دانلود فایل پایان نامه : ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی با موضوع مطالعهی اداره آموزش وپرورش ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
٢- مدیران باید به اصل و مفهوم مدیریت مشارکتی[۳۸] توجه کنند وبه جای اینکه نقش یک (سرپرست[۳۹]) را ایفا نمایند، باید به عنوان یک مربی وهماهنگ کنندهی امورعمل کنند. (دفت، ١٣٨۶، ص٢٧١ )
٣- کارکنان باید برای هماهنگ نمودن کارها ورسیدن به توافق نظر، درنشستها وگردهماییهای بسیاری شرکت ووقت زیادی را دراین زمینه صرف کنند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۴- سیستم پاداش یا پرداخت حقوق باید به گونهای باشد که تعداد عملکرد تیم را پاداش نیکو دهد .
۵- هنگام تغییروروی آوردن به ساختارافقی و تیمهای خودگردان، این خطروجود دارد که شرکت بدون تجزیه وتحلیل فرایندها وارتباط دادن آنها به هدفهای اصلی شاید به گونهای عمل کند که نتیجههای منفی ازنتیجههای مثبت بیشتر شود. (دفت، ١٣٨۶، ص٢٧٢)
– ساختارشبکهای پویا
یکی از روندهای مهم در دههی١٩٩٠این است که بسیاری از شرکتهای مشهور فعالیتهای خود را بر روی اموری متمرکزکردهاند که درآنها مهارت زیادی دارند و بقیه کارها رابه شرکتهای دیگرواگذارکردهاند. این سازمانهای شبکهای را سازمانهای تخصصی مینامند.
اگرچه آنها به کارهایی میپردازند که میتوان به سرعت انجام داد، مثل لباس و وسایل الکترونیکی، ولی شرکتهای فولاد سازی و دارویی هم به این طرح توجه کردهاند.
سازمانی که ساختارخود را به صورت یک (شبکهی پویا) تنظیم میکند، به جای اینکه به سلسله مراتب اختیارات (عمودی) توجه کند، به شیوهی بازارآزاد عمل می کند. دریک ساختارمبتنی بر شبکهی پویا وظایف اصلی سازمان درشرکتها متمرکز میشود و یا به افراد مختلفی واگذار میگردد که آنها میتوانند از طریق دفاترمرکزی سازمان، خود را هماهنگ کنند. در این ساختار کارهای سنتی سازمانها مثل فروش، تولید و حسابداری درزیریک سقف انجام نمیشود، بلکه به وسیلهی سازمانهای پراکنده ازیکدیگر انجام میگیرد که به وسیلهی کانالهای الکترونیکی به دفترمرکزی مرتبط میباشد. شکل ٢-٢ ساختارشبکهای پویا را نشان میدهد.
شکل ٢-٢: ساختار شبکهای پویا (دفت، ١٣٨۶، ص٢٧٧)
مقصود از بازار آزاد این است که شرکت برحسب نیاز، قراردادهای جدیدی را میبندد و قراردادهای پایان یافته را تمدید نمیکند. شرکت با توجه به نیازهایی که پیوسته تغییرمیکند، بخشهایی را به شبکه اضافه میکند یا ازآن کم میکند. (دفت، ١٣٨۶، ص٢٧٧)
ساختارشبکهای پویا نیزمانند هرساختاری دارای نقاط قوت و ضعف میباشد. نقاط قوت ساختارشبکهای پویا عبارتند از:
١- در این ساختارتقریباً هیچ نوع هزینهی سربار اداری وجود ندارد. زیرا کارها به شیوهی بستن قرارداد انجام میشود و ارتباطات[۴۰] به صورت وسایل الکترونیکی صورت میپذیرد.
٢- نیروی کارانعطاف پذیرومتقاضی نسبتاً زیاد است. شرکتهای طرف قرارداد، با توجه به تقاضاهای جدید و تغییراتی که درمحیط رخ میدهد، اقدام به بستن قرارداد میکنند.
٣- این شبکه بسیارتخصصی عمل میکند و واحدها، تیمها ویا افرادی که درشبکهی مزبورکار میکنند میتوانند وابسته به فرهنگهای مختلف باشند، ولی به صورت جزئی از شبکه درآیند. اینگونه واحدهای کوچک خود مختارمیتوانند درمحیط بازارآزاد تصمیماتی بگیرند که به نفع طرفین قرارداد باشد و شرکت بتواند درداخل کشورودرسطح جهانی رقابت کند.
نقطهی ضعف شبکهی مزبورماهیت غیرمادی سازمان (ازنظرساختار) است. زیرا:
١- هیچ نوع کنترلی وجود ندارد، فعالیتها درزیریک سقف انجام نمیشود و مدیران باید خود را با مقاطعهکاران مستقلی وفق دهند که برای انجام کارها قرارداد میبندند.
٢- نمیتوان سازمان را به راحتی تعریف کرد. زیرا امکان دارد هرهفته تغییر کند.
٣- پاسخ دادن به این سوال بسیارمشکل است: (سازمان کجا است؟). زیراشرکتهای طرف قرارداد مرتباً تغییرمی کنند، با شرکت قطع رابطه میکنند، منحل میشوند یا طبق قرارداد عمل نمی کنند که در نتیجه سازمان مجبورمی شود گروه های دیگری را جایگزین آنها بنماید.
۴- وفاداری اعضاء نسبت به سازمان بسیاراندک است و نمی توان یک فرهنگ منسجم و فراگیردر درون سازمان ایجاد کرد و یا آن را مشاهده نمود. جابجایی اعضاء و کارکنان سازمان بسیارزیاد است. زیرا که این افراد تنها به کار یا به شرکت طرف قرارداد متعهد هستند و در هرزمانی که منافع خودشان و یا شرکت طرف قرارداد ایجاب کند با شرکت مزبور قطع رابطه میکنند.
بخش دوم
یادگیری
تعاریف یادگیری
درک مفهوم یادگیری درجهان موجودات زنده مشکل نیست. زیرا همهی ما یادگیری را در مراحل مختلف زندگیمان تجربه کردهایم و به خوبی دریافته ایم که یادگیری دردنیای طبیعی چگونه اتفاق میافتد وچه چیزی سبب تسهیل آن میشود. انسانها و حیوانات میآموزند. زیرا قوای جنسی و دستگاه عصبی دقیق و پیشرفتهای دارند. انسان زمانی که تشخیص میدهد رفتارش با عکسالعمل بد محیطی روبرو میگردد،ازتکرارآن ممانعت میکند. انسانها ازطریق محرکهای خارجی، واکنش هایشان به محرکها و واکنش طبیعت درقبال عکس العملهای خود میآموزند.
علاوه برآن به واسطهی برخورداری ازتوانایی خود اندیشی از طریق دروننگری و بازنگری گذشته در خصوص تمام این واکنشها نیزتجربه کسب میکنند و میآموزند. علاوه برانسانها، حیوانات نیز میآموزند. حیوانات میآموزند که ازدست شکارچی فرارکنند. زیراهمنوعانشان به دست آنها گرفتار و گشته شدهاند. انسانها و حیوانات میآموزند. زیرا ازحسگرها یا جمع کنندگان اطلاعاتی همچون چشمها، بینی، گوشها، پوست وزبان برخوردارند. این اعضای فیزیکی دائماً درحال فعالیت میباشند و اطلاعات مخاطرهآمیز و خوشایند را جمع آوری میکنند. علاوه براین، دستگاه عصبی حامل اطلاعات جمع آوری شده به وسیلهی حسگرهای جسمی است. در جهان زنده عموماً دستگاه های عصبی بسیار سریع، دقیق وخودکارعمل میکنند.آسیب دیدن یک بخش حتی بخش کوچکی ازدستگاه عصبی ممکن است مانع ازرسیدن اطلاعات ضروری به تصمیم گیرندهی بدن که همان مغزاست بشود. مسدود شدن بخش کوچکی ازاطلاعات حساس، به سادگی میتواند حیات یک موجود زنده را هم به خطراندازد. مفهوم یادگیری وآثاروتبعات آن درمورد سازمان نیزصادق است. ( لو، ٢٠٠۴، ص ٢)
یادگیری تعاریف گوناگونی دارد. اما درتمام این تعاریف رفتاربه عنوان اساسی ترین رکن یادگیری قلمداد میشود.
السون وهرگنهان[۴۱] دراین رابطه بیان میکنندکه: فرایند یادگیری را نمیتوان به طورمستقیم مطالعه کرد، بلکه باید ماهیت یادگیری را تنها ازتغییرات رفتاری استنباط کرد. (۱۳۸۵، ص۱۹)
لینگرن[۴۲] نیزیادگیری را اینطورتعریف میکند: یادگیری فرایندی است که درآن رفتارها و پندارهای افراد تغییر مییابد و به گونهای دیگر میاندیشند و عمل میکنند. بدین ترتیب فرایند یادگیری همگانی تحقق مییابد که تغییری دررفتارها وعملکرد فرد مشاهده گردد. این رفتارها گاهی مستقیماً قابل مشاهدهاند و گاهی به طورغیرمستقم احساس میشوند. از این رو تغییر درادراکات، نحوهی تفکر، به خاطرسپردن و تشخیص افراد هم در دایرهی تفکرآثار یادگیری قرار می گیرند. (نقل ازالوانی، ١٣٨٢، ص٣)
یادگیری در تمامی فعالیتهای افراد بویژه درکسب و کارتجلی مییابد. کار و یادگیری به نحو فزایندهای در حال تبدبل به یک موضوع واحد هستند. از آنجا که اقتصاد نوین جهانی برمینای کار دانشی و نوآوری است نوعی همگرایی میان کار و یادگیری وجود دارد. در حقیقت وقتی شما کاری مبتنی بر دانش انجام میدهید، یاد میگیرید. اگر میخواهید کارتان اثربخش باشد باید هرلحظه یاد بگیرید. در واقع یادگیری به شکل نوین کاردر قرن بیست ویکم تبدیل شده است. (مارکوارت، ١٣٨۵، ص٢١)
افضلنیا میگوید: یادگیری را میتوان فرایند پردازش اطلاعات و کسب اندیشهها و مهارتهای جدید یا کشف و شهود تعریف کرد که بررفتارتاثیر می گذارد. او در این زمینه مینویسد که: تاثیر یادگیری بر رفتارها معمولاً پایداراست و درتجربیات فرد تغییر به وجود میآورد. یادگیری ممکن است شخصی، فردی یا اجتماعی و گروهی صورت گیرد. درهرحال یادگیری ازنوع ساده و پیچیده، آشکار و نهان، کلی و جزئی، نظری و عملی به تغییر در شخص منجر میگردد که به صورت پویا، استعدادهای او را به فعل درآورده و تواناییهای مختلف را در انسان به وجود میآورد. با این همه نباید یادگیری و رفتاررا یکسان تلقی نمود وهرگونه یادگیری را مترادف با تغییرصرف رفتاری دانست. (١٣٨۴، ص ١٧)
هیلگارد و باور[۴۳] عقیده دارند که: تفاوت بین یادگیری وعملکرد، تفاوت بین دانستن چگونگی انجام دادن کاردرمقابل انجام دادن همان کاراست. زیرا ممکن است ازانگیزههای درونی، هیجانات روحی، شرایط محیطی وغیره به وجود آید که تابعی از یادگیری محسوب نمی شود. پس یادگیری را نمی توانیم صرفاً با عملکرد متفاوت دانست. یعنی تنها عملکردی حاصل یادگیری محسوب میگردد که از یک تجربه بدست آمده باشد. (نقل ازافضل نیا، ١٣٨۴، ص ١٨) بنا برتعاریف بیان شده میتوان چنین استنباط کرد که اکثر نظریهپردازان یادگیری معتقدند که یادگیری را تنها میتوان به طورغیرمستقیم، یعنی از طریق تغییردر رفتار مشاهده نمود. بنابراین وقتی که ما یادگیری را مطالعه میکنیم، رفتار را مشاهده میکنیم و براساس مشاهدات خود نتیجه میگیریم که نوع خاصی از یادگیری رخ داده یا نداده است.
نظریههای یادگیری
نظریههای متفاوتی دررابطه با یادگیری مطرح شدهاند که هرکدام به ویژگیهای خاصی توجه نشان دادهاند. این دیدگاه ها عبارتند از:
الف – دیدگاه شناختی[۴۴]: این دیدگاه که به تئوری گشتالت[۴۵] نیز معروف شده است، نیات و مقاصد افراد را راهبرد اعمال آنها میداند. مبنای این نظریه را قانون تعادل روانی نیزمی دانند. درنظریهی شناختی، یادگیری فرایندی است که باعث فروپاشی تعادل فعلی فرد شده و او سعی میکند تا به یک تعادل روانی تازه دست یابد.
ب – دیدگاه محیطی[۴۶]: این دیدگاه تحت عنوان یادگیری رفتاری نیزمطرح است و مبتنی بر کسب تجربه و یادگیری ازطریق آزمون و خطاست. حرکتی که به نتیجه برسد و در واقع تقویت شود در ذهن باقی میماند و اگربه نتیجه نرسد یا تقبیح شود، به احتمال زیاد آن رفتاردررویارویی مجدد با موضوع تکرارنخواهد شد. (سیدجوادین، ١٣٨٢، ص۴٣٩ )
ج – دیدگاه اجتماعی[۴۷]: این دیدگاه، دو دیدگاه قبلی را با هم درمی آمیزد و فرایند یادگیری ناشی ازدیدگاه رفتاری ویا محیطی را با تعاملی که بین فرد ومحیط اجتماعی به طور مستمر وجود دارد کامل میکند.
در نظریهی یادگیری اجتماعی، الگوها نقش مهمی دارند. طبق این نظریه موضوع مورد یادگیری برای فرد مهم و مفید بوده وفرد معتقد است توانایی آن را دارد که به آنچه میآموزد عمل نماید. (سیدجوادین، ١٣٨٢، ص۴۴٠)
تفاوت بین یادگیری وآموزش
ما امروزه درسازمانها شاهد جابجایی پارادایم ازآموزش به یادگیری هستیم. آموزش به معنای انتقال یک طرفهی دانش یا مهارت مشخص ازآموزشدهندهی متخصص به آموزش گیرنده است. اما یادگیری نه تنها شامل کسب اطلاعات مهم بلکه ارائه راه حلهایی برای حل مسائلی میباشد که هنوزبه طورکامل شناخته نشدهاند. یادگیری میتواند با معلم یا بدون آن رخ دهد. زیرا یک نوع توانایی فردی، گروهی و سازمانی است.
کیچل تفاوت یادگیری وآموزش را بدین ترتیب بیان میکند: سازمان درآموزش اطلاعات را به کارکنان ارائه میکند. درحالی که دریادگیری کارکنان را به کنجکاوی، طرح سوال و یافتن پاسخهای خود تشویق میکند. (نقل ازمارکوارت، ١٣٨۵، ص٧٧) بعضی ازتفاوتهای مهم بین یادگیری و آموزش درجدول ٢-٩ نشان داده شده است.
جدول٢-٩: تفاوت یادگیری وآموزش (مارکوارت، ١٣٨۵، ص٧٧)
یادگیری
آموزش
ازدرون به بیرون است و یادگیرنده را برمیانگیزاند.
ازبیرون به درون است و بوسیلهی دیگران
انجام میشود.
تغییرمستمرفرض میشود.
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-04-14] [ 05:27:00 ق.ظ ]
|