معنی و مفهوم: ابوالمظفر اخستان، پادشاه عالم، او که پیروزی و فتحش همچون حضرت مهدی (عج) عالم گیر است و اوست که همچون شبانی به عدالت از مردم پاسبانی می‌کند. روزگار مانند دجّال است و به این دلیل پیوسته در مقابل عدالت شاه، ستمگری می‌کند.
آرایه‌های ادبی: ممدوح را در داشتن حکومت جهانی و عالم گیر به حضرت مهدی و روزگار را در ستمگری به دجّال مانند کرده است . گرگ ستم اضافه‌ی تشبیهی . بیت دارای آرایه‌ی مقابله است
۱۱۱ – ایّام بد عهـدی کنـد ز امـروز ناگـه دی کنـد
کـار هـدی مهـدی کند، دجّال طغیـان پــرورد
واژگان: هدی: راه راست نمودن کسی را. (معین) طغیان: از حدّ خود تجاوز کردن، نافرمانی کردن. (معین)
معنی و مفهوم: روزگار بدعهدی و پیمان شکنی می‌کند و ناگهان امروز را به دیروز تبدیل می‌کند.کار هدایت و روشنگری با مهدی(عج) است و دجّال همواره دنبال طغیان و نافرمانی است .
آرایه‌های ادبی: مهدی و دجّال تلمیح به ماجرای دجّال در آخرالزمان دارد. بدعهدی ایهام ترجمه یا ایهام دارد یکی به معنی پیمان شکنی و معنای دور آن، روز و با ایّام تناسب دارد.
توضیحات :
مهدی: آخرین امام شیعه که در ۲۵۵ در سامرا تولد یافت. در پنج سالگی پدرش امام حسن عسکری وفات کرد و امام زمان هم از انظار غایب شد. به اعتقاد شیعه امام زنده است و در آخرالزمان ظهور کرده و جهان را پر از عدل و داد می‌کند؛ امّا به اعتقاد اهل سنت، مهدی موعود هنوز زاییده نشده و بر حسب روایتی از پیامبر (ص) از پدری به نام عبدالله تولد خواهد یافت … پس از ظهور دجّال به یک روایت مهدی ظهور کرده، او را می‌کشد و به روایت دیگر عیسی نیز، و برخی گفته‌اند که مهدی و عیسی باهم ظهور می‌کنند. ( شمیسا ، ۱۳۷۸: ۵۶۷ – ۵۶۶ )
دجّال : توضیحات (۱/۵۴ )
۱۱۲ – خصمش به اصل است از بشر، شیطانش پرورده به شر
هم خوی سگ باشد بتر، شیری که سگبان پرورد
معنی و مفهوم: دشمن ممدوح در اصل از نژاد بشر(انسان) است؛ امّا شیطان او را با شرارت و بد ذاتی پرورانده است. (درمثل) شیری را که سگبان پرورش دهد، خلق و خوی آن از خوی سگ نیز بدتر است .
آرایه‌های ادبی: بشر و شر جناس زاید. مصراع دوم تمثیلی برای مصراع اول است.(اسلوب معادله) واج آرایی در حرف « ش ». مهدی و عهدی جناس اختلاف در حرف اول دارند .

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۱۱۳ – آن را که شر سرکش کند، ظلمش ز آب آتش کند
نه ظلم، دل‌ها خوش کند، نه کرم، دندان پــرورد
معنی و مفهوم: کسی که سرکشی و طغیان‌گری کند ظلم و ستم او از آب برایش آتش می‌سازد و او را می‌سوزاند. این امری بدیهی است که نه ظلم و ستم موجب خوشی و شادی دل‌ها می‌شود و نه کرم دندان را می‌پرورد و سلامتی می‌بخشد .
آرایه‌های ادبی: واج آرایی در حرف «ش» . مصراع دوم تمثیلی برای مصراع اوّل (اسلوب معادله).
۱۱۴ – فرّش چو خور مهتاب را، آراست باب الباب را
چون در سه ظلمـت آب را انوار یزدان پرورد
واژگان: فر: شأن، شکوه و شوکت. (معین) باب الباب: توضیحات. سه ظلمت: سه تاریکی، تاریکی صلب، تاریکی شکم، تاریکی زهدان مادر و آن را سه ظلمات می‌گویند. ( فرهنگ لغات)
معنی و مفهوم : شکوه و شوکت شاه، دربند شروان را زینت داده است؛ همان گونه که ماه از خورشید روشنایی و زیبایی می‌گیرد و پرتو انوار الهی، آب نطفه را در سه ظلمت (صلب ، شکم و زهدان) می‌پروراند و از آن انسان می‌آفریند .
آرایه‌های ادبی: فر و شکوه شاه را در زیبایی و روشنایی بخشیدن به خورشید و انوار الهی مانند کرده است.
توضیحات :
باب الباب: دربند شروان است که باب الابواب نیز گویند و این نام را جغرافیون عرب به شهر دربند واقع در دامنه‌های قفقاز و ساحل غربی بحر خزر اطلاق نمایند آن را « الباب » نیز گویند.( فرهنگ لغات )
۱۱۵ – چوپان سپهر و رم سپه ، فحل رمه اقبال شه
کز بهر رم دارد نـگه، فحلی که چوپان پــرورد
واژگان: رَم: گله‌ی چارپایان، رمه. (معین) فَحل: جنس نر از هر حیوان، گُشن. (معین)
معنی و مفهوم: آسمان مانند چوپانی است و سپاهیان شاه، همانند گله‌ای برای آن چوپان هستند. بخت و اقبال شاه در میان این سپاه، فحل و نرگله است و چوپان جنس نر (فحل رمه) را معمولاً برای گله (تولید مثل) می‌پروراند و نگه می‌دارد .
آرایه‌های ادبی: سپهر به چوپان، سپاهیان به رمه و اقبال شاه به فحل رمه شبیه شده‌اند. چوپان، رمه و فحل رمه با هم مراعات نظیر دارند.
۱۱۶ – دولـت برآرد داد او، چون خلد کایمـان بردهد
راحت فزاید یاد او، چون شکر کاحسان بردهد
معنی و مفهوم: ثمره‌ی عدل و داد اخستان، بخت و اقبال است؛ همانند ایمان که ثمره‌اش بهشت است. یاد پادشاه موجب آرامش و راحتی می‌شود؛ مانند شکر که موجب افزونی فضل و بخشش خداوند می‌شود .
آرایه‌های ادبی: واج آرایی در حرف« د » و« ر ». مصراع دوم تلمیح دارد به آیه‌ی ۷ سوره‌ی ابراهیم « لئن شکرتم لازیدنکم و لئن کفرتم انّ عذابی لشدید » ( ۱۴ / ۷ ) .
بند نهم:
کلمات قافیه: خندان ، دندان ، گریبان و …
حروف اصلی قافیه: ا ن
حرف روی : ن
حروف الحاقی: ندارد
ردیف: باد هم
۱۱۷- شاه اولین مهدی است خود، ثانی سلیمان بادهم
اِنسش به خدمت نامزد، جنّش به فرمان باد هــم
واژگان: اِنس: مردم، بشر. (دهخدا)
معنی و مفهوم: شاه اخستان، خود اولین مهدی آخرالزمان است و امیدوارم که در شوکت و قدرت سلیمان دوم باشد، اکنون انسان‌ها به فرمان و در خدمت او هستند. امیدوارم که جنیان نیز فرمانبر او شوند .
آرایه‌های ادبی: مصراع دوم تلمیح به حکمرانی سلیمان بر جن و انس دارد .
۱۱۸ – گردون غلام است از خطر، خورشید جام است از گهر
کیوان حسام است از ظفر، بهـرام پیـکان باد هـم
واژگان: خطر: بزرگی، بلندی قدر. (معین) کیوان: ستاره‌ی زحل که در آسمان هفتم قرار دارد و نحس اکبر گفته می‌شود. (فرهنگ لغات) حسام: شمشیر بران، شمشیر تیز. (معین) بهرام: نام ستاره‌ی مریخ که در فلک پنجم است. (فرهنگ لغات)
معنی و مفهوم: آسمان در مقابل عظمت و منزلت شاه اخستان، غلام و فرمانبردار است و از اصالت گوهر و نژاد، جام شراب او از جنس خورشید است (یا خورشید به منزله‌ی جام اوست) و شمشیر او نیز در پیروزی و جنگاوری همچون ستاره‌ی زحل (در حق دشمنان) نحس است. امیدوارم که نوک نیزه‌اش همچون سیاره‌ی بهرام (خداوند جنگاوری) گیرا و موثّر باشد .
آرایه‌های ادبی: گردون غلام، خورشید جام، کیوان حسام و بهرام پیکان همگی اضافه تشبیهی هستند. واج آرایی در حرف « س » و کل بیت دارای اغراق است .
۱۱۹ – دین روشن ایّام است از او، دولت نکونام است از او
ملکت به اندام است از او، ملّت به سامان باد هم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...