آنچه اهمیت آن روشن است لزوم بهبود کارایی، اثربخشی و ایمنی بیمار است. بدین منظور، مسئولیت پذیری مراکز ارائه خدمات سلامت میبایست افزایش یابد تا از ناهمسانی خدمات ارائه شده به بیماران کاسته شود. هم چنین خطاهای پزشکی به عنوان یک اصل مهم در امر حاکمیت بالینی مورد توجه قرار گرفته تا بدین طریق مراقبتهای نامناسب، ضعیف و غیر اثربخش از بین بروند. از طرفی سازمانهای مراقبت سلامت از پیچیدگی زیادی برخوردار بوده و ساختار، فرایندها و مدیریت آنها برای ارتقاء مراقبتهای بالینی اهمیت زیادی دارد. حاکمیت خدمات بالینی این پیچیدگیها را تشخیص داده و میکوشد تا برخی از این مسائل و مشکلات را از طریق ایجاد راهکاری ادغام یافته و جامع وحرکت مستمر به سمت بهبود کیفیت مرتفع سازد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

با توجه به اهمیت یادگیری سازمانی در بیمارستانهای اردبیل و همچنین اجرای حاکمیت بالینی بعنوان یک سیستم جامع مدیریت بیمارستانی، لذا سنجش تأثیر ابعاد قابلیت یادگیری سازمانی بر اجرای حاکمیت بالینی میتواند باعث بهبود کارآیی و اثربخشی بیمارستان تأمین اجتماعی سبلان اردبیل شود.
اجرای استراتژی حاکمیت بالینی عبارت است از مجموع فعالیت و انتخابهایی که برای اجرای حاکمیت بالینی لازم و ضروری است. اگرچه مرحله اجرای استراتژی حاکمیت بالینی پس از مرحله تدوین آن قرار دارد اما بخش کلیدی از فرایند مدیریت استراتژیک به شمار میرود. برای آغاز فرایند اجرای حاکمیت بالینی که یک تغییر استراتژیک به شمار میرود سنجش قابلیت یادگیری سازمانی و تأثیر آن بر اجرای حاکمیت بالینی میتواند بسیار با اهمیت باشد.
با توجه به جدید بودن موضوع اجرای حاکمیت بالینی و مفید بودن آن در صورت اجرای صحیح در بیمارستان تأمین اجتماعی سبلان اردبیل و ضرورت ایجاد بیمارستان یادگیرنده که مقدمه و اساس اجرای حاکمیت بالینی صحیح است این موضوع اهمیت و ضرورت پیدا می کند. فواید احتمالی نظری و عملی این تحقیق در اجرای صحیح حاکمیت بالینی خواهد بود که عاید بیمارستان سبلان تأمین اجتماعی اردبیل خواهد شد.
پیشینه تحقیق
در مورد بررسی تاثیر قابلیت یادگیری سازمانی بر اجرای حاکمیت بالینی تاکنون کار تحقیقاتی انجام نشده است ولی در مورد متغیرهای حاکمیت بالینی و نیز قابلیت یادگیری سازمانی در حوزه های مختلف تحقیقاتی به شرح زیر انجام شده است:
۱- فنتون و سالتر (۲۰۰۹) درتحقیقی با عنوان« رقابت و سازش در مذاکره حاکمیت جدید عملکرد پزشکی (حاکمیت بالینی و سیاست اعتباربخشی درانگلستان )» به بررسی دو سیاست حاکمیت بالینی واعتبار بخشی حرفه پزشکی پرداخته است به این نتیجه رسیدهاند که حاکمیت بالینی از طریق سازمانهای نظارتی در روش های جدید درمانگاهها وارد شده و سلسله مراتب میتنی بر اشکال حاکمیت در عملکرد حاکمیت پزشکی را تقویت کرده است، بااین حال موفقیت اشکال سلسله مراتب حاکمیت بالینی به احتمال زیاد به فقدان یک سیستم واضح و روشن محدود شده و دولت برای اجرای استانداردهای بالینی به یک زنجیره طویل از دستورالعملها در خدمات بهداشت ملی متکی شده است.
۲- دبی و همکاران (۲۰۰۶) در تحقیقی با عنوان « حمایت از حاکمیت بالینی درمراقبتهای اولیه » به بررسی حمایت از حاکمیت بالینی پرداخته و به این نتیجه رسیده است که حمایت از کارکنان خط مقدم مراقبتهای اولیه به منظور بهبود تجربه بیمار براساس اصول حاکمیت بالینی و از طریق تمرین روز به روز ورائه آموزش های آنلاین و طبق برنامه آموزشی برای توسعه مدیران مراقبتهای اولیه و کار مشترک با طیف وسیعی از همکاران درفعالیت خود ایجادشده است .
۳- هالیگان (۲۰۰۶) در تحقیقی با عنوان «حاکمیت بالینی :اطمینان وظیفه مقدس اعتماد به بیماران » به بررسی رابطه حاکمیت بالینی و اعتماد بیماران پرداخته و به این نتیجه رسیده است که حاکمیت بالینی اهرم غیر اجباری برای دستیابی به کیفیت در NHSمی باشد
۴- برینر و همکاران (۲۰۱۰) در تحقیقی با عنوان « ارزیابی مدیریت ریسک بالینی بیمارستان ها توسعه ابزارهای نظارتی » به این نتیجه رسیده است که ابزارهای نظارتی در سازمان ها شامل موارد زیر می باشد.
الف :پیاده سازی و ادغام سازمانی CRM
ب : اهداف استراتژیک و عملیاتی پیاده سازی CRMدر سطح بیمارستانی
ج : بررسی اجمالی از CRMدرخدمات مختلف.
این ابزارها به بیمارستانها اجازه می دهد تا به جمع آوری اطلاعات سیستماتیک عملکرد CRMو شناسایی راه هایی برای بهبود بیشتر بپردازند .
۵- شپس( ۲۰۰۶) در تحقیقی با عنوان «مرزهای جدید و رویکرد به حاکمیت بالینی از دیدگاه آمریکای شمالی» به بررسی مرزهای جدید و رویکرد حاکمیت بالینی در آمریکای شمالی پرداخته وبه این نتیجه رسیده است که یک عنصر مهم در رفع چالش های جدید در حاکمیت بالینی تغییردر فرهنگ مدیریتی و بالینی است.
۶- گاسک و همکاران (۲۰۰۸) در تحقیقی « با عنوان فراتر از حاکمیت بالینی :در مورد سلامت روان درمراقبت های اولیه انگلستان» به بررسی سلامت روان در مراقبت های اولیه انگلستان پرداخته و به این نتیجه رسیده اند که تغییرات دائمی در داخل انگلستان چارچوب مشکلی را ارائه می دهد که در آن تلاش برای پیاده سازی حاکمیت بالینی یا در واقع مراقبت های اولیه بهداشت روان نیاز به بازبینی دارد ودر صورت عدم وجود شواهد روشن یا هدایت مستقیم در مورد مراقبت های اولیه بهداشت روان و عدم وجود حامیان مقتدر و ماهر در مورد تحقق آن ،حامیان حامکیت بالینی دانش کمی به اشتراک گذارده و یا درک درستی از نقش خود در بهبود کیفیت مراقبت از سلامت روان خواهندداشت و عدم مالکیت سلامت روان به عنوان بخش نرمال مراقبت های اولیه تبدبل خواهد شد.
۷- ملا حسینی و همکاران(۱۳۸۹) ،طی مطالعه ای با عنوان بررسی تاثیر قابلیت یادگیری سازمانی بر عملکردهایSME های شهرستان کرمان نشان دادند که تمام ابعاد قابلیت یادگیری سازمانی بر عملکرد ُSMEها تاثیر مثبتی دارد .
اهداف تحقیق
هدف اصلی: بررسی تاثیر قابلیت یادگیری سازمانی بر اجرای حاکمیت بالینی در بیمارستان سبلان اردبیل.
اهداف فرعی:
۱- بررسی تاثیر تعهد مدیریت بر اجرای حاکمیت بالینی در بیمارستان سبلان اردبیل
۲- بررسی تاثیردید سیستمی براجرای حاکمیت بالینی در بیمارستان سبلان اردبیل
۳- بررسی تاثیرفضای باز و آزمایشگری بر اجرای حاکمیت بالینی در بیمارستان سبلان اردبیل
۴- بررسی تاثیرانتقال و یکپارچگی دانش بر اجرای حاکمیت بالینی در بیمارستان سبلان اردبیل
سوال تحقیق
قابلیت یادگیری سازمانی بر اجرای حاکمیت بالینی در بیمارستان سبلان اردبیل چه تأثیری دارد؟
فرضیه ‏های تحقیق
فرضیه اصلی: قابلیت یادگیری سازمانی بر اجرای حاکمیت بالینی تاثیر معناداری دارد.
فرضیه های فرعی
۱- تعهد مدیریت براجرای حاکمیت بالینی تاثیر معناداری دارد.
۲- دیدسیستمی براجرای حاکمیت بالینی تاثیر معناداری دارد.
۳- فضای باز و آزمایشگری براجرای حاکمیت بالینی تاثیر معناداری دارد.
۴- انتقال و یکپارچگی دانش براجرای حاکمیت بالینی تاثیر معناداری دارد.
تعریف واژه ها
تعاریف مفهومی
قابلیت یادگیری سازمانی
قابلیت یادگیری سازمانی مبین توانایی یک سازمان برای اجرای اقدامات مناسب مدیریت، ساختارها و رویه هایی است که فرایند یادگیری را تسهیل و تشویق می کند.(لنونارد- بارتون،۱۹۹۲؛ گوه،۱۹۹۸)
Teece و همکاران (۱۹۹۰) اولین افرادی بودند که از مفهوم قابلیت استفاده نمودند و آن را به عنوان یک مفهوم عمومی از منابع و توانایی ها به کار بردند.
تعهد مدیریت
تعهد مدیریتی مبین توسعه و تسهیل حمایت مدیریتی و تعهد رهبری برای فرایند نوآوری و انگیزش کارکنان است. تعهد مدیریتی، کارآمدی و یادگیری شخصی و توانایی یک سازمان را برای تغییر کردن بر اساس شرایط محیطی بهبود می دهد.
دید سیستمی
دیدگاه سیستم ها به گردهمایی اعضای سازمان در پیرامون یک هویت مشترک و یک چشم انداز مشترک، به هم پیوند دادن فعالیت های کارکنان، بهبود اقدامات مشترک و توسعه روابط بر اساس تبادل اطلاعات و مدلهای ذهنی مشترک اشاره می کند.
فضای باز و آزمایشگری
فضای باز و آزمایشگری بر فضای پذیرش ایده ها و دیدگاه های جدید درون و برون سازمانی دلالت دارد که امکان نو و جدید شدن، گسترده شدن وبهبود یافتن مستمر و پیوسته دانش افراد را فراهم میسازد. بعلاوه، فضای باز و آزمایشگری، جستجوی راه حل های نو و مسائل موجود و آینده بر اساس استفاده های ممکن از روش ها و رویه های متفاوت حمایت وپشتیبانی می کند.
انتقال و یکپارچگی دانش
انتقال و یکپارچگی دانش به پخش و انتشار درونی دانش از طریق ارتباطات شفاهی و غیر شفاهی (برای مثال گفتگوهای رسمی و غیر رسمی، بحث و تعامل در میان افراد و سیستم های اطلاعات) اشاره دارد که به صحت، قابلیت بازآفرینی و تولید و قابلیت دسترسی اطلاعات کمک می کند.(گومژ و همکاران، ۲۰۰۵)
حاکمیت بالینی
مکانیسم جدید و جامعی جهت ارتقاء دائم کیفیت خدمات و رعایت بالاترین استانداردهای ممکن در سازمان.(سام چاندرا،۲۰۰۹)
چارچوبی که در آن سازمان های ارائه کننده خدمت در قبال بهبود دایمی کیفیت پاسخگو بوده و با ایجاد محیطی که در آن تعالی در خدمات بالینی شکوفا می شود به صیانت از استانداردهای عالی خدمت می پردازند. .(سام چاندرا،۲۰۰۹)
حاکمیت بالینی فرصتی است برای یافتن راه های به حرکت درآوردن افراد با وضعیت سستی و رخوت فعلی به سمت فرهنگ چالش انگیز که در آن آموزش فعال، صحبت کردن به همراه شنیدن و گوش کردن و پرسیدن با هدف یادگیری و توسعه، موج میزند.(وزارت بهداشت،۱۳۹۰)
هدف ایده حاکمیت بالینی فراهم کردن محیطی که کارکنان بخش سلامت به شکل مستمر و منظم به این مسئله فکر کنند که چگونه می توانند بهتر کار کنند.(لیورافنتون،۲۰۰۹)
مشارکت بیمار و جامعه
بیمار فلسفه وجودی نظام سلامت است یعنی چنانچه مقبولیت و اعتماد او به سازمان های ارائه کننده خدمت وجود نداشته باشد بخش سلامت هویت خود را از دست خواهد داد بنابراین مشارکت او در فرایند درمان یعنی اطلاع یافتن از حقوق اساسی بیمار و آگاهی به طرح درمان بیماری وی و همراهی او در تصمیم گیری برای انتخاب های کلیدی پیش رو و نهایتاً تشریک مساعی در نقد و ارتقاء سیستم های درمانی همگی ابزارهای رشد و تعالی نظام درمان است. بنابراین پذیرفتن بیمار به عنوان شریک سیستم های درمانی و تعمیم فرهنگ استقبال و انعطاف نسبت به نظرات و انتقاد های بیماران در سطح بیمارستانها اهرم رشد بیمارستانهای تعالی جو می باشد. (وزارت بهداشت،۱۳۹۰)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...