بی‌گمان هر کس سیر و سلوک به سوی حق را بر گزیند و فقط حق را در نظر داشته باشد، باید در این راه همچون منصور حلّاج جان خود را فدا کند.
محوی در این بیت خلاف متشرّعین که برظاهر حلّاج حکم کردند و او را شایستۀ دار دانستند، عمل می‌کند، حلّاج را نمایندۀ حق جویی و حقیقت طلبی معرفی می‌کند.
۳-شعرهایی که در آن از تصوف انتقاد می‌کند :
عدّه ای محدود با سوء استفاده از نام طریقت بر گردۀ مردم سوار شدند و مانند عصر برده داری از مردم کار می‌کشیدند و آنان در لباس عرفان و تصوف به عرفان و تصوف خیانت می‌کردند، محوی به شدّت با این گروه‌ها مخالفت می‌کرد و با اشعاری تند و رسا ،تصویری از بی عدالتی آنان را ترسیم می‌کرد.
محوی از شاعرانی است که نمی تواند بی اعتنایی جامعه رانسبت به خودبرتابد،اودرتوصیف شعرهای خودهمچون دیگرشاعران ید طولایی داردوازاین که جامعه قدروارزش شعر اورانمی دانند معترض است. در بخش افکار مشترک باحافظ به ابیاتی در این زمینه اشاره شده است (صفحات ۱۲۴ تا ۱۲۷این رساله)
کآ قهدری شیَعری ئیَمه دهزانآ بهری دهکا ههر ساحیَبه لهبهر کهری کالآیی بآرِهواج
(۹۳-۳)

ترجمه:
هر کس قدر شعر مرا بداند آن را حفظ خواهد کرد (مانند لباس خواهد پوشید) امّا کالایی که رواج نداشته باشد فقط مورد مصرف صاحبش قرار می‌گیرد.
محوی وشاعران پارسی گوی ایران:
محوی دیوان اشعارشاعران فارسی زبان ایرانی رابه خوبی مطالعه کرده وازآن ها به شکل تضمین،تخمیس و… استفاده نموده است. دراینجابه بعضی از آن ها اشاره می‌شود:
۱- تخمیس دوبیت مثنوی:
دوری ازاین شهرواین قوم عنود خـواستم لیکن با صد قیود
در(سلــــیمانیه)پیوندم نمود احمدم مانده دردست جهود
صالحم افتاده در حبس ثمود
پس همان به هردم آری”مه حویا” رو بـــــه سـوی بارگاه کبریا
بادوصد زاری ازاین شه خــــواهیا ای کــرامت بخش جان اولیا
” یا بکش، یابازخوانم، گو: بیا”
(ص۵۳۹)
تخمیس دو بیت سعدی شیرازی:
ای مبّرا وجودت از همه ریب درکمـــال ظهورذات توغیب
پاک کن بنده رازنقص وزعیب “ای کریمی که ازخزانۀ غیب
گبروترساوظیفه خورداری”
(ص۵۳۹)
شدمحمّدزرحمتت معلوم گــشت (لاتقنطوا) از و مفـهوم
شده نامم به نام اوموسوم “دوستان راکجاکنـــی محروم
توکه بادشمنان نظر داری”
(کلیات، ص۷۲) (دیوان محوی ص۵۴۰)
شعرمحوی وتاریخ:
محوی دردیوان اشعارخودبه جنگ روس وژاپن اشاره کرده است ومرگ ناصرالدّین شاه دردیوان اوبازتاب داشته است.
محوی ازنگاه شاعران و منتقدان:
نویسندگان،شاعران ومنتقدان،با دیدگاه‌های گوناگون شعرمحوی راموردبحث وگفتگوقرارداده‌اند، دراینجابرای پرهیزاز اطالۀکلام به مواردی چنداشاره می‌شود:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۱-سالم(۱۸۴۵-۱۹۰۹) شاعرکردزبان،درغزلی زیبابه محوی مباهات می‌کند و او رامّایۀ افتخارمی داند،ملا محمّدخاکی(سالم)شاعرقرن نوزدهم درقصیده ای طولانی پیامبّراکرم(ص)رامدح می‌کندودرپایان این قصیده چندبیت رادروصف محوی می‌سراید.
۲-حاجی قادرکویی(۱۸۱۵-۱۸۹۲) درسرایش شعری، محوی را ازشاعران بلندپایۀ کرد به حساب می‌آورد.
۳-ناری(۱۸۷۴-۱۹۴۴)درمرگ محوی مرثیه ای می‌سرایدودراین سروده وزن وقافیه دوغزل محوی را به کار می گیرد.
۴-گوران شاعر نواندیش قرن بیستم، سبک شعراوراهندی می‌داندودرتایید سخن خود، نازک‌اندیشی‌های محوی رایادآورمی شود.
۵-علاالدّین سجّادی محقق وپژوهشگرمعاصردروصف محوی می‌نویسد: محوی شاعری توانابودبرای سرودن یک قطعه شعرگاهی یک ماه یایک سال تلاش می‌کرداوشاعرجناس پروربودوشعرهای اوسنگینی ومهابت خاصّ خودراداشت،امّانمی دانم،چه چیزی اوراناچارکرده بودتااین اندازه خودرادررنج اندازد؟
شاعران کرد و زبان فارسی:
زبان فارسی به عنوان یکی از زبان های معتبر و نزدیک و همواره مورد توجّه کرد زبانان قرار گرفته است. طلّاب و محصلین کرد زبان، در مکتب خانه‌ها، علاوه برکتب عربی، بعضی از کتاب‌های فارسی را می‌خواندند، گلستان و بوستان سعدی، کتب اصلی درسی مکتب خانه‌ها محسوب می‌شد آنان پس از یادگیری زبان فارسی، به مطالعۀ دواوین شعری و کتب مختلف علمی فارسی روی می‌آورند .
شاعران کرد زبان، بخشی از دیوان اشعارشان را به پارسی گویی اختصاص می‌دادند، و در این زمینه شهرت خاصی نیز پیدا می‌کردند. کتاب‌های “شاعران پارسی گوی کرد” و” تاریخ مشاهیر کرد” در این زمینه به تفصیل سخن گفته‌اند. امّا در این جا به نمونه ای از آشنایی شاعران کرد زبان با شاهنامۀفردوسی اشاره ای می‌شود.
نالی (۱۷۹۷-۱۸۵۵) شاعر پر آوازه و صاحب سبک در بیتی چنین می‌سراید :
دیده‌ نیطههبانی یار، تیثی سریَشکم ههزار نالَهی دلَ‌ نهی سوار، ئاهه عهلهمداری من
(۳۳۴-۲)

من با تمام وجود در مقابل یار تسلیم محض هستم، چشم من نگهبان و مراقب اوست، سپاه اشکم از او محافظت می‌کند، ناله‌ی درون من نیزه دار است، و آه من علمدار اوست.
استاد عبدالکریم مدّرس تصحیح کننده دیوان نالی می‌نویسد: که مفهوم و معنی ” نه‌ی سوار” برای ما مشخص نشد.[۱۵] استاد هیمن در توضیح این بیت می‌نویسد: نه ی سوار به معنی نیساری است و یکی از طبقات چهار گانه است که در زمان جمشید وجود داشته است.[۱۶]
“صفی بردگر دست بنشاندند همی نام نیساریان خواندند”
(شا. بخ. ۲۴:۱)
“نیساری: سپاهی ،لشکری ،ارتیشدار” [۱۷]
تامّل در این موضوع بیانگر آن است که ” نالی” شاهنامه را مطالعه کرده است و در ضمن به معنی واژه‌ها نیز آگاهی داشته و به مقتضای کلام از آن ها استفاده کرده است.
حافظ و شاعران کُرد:
خواجه شمس الدّین محمّدبن محمّد، حافظ شیرازی، یکی از بزرگ ترین شاعران نغزگوی ایران زمین است که در شعر‌های خود (حافظ) تخلص نموده است. در غالب مأخذها نام پدرش را بهاءالدّین نوشته‌اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...