بر اساس این نظریه، محیط صنعتی که سازمان ها در آن فعالیت دارند، همواره در حال تغییر و تحول هستند. اگر سازمان ها بخواهند، بقا داشته باشند و موفق شوند، باید خود را همواره با تحولات صنعت خود هم سو کنند. این نظریه به جای محیط کلان در سطح صنعت مطرح می شود. دیدگاه سازمان صنعتی به قدرت نیروهای محیطی و تغییرات و تحولات محیطی و اثر بلامنازع آن ها بر سازمان ها اشاره دارد و معتقد است، چه رویدادها تدریجی باشند و چه انقلابی، برای بقا باید خود را با این تحولات سازگار سازند(در یک تقسیم بندی، مدل های محیطی مدیریت راهبردی را به مطالعات سازمان صنعتی و رویکرد مکتب هاروارد که در آن پورتر نظریه پنج نیروی رقابتی را مطرح کرده است، تقسیم کرده اند).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

استدلال های پورتر(۱۹۷۹) از کار اقتصاددانان سازمان نشئت می گیرد که صنعت را به عنوان نقطه مرکزی ملاحظات راهبردی در نظر می گیرند. براساس چارچوب پورتر، ویژگی های ساختاری صنعت یک شرکت، به بهترین شکل تغییرات عملکرد شرکت را توضیح می دهند. به زبان اقتصادی، یک شرکت موفق، شرکتی است که از نرخ انحصاری مناسبی برخوردار است. به عبارت دیگر، در یک صنعت یا بخشی از آن، شرکت خود را به عنوان رقیب مسلط مطرح می کند. براساس منطق پورتر و از این دیدگاه دو راه برای رقابت وجود دارد: رهبری هزینه یا تمایز.
ب) تئوری شومپیتر و مزیت رقابتی(۱۹۵۰-۱۹۳۴)
این تئوری مانند دیدگاه نظریه پردازان طبیعی و اجتماعی بر این باور است که تغییرات محیطی تدریجی نیستند، بلکه به صورت یکباره و انقلابی روی می دهند. هر شرکت راهبردش را بر مبنای منابع و فرصت ها و تهدیدهای محیط پایه گذاری می کند. در این تئوری، فرض بر این است که تغییرات در محیط وجود دارند، به طوری که برای یک دوره زمانی تقریباً بلند، محیط از ثبات برخوردار است. اما یکباره توسط مؤسسات کارآفرین و از طریق فناوری های نوین به صورت انقلابی تغییرات رخ می دهند، لذا سازمان های قدیمی از بین می روند، مگر این که بتوانند به سرعت خود را با این نوآوری ها و تحولات سازگار سازند.
این چالش ها و تحولات ناگهانی هستند و تغییرات پیش بینی نشده ای را ایجاد می کنند، از این رو، تهدیدها و فرصت هایی در مقابل شرکت قرار می گیرند. تغییرات ناگهانی ارزش منابع را تغییر می دهند؛ برای مثال، یک تغییر غیرقابل پیش بینی در تقاضا یا فناوری(بارنی،۱۹۹۷), این تئوری بیشتر یک دیدگاه اقتضایی راهبرد را در بر می گیرد.
ج) نظریه اقتصادی چمبرلین(۱۹۳۳)
ادوارد چمبرلین بر این باور است که در قالب تغییرات تکاملی محیط، سازمان مجبور نیست که خود را به طور کامل به تحولات محیطی بسپارد، بلکه می تواند خود را به نوعی از رقبایش متمایز سازد؛ چرا که دارای یک سلسله صلاحیت ها، منابع، راهبردها و توانمندی هاست. بر این اساس، سازمان می تواند بین موقعیت رقابتی(قوت ها و ضعف های) خود و فرصت ها و تهدیدهای محیطی تناسب برقرار کند. دیدگاه مبتنی بر منابع شرکت از تئوری چمبرلین ریشه گرفته است که نقش شایستگی های محوری را در ایجاد مزیت رقابتی بیان می کند.
سه تئوری مزیت رقابتی، در حالی که هر یک تفاوت های محوری دارند، با یکدیگر ارتباط دارند. ارتباط شومپیتر و چمبرلین(دیدگاه مبنی بر منابع) این است که شرکت ها ممکن است مهارت های منحصر به فردی داشته باشند که باعث می شود، سریع تطبیق یابند و تغییر کنند یا ممکن است مهارت هایی داشته باشند که نشان می دهد، I /O موجب تحول می شوند. ارتباط شومپیتر با تئوری اقتصادی تحولاتی که ممکن است ساختار صنعت را تغییر دهند، می توانند بر عملکرد مالی شرکت اثر بگذارند(بارنی،۱۹۸۶). چمبرلین I/O را کامل می کند. بدین صورت که فعالیت های مرتبط با زنجیره ارزش برای رقابت در یک ساختار صنعت ضروری است که برای اداره پیوندها و اجرای فعالیت ها نیازمند مهارت ها و قابلیت های مشخص است. سه تئوری مطرح شده در جدول ۲-۱ ارائه شده اند.
(جدول ۲-۱) تئوری های مزیت رقابتی

چمبرلین

سازمان صنعتی

شومپیتر

دیدگاه

مهارت ها و منابع منحصر به فرد شرکت

ساختار صنعتی، محیط صنعتی و نیروهای رقابتی

توانایی تحول ناگهانی فناوری تغییر نسبت به محصول/ بازار

عملکرد شرکت

در مزیت رقابتی، دو نکته بسیار حائز اهمیت هستند:

    • کسب و ایجاد مزیت رقابتی و ایجاد لایه های جدید و متعدد مزیت
    • پایدارسازی مزیت رقابتی

برای تحقق هدف اول، منابع مزیت رقابتی شامل منابع و قابلیت های درون سازمانی، منابع و قابلیت های بین سازمانی و منابع و قابلیت های محیطی، می باید در کانون توجه سازمان قرار گیرد و با بهره گرفتن از روش های کارآمد از آن بهره برداری شود.
مزیت رقابتی پایدار، فرایندی است که نیازهای رقابتی امروز سازمان را به موازات تواناسازی آن برای تأمین نیازهای رقابتی آینده، تأمین می کند. برای پایدارسازی مزیت رقابتی ایجاد ترکیب منحصر به فردی از منابع و قابلیت ها، اتکا به منابع نامشهود و روش های نامتجانس نقش تعیین کننده ای ایفا می کنند، زیرا مزیت رقابتی پایدار مستلزم ابهام علّی و پیچیدگی های مدیریتی و اجتماعی است. در این صورت است که تقلیدپذیری از مزیت رقابتی سازمان توسط رقبا مشکل می شود و در نتیجه، مزیت سازمان پایدار و طولانی مدت باقی می ماند و از موقعیت رقابتی سازمان صیانت می شود.
چنین فرایندی دارای ماهیت پویاست و اصول اساسی زیر را شامل می شود:

    • با پذیرش این واقعیت که منابع و قابلیت های هیچ سازمانی نامحدود نیست، مزیت رقابتی پایدار دارای ماهیت حفاظت گرا و نگه دارنده محور است؛ به نحوی که در این راستا، یکی از الزامات اساسی و تعیین کننده، مدیریت دقیق و خردمندانه منابع بالقوه و بالفعل سازمان است.
    • مزیت رقابتی پایدار مستلزم سازگاری با الزامات رقابتی بازار است و می باید براساس این نیازها طراحی و اجرا شود.
    • مزیت رقابتی پایدار می باید مبتنی بر نگاه راهبردی و آینده گرا باشد. به نحوی که با فراتر رفتن از مدیریت جاری، منابع و قابلیت ها، برای توسعه بلندمدت منابع و قابلیت ها و رسیدن به مزیت راهبردی تمرکز داشته باشد.

منابع شرکت همه دارایی ها، قابلیت ها، فرایندهای سازمانی، ویژگی های شرکت، اطلاعات و دانشی است که توسط شرکت کنترل می شوند و به طراحی و اجرای راهبردها می انجامند. این منابع فیزیکی، انسانی و سازمانی هستند.
مزیت رقابتی، توانایی شرکت در ایجاد ارزشی است که در حال حاضر به وسیله دیگر رقبا انجام نشده باشد و یک مزیت رقابتی پایدار هنگامی است که شرکت ها نتوانند از مزایای راهبردهای شرکت های دیگر کپی برداری کنند.
مدل RBV دو فرضیه در ارزیابی منشأ مزیت رقابتی دارد: شرکت ها در کنترل منابع راهبردیشان ناهمگن هستند و این منابع ممکن است بین شرکت ها متحرک نباشد و حرکت نکند. بنابراین ناهمگنی می تواند پایدار بماند. از نظرگرانت(۱۹۹۱) مفهوم راهبرد در دیدگاه مبتنی بر منابع را در جدول ۲-۲، نشان داده شده است. طبق این دیدگاه، کارکرد اصلی راهبرد خلق مزیت رقابتی است و راهبرد باید منابع سازمان را به مزیت رقابتی تبدیل کند این تبدیل طی زنجیره منابع، قابلیت، شایستگی محوری و مزیت رقابتی صورت می گیرد.
(شکل ۲-۲) دیدگاه مبتنی بر منابع و کارکرد راهبرد
هنگامی که شایستگی های محوری سازمان در بازار، سازمان را جلوتر از رقبا ببرد. یا به عبارت دیگر مزیت رقابتی شامل مجموع عوامل یا توانمندی هایی است که همواره شرکت را به نشان دادن عملکردی بهتر از رقبا قادر می سازد.
مزیت رقابتی
اگر قابلیت ارزش بیشتری نسبت به رقبا برای مشتری ایجاد نماید و در عین حال دستیابی به آن به سادگی میسر نباشد و در چارچوب کسب و کار قرارگیرد به شایستگی عوامل حیاتی موفقیت(CSF) محوری تبدیل می شود که سکوی پرش سازمان به سوی مزیت رقابتی تلقی می شود.
کارکرد راهبرد
شایستگی محوری
قابلیت
بکارگیری کارای منابع و ترکیب مناسب منابع با بهره گرفتن از روتین ها و فعالیت های جاری سازمان ابزارها، فرایندها و شیوه های انجام کار است.
عوامل در دسترسی که در مالکیت شرکت و تحت کنترل شرکت و قابل تغییر است می باشند که شامل منابع مالی، فیزیکی، منابع انسانی، فناوری، منابع سازمانی و مانند این هاست.منابع ممکن است ملموس یا ناملموس باشد.
منابع
۲-۲-۱ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ
ﺑﺎ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﺍﺩﺑﻴﺎﺕ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻲ ﻫﺎ ﻭ ﺑﺮﺭﺳﻲ ﺗﻌﺎﺭﻳﻔﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻲ ﺍﺭﺍﺋﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﺍﻭﻟﻴﻦ ﭼﻴﺰﻱ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﻮﺑﻲ ﻣﺸﺨﺺ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ ﻓﻘﺪﺍﻥ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻭﺍﺣﺪ ﻭ ﺍﺻﻄﻼﺡ ﺷﻨﺎﺳﻲ ﻣﺸﺨﺺ ﻭ ﻣﻌﻴﻦ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻲ ﻭ ﻣﻌﻨﺎ ﻭ ﻣﻔﻬﻮﻡ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ. ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻲ(ﺻﻼﺣﻴﺖ) ﺩﺭ ﻟﻐﺖ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺩﺭﺧﻮﺭ، ﺳﺰﺍﻭﺍﺭ، ﻛﻔﺎﻳﺖ ﻛﻨﻨﺪﻩ، ﻗﺎﺑﻞ ﭘﺬﻳﺮﺵ، ﺗﻮﺍﻧﺎ ﻭ ﺩﺍﺭﻧﺪﻩ ﺁﻣﺎﺩﮔﻲ ﻛﺎﻓﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻥ ﺑﻪ ﺣﺮﻓﻪ ﺧﺎﺹ ﻣﻄﺮﺡ ﺷﺪﻩ ﺍ ﺳﺖ ﻭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﻣﺴﺘﻘﻴﻤﻲ ﺑﺎ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﮔﻮﺍﻫﻲ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺣﺮﻓﻪ ﺩﺍﺭﺩ(ﺻﺎﻓﻲ،۱۳۶۷، ﺹ ۵۵) (ﻣﻠﻜﻲ،۱۳۶۷، ﺹ۰۱) ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺁﻛﺴﻔﻮﺭﺩ(۲۰۰۳) ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻲ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ”ﻗﺪﺭﺕ، ﺗﻮﺍﻧﺎﻳﻲ ﻭ ﻇﺮﻓﻴﺖ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩﻥ ﻳﻚ ﻭﻇﻴﻔﻪ“ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ(ﻫﻮﺭﻧﺒﺎﻱ، ۲۰۰۳). ﺳﻴﻨﮕﻼ ﻭ ﻫﻤﻜﺎﺭﺍﻥ(۲۰۰۵)ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻲ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ”ﺗﻮﺍﻧﺎﻳﻲ ﻳﻚ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ/ ﻛﺎﺭﮔﺮ ﺩﺭ ﻗﺎﺩﺭ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺍﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻭﻇﺎﻳﻒ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻛﺎﻣﻞ، ﻳﺎﻓﺘﻦ ﺭﺍﻩ ﺣﻞ ﻫﺎ ﻭ ﺗﺸﺨﻴﺺ ﺁﻧ ﻬﺎ ﺩﺭ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﻫﺎﻱ ﻛﺎﺭﻱ“ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ. ﻓﻴﻠﭙﻮﺕ ﻭ ﻫﻤﻜﺎﺭﺍﻥ(۲۰۰۲) ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻲ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ”ﺗﺮﻛﻴﺒﻲ ﺍﺯ ﻣﻬﺎﺭﺕ ﻫﺎ، ﺩﺍﻧﺶ ﻭ ﻧﮕﺮﺵ ﻫﺎﻱ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻴﺎﺯ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻳﻚ ﻧﻘﺶ ﺑﻪ گونه ای ﺍﺛﺮﺑﺨﺶ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ“. ﻫﺎﻧﺴﺘﻴﻦ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭﻫﺎ(۲۰۰۰) ﺑﻴﺎﻥ ﻣﻲ ﻛﻨﺪ ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻲ ﻋﻤﻮﻣﺎ ﻳﺎ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻫﺎﻱ ﻣﺮﺗﺒﻂ، ﺍﻧﻮﺍﻉ ﺩﺍﻧﺶ، ﻣﻬﺎﺭﺕ ﻫﺎ ﻭ ﺍﻧﮕﻴﺰﻩ ﻫﺎﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﻧﻴﺎﺯﻫﺎﻱ ﺭﻓﺘﺎﺭﻱ، ﻓﻨﻲ ﻭ ﺍﻧﮕﻴﺰﺷﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖﺁ ﻣﻴﺰ ﺩﺭ ﻳﻚ ﻧﻘﺶ ﻳﺎ ﺷﻐﻞ ﻣﺸﺨﺺ ﺍﺳﺖ.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...