در ادبیات آموزش و پرورش و مطالعات برنامه درسی، هنر و زیبایی شناسی اغلب در کنار هم مورد بحث قرار گرفته و می گیرند به طوری که می توان گفت هر جا یکی از این دو مطرح می‌گردد از دیگری نیز سخن به میان می‌آید. اگر تربیت را «فراهم کردن زمینه ها برای شکوفا کردن و به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه انسان به منظور حرکت تکاملی او به سوی هدف مطلوب منطبق بر اصولی معین و برنامه منظم و سنجیده »(ابراهیم زاده،۱۳۸۳،ص۵۳)تعریف نماییم هنر و زیبایی شناسی چگونه در آن مطرح می شود به عبارت دیگر تربیت در برابر زیبایی شناسی و هنر چه موضع گیری هایی اتخاذ می‌کند؟

اسمیت[۱۳](۲۰۰۸) بیان می‌کند ارتباط بین زیبایی شناسی و تربیت در دو حیطه قابل طرح است زیبایی شناسی تربیتی[۱۴] به عنوان آموزش هنر و زیبایی شناسی تربیتی به عنوان دامنه ای از فعالیت‌های غیر هنری که از نگاه زیباشناختی و هنر قابل فهم هستند. به عبارت دیگر دو برداشت بین زیبایی شناسی و تربیت به شرح زیر مستتر است:

الف) در برداشت اول می توان زیبایی شناسی تربیتی را فراهم نمودن زمینه شکوفایی استعدادهای بالقوه فرد در زمینه هنر دانست که معطوف به پرورش هنرمند می‌باشد طوری که فرد در زمینه‌های هنری قادر به ایفای نقش و انجام کارهای هنری می‌باشد. این برداشت را می توان در کنار بحث های تربیت سیاسی، تربیت اجتماعی و… دید که فرد برخوردار از تربیت سیاسی و اجتماعی در بسترهای سیاسی و اجتماعی نقش آفرینی می‌کند و فرد برخوردار از تربیت هنری نیز در عرصه های مختلف هنری فعالیت می‌کند. یا آنچه که در آموزش رشته‌های علمی مانند ریاضی، فیزیک، جامعه شناسی و… اتفاق می افتد در آموزش هنر نیز صدق نموده و همانند سایر دیسیپلین ها، موضوعاتی در آن مورد بحث و تدریس قرار می‌گیرد. تعریف های زیر ‌به این مفهوم تربیت هنری اشاره دارند:

«تربیت هنری شامل آموزش اساسی حواس و رشد آگاهی متعالی تجارب بصری،آفرینش و فهم اشکال نمادین بصری و نیز رشد رویکرد آگاهانه نسبت به تصورات بصری در نقاشی،مجسمه سازی، هنرهای تزئینی و آموزش کاربرد اعمال قضاوت نقادانه تجارب بصری می‌باشد »(هاوس من،۱۹۷۱، به نقل از مهرمحمدی و امینی،۱۳۸۰).

آیزنر تربیت هنری را آموزش تاریخ هنر،زیباشناسی،تولید هنری و نقد هنری ذکر می‌کند(مهرمحمدی،۱۳۸۳).

اسمیت(۲۰۰۸) آموزش هنرها را شامل هنرهای نمایشی، هنرهای بصری و همچنین زیرحوزهای مختلف آن ها می‌داند.

ب) برداشت دوم از تربیت هنری پرداختن به تربیت با بهره گرفتن از هنر و زیبایی شناسی می‌باشد که در اینصورت تربیت هنری عبارت است از فراهم کردن زمینه شکوفایی استعداد های بالقوه فرد با بهره گرفتن از هنر و زیبایی شناسی و قابلیت های آن ها . این بهره گیری از هنر و زیبایی شناسی نسبت به برداشت دیسیپلینی گسترده تر می‌باشد زیرا در آن برداشت، مقصود از تربیت هنری صرفاً پرورش افراد هنرمند که به خلق آثار هنری بپردازد نیست بلکه به لحاظ قابلیتهائی که هنر برای تربیت همه جانبه فرد دارد به آن پرداخته می شود یا به لحاظ تأثیر آموزش هنر در آموزش حوزه های یادگیری دیگر و پیامدهای تربیتی و روان شناختی که آموزش هنر و زیبایی شناسی به دنبال دارد از تربیت مبتنی بر هنر و زیبایی شناسی سخن بمیان می‌آید. تمنائی فر،امینی و یزدانی در تحقیقی(۱۳۹۰)پیامدهای تربیتی آموزش هنر را شامل رشد فکری، خلاقیت و اخلاقی، پیشرفت تحصیلی، شکل گیری هویت فرهنگی و تربیت کودکان استثنایی دانسته و برای پیامدهای روانشناختی نیز مواردی مانند افزایش عزت نفس، احساس شایستگی، رشد هیجانی و اجتماعی، تخلیه هیجانی، تعدیل عواطف واحساسات و آشکارسازی انگیزه های درونی را برشمرده اند

ازنظر چاپمن(۱۹۷۱،به نقل از مهرمحمدی و امینی،۱۳۸۰) امروزه با توجه به مقتضیات تمدن جدید، تربیت هنری و زیباشناسی یکی از کاربردهای مهم نظام آموزشی است چرا که دانش آموزان از این طریق چگونه دیدن، شنیدن، حرکت کردن، برقراری ارتباط و احساس کردن را یاد می گیرند.

هربرت رید(به نقل از آیزنر،۲۰۰۵) بیان می‌کند هدف تربیت بایستی تربیت و آماده ساختن فرد به عنوان یک هنرمند در نظر گرفته شود منظور از هنرمند لزوماًً نقاشان، شاعران و نمایشنامه نویسان نیست بلکه منظور افرادی است که ایده ها، احساسات، مهارت‌ها و تخیل خود را جهت تولید و خلق آثار چنان پرورش می‌دهند که آن آثار بدون توجه به قلمرو و حیطه آن متناسب، ماهرانه و خلاقانه می‌باشد. مهرمحمدی(۱۳۹۰) نیز این برداشت را با عبارت تربیت از مجرای هنر معرفی می‌کند.

برنامه درسی و زیبایی شناسی و هنر

همان‌ طور که در تعریف تربیت به برنامه منسجم و منظم اشاره گردید فرایند تربیتی تنها با برنامه به جریان می افتد که ‌به این برنامه به اصطلاح برنامه درسی گفته می شود وقتی به محتوای رسمی و غیررسمی، فرایند محتوا، آموزش های آشکار و پنهان که به وسیله آن ها فراگیر تحت هدایت مدرسه دانش لازم را به دست می آورد مهارت‌ها را کسب می‌کند و گرایش‌ها، قدرشناسی ها و ارزش‌ها را در خود تغییر می‌دهد برنامه درسی اطلاق می‌گردد (ملکی،۱۳۸۳،ص۲۸) می توان برنامه درسی را قلب جریان تربیتی دانست که این برنامه درسی می‌تواند رسمی یا غیر رسمی باشد و فرایند تربیتی بدون برنامه درسی قابل تصور نیست براین اساس دو نوع ارتباطی که بین تربیت و هنر و زیبایی شناسی ذکر کردیم میان برنامه درسی و آن ها نیز قابل طرح است:

برنامه درسیِ هنر و زیبایی شناسی

هنر و زیبایی شناسی همانند سایر حوزه های یادگیری مانند ریاضی، علوم و…دارای برنامه درسی جداگانه ای می‌باشد و به عنوان یک رشته علمی مطرح می شود. در این رشته علمی همان‌ طور که قبلاً نیز اشاره شد تاریخ هنر، زیباشناسی، تولید هنر و نقد هنری در این نوع برنامه درسی مطمح نظر است یا در معرفت زیباشناسانه که یکی از موضوعات مذکور می‌باشد چهار نوع دانستن و معرفت زیر مطرح می‌گردد.

دانستن درون:ترکیب خاصی از درگیر شدن فرد با کیفیت های منحصر به فرد یک اثر هنری

دانستن چگونگی: چگونگی استفاده از قوه تحلیل شکل گیری معنا و چگونگی هنرمند شدن

دانستن دربارۀ: درک مفاهیمی که به دو نوع دانستن قبلی کمک می‌کند. در واقع یک نوع سطح آگاهی است.

دانستن چرا:چرا یک پدیده به وجود آمده است در واقع یک ساختار ارزشی در اختیار فرد قرار می‌دهد که در چارچوب آن انواع دیگر دانستن به دست می‌آید(مهرمحمدی،۱۳۸۳).

به طور کلی دو نوع دانستن اولی به عنوان غایات زیباشناختی و دو نوع بعدی حکم ابزار را دارند(همان منبع).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...