بخش سوم: مشارکت، درگیری مسئولانه و فعال در اداره جامعه را تحت شرایط قانونی دربر می‌گیرد، شهروندان مسئول، درباره مسایل کلی که بر جامعه تأثیرگذار است اطلاع کافی دارند و اطلاعات و ایده های خود را با سایر شهروندان تبادل می‌کنند و به اداره جامعه کمک می‌کنند و دیگران را نیز تشویق می‌کنند که چنین باشند. در دهه اخیر بسیاری از اصطلاحات برای تشریح چنین رفتارهایی مورد استفاده قرار گرفته اند، رفتاراجتماع گرایانه، رفتار فرانقشی، خودجوشی سازمانی و حتی رفتارضدنقشی. فعالیت های مرتبط با نقش که فراتر از انتظارات وظیفه توسط فرد انجام می شود به عنوان رفتارهای فرانقش تعریف می شود. این دسته از رفتارها در مواردی و توسط برخی از نویسندگان به عنوان رفتارشهروندی در نظر گرفته می شود. رفتارهای اجتماعی گرایانه شامل طیف وسیعی از رفتارهای کمک کننده بوده و دربرگیرنده رفتارهای شهروندی سازمانی است، اما نکته مهم این است که در حالی که رفتارهای اجتماعی گرایانه برای اعضای سازمان مفید است، ممکن است جنبه کژکارکردی برای سازمان داشته باشد(به نقل از نعامی، ۱۳۸۱).

بریف و موتوویلدو(۱۹۸۶) سه ویژگی رفتارهای اجتماعی گرایانه را به صورت زیر بیان می‌کند:

    1. به وسیله اعضاء سازمان شکل داده می شود.

    1. در جهت تعاملات افراد، گروه ها و سازمان ها، در انجام نقش هایشان حرکت می‌کند.

  1. با قصد ارتقاء رفاه افراد، گروه ها و سازمان انجام می‌گیرد.

خودجوشی سازمانی همانند رفتارشهروندی سازمانی شامل رفتارهای عملکردی است با این تفاوت که رفتارشهروندی سازمانی به وسیله سیستم های رسمی پاداش تشخیص داده نمی شود در حالی که خودجوشی سازمانی قسمتی از سیستم پاداش در یک سازمان می‌باشد(به نقل از گل پرور، ۱۳۸۹).

در چنین محیطی به سازمان و اعضای آن فرصت داده می شود که تا حد توان پیش روند، براین اساس توجه به شهروندان در نظام ارزشی دموکراتیک رو به افزایش است. اکنون که اهمیت شهروندان به عنوان یکی از منابع بسیار مهم سازمان درک شده است، رفتار آن ها هم می‌تواند بسیار با اهمیت تلقی شود و از این روست که محققان زیادی، به تجزیه و تحلیل رفتار شهروندی پرداخته‌اند. به طور کلی رفتارشهروندی یک نوع رفتار ارزشمند و مفید است که افراد آن را به صورت دلخواه و داوطلبانه از خود بروز می‌دهند. ‌به این ترتیب مطالعه و بررسی اینگونه رفتار افراد در سازمان که به رفتارشهروندی سازمانی شهرت یافته است بسیار مهم و ضروری بنظر می‌رسد(اسلامی، ۱۳۸۶).

این تعریف بر سه ویژگی اصلی رفتارشهروندی تأکید دارد:

اول اینکه این رفتار باید داوطلبانه باشد یعنی نه یک وظیفه از پیش تعیین شده و نه بخشی از وظایف رسمی فرد است. دوم اینکه مزایای این رفتار، جنبه سازمانی دارد. و ویژگی سوم این است که رفتارشهروندی سازمانی ماهیتی چند وجهی دارد. با این تعاریف از انسان به عنوان شهروند سازمانی انتظار می رود بیش از الزامات نقش خود و فراتر از وظایف رسمی، در خدمت اهداف سازمان فعالیت کند، به عبارت دیگر ساختار رفتار شهروندی سازمانی به دنبال شناسایی، اداره و ارزیابی رفتارهای فرانقش کارکنانی است که در سازمان فعالیت می‌کنند و در اثربخشی سازمانی بهبود می‌یابد. از انسان به عنوان شهروند سازمانی انتظارات خاصی وجود دارد. این توقع وجود دارد که رفتارکارمند باید طوری باشد که بیش از الزامات نقش و فراتر از وظایف رسمی در خدمت اهداف سازمان فعالیت کند. بر مبنای بررسی های محققان از رفتارشهروندی از بعد علمی و تئوریک، نتیجه گرفته اند که رفتارهای شهروندی نوعاً از نگرش مثبت شغلی، ویژگی های وظیفه ای و رفتارهای رهبری ناشی می‌شوند. ‌بنابرین‏، تحقیقات پیشین نشان می‌دهد که افراد خودی خود رضایت بخش هستند، یا وقتی که آن ها رهبرانی حمایت کننده و الهام بخش دارند، خیلی بیش از الزامات رسمی شغلی شان کار ‌می‌کنند(اسلامی، ۱۳۸۶).

گراهام[۳۲] (۱۹۹۱) با به کار بردن دیدگاه تئوریکی خود که مبتنی بر فلسفه سیاسی و تئوریکی مدرن علوم سیاسی بود، مطرح می‌کند که ما سه نوع رفتارشهروندی داریم:

اطاعت[۳۳]: این واژه میل کارکنان به پذیرش و پیروی کردن از قوانین، مقررات و رویه های سازمانی را توصیف می‌کند. شاخص های اطاعت سازمانی و رفتارهایی نظیر احترام به قوانین سازمانی، انجام وظایف به طور کامل و انجام دادن مسئولیت ها با توجه به منابع سازمانی است.

وفاداری[۳۴]: میل کارکنان به فداکاری و قربانی کردن منافع شخصی در را منابع سازمانی و حمایت و دفاع از سازمان را توضیح می‌دهد.

مشارکت: میل کارکنان به درگیر شدن فعال در همه ابعاد زندگی سازمانی را توصیف می­ کند. در کار تجربی ون داین[۳۵]، گراهام و داینش[۳۶] (۱۹۹۴) نشان داده شده­است که مشارکت به طور واقعی سه شکل دارد:

الف) مشارکت اجتماعی[۳۷] : درگیر بودن فعال کارکنان را در امور شرکت و مشارکت در فعالیت­های اجتماعی در سازمان را توصیف می‌کند(مثل حضور در جلسات غیراجباری و محترم شمردن و پابه پای آن حرکت کردن).

ب) مشارکت حمایتی[۳۸] : میل کارکنان به بحث چالش و برانگیز بودن برای سازمان به وسیله پیشنهاد دادن، ابداع و تشویق دیگر کارکنان به بیان آزادانه عقایدشان را توصیف می‌کند.

ج) مشارکت عملی(وظیفه ای)[۳۹] : مشارکت کارکنان را فراتر از استانداردهای مورد نیاز کاری است، توصیف می‌کند(به عنوان مثال قبول کردن داوطلبانه تکالیف اضافی، کارکردن تا دیروقت برای اتمام پروژه های مهم و…)(به نقل از زارع، ۱۳۸۳).

۲-۵- صورتبندی پنج بعد پودساکف و همکاران(۱۹۹۰)

نوع دوستی: رفتاری اختیاری که اثر یاری دهنده به شخص دیگری که با وظیفه یا مسئله مرتبط با سازمان است.

وجدان: رفتارهای اختیاری روی بخشی از کارکنان که فراتر از حداقل شریط نقش سازمانی است و پیروی دقیق از مقررات و قوانین می‌باشد. از نوع دوستی به رفتاری اشاره دارد که به شخص خاص کمک می‌کند ولی وجدان به خود فرد کمک می‌کند.

جوانمردی: تعهد کارکنان در شرایط کمتر از ایده آل، بدون اجتناب از غلو، مقابله با واقعیت یا نکات واهی و…

ادب و مهربانی: رفتاری اختیاری روی بخشی از فرد با هدف جلوگیری از بروز مشکلات با دیگران.

فضیلت مدنی: رفتاری که نشان می‌دهد که شخص مسئولانه جلسات سازمان را شرکت کرده، درگیر بوده و نقش یاری دهنده داشته است.

۲-۶- پیامدهای رفتار شهروندی سازمانی

پیامدهای رفتار شهروندی سازمانی از لحاظ تاثیر بر عملکرد فردی و سازمانی به دو صورت زیر قابل بررسی می‌باشد:

۱) تاثیرعملکرد شهروندی سازمانی بر ارزیابی مدیران از عملکرد و قضاوت آن ها به تقسیم پاداش ها، ارتقاء ها…

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...