۰۷۴/۰

۰۲۵/۰

Hᴼ
رد
می­ شود

فرضیه دوم:
بین زمان­بندی و مدیریت سود ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.

۱۲۳/۰

۰۰۹/۰

Hᴼ
رد
می­ شود

در مجموع، یافته­ ها نشان می­ دهند که اندازه شرکت، بر مدیریت سود، تاثیر مستقیم(مثبت)، داشته است. و زمانبندی فروش دارایی­ ها نیز بر مدیریت سود در شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر با افزایش اندازه شرکت و افزایش میزان زمان­بندی فروش دارای­ها ثابت، مدیریت سود افزایش پیدا می­ کند. وهمچنین دیگر با کاهش اندازه شرکت و کاهش میزان زمان­بندی فروش دارای­ها ثابت، مدیریت سود کاهش پیدا می­ کند.
فصل پنجم
نتیجه ­گیری
و پیشنهادها
۵-۱- مفدمه
مدیریت سود به یک پدیده رایج تبدیل شده است که در اکثر کشورهای جهان اتفاق می­افتد. تحقیقات زیادی نیز برروی مدیریت سود در ایران صورت گرفته است که یافته­های این پژوهش­ها وجود مدیریت سود در شرکت های بورسی را اثبات می کنند. مانند( مشایخی و همکاران، ۱۳۸۴ ؛ نوروش و همکاران، ۱۳۸۴ ؛ خدادادی و جان جانی۱۳۹۰).
مدیریت سود زمانی رخ می­دهد که مدیران برای گزارشگری مالی و ساختار معاملات، با هدف تغییر در گزارش­های مالی، قضاوت خود را به کار می­گیرند تا برخی از ذینفعان را در مورد عملکرد اقتصادی شرکت گمراه کنند. یا بر نتایج قراردادهایی که به ارقام حسابداری گزارش شده بستگی دارد، اثر بگذارند امروزه مدیریت سود یکی از موضوعات بحث برانگیز و جذاب در پژوهش­های حسابداری است، به دلیل اینکه سرمایه ­گذاران به عنوان یکی از فاکتورهای مهم تصمیم گیری به رقم سود توجه خاصی دارند(هیلی و واهلین[۶۲]، ۱۹۹۰).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

هدف اصلی تعیین رابطه بین اندازه شرکت، زما­ن­بندی و مدیریت سود درشرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران
در راستای هدف مذکور، فرضیاتی مطرح شد که در فصل چهارم، مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.­در این فصل نتایج حاصل از پژوهش انجام شده به­ صورت خلاصه ارائه شده و نتایج مزبور براساس مبانی نظری پژوهش تشریح و تفسیر می­شوند. ابتدا یافته­های حاصل از آزمون فرضیات پژوهش مطرح می­گردد. سپس این یافته­ ها با نتایج پژوهش­ها­ پیشین مقایسه می­شوند. در پایان فصل، پیشنهادهای کاربردی با توجه به یافته­های پژوهش و نیز پیشنهادهایی برای پژوهش­های آتی مرتبط ارائه شده است .
۵-۲- خلاصه نتایج فرضیه اول و تفسیر آن
نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول، نشان می­دهد که اندازه شرکت بر مدیریت سود شرکت­ها تاثیر مستقیم گذاشته است.این یافته با نتایج پژوهش(پرنس ادوارد- شو، سو جین چیانگ[۶۳]، ۲۰۱۳)، از گروه مدیریت بازرگانی، دانشگاه کاتولیک فوجن، تایوان(۲۰۱۳) نیز مطابقت دارد و سازگار است. این پژوهشگران نیز یک رابطه مستقیم و معنادار بین اندازه شرکت و زمان­بندی بر مدیریت سود شرکت­ها گزارش نمودند.
(مایکلسون و واگنر[۶۴]، ۲۰۱۳)، در تحقیقی به بررسی واکنش بازار سرمایه در برابر مدیریت سود با در نظر گرفتن اندازه شرکت پرداختند و نتایج این تحقیق حاکی از آن بود که:
الف: شرکت­هایی که به مدیریت سود اقدام کرده اند نسبت به شرکت­های مشابه بازدهی بیشتری دارند.
ب: بازدهی غیرعادی شرکت­های کوچک از بازدهی غیرعادی شرکت های بزرگ بیشتر است.
ج: بین نوع صنعت ومدیریت سود رابطه با اهمیتی وجود دارد.
این یافته­ ها با نتایج تحقیق(مونز[۶۵]، ۱۹۸۷)، که معتقد است که هرچه اندازه شرکت بزرگتر باشد مدیران شرکت انگیزه و تمایل قوی­تری جهت مدیریت سود خواهند داشت. به عقیده او با بزرگتر شدن شرکت­ها مسئولیت پاسخگویی آنها بیشتر می­ شود و مدیران شرکت در معرض پاسخگویی به طیف وسیعی از مدعیان قرار می­گیرند، سازگار است.
پژوهشگران حسابداری بر مبنای حدس و گمان اقتصاددانان فرض می­ کنند. شرکت­های بزرگتر نسبت به شرکت­های کوچکتر حساسیت سیاسی بالاتری برخوردارند. بنابراین با انگیزه­ های متفاوتی در انتخاب روش­های حسابداری روبرو هستند. همان گونه که (واتس) و (زمیرمن)، در فرضیه­ تئوری­های اثباتی خود بیان نمودند، اغلب اندازه یا بزرگی شرکت منجر به هزینه­ های سیاسی می­ شود. به ویژه اگر شرکت­های بزرگ از سودآوری بالایی برخوردار باشند، این هزینه­ها به شدت افزایش می یابد. در این مواقع مدیران روش­های از حسابداری را به به عنوان مدیریت سود به کارخواهند گرفت تا سودها رو به تعویق اندازند(اسکات[۶۶]، ۱۳۸۶).
از طرف دیگر اندازه­ شرکت به عنوان فاکتوری از میزان در دسترس بودن اطلاعات مورد استفاده قرار می­گیرد. به این معنا که اطلاعات شرکت­های بزرگ بیش از شرکت­های در دسترس همگان قرار دارد. این موضوع سبب کاهش مساله اطلاعات نامتقارن در شرکت­های بزرگ شده و می­توانند بر انتخاب این نوع مدیریت سود توسط مدیران اثر گذار باشد. بررسی­ها نشان می­ دهند که شرکت­های بزرگ با انگیزه کاهش هزینه سیاسی و شرکت­های کوچک با انگیزه اجتناب از گزارش زیان اقدام به مدیریت سود می­ کنند(سیرگار[۶۷]، ۲۰۰۸).
اندازه شرکت، فاکتوری است از عدم تقارن اطلاعاتی در محیط گزارش­گری. در شرکت­های کوچک مدیران توانایی بیشتری در نگهداری اطلاعات و عدم ارائه آن به عموم، نسبت به شرکت­های بزرگتر دارند و با افزایش اندازه شرکت اطلاعات بیش­تری در دسترس عموم قرار می­گیرد. از طرفی سرمایگذاران با دقت بالاتری شرکت­های بزرگ را نسبت به شرکت­های کوچک­ ذیر ذره­بین خود قرار می­ دهند. از این رو مدیران شرکت­های بزرگ در استفاده از مدیریت سود، به ویژه، فرصت طلبانه، با مشکلات و موانع بیش­تری نسبت به مدیران شرکت­های کوچک رو به رو هستند.
به طور کلی در این پژوهش بررسی شد که بین اندازه شرکت و مدیریت سود رابطه مستقیم(مثبت)، وجود دارد که با بررسی­های انجام شده فرضیه با اطمینان۹۵% پذیرفته می­ شود. یعنی با افزایش اندازه شرکت مدیریت سود افزایش پیدا می­ کند. و باکاهش اندازه شرکت مدیریت سود کاهش پیدا می­ کند.
۵-۳- خلاصه نتایج فرضیه دوم و تفسیر آن
(رخشانی، ۱۳۸۲ )، تحقیقی را با عنوان ابزارهای مدیریت سود در شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار انجام داد. هدف محقق شناسایی زمان­بندی فروش داراییها و هزینه­ های تامین مالی به عنوان ابزارهای مدیریت سود در شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار بود. نتایج تحقیق نشان می­دهد که بین سود فروش داراییهای ثابت و سود قبل از کسر مالیات منهای سود ناشی از فروش داراییهای ثابت ارتباط منفی وجود دارد و بین هزینه­ های تامین مالی و سود قبل از کسر مالیات و هزینه­ های تامین مالی ارتباط مثبت وجود دارد.
(هرمن و همکاران[۶۸]، ۲۰۱۰) تحقیقی با عنوان مد یریت سود از طریق فروش دارایی­ ها در کشور ژاپن انجام دادند. در این تحقیق هدف مدیریت سود کاهش خطای پیش بینی سود در دوره­ های جاری و آتی بود. طبق فرضیه ­های این تحقیق، شرکت­هایی که دارای عملکرد جاری منفی (مثبت) هستند، انتظار می­رود سودها را با بیشتر یا کمتر گزارش نمودن مبلغ فروش دارایی­ های شرکت، به سمت بالا یا پایین هموار سازند. در ارتباط با عملکرد آتی، شرکت­هایی که دارای عملکرد آتی مثبت (منفی) هستند، به احتمال فراوان سودهای تحقق نیافته دارایی­ ها را شناسایی(حفظ) می­ کنند. نتایج تحقیق حاکی از تأیید فرضیه ­های پژوهش بود، به طوری که مدیران ژاپنی آثار عملکرد آتی و جاری را در شناخت درآمد حاصل از فروش دارایی­ ها در نظر می­گرفتند.
(کوچکی، ۱۳۷۳)، به بررسی هموارسازی سود از طریق زمان بندی فروش دارایی­ ها پرداخته است. یافته­های حاصل از آزمون تجربی با زمان­بندی فروش دارایی­ ها توسط مدیریت سازگار نیستند؛ بدین معنی که سود حاصل از این فروش ها، تغییرات موقتی سود را هموار نساخته است. برخلاف اقتضای فرضیه هموارسازی سود، یافته­ ها نشان می­دادند مبلغ سود حاصل از فروش دارایی در شرکت­هایی که کاهش سود سالانه(به استثنای آثار فروش دارایی­ ها ) داشتند، عمدتاً زیادتر از شرکت­های دارای افزایش سود سالانه نیست. شایان ذکر است که این تحقیق در سال ۱۳۷۳ صورت گرفته است که استانداردهای ملی حسابداری در ایران وجود نداشته است و شرکت­ها از رویه­های متفاوتی برای ارائه صورت­های ما لی بهره می برده اند.
(ابراهیمی و ذاکری، ۱۳۹۰)، به بررسی مدیریت سود با بهره گرفتن از فروش دارایی­ های شرکت پرداختند. در این تحقیق انگیزه مدیریت سود، کاهش خطای پیش بینی سود در دوره­ های جاری و آتی بود. آزمون فرضیه ­ها با بهره گرفتن از رگرسیون چندگانه و آزمون­های آماری برای شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار طی سال های ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۵ انجام گرفت. نتایج تحقیق حاکی از تایید فرضیه ­های تحقیق بود، به طوری که شرکت­های دارای عملکرد جاری منفی (مثبت) و عملکرد آتی مثبت (منفی)، با بهره گرفتن از سود(زیان) فروش دارایی­ ها سود را مدیریت کرده ­اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...