صاحب روضات در شب دوشنبه هشتم ماه جمادی الاولی سال ۱۳۱۳ ﻫ . ق. در اصفهان وفات یافت و در تخت فولاد مدفون گردید. (معلّم حبیب آبادی، ۱۳۵۱،ج۳: ۸۱۵ و کتابی،۱۳۷۵،ج۱: ۱۵۰)
-میرزا محمدهاشم چهارسوقی
آقا میرزا محمدهاشم چهارسوقی فرزند میرزا زین العابدین بود. او در سال ۱۲۳۵ ﻫ . ق. در خوانسار متولد شد و در کودکی به اتفاق پدر و برادران خود به اصفهان آمد و به تحصیل علوم و معارف اسلامی مشغول گردید تا خود مجتهدی بزرگ و محققی عالی مقام شد و در فقه، حدیث، رجال، ادب، علوم معقول و مخصوصاً اصول فقه استادی ماهر گردید. (کتابی،۱۳۸۵،ج۱: ۱۶۲ و اعتمادالسلطنه،۱۳۶۸: ۱۹۶)
سال‌های متمادی با علامه‌ی زمان میرزا محمدحسن شیرازی هم مباحثه بود و در اواخر عمر مرجع تقلید گروهی از شیعیان گردید و عده‌ای از علما و فقهای شیعه از مجلس درس او استفاده کرده‌اند.
میرزا محمدهاشم به حدود علمی و اعتباری خانواده خود قناعت نکرد و بر آن شد که به فضائل خود بیفزاید تا جایی که شهره آفاق گردد و برای صعود به مدارج بالا به تحصیل پرداخت و ملازم درس میر سیدحسن مدرس محله نو شد. وی پس از فارغ التحصیل شدن درجه‌ی اجتهاد و اعلمیت یافت.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

میرزا محمدهاشم در آخرین سال حیات به‌ قصد ادای فریضه‌ی حج به عتبات رفت ولی پس از رسیدن به نجف اشرف به فاصله چند روز مریض شد و در هفدهم رمضان سال ۱۳۱۸ ﻫ . ق. در هشتاد و چهار سالگی وفات یافت و در وادی السلام مدفون گردید. یگانه همسر دائمی اش (حبیبه ماه بیگم) دختر سوم سید صدرالدین عاملی و نواده شیخ جعفر کبیر، دو پسر و پنج دختر داشت، یکی آقا سیدجمال الدین (متوفای ۱۳۳۹ ﻫ . ق) و دیگر آقا ضیا الدین. از آثار او بنای مسجد چهارسوق شیرازی‌هاست. (مهدوی،۱۳۸۴،ج۱: ۱۰۰۹-۱۰۰۷)
۲-۲-۳-امام جمعه‌های اصفهان (اعقاب مجلسی ها و خاتون‌آبادی)
امامت جمعه منصبی بوده که برای شهرهای مهم از طرف پادشاه وقت به‌یکی از علمای معروف داده می‌شده و او در روزهای جمعه به اقامه‌ی نماز جمعه می‌پرداخت. در اصفهان معمولاً امام جمعه در هر زمان نماز جمعه را در مسجد جامع عتیق برگزار می‌کرده و از این رو آن‌جا را مسجد جمعه می‌گویند. شیخ‌الاسلام نیز منصب عالی روحانی بوده که از طرف شاه به‌یکی از بهترین علمای روحانی داده‌ می‌شده و او به دعاوی شرعی و امر به معروف و نهی از منکر و امور حسبی و نظارت عالیه روحانی می‌پرداخت.
اولین شیخ‌الاسلام و امام جمعه اصفهان از طرف سلاطین صفویه «شیخ بهاء‌الدین ‌عاملی»بود و بعد از او نیز «میر محمدباقر داماد» به این منصب رسید. بعد از این دو مدتی این منصب منظم و مرتب نبود گاهی «ملا محمدباقر سبزواری» به اقامه‌ی نماز جمعه می‌پرداخت و زمانی هم، دیگر علماء به اشاره‌ی سلاطین وقت این مراسم را برگزار می‌نمودند تا این‌که این امر به «ملا محمدتقی مجلسی» تفویض گردید، و از آن زمان منصب امام جمعگی مرتب شد و ملا محمدتقی مجلسی در سال ۱۰۷۰ ﻫ . ق. فوت نمود و منصب شیخ‌الاسلامی و امامت به فرزندش «علامه محمدباقر مجلسی» واگذار گردید و تا سال فوت او همچنان برقرار بود. (کتابی،۱۳۷۵: ۵۷)
بعد از علامه مجلسی چون در اولادش کسی که سزاوار بدین منصب باشد نبود این منصب به دامادش «میرمحمدصالح خاتون آبادی» رسید. بعد از میرمحمد صالح به فرزندش «میرمحمد‌حسین خاتون‌آبادی» متوفی ۱۱۵۱ ﻫ . ق. صاحب کتاب «مناقب الفضلاء سبط علامه مجلسی» مفوض شد. بعد از میرمحمد‌حسین، «میرزا محمدتقی الماسی» فرزند میرزا کاظم ملا عزیز الله فرزند مجلسی اول، شیخ‌الاسلام و امام جمعه شد. وی امام جمعه زمان نادرشاه افشار بود.
بعد از وفات محمدتقی الماسی به سال ۱۱۵۹ ﻫ . ق. ظاهراً «شیخ زین‌الدین بن علینقی خوانساری» (متوفای ۱۱۶۷ ﻫ . ق. ) امام جمعه گردید و بعد از این دو نفر یعنی میرزا محمدتقی الماسی و شیخ زین‌الدین خوانساری، دو مرتبه امامت جمعه به اعقاب میر محمدصالح خاتون آبادی (متوفای ۱۱۸۳ ﻫ . ق. ) رسید، گویا از این زمان به بعد منصب شیخ‌الاسلامی و امامت جمعه از هم مجزا گردید. منصب شیخ‌الاسلامی در اعقاب میرزا محمدتقی الماسی و منصب امامت جمعه دراعقاب میرمحمد‌حسین خاتون‌آبادی برقرار شد.
امام جمعه بعدی میر محمدمهدی فرزند میرمحمد‌حسین خاتون آبادی بود. در زمان فتحعلی‌شاه خاندان امام جمعه دو شاخه‌یعنی صاحب دو مرکز قدرت شدند. پادشاه قاجار به عادت صفویان در ۱۲۲۶ ﻫ . ق. مسجدی در مرکز شهر تهران به‌ نام مسجد سلطانی (مسجد شاه) بنیان گذارد. یکی از برجستگان خاندان خاتون آبادی اصفهان یعنی میر محمدمهدی را به تهران فرا خواند و امام جمعگی تهران و تولیت مسجد شاه را به ‌او واگذار کرد. این شخص نخستین امام جمعه از این خاندان در مرکز کشور است. اینچنین سنگر مهم سیاسی (امام جمعگی تهران) بدست خاندان امامی افتاد. ولی همچنان قدرت آنان در اصفهان باقی ماند. گهگاهی که دشواری های محلی پیش می آمد دو شاخه‌یکی شده به‌یاری تنه اصلی شجره خانوادگی یعنی امام جمعه اصفهان می شتافتند. (قاسمی،۱۳۵۵: ۲۳)
بعد از میر محمدمهدی برادر کوچک او میر عبدالباقی بن میرمحمد‌حسین (متوفای ۱۲۰۷ ﻫ . ق. ) منصب امام جمعگی یافت. بعد از میر عبدالباقی، فرزندش میرمحمد‌حسین سلطان العلما (متوفای ۱۲۳۳ ﻫ . ق. ) امام جمعه شد، که در اصفهان می‌زیست و در واقع می‌توان او را چهارمین امام جمعه از خاندان خاتون‌آبادی (امامی) دانست. این میرمحمد‌حسین همان کسیست که به‌هنگام آغاز جنگ اول ایران و روس جز فتوا دهندگان جهاد علیه روس ها است. (قاسمی،۱۳۵۵: ۲۲) نیرومند‌ترین امام جمعه دوران قاجار بعد از میرمحمد‌حسین سلطان العلما پسرش میر محمد مهدی است که اواخر سلطنت فتحعلی‌شاه و اوایل محمد شاه زندگی می کرد. این میر محمد مهدی مردی اشراف‌منش و مقتدر و سیاستمدار و ثروتمند بود در راه رسیدن به مقاصد خود از هیچ کاری ابایی نداشت در واقع شاه بی‌تاج و تخت اصفهان بود، هرچه دلش می‌خواست در زیر نقاب آیین و شریعت انجام می‌داد. (قاسمی،۱۳۵۵: ۲۳)
تا این‌جا یازده نفر که عبارتند از: ۱- شیخ بهایی، ۲- میرداماد، ۳- محمدتقی مجلسی،۴- محمدباقر مجلسی، ۵- میرمحمد صالح خاتون آبادی، ۶- میرمحمد‌حسین خاتون آبادی، ۷- میرزا محمدتقی الماسی، ۸- شیخ زین الدین خوانساری، ۹- میر محمدمهدی بن میرمحمد‌حسین خاتون‌آبادی، ۱۰- میرعبدالباقی خاتون‌آبادی، ۱۱- میرمحمدحسین بن میرعبد‌الباقی. همگی ارباب دانش و بینش و اهل فضیلت و فقاهت بوده‌اند. (جناب،۱۳۸۵: ۶۱۸-۶۱۹) بعد از این‌ها نه نفر دیگر به شرح زیر یکی پس از دیگری منصب امامت جمعگی یافتند که برای تکمیل این بحث در اینجا به ذکر نام آن ها اکتفا می‌گردد:
۱۲- میرزا حسن فرزند میرمحمد‌حسین متوفای ۱۲۴۸ ﻫ . ق.
۱۳-میر محمد مهدی فرزند بزرگ میرزا حسن متوفای ۱۲۵۴ﻫ . ق.
۱۴- آقا میر سیدمحمد فرزند دیگر میرزا حسن متوفای ۱۲۹۱ﻫ . ق.
۱۵- آقا میرمحمد‌حسین فرزند کوچک میرزا حسن متوفای ۱۲۹۶ یا(۱۲۹۸)ﻫ . ق.
۱۶- آقا میرزا محمدعلی فرزند میرزاجعفر فرزند میر سیدمحمد فرزند میر عبدالباقی متوفای ۱۳۰۰ ﻫ . ق. که مردی عالم و فاضل بوده و رسائل استدلالی نوشته‌است از قبیل: «رساله‌ی تقلید و جواز تقلید میت» و «رساله کفایت هر غسلی از وضو». قبر او در وسط بقعه‌ی مجلسی در جلو قبر مجلسی قرار دارد.
۱۷- میرزاهاشم متوفای ۱۳۲۱ ﻫ . ق. فرزند میر سیدمحمد فرزند میرزا حسن.
۱۸- میر سید حسین فرزند میرزاهاشم متوفای ۱۳۲۲ ﻫ . ق. (یک سال و چند ماهی بیشتر امام جمعه نبود).
۱۹- میرزا محمدصادق فرزند میرزا محمدعلی متوفای ۱۳۴۸ ﻫ . ق. (جناب،۱۳۸۵: ۶۱۹)
در طی دوران شاهزاده پنج امام جمعه با وی معاصر بودند که سید محمد و میرمحمدحسین باعث دردسر بسیاری برای شاهزاده شدند به گونه ای که تا مرحله عزل و حذف شاهزاده از عرصه‌ی سیاست پیش رفتند. (نگاه کنید به: فصل سوم) سه تن دیگر یعنی میرزا محمدعلی، میرزاهاشم و میرزا محمدصادق روابط نسبتاً خوب و دائمی با شاهزاده داشتند و تقریباً همیشه از هواداران او بودند.(نگاه کنید به: فصول سوم و چهارم).به دلیل اهمیت و نقش سیاسی مهمی که این پنج امام جمعه در دوران حکمرانی شاهزاده ایفا کردند در این قسمت به شرح حال آن ها پرداخته می شود.
-میر سیدمحمد خاتون آبادی (امام جمعه)
میر سیدمحمد فرزند میرزا حسن، از فقها و مجتهدین بزرگ بوده و در بین امام جمعه‌های مشهور هیچ کدام به مقام او نرسیده‌اند. میرزا سیدمحمد امام جمعه با قائم مقام فراهانی در دو قطب مخالف بودند، قائم مقام که خویشاوندی امام جمعه تهران را با امام جمعه اصفهان می‌دانست چندان روی خوش به میر سیدمحمد نشان نمی‌داد. ولی طولی نکشید که به جای قائم مقام، میرزا آقاسی نشست، اقبال به همه ملایان سود طلب بویژه به این خاندان روی آورد. (قاسمی،۱۳۵۵: ۲۵)
جناب در مورد اعمال وحشیانه فراشان و قداره بندان امام جمعه می نویسد: «… هواخواهانی از لوطیان دارد که عده آن ها به سی‌هزار می‌رسد … مرتکب انواع آزار‌ها و خیانت می‌شوند … در هر چه می‌خواهند از اهالی می‌گیرند، با سر نیزه به بازار حمله‌ور شده تجار را به‌پرداخت مالیات وادار می‌سازند، کسانی را که مقاومت می‌کردند خانه و اموالشان راتاراج، زن و اطفالشان را با خود می‌بردند. برای فرونشاندن این شورش محمدشاه مجبور به لشکرکشی به اصفهان می‌شود و با یک رشته اقدامات شدید و خشن قدرت مرکزی را در اصفهان جایگزین می‌کند ولی در حقیقت اعمال بیدادگرانه فراشان و قداره‌بندان امام جمعه از سویی و عملیات سربازان دولتی به‌بهانه بازگرداندن آرامش و آسایش از دگر سو، مردم اصفهان را بیش از پیش به تیره روزی و بینوایی می‌افکند.» (جناب،۱۳۸۵: ۶۲۰)
محمد شاه در سال ۱۲۶۶ هـ.ق. برای مبارزه با ارتجاع در اصفهان سلیمان‌خان دولّو یکی از مردان پرنفوذ را به والیگری اصفهان فرستاد. خانِ خانان با همه کوشش هایش در برابر مرتجعین عقب می‌نشیند، کاری از پیش نمی‌برد. (قاسمی،۱۳۵۵: ۲۶) به جای او غلامحسین خان سپهدار به اصفهان رفت، سپهدار محمد حسین خان خلج رئیس ایل خلج را که مردی قدرتمند و شجاع بود به دستیاری و معاونت خود بر‌گزید.
میانه محمدحسین خان خلج با امام جمعه و دار‌و‌دسته‌اش خوب نبود، بویژه میرزا عبدالحسین سر‌رشته‌دار که دستش از خوان یغما کوتاه شده‌ بود و از نزدیکان و رایزنان امام جمعه بشمار می‌رفت به خون او تشنه بود. در بلوایی که سیدمحمد امام جمعه و یارانش به راه انداخته بودند، محمد حسین خلج پیش قدم شد که به خانه امام جمعه رفته مسائل را از نزدیک حل کند. در این زمان فراشان امام جمعه به او فرصت نداده و او را کشتند. سپهدار در صدد دستگیری کشندگان محمدحسین خان خلج برآمد، شورش بالا گرفت و دو نیرو در برابر هم صف آرایی کردند و دار الحکومه به محاصره افتاد. مدت این فتنه طولانی شده و از طرفین تعدادی کشته شدند. سرانجام بی‌آنکه به ساحت امام جمعه لطمه و گزندی وارد آید جماعتی از اشرار و الواط آن شهر را به کیفر رساندند، علما و سادات را گرامی داشتند. با این حساب سپهدار دید جای او در شهر امام جمعه نیست و از والیگری اصفهان به سال ۱۲۶۷ ﻫ . ق. کناره گرفت. این حوادث سبب افزایش قدرت و نفوذ میر سیدمحمد امام جمعه شد. (قاسمی،۱۳۵۵: ۲۷)
موضوع قدرت امام جمعه همیشه ناصرالدین‌شاه را نگران می کرد، ولی ناصرالدین‌شاه آدم‌شناس کم‌نظیری بود رجال و شاهزادگان و اطرافیان را می‌شناخت. «می‌دانست چه کسی حریف چه کسیست.» ناصرالدین‌شاه با این طرز تفکر ظل‌السلطان را در ۱۲۹۱ هـ .ق. به حکومت اصفهان ‌فرستاد. سیدمحمد امام جمعه در سال ۱۲۹۱ ﻫ . ق. فوت نمود. (قاسمی،۱۳۵۵: ۲۷)
-میرمحمد‌حسین خاتون‌آبادی (امام جمعه)
میرمحمد‌حسین فرزند میرزا حسن از علمای عصرخود بوده و کمک شایانی به مردم در معارضه با حکومت نموده و به این جهت مورد علاقه‌ی مردم بوده و پس از فوت برادرش میر سیدمحمد در ۱۲۹۱ ﻫ . ق. امامت جمعه به او محول گردید.
میرمحمد‌حسین آخوندی زیرک و سیاستمدار و مبارز بود. در زمان میر سیدمحمد امام جمعه برادرش بابیت در ایران پیدا شد ولی در زمان میرمحمد‌حسین قدرت بیشتر می‌گیرند و به دستور او بابیان در اصفهان مورد تعقیب و دستگیری قرار گرفتند. (قاسمی،۱۳۵۵: ۲۹)
حفظ قدرت و موقعیت سیاسی در نظر امام جمعه از هر گونه معتقدات و مقدسات و محرمات بالاتر بود و اگر می‌دید در جایی آیین و اصول، پایگاه او را به‌خطر می‌اندازد آن اصول را فدای اغراض شخصی می‌کرد. (قاسمی،۱۳۵۵: ۲۹)
میرمحمد‌حسین امام جمعه در سال ۱۲۹۶ ﻫ . ق. به دلیل شورش علیه حاکم وقت ظل السطان، از طرف شاه، عزل شد و به مشهد تبعید گردید و به جای میرمحمد‌حسین، پسر برادرش میرزا محمدعلی امام جمعه شد. (جناب،۱۳۸۵: ۶۲۰) و میرمحمد‌حسین سپس به اصفهان بازگشت و در انزوا زندگی کرد و در بیست وسوم رجب سال ۱۲۹۸ ﻫ . ق. وفات یافت.او در مقبره‌ی سر قبر آقا جنب پدر مدفون گردید. (مهدوی،۱۳۸۴: ۵۴۱)
-میرزا محمدعلی امام جمعه
میرزا محمدعلی پسر جعفر پسر میر سیدمحمد امام جمعه است. بر اثر کین و ستیز بین ظل‌السلطان و میرمحمد‌حسین امام جمعه گویا با میل و معرفی شاهزاده امام جمعگی اصفهان به میرزا محمدعلی سپرده ‌شد. (مهدوی،۱۳۸۴: ۸۳۸)
گویا بر اثر قدرت زیاد خاندان امام جمعه سرانجام بین ظل‌السلطان و امام جمعه توافق برای تقسیم قوای سیاسی شد. از آن به بعد مردم اصفهان دچار دو قدرت متضاد شدند، هرکدام از راهی به بردگی و بهره‌کشی آنان می‌پردازند. ولی باز قدرت امام بر قدرت سیاسی قاجاریه می‌چربید. بهتر است برای شناخت امام جمعه از نظر استاد جلال همایی در این مورد بهره‌مند شویم:
«میرزا محمدعلی امام جمعه در سال ۱۳۰۰ ﻫ . ق. با پیشنهاد ظل‌السلطان و نظر ناصرالدین‌شاه امام جمعه رسمی شد و در واقع رئیس مابین دیوانی و روحانی است. به این سبب ناچار بود حتی‌الامکان در قضا جانب دولت وقت را مراعات نماید دولت نیز جداً از وی حمایت می‌نمود، از این جهت نیرو و قدرت ظاهری او بر سایر مراجع می‌چربید». (همای شیرازی،۱۳۴۲: ۲۲۴-۱۶۵)
استاد همایی در تاریخ رسیدن میرزا محمدعلی به امامت اشتباه کرده است چه میرمحمد‌حسین امام جمعه در ۱۲۹۶ﻫ . ق. عزل و در سال ۱۲۹۸ ﻫ . ق. فوت کرد.
-میرزاهاشم امام جمعه
میرزاهاشم فرزند آقا میر سیدمحمد فرزند میرزا حسن امام جمعه بود. وی در سال ۱۲۵۰ ﻫ . ق. متولد شد. مرحوم معلم حبیب‌آبادی درباره او می‌نویسد: «در آن شهر [یعنی اصفهان] با کمال استبداد ریاست بلکه فرمان‌روایی می‌نمود و در نهایت قدرت و استیلاء در آن شهر حقیقهً به سلطنت پرداخت. از آن رو اشخاص ناشایسته از تسلط او سوء استفاده نموده و دور او را گرفتند…» (معلم حبیب‌آبادی، ۱۳۵۱،ج۴: ۱۳۷۸)
او نقش خود را در این دوران به خوبی ایفا کرد. مردم که از خودکامگی و خودمختاری قاجاریان بستوه آمده‌ بودند و از سویی اندیشه‌های آزادی‌خواهانه در جامعه ایرانی راه‌یافته‌ بود. میرزاهاشم در اصفهان در برابر این جریان ترقی‌خواهانه و ضد استبداد قرار گرفت و با دارندگان افکار پیشروانه به سختی مبارزه ‌کرد. او به حدی خود رأی بود که حاضر نبود گفتار حق طلبانه ای از کسی بشنود. (قاسمی،۱۳۵۱: ۳۳)
با این‌که ظل‌السلطان حاکم مقتدر اصفهان با فراش‌بازی آخوندها مخالف بود ولی امام جمعه دارای سازمان وسیع فراشی بود. (جناب،۱۳۸۵: ۶۱۸-۶۱۷) «امام جمعه اصفهان در حدود پانصد نفر اوباش که هر یک سابقه ننگینی داشتند و دارای هیکلی مهیب و صورتی نامطبوع و سبیل‌های از بناگوش در رفته به‌نام فراش‌های مخصوص در خدمت خود نگاه ‌داشته ‌بود و هر وقت از خانه بیرون می‌رفت این جماعت که هر یک چماق کلفتی در دست داشتند کاردی به کمر زده بودند دور خر او را احاطه کرده و با سلام و صلوات آقا را مشایعت می‌نمودند و مردم را به تعظیم و تکریم آقا مجبور می‌کردند». این فراش‌ها قوه‌ی مجریه آقا بودند و هر روز به عناوین مختلف دامی برای مردمان بدبخت می‌گستردند و به جبر و انواع رذالت‌ها پولی به‌دست می‌آوردند و تقدیم حضرت امام می‌کردند و خودشان سهم ناچیزی از آن یغما می‌بردند.» (ملک‌زاده،۱۳۸۳،ج۱: ۱۰۰- ۹۹)
آبرو و حیثیت مردم دستخوش طمع و هوای نفس این مردمان بی‌آبرو بود و احدی جرأت اعتراض بر آن ها را نداشت زیرا اعتراض و خرده‌گیری بر آن ها در حکم بی‌احترامی به امام جمعه در حکم بی احترامی به خدا و پیغمبر بود و به قول ملک المتکلمین مردم دستی را که باید ببرند از ترس مجبور بودند ببوسند. امام جمعه از هر جهت یک زندگی عالی اشرافانه داشت و آدمی خوشگذران بود. از این‌رو بیشتر از دیگران از فرمانروایی قانون و حکومت دموکراسی بدش می‌آمد. در زمان او مجد الاسلام کرمانی به همراه گروهی چون ملک‌المتکلمین و میرزا یحیی دولت‌آبادی و آقا جمال واعظ دست به روشن کردن مردم و فعالیت آزادی‌خواهی و ضد ارتجاعی زدند. (قاسمی،۱۳۵۵: ۳۴)میرزا هاشم در صبح روز پنج شنبه ششم رمضان‌المبارک سال ۱۳۲۱ ﻫ . ق. وفات یافته، در ایوانچه بالا سر در بقعه سر قبر آقا در تخت فولاد مدفون گردید. قبور امام جمعه‌ها از سنگ مرمر نفیس و بلند بسته شده ‌است. (مهدوی،۱۳۸۴: ۵۴-۵۳ و معلم حبیب آبادی،۱۳۵۱،ج۳: ۱۰۱۰-۱۰۰۹)
-میرزا محمدصادق خاتون آبادی
میرزا محمدصادق خاتون آبادی فرزندحاج میرزا حسین نایب الصدر درسال ۱۲۸۵هـ.ق. دراصفهان به دنیاآمد.
علامه میرمحمدصادق جهت تکمیل مقدمات علوم وتحصیلات از اساتید بزرگی چون شیخ محمدحسن نجفی هزار جریبی، مرحوم شیخ دری در اصفهان و آخوندخراسانی و سیدمحمدکاظم یزدی در نجف بهره برد. در مبحث و مکتب این علامه علمایی چون آیت‌الله خادمی، آیت‌الله سیدمحمدرضا خراسانی و سیداحمدخوانساری کسب فیض کردند. این علامه فقیه و مدرس حوزه علمیه اصفهان استاد علمای بزرگی چون آیت‌الله بروجردی و امام خمینی بود. علامه میرمحمدصادق خاتون آبادی درروز جمعه هفتم جمادی الاول سال ۱۳۴۸هـ .ق. دارفانی را وداع گفت و پیکرش در بقعه سیدالعراقین تخت فولاد اصفهان آرام گرفت. (مهدوی،۱۳۸۴: ۵۸)
در دوران شاهزاده علاوه بر خاندان های روحانی مشهور و تأثیرگذار در سیاست اصفهان، علمایی بودند که خارج از حیطه‌ی خاندانی به دلیل انجام فعالیت های سیاسی و اجتماعی، صاحب اسم و رسمی شدند و در بسیاری از حوادث عصر شاهزاده تاثیر گذار بودند که معرفی آن ها ضروری به نظر می رسد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...