پایان نامه با فرمت word : منابع دانشگاهی و تحقیقاتی برای نگارش مقاله شناخت زبانزدهای منطقه لشت نشاء- … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
n آخَر پَس، پایَه، خُوره ، پلاپچَه سَر. در پایان چوب بر سر کدبانوی خانه میخورد.
āxrpəs pāye xorə plāpəčə sər .
– اشاره به دعوای خانوادگی دارد، در جامعه سنتی مرد به عنوان عضو تصمیم گیرنده محسوب میشد، مرد اختیار زن خود را دارد و حتی زن جزو اموال مرد محسوب میشد، زن علاوه بر فرزندزایی در انجام امور منزل باید دوشادوش مرد کار میکرد.
درجامعه مردسالار، زن برای زادن فرزند و تدبیرمنزل خواسته میشود. دراین جامعه مرد شاخص اصلی فرهنگ آن جامعه شناخته میشود. مرد نه تنها مهمترین قدرتها را در اختیارگرفته و بر خانواده حاکم است، بلکه برای تحکیم قدرت خویش مجموعه به هم پیوسته ارزشهایی را نیز الزام میدارد که عدم تعادل و هماهنگی میان دو جنس زن و شوهر را جلوه میدهد. به دیگر سخن این که مرد برجهان و همسرخودش حاکم است. زیرا که او بهترین نماینده خالق هستی است.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
زن تا زمانی شوهرش قید حیات داشت هیچ گونه تملکی ازخود نداشت، در این شرایط چنانچه دعوایی بین زوجین صورت میگرفت، خواه ناخواه این زن بود که مورد ضرب و شتم قرار میگرفت و هیچ گونه دفاعی از خود نمیتوانست بکند، بنابراین در عین گناهکار بودن، بیگناهی بود که مورد مؤاخذه قرار میگرفت.
– نشانه مرد سالاری است. – لفظ پایه : چوب
– بعضی وقتها کسی که گناهی مرتکب نشده نیز گرفتار میشود.
– «کِیا حریف ایسی، کِیا حریف نییی، جاقلانه مَارَه[۲۵].»
– لفظ پلاپچ : پزنده برنج، در فرهنگ و خانواده سنتی ایران ، زن به مقامی میرسد که حتی بردن نامش نزد دیگران شرمآور تلقی میگردد، و به جای صدا زدن اسم زن، از کلماتی مانند، مادر بچه ها، منزل ، اهل بیت، خانه، پلاپچ، زنای، یا اسم پسر بزرگ خانواده، مثلًا ناصر مَار(مادرِ ناصر) … استفاده میکردند، و یا در خانواده سنتی تالشها با چنین فرهنگی روبرو میشویم. مردان حق ندارند نام همسر خود را نزد دیگران به زبان آورند، از کلماتی مانند «که ka» (خانه)، «که آدمِن ka ādamen» (افراد خانواده) ، «ینک yenak» (زنِ) بکار میبرند.
n این پَسر نَبَه ،تا اَمَرَه، بازار شو بی بی . این پسر، پسری نیست که کار بازار را انجام دهد.
in pasər naba ta amarə bāzār šu bibi .
– پسر در جامعه سنتی، نقش کلیدی و مؤثری را ایفاء میکرد. از آنجایی که در منطقه لشت نشاء مَمَرّ درآمد روستائیان از راه کشاورزی تأمین میگردید. لذا نیرو کار به ویژه پسر یا مرد از اهمیت والایی برخوردار بود، هم چنان که پدرانمان نقل میکنند زنان به خاطر این که فرزند پسر داشته باشند به همه چیز متوسّل میشدند، مانند دخیل بستن، پارچه سبزبستن به بقاع متبرکه و جادو و جمّبل ، همه اینها حکایت از این دارد که بودن پسر در یک خانواده موحب مباهات بود.
وقتی که مادری فرزند پسر میآورد سوال میکردند که چه زاییده ؟ در جواب میگفتند پسر، طرف مقابل میگفت ، احسن و آفرین در مقابل چنانچه دختر میشد، میگفتند جوکُول کُوی، جُوکول: برنج نارس است که هنوز شیره آن خشک نشده است زمانی باید سپری شود تا تبدیل به جو شود. کُو: کوبنده، به عبارت دیگر، دختر توانایی کوبیدن جوکول را دارد و کار زیادی از او برنمیآید. «بررسیضربالمثل ها، روشنگر این واقعیت است که در هر جامعهای میل به داشتن کودک در بین انسانها وجود داشته است و بدین جهت بعد از مراسم ازدواج توجه خانواده به آبستنی متمرکز میگردد و اگر زنی باردار میشد افتخاری نصیب خانواده مینمود، اگر نوزاد پسر بود، موقعیت خود را در خانواده تثبیت میکرد.» (پورافکاری، ۱۳۵۴: ۱۶۱)
فرزنددوستی و انگیزه داشتن فرزند در جامعه روستایی بسیار شدید است، به همین علت در بسیاری از موارد مردانی که زن نازا داشتند، برای این که صاحب فرزند شوند، تن به ازدواج مجدد میدادند.
در مقابل زنان نازا، برای این که فرزند بیآورند، دست به هر کار خرافی میزدند. همه اینها ریشه بسیار کهن دارد که، با وجود همه تحولات اجتماعی و تأثیرات مذاهب و ادیان در جامعه ایران و بیشتر در جوامع روستایی در دوره های مختلف تاریخی هنوز پا برجاست. بنابراین آنچه که از این زبانزد مستفاد میگردد، این است کسی که توان انجام کاری را ندارد، فرجام آن قطع امید کردن از آن شخص است. به نوعی بیاعتمادی نیز معنی میدهد.
۴-۲-۵ زبانزدهای فرهنگی اجتماعی بارویکرد ارزشهای اجتماعی
n اَبرو، میثقالی، هیزار تومن، نِشَأهِئن. آبرو و شرف را با هزار تومان نمیشود خرید.
ābro misqāli, hizār tuman nəšə:hən.
– این زبانزد اهمیت و فلسفه وجودی آبرو و عزت و شرف را بیان میکند، به گونهای که با هیچ چیز قابل معاوضه نیست. گوهری بس نایاب و ارزشمند است چنانچه روزی مورد تعّرض قرار گیرد، انسان برای همیشه آن را از دست داده است.
بنابراین این زبانزد به توصیه و نگهداری آن تأکید دارد، در آموزههای دینیمان نیز بدان تأکید شده است به گونهای که از پیامبر(ص) نقل است که آبروی مؤمن از اعتبار خانه خدا بالاتر است.
– آب رفته به جوی باز نمیگردد، همانطوری که آبروی رفته دو باره بر نمیگردد.
n ایتَه پوچُ مورغانه بَتَرکی ، هفتا مَحل بُو،دَکَفَه.
یک تخم مرغ گندیده بشکند تا هفت محل بوی گندش میرسد.
itə poč morqānə bətarki , hafta mahal bu dakafə .
– پیام پنهانی که این زبانزد در خود دارد، بیان وضعیت جامعه یا منطقهای که عدهای از مردم در کنار یکدیگر زندگی آرام و بدون دغدغهای دارند، به یکباره فردی مفسده جو به محله آنان ورود میکند پس از چندی کُل آن محله آلوده مفسده وی میشوند. درجامعه احساساتیگیلانی، حتی یک م
ورد زشت کاری هم قابل قبول نیست و همگان به آن پی میبرند.
– یک گوسفند گَر، گلهای را مبتلا میکند.
– کمال همنشین درمن اثر کرد وگرنه من همان خاکم که هستم.
n اینه تومان، اینه چکره دَرهَ. شلوارش افتاده تا پایین زانو آمده.
. inə tomān inə čakrə darə
– انسان موجود اجتماعی است ، دارای خواسته های گوناگون برای اینکه به خواسته های خود جامع عمل بپوشاند، به ناچار با دیگران باید ارتباط برقرار کند، برای برقراری ارتباط با دیگران گاهی موانعی بر سر راه آدمی قرار میگیرد و انسان را وا میدارد، تا جهت رفع آن مشکل چارهای بیاندیشد، کاربرد این زبانزد زمانی است که شخص دچار دردسر شده باشد.
n داره بی میوه، خوشکه هیمه ره خوبه. درخت بی میوه برای هیزم خشک خوب است.
dārə bi mivə xuškə himə rə xubə.
– پیام تلویحی که این زبانزد دارد آن است که، روحیه تعاون و همکاری باید در وجود شخص باشد، تا بتواند به مردم کمک کند.
– هرچیزی که خداوند به وجود آورده است، از بهرِ حکمتی است، نبات و انسان و حیوان وغیره، تا دیگران از ثمراتشان استفاده نمایند. مثلاً ثمره انسان خوب، فرزند صالح است و بالعکس ثمره انسان بد، وجودش منشاء شّر و بدی است.
– آدمهای به درد نخور.
– آدمهای با صفات منفی.
۴-۲-۶ زبانزدهای فرهنگی اجتماعی بارویکرد فرهنگی
n تی شُو نَشینَه سَر هم، نشینی می . به مجلس شب نشینی تو نیز میآییم.
ti šu nəšinə səram nəšinimi.
– این زبانزد اشاره به آیین کهن ایرانیان از جمله منطقه لشت نشاء دارد. در زمان های قدیم به دلیل نبود وسایل صوتی و تصویری و ارتباط جمعی، مردم برای این که از حال یکدیگر با خبر شوند گاهی اوقات مسافت زیادی را طی میکردند. در فصل زمستان به دلیل درازی شب، خانه یکدیگر به شب نشینی میرفتند. افراد چند خانوار دور هم جمع میشدند و پدربزرگ یا مادر بزرگ یا یکی از اقوام که از نظر سن و سال بزرگتر از همه بود، قصه، یا رویداد تلخ یا شیرینی برای آنان تعریف میکرد و گاهی نیز کتاب شاهنامه و پهلوانیها، رستم و سهراب، اسفندیار وکتاب حافظ و مولانا برایشان میخواندند. از مزایای این شب نشینی این بود که از حال یکدیگر با خبر میشدند و هم، نکتههایی را میآموختند. این زبانزد میخواهد بگوید که نوبت تو هم میرسد، زمان امتحان تو نیز فرا خواهد رسید.
– خواهیم دید که تو چند مَرده حلاّجی.
– امروز مَرا فردا تَرَه. – موقع تو نیز فرا میرسد.
– تغییر و تحولات زمانه و فراز و فرود زندگی نیز میتواند اشاره داشته باشد.
– خوش بود گرمحک تجربه آید به میان تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.
(دیوان حافظ)
n خَاخُورَه یَ ، مرد وَاستی ، بَرارَکَـ گُوتی: زن نبری؟
خواهره ، دوست داشت شوهر بکند ، به برادر خود می گفت، نمیخواهی زن بگیری؟
xāxurəyə mard vāsti bərārəkə goti zan nəbəri .
آنچه که این زبانزد بیان میکند میل و تمایلات و آرزوی باواسطه است. به بیان دیگر چنان چه شخصی تمایل به چیزی پیدا کرده باشد و قدرت بیان آن را نداشته باشد، و آن را با زبان دیگری بازگو نماید این زبانزد مصداقش است.
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-04-14] [ 02:54:00 ق.ظ ]
|