، مهر ثابت می شود، پس تحریم نیز ایجاد می گردد. بنابراین، همانطور که در اثر این عمل، نسب و مهر حاصل می گردد، حرمت نیز به دنبال آن بوجود می آید.»[۴۹] فخر المحققین نیز از طرفداران همین نظر می باشد.[۵۰] صاحب جواهر با قبول نتیجۀ این نظر، استدلالات فوق را قبول ندارد و دلیل خود را اجماع و اصل استصحاب نکاح صحیح، بیان می نماید و همچنین قاعدۀ فقهی عمل حرام، حلال را حرام نمی کند، از دیگر استدلالات وی می باشد.[۵۱]
در خصوص فرض سوم، زنای قبل از نکاح نیز فقها، در خصوص نشر حرمت، اختلاف نظر دارند :
مشهور فقهای امامیه، معتقدند که به دلیل زنا، نکاح حرام می شود. زنای سابق بر عقد، حکم عقد نکاح صحیح را دارد که ایجاد حرمت می نماید.[۵۲]
برخی دیگر ازروایات، استدلال مخالف این موضوع را استنتاج می نمایند. مرحوم شیخ مفید و سید مرتضی و ابن ادریس، معتقدند که زنای سابق بر عقد، مانند نکاح صحیح نبوده و نشر حرمت نمی نماید.[۵۳]
یکی از حقوقدانان نیز معتقد است که اگر در وجود یا عدم تحقق زنا، شک کنیم، باید اصل را بر عدم گذاشته و و گفته شود که زنا، محقق نگردیده است ولی اگر شک در این باشد که آیا زنا، قبل از نکاح بوده یا بعد آن، باید به اقتضای اصل استصحاب، بنا را بر بعد از نکاح گذاشت. همچنین در وقوع زنا، از حیث اینکه اختیاری یا اجباری باشد و از روی عمد باشد یا غیر عمد، فرقی نمی نماید. حتی اگر مردی با زنی به عنف یا در خواب ، زنا نماید، در این حالت هم نشر حرمت می کند.[۵۴]
در خصوص فرض چهارم که زنای بعد از نکاح است و موجب حرمت و بطلان نکاح نمی شود، مشهور، عقیده بر صحت این ادعا دارند. به دو دلیل: ۱- حدیث منقول« الحرام لا یحرم الحلال» و ۲- استصحاب حالت سابق. تنها نظر مخالفی که وجود دارد، نظریۀ اسکافی بوده که مستند آن، روایت معروف کنانی از حضرت امام صادق می باشد. وی معتقد است که زنای بعد نکاح، در صورتی موجب نشر حرمت نمی شود که پس از نکاح سابق ، نزدیکی هم صورت گرفته باشد و الا با عدم نزدیکی، زنای لاحق، ایجاد حرمت می کند.[۵۵] البته در خصوص قرابت نسبی، صرفا ً یک مورد به بحث پایان نامه، مرتبط می باشد و آن در این قسمت می باشد که قرابت ناشی از زنا را نیز در حکم قرابت نسبی دانسته و ازدواج با این دسته از محارم را نیز صحیح نداسته است.
از نظر حقوقدانان، مقصود مادۀ ۱۰۵۵ قانون مدنی، آن است که در اثر شبهه یا زنا، رابطه ای بوجود می آید که از جهت ایجاد حرمت و مانعیت در حکم خویشاوندی مشروع است و فرزندی که از این رابطه، متولد گردیده است از باب حرمت نکاح، در حکم فرزند مشروع این زن و مرد می باشد.[۵۶]
بند دوم : شوهر داشتن زن
مادۀ ۱۰۵۰ قانون مدنی چنین مقرر می دارد : « هر کس زن شوهردار را با علم به وجود علقۀ زوجیت و حرمت نکاح و یا زنی را که در عدۀ طلاق یا در عدۀ وفات است با علم به عده و حرمت نکاح، برای خود عقد کند، عقد باطل و آن زن، مطلقا ً بر آن شخص حرام مؤبد می شود ». در ادامه مادۀ ۱۰۵۱ همین قانون، بیان می دارد :« حکم مذکور در مادۀ فوق، در موردی نیز جاری است که عقد از روی جهل به تمام یا یکی از امور مذکورۀ فوق بوده و نزدیکی هم واقع شده باشد. در صورت جهل و عدم وقوع نزدیکی، عقد باطل ولی حرمت ابدی حاصل نمی شود.»
با توجه به این مواد، فروض ذیل قابل استنباط می باشد :
۱ – در هیچ صورت و فرضی، امکان صحت این ازدواج وجود ندارد و هیچ شرطی نمی تواند آن را به یک ازدواج صحیح تبدیل نماید.
۲ – روابط این زن و مرد در صورت جهل به حرمت و جهل به موضوع، مشمول روابط وطی به شبهه می باشد[۵۷] و موانع ازدواج با اقربای نسبی و سببی و رضاعی برای ایشان و فرزندان ایشان بوجود می آید.
۳ – در صورت وقوع نزدیکی میان این زن و مرد، حرمت ابدی به طور مطلق بوجود می آید؛ خواه به حرمت این رابطه و موضوع آن جهل داشته باشند یا خیر. حرمت ابدی بدان معنا است که حتی اگر زن از شوهر خویش، به هر دلیل جدا شود یا این نکاح بدلیل فوت شوهر از بین برود، باز هم این زن و مرد، نمی توانند با هم ازدواج نمایند و اگر مرتکب چنین کاری شوند در صورت اطلاع از وجود حرمت، اعمال آنها در قالب زنا و فرزندان متولد از ایشان ولد الزنا می باشند و اگر از روی جهل به حرمت ابدی، با هم ازدواج نمایند، ازدواج آنها باطل و بر روابط زناشوئی ایشان، احکام وطی به شبهه حکومت نموده ولی فرزندان ایشان، فرزندان مشروع ایشان محسوب می شوند.
۴ – تنها در یک مورد میان این زن و مرد، حرمت ابدی حاصل نمی شود و آن در جائی است که عقد در بین این دو واقع و هر دو عالم به این فساد نبوده و شرط مهم، آن است که بین این دو نزدیکی واقع نشده باشد.
مستند ایجاد حرمت در صورت نزدیکی از قرار ذیل است :
* آیۀ ۲۳۵ از سورۀ بقره : «مادامی که مدت عده، سر نیامده، عزم عقد نکاح ننمائید. »
حقوقدانان، معتقدند که وقتی در این آیه، عزم و تصمیم بر نکاح نهی شده است، کاملا ً واضح است که اصل عقد نکاح نیز ممنوع خواهد بود.[۵۸]
* حضرت امام صادق درروایتی می فرمایند : «هرگاه مردی با زنی، ازدواج کند که آن زن در عده است و نزدیکی هم واقع شود، آن زن بر مرد ابدا ًحلال نیست، خواه عالم یا جاهل باشد. ولی اگر مرد به آن زن، دخول ننماید، چنانچه جاهل باشد، حلال است و برای عالم، حلال نیست.»[۵۹]
* عبدالرحمان بن حجاج از حضرت اباابراهیم نقل می نماید که : «از او سئوال کردم دربارۀ مردی که ازدواج می کند با زنی که در عده است در حالتی که جاهل بوده ، آیا بر مرد حرام ابدی است؟ آن حضرت فرمودند : خیر اگر جاهل بوده بعد از انقضای عده، می تواند با همان زن، ازدواج نماید. سپس پرسیدند : سئوال کردم کدام یک از دو جهل، موجب عذر است، جهل به حرام بودن ازدواج یا جهل به اینکه زن در عده می باشد؟ حضرت فرمود : یکی از این دو جهل آسانتر از دیگری است. جهل به اینکه زن در عده است، آسانتر است از اینکه جهل به حرمت داشته باشد و نداند که خداوند چنین ازدواجی را حرام نموده است.»[۶۰]
مسألۀ دیگری که در این قسمت مطرح شده است، آن است که مردی با زنی که در عده است، با جهل به موضوع عدۀ زن ویا جهل به حرمت این نکاح، ازدواج نماید، ولی بعد از سپری شدن عده، با آن زن، نزدیکی نماید، حکم این قضیه چیست؟ آیا حرمت ابدی حاصل می شود یا خیر؟
در جواب این موضوع، فقها، دچار اختلاف هستند؛
اکثر فقهای امامیه، قایل به ایجاد حرمت ابدی هستند. دلیل ایشان، اطلاق اخبار وفتاوی است[۶۱]
بعضی از بزرگان فقه، مانند شهید ثانی و صاحب جواهر، قایل به عدم ایجاد حرمت می باشند. از نظر ایشان، نزدیکی در ایام عده، شرط ایجاد حرمت ابدی است.[۶۲]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:05:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم