شناخت زبانزدهای منطقه لشت نشاء- فایل ۲۴ – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
n خاک اورشین ، خاکَ اورشینَه، خُو سَر،فوکُونَه.
کسی که خاک را به هم میزند، خاک را بر سر خود میریزد.
xāk oršin xākə oršinə xu sər fukunə.
[هرکس مشکلی برای دیگری به وجود بیاورد؛ عاقبت زیان آن به خودش میرسد]
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
n دریا اُو وَاسُوجی ، هَندِه تا زانُو اَب دارَه.
آب دریا هر قدر هم خشک شود باز هم تا زانو آب دارد.
darya ow vāsuji handə tā zānu ab darə.
[انتظار از بین بردن مردان نیک اندیش بیهوده است]
n زَاکی خُومارَه ، پیش دَکفی ، خُو سَراَ خُورَه.
بچهای که از مادرش جلو بیافتد، بلایی به سرش میآید.
zaki xu mārə pišdəkəfi xu səra xurə.
[آدمی که بزرگتر احترام نگذارد خوار میگردد . ]
n زن ، ئیتَا بَله گَه ، چهل سال خُو مَرد اَمرَه ایسَا ، نامرد چهل تَا قول دَهَه ، ئیتَه سَر نِئسَا
زن یک بله میگوید چهل سال با شوهرش زندگی میکند، نامرد چهل بار قول میدهد یک بار نیز عمل نمیکند.
zan itə bal ga čəhəl sāl xu mardə amrə isa , nāmard čəhəl ta qol dəhə ita sər nəsa.
[مصداق مرد و قولش]
n زَن طلاقه رَدَه کُون، زن بَموردَه زَن بِدَه .
به کسی که زنش را طلاق داده جواب منفی بده، اما به کسی زنش مرده است با او زن بده .
zan talāqə rada kun zan bamurdə zan bədə.
[به کسی که لیاقت دارد محبت کن]
n زومُستان، فانرَسِه، اَمی بَرارَی، یخ بَزَه.
زمستان هنوز از راه نرسیده است برادر ما سرما زده است.
zomostān fānrsə ami bərarey yəx bəzə.
[فرار از تعهد و قرارداد]
n سرپاخایه دیمیزی،اینّه، چکّه هونه فینوی. میخواهد سرپا ادرار بکند، قطرهای به لباسش نریزد.
sarpā xāyə dimizi innə čakkə hunə finvi.
[ هر کاری عواقب خاص خودش را دارد- هندوانه میخوری پای لرز آن نیز بشین]
n سَکَه، زُور شکار بَبَری، صَاحَب لگاه گاز گیرَه.
سگ را اگر با زور به شکار ببری، پا صاحبش را دندان میگیرد.
saka zur šəkar bəbəri sāhab ləgā gaz girə.
[با زور مشکلی حل نمیگردد- با ملایمت کارها درست میشود]
n سَلی که اَب نَداره ،گُوزگه هَم نُو خُونَه .
استخری که آب نداشته باشد، قورباغه در آن هم نمیتواند آواز بخواند.
sali kə ab nədārə gozga ham nuxonə.
[باید همه چیز جور باشد، اسباب آسایش مهیا باشد. لازم و ملزم هم بودن]
n سیفید کولی شیکار بُکوده. بچه ماهی سفید شکار کرده.
sifid kuli šikār bogudə.
[ کاری ظریف و در خوره توجه را انجام داده است]
n شئالَ تَلَه، شئالَ راشی سَر نَهَه. دام شغال، در سرِ راهش است.
šaālə tələ šaālə rāši sər nahə.
[چاه مکن بهر کسی اول خودت دوم کسی ]
[هرکس در گرو اعمال و رفتار خودش است]
n شئالَ خَایی وشتایی بُوکشی، خَربزَ، باغَا ، لُووچین بوکون .
اگر میخواهی شغال را از گرسنگی بکشی همه خربزهای باغ را جمع آوری کن.
šaālə xāi vəštai bokuši xərbaza bāqə luvačin bokun.
[برای تنبیه کردن شخص از همه ابزارها لازم استفاده کن- هیچ چیز در اختیار او نگذار همه امکانات از او بگیر. ]
n عاشق خودش تورَه، خیال کوُنه خو همسایه کوره.
عاشق خودش دیوانه است، فکر میکند که همسایهاش نیز کور است.
āšeq xodəš turə xiyāl kona xu hamsāyə kwrə.
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-04-14] [ 02:54:00 ق.ظ ]
|