۵-۱٫ مقدمه
در فصل پایانی تحقیق, محقق پس از بیان خلاصه‏ تحقیق به بحث، تفسیر و نتیجه‏گیری یافته‏ها, مقایسه‏ یافته‏های تحقیق با تحقیقات انجام شده‏ قبلی، ارائه‏ پیشنهادهایی مبتنی بر تحقیق و همچنین پیشنهادهایی برای تحقیقات آینده می‏پردازد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۵-۲٫ خلاصه‏ تحقیق
بدرستی که «شناخت»، پایه و اساس هر حرکتی است. بدیهی است که در «مدیریت» نیز، «شناخت» مقدمه اصلاح و بهبود است. اما نکته اینجاست که مادام که «موضوع بررسی» و صورت مسئله کوچک باشد (مانند مدیریت یک پروژه کوچک و یا اداره یک سازمان کوچک چند نفره)، مشاهده مستقیم مناسب‏ترین راهکار ممکن برای شناخت است. اما زمانی که مسئله مدیریت یک سازمان بزرگ و اصلاح و بهبود مستمر آن مطرح است، کسب «شناخت» صحیح از وضع موجود، محیط، توانایی‏ها و ناتوانایی‏های‏ سازمان، به صورت امری خطیر جلوه‏گر می‏شود. راه‏حل، تعریف شاخص‏هایی است که در دیدرس چشمان مدیر قرار گیرند و نمایانگر ضعف‏ها و قوت‏ها باشند.
تقریباً همه فنون و ابزارهایی که در سال‏های اخیر برای ارتقاء سطح مدیریت و کیفیت عرضه شده‏اند مانند سازمان استاندارد جهانی[۵۸]، فرایندهای کنترل آماری[۵۹]، شش سیگما، کارت امتیاز متوازن[۶۰]، و … مستقیماً و بطور ضمنی روش‏هایی برای شناخت و ارزیابی هستند. برخی از این روش‏ها بخشی‏نگر بوده و مثلاً تنها به محصول می‏پردازند و یا بر فرایند خاصی تمرکز دارند و برخی دیگر داعیه شمول و فراگیری دارند. تمایل به استفاده از «نظام جامع» برای ارزیابی و بهبود، در سه دهه گذشته، پیوسته افزایش یافته و «جامعیت یک نظام» و یا عدم‏جامعیت آن معرکه آراء شد.
مدل‏های تعالی سازمانی یا سرآمدی، به عنوان ابزاری قوی برای سنجش میزان استقرار سیستم‏ها در سازمان‏های مختلف به کار گرفته می‏شوند و با بکارگیری این مدل‏ها، ضمن اینکه یک سازمان می‏تواند میزان موفقیت خود را در اجرای برنامه‏های بهبود در مقاطع مختلف زمانی مورد ارزیابی قرار دهد, می‏تواند عملکرد خود را با سایر سازمان‏ها به ویژه با بهترین آنها در صنعت نیز مقایسه کند. این مدل‏ها می‏آموزند که برتری سازمان‏ها یک برداشت تئوریک و نظری نیست، بلکه به دست آوردن و ارائه نتایج ملموس و قابل مشاهده‏ای است که مبتنی بر شواهد بوده و پایداری و دوام داشته باشد. یک سازمان، زمانی می‏تواند به برتری دست یابد که توجه خود را به تمامی ابعاد معطوف دارد.
مدل‏های تعالی سازمانی بر این واقعیت تأکید دارند که بقاء در رقابت جهانی، مستلزم بهبود عملکرد در مقیاس جهانی است. این مدل‏ها با ارائه معیارهای ارزیابی، خطوط راهنمایی برای سازمان‏ها ایجاد می‏کنند تا پیشرفت و عملکرد خود را در زمینه تعالی سازمانی اندازه‏گیری نمایند.
محقق در این پژوهش با عنوان ارزیابی عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان بر اساس مدل تعالی سازمانی (EFQM)؛ حوزه نتایج مدل تعالی را مد نظر قرار داده و کارکنان دارای مدارک تحصیلی لیسانس و بالاتر در شرکت پتروشیمی خوزستان را به عنوان جامعه آماری خود برگزید که تعداد این کارکنان در جامعه مورد مطالعه ۱۸۶ نفر است. پس از آن محقق براساس فرمول تعین حجم نمونه (مناسب برای داده‏های کیفی)، نمونه‏ای آماری به تعداد ۶۴ نفر تعیین را تعیین نمود. با احتمال عدم عودت تعدادی از پرسشنامه‏ها، محقق حجم نمونه را به ۷۷ نفر افزایش داد که پس از توزیع و جمع‏آوری پرسشنامه‏ها که به روش تصادفی طبقه‏ای انجام شده، تعداد ۶۷ پرسشنامه عودت گردید. پس از تجزیه و تحلیل داده‏ها با بهره گرفتن از نسخه شانزدهم spss و آزمون‏های آماری نظیر کلموگروف- اسمیرنف؛ آزمون نسبت، تست فریدمن، آزمون مقایسه میانگین چند جامعه (ANOVA) و همچنین استفاده از رویکرد امتیازدهی پرسشنامه‏ای مدل و منطق رادار نتایج زیر حاصل گردید. براساس ارزیابی حاصله وضعیت شرکت پتروشیمی خوزستان از منظر معیارها/ متغیر مشتری، جامعه و نتایج کسب و کار مطلوب نمی‏باشد و از منظر معیار/ متغیر کارکنان مطلوب می‏باشد. براساس رتبه‏بندی انجام شده متغیرهای مورد سنجش به ترتیب شامل: ۱- نتایج کارکنان ( میانگین رتبه ۳٫۶۲؛ امتیاز مکتسبه ۴۶٫۸۷ )؛ ۲- نتایج جامعه ( میانگین رتبه ۲٫۵۲؛ امتیاز ۱۲٫۴۱ )؛ ۳- نتایج مشتریان ( میانگین رتبه ۲٫۱۳؛ امتیاز مکتسبه ۶۰٫۷۸ )؛ ۴- نتایج کسب و کار ( میانگین رتبه ۱٫۷۲؛ امتیاز ۴۶٫۹۱ ) و مجموع امتیاز حوزه نتایج براساس مدل ۱۹۵ امتیاز تعیین گردید. همچنین براساس نتایج آزمون مقایسه میانگین چند جامعه (ANOVA) تفاوت معنی‏داری بین میانگین نمرات جوامع مختلف ( از لحاظ مدرک تحصیلی و سمت ) وجود ندارد.
۵-۳٫ تبیین فرضیه‏ها و مقایسه با نتایج تحقیقات قبلی
در این قسمت محقق به تبیین یافته‏های مربوط به تحقیق و مقایسه با تحقیقات انجام شده‏ قبلی پرداخته که در ذیل تشریح می‏گردد.
فرضیه فرعی اول:
محقق فرضیه فرعی اول خود را اینچنین تعریف نموده است:
عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان از منظر معیار مشتری بر اساس مدل تعالی سازمانی (EFQM) در وضعیت مطلوبی نمی‏باشد.
نتایج تجزیه و تحلیل دادها برای این فرضیه نشان داد که نسبت مشاهده شده برای این فرضیه (۸۰ درصد) از نسبت آزمون (۶۰ درصد) بزرگتر است، لذا H0 که ادعای پژوهش بود رد نشد، با توجه به تاییدH0؛ به صورت غیر مستقیم فرض H1 که نقیض ادعا است؛ ردشد. تعداد کارکنانی که به گویه‎‏های مورد نظر برای سنجش این متغیر اعداد بزرگتر از ۳ را عنوان نموده بودند ۱۶ نفر و آنهایی که اعداد کوچکتر، مساوی ۳ را ذکر کرده‏اند ۵۱ نفر هستند.
لذا نتایج تحقیق نشان داد ( در سطح خطای ۵ درصد ) عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان از منظر معیار مشتری بر اساس مدل تعالی سازمانی (EFQM) در وضعیت مطلوبی نمی‏باشد.
براساس میانگین محاسباتی برای این گویه‏ها، بیشترین میانگین مربوط به گویه یازدهم ( سازمان شما علت تغییرات مثبت و پایدار در زمینه شاخص‏های نتایج مشتری را درک می‏نماید ) با میانگین ۲٫۹۴ و کمترین میانگین مربوط به گویه‏های ۳ (سازمان می‏تواند نشان دهد که نتایج شاخص‏های درون سازمانی که مربوط به رضایت و وفاداری مشتری می‏باشد، قابل مقایسه یا بهتر از نتایج مشابه در مورد رقبا یا سازمان‏های هم‏تراز شرکت است؟ ) و ۹ ( سازمان داده‏هایی در اختیار دارد که نشان دهد نتایج به دست آمده از مشتریان، قابل مقایسه و یا بهتر از رقبای مستقیم یا سازمان‏های هم‏تراز شما می‏باشد؟ ) با میانگین ۲٫۳۰ می‏باشد. همچنین هیچ کدام از گویه‏های مربوط به این معیار بیش از ۲٫۹۴ میانگین نمره ندارند که این نشان از پایین بودن نمره این معیار از نظر مؤلفه‏های منطق رادار از نظر روند، مقایسه، هدف و علت می‏باشد. همچنین براساس مدل، امتیاز این معیار ۶۰٫۷۸ ( از ۱۵۰ امتیاز ) بدست آمد.
علت پایین بودن نتیجه این معیار را می‎‏توان به شرح ذیل تفسیر نمود:
هدف‏گذاری مشخصی برای عملکرد سازمان و درک منطق هدف گذاری برای متولیان این معیار مشاهده نگردید.
مقایسه بهینه‏ای از بهترین‏های صنعت و یا متوسط صنعت جهت مقایسه نتایج صورت نپذیرفته است.
اگرچه نمره درک تغییرات مثبت و پایدار، در سازمان مورد مطالعه بیشتر از سایر موارد بود ولی اقدام بهینه و اصلاحی جهت اصلاح عملکرد و رضایت مشتری صورت نپذیرفته است.
شواهدی مبنی بر تفکیک نتایج این معیار در سازمان مشاهده نگردید.
اگرچه در ارائه خدمات به مشتریان از طرف سازمان اقداماتی انجام شده ولی این فعالیت‏ها یکپارچه نبوده و بازخورد مشتریان نتایجی مطلوبی را نشان نمی‏دهد.
مشتریان هدف سازمان، شناسایی نشده و خواسته‏ها و نیازهای آنها به صورت منظم و سیستماتیک مورد ارزیابی قرار نمی‏گیرند.
کانال‏های ارتباطی شفاف و تعریف شده‏ای برای مشتریان وجود ندارد.
در برخی از موارد وجود واسطه‏ها موجب ایجاد نارضایتی در مشتریان می‏شوند.
نتایج حاصل از این تحقیق با نتایج تحقیق مریم رحمتی (۱۳۸۵) مطابقت و با نتایج حاصل از تحقیقات اسلامی‏زاده (۱۳۸۸) از لحاظ نمرات مکتسبه معیارها تفاوت دارد.
فرضیه فرعی دوم:
محقق فرضیه فرعی دوم را اینچنین تعریف نموده است:
عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان از منظر معیار کارکنان بر اساس مدل EFQM در وضعیت مطلوبی می‏باشد.
نسبت مشاهده شده برای این فرضیه (۴۰ درصد) از نسبت آزمون (۶۰ درصد) کوچکتر بدست آمد، لذا H0 که نقیض ادعای پژوهش است، ردشده و با توجه به ردH0؛ فرض H1 که ادعای پژوهش است؛ تأیید گردید. لذا می‏توان اذعان نمود که عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان از منظر معیار کارکنان بر اساس مدل تعالی سازمانی ( EFQM) در وضعیت مطلوبی می‏باشد.
براساس میانگین محاسباتی برای گویه‏های این معیار بیشترین میانگین مربوط به گویه‏های ۱۲ (سازمان شما موضوعاتی از قبیل غیبت، بیماری و میزان حوادث کارکنان را به طور منظم مورد اندازه‏گیری و ارزیابی قرار می‏دهد؟) با میانگین ۳٫۳۳ و ۱۳ (سازمان شما موضوعاتی از قبیل جذب و خروج کارکنان، ترک کنندگان زود هنگام، حقوق و مزایا و ارتقاهای داخلی کارکنان را به طور منظم مورد اندازه‏گیری و ارزیابی قرار داده و براساس نتایج، اقدام لازم را انجام می‏دهد؟) با میانگین ۳٫۳۱ و ۲۵ (سازمان علت تغییرات مثبت و پایدار شاخص‏های مرتبط با حوزه کارکنان را درک می‏نماید؟) با میانگین ۳٫۳ و کمترین میانگین مربوط به گویه‏های ۲۳ (کارکنان از نتایج حاصل از نتایج نظرسنجی اطلاع دارند و مدیریت براساس تجزیه و تحلیل نتایج نظرسنجی عمل می‏نماید؟) با میانگین ۲٫۱۵ می‏باشد. تعداد کارکنانی که به گویه‎‏های مورد نظر برای سنجش این متغیر اعداد بزرگتر از ۳ را عنوان نموده بودند ۴۲ نفر و آنهایی که اعداد کوچکتر، مساوی ۳ را ذکر کرده‏اند ۲۵ نفر هستند.
نتایج تحقیق در خصوص این فرضیه نشان داد ( در سطح خطای ۵ درصد) عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان از منظر معیار کارکنان بر اساس مدل تعالی سازمانی (EFQM) در وضعیت مطلوبی می‏باشد.
همچنین هیچ کدام از گویه‏های مربوط به این معیار بیش از ۳٫۳۳ میانگین نمره ندارند که این نشان از فاصله اندک این نمره از عدد ۳ است. همچنین براساس مدل امتیاز این معیار ۴۶٫۸۷ ( از ۱۰۰ امتیاز ) بدست آمد.
لذا با توجه به نتایج تجزیه و تحلیل انجام شده و مطالعه میدانی محقق و کنترل فعالیت‏های انجام شده سازمان، موارد ذیل در خصوص این متغیر اشاره می‏شود:
سازمان برای حوزه ‏های فعالیت خود از قبیل آموزش، تسهیلات رفاهی و فرهنگی و خدماتی، ورزشی، درمان و تسهیلات پروازی هر ساله هدف‏هایی را تعیین و در کمیته‏های راهبردی شرکت با حضور مدیران ارشد تصویب می‏نماید. اگر چه این اطلاعات از طریق کانال‏های ارتباطی به اطلاع کلیه ذینفعان داخلی رسیده می‏شود ولی فرایند استفاده از این تسهیلات که به سهولت برای استفاده کنندگان قابل فهم و استفاده مطلوبتر باشد وجود ندارد.
علی‏الرغم هدف‏گذاری صورت گرفته در حوزه ‏های منابع انسانی برای برخی از اهداف از جمله آموزش و بخصوص در حیطه آموزش تخصصی برگزار شده، دیدگاه‏های برداشتی پایین‏تر از اهداف مورد انتظار بوده است.
مقایسه بهینه‏ای از بهترین‏های صنعت و یا متوسط صنعت جهت مقایسه نتایج سازمان صورت نپذیرفته است.
اگرچه نمره درک تغییرات مثبت و پایدار در سازمان مورد مطالعه بیشتر از سایر موارد بود ولی به علت محدودیت منابع مالی شرکت، اقدام بهینه و اصلاحی جهت اصلاح عملکرد و رضایت کارکنان صورت نپذیرفته است.
شواهدی اندکی مبنی بر تفکیک نتایج این معیار در سازمان مشاهده گردید که نیاز به بهبود دارد.
روند محدود رو به رشدی در نتایج حوزه کارکنان مشاهده گردید.
شرکت برنامه‏های عملیاتی را متناسب با استراتژی‏های خود در حوزه منابع انسانی از لحاظ حقوق و مزایا, انتصابات و ترفیعات, مأموریت, جانشین پروری, تخلفات, بازنشستگی, انتقال و … را به صورت مدون تعریف و اجرایی نموده است.
شواهد روشنی برای درک و پیش‎‏بینی عملکرد و نتایج آینده در این حوزه با توجه به تغییرات ساختاری شرکت و گذار از بخش دولتی به خصوصی و عدم حمایت‏های دولت در آینده مشخص نگردید.
نتایج حاصل از این تحقیق با نتایج تحقیق قاسم‏زاده (۱۳۸۵) مطابقت و با نتایج حاصل از تحقیقات فرزانه اقبال و همکاران (۱۳۸۸) از لحاظ نمرات مکتسبه معیارها تفاوت دارد.
فرضیه فرعی سوم:
محقق فرضیه فرعی سوم را اینچنین تعریف نموده است:
عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان از منظر معیار جامعه بر اساس مدل تعالی سازمانی (EFQM) در وضعیت مطلوبی نمی‏باشد.
نسبت مشاهده شده برای این فرضیه (۹۰ درصد) از نسبت آزمون (۶۰ درصد) بزرگتر است، لذا H0 که ادعای پژوهش است، رد نشده و با توجه به عدم رد H0 به صورت غیر مستقیم فرض H1 که نقیض ادعای پژوهش است؛ رد می‏شود. لذا نتایج تجزیه و تحلیل این معیار نشان داد ( در سطح خطای ۵ درصد) عملکرد شرکت پتروشیمی خوزستان از منظر معیار جامعه بر اساس مدل تعالی سازمانی (EFQM) در وضعیت مطلوبی نمی‏باشد.
براساس میانگین محاسباتی برای گویه‏های این متغیر بیشترین میانگین مربوط به گویه‏ ۲۶ (شرکت می‏تواند نشاند دهد، که سازمان شما در جلوگیری، کاهش صدمه یا مزاحمت برای همسایگان و محیط عمومی در ارتباط با نگهداری و حفاظت از منابع جهانی ( مانند انرژی، بازیافت، ضایعات) به نتایجی دست یافته است؟) با میانگین ۳٫۰۷ ؛ و کمترین میانگین مربوط به گویه‏ ۳۱ (شرکت نتایج ارزیابی شاخص‏های برداشتی و عملکردی حوزه جامعه را با دیگر سازمان‏های همان‏بخش و یا متوسط صنعت مقایسه می‏نماید؟) با میانگین ۲٫۲۴ می‏باشد. ۵۷ نفر از پاسخ دهندگان به گویه‏های این متغیر عددی کوچکتر / مساوی ۳ داده و ۱۰ نفر از پاسخ‏دهندگان بیش از ۳ امتیاز داده ‏اند.
هیچ کدام از گویه‏های مربوط به این معیار بیش از ۳٫۰۷ میانگین نمره ندارند که این نشان از پایین بودن نمره این معیار از نظر مؤلفه‏های منطق رادار از نظر روند، مقایسه، هدف و علت می‏باشد. همچنین براساس مدل امتیاز این معیار ۴۱٫۱۱ ( از ۱۰۰ امتیاز ) بدست آمد.
علت پایین بودن امتیاز این معیار را می‎‏توان به شرح ذیل تفسیر نمود:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...