۲-۲-تاریخچه ارتباط و تعامل بین دانشگاه،صنعت و دولت

همکاری دانشگاه و صنعت از مصادیق توافقهای قراردادی است که در خصوص فعالیت‌های علمی و پژوهشی و شرکت‌های تجاری صورت می‎گیرد. این همکاری معمولاً با هدف دستیابی به توان علمی دانشگاه و تجربه‎های صنعت و استفاده از آن ها صورت می‌پذیرد (اندرسون ،۲۰۰۰). به طورکلی، ارتباط دانشگاه و صنعت شکل توافقهای رسمی و غیررسمی میان این دو نهاد است که با هدف دستیابی به موفقیت‌های بیشتر ایجاد می‌شود (شفیعی و آراسته،۱۳۸۳). در این ارتباط، دانشگاه و صنعت تلاش می‌کنند تا برخی از فعالیت‌های علمی خود را به طور مشترک و هماهنگ انجام دهند. به هر حال، همکاری‎های دوجانبه این دو نهاد فعالیت‌هایی را در بر می‌گیرد که هر یک از آن ها به تنهایی قادر به انجام دادن آن ها نیستند (شفیعی و آراسته، ۱۳۸۳).

۲-۲-۱-تعامل بین دانشگاه و صنعت

نیم قرن پیش هنوز تعامل سیستماتیک علم، فناوری و سیستم اقتصادی به شکل امروزی آن واضح و روشن نگردیده بود. در آن زمان هنوز توسعه علم و توسعه فناوری به هم وابسته نشده بود و از طرفی تاثیر این دو بر حرکت و پویایی اقتصادی جوامع مشخص نگردیده بود. اما ظرف این نیم قرن این سه مقوله به شدت در تعامل قرار گرفته‌اند به طوری که در علوم و فناوری جدید دانشمندان مرز مشخصی قایل نیستند زیرا توسعه فناوری به شدت علم‌گرا شده و سرمایه‌گذاری در علم نیز وابسته به اهداف و مقاصد اقتصاد محور و فناوری گرا شده است.(سلیمی،۱۳۸۳)

اوایل دهه ۱٩٧٠ میلادی بحث ارتباط صنعت و دانشگاه به صورت جدی مطرح شد و کماکان بحث جاری در همه کشورهای دنیا است (رسولی،۱۳۸۳)

دانشگاه و صنعت به عنوان دو مؤلفه اصلی اثرگذار در فرایند توسعه موزون و پایدار می‌توانند در صورت ایفای نقش فعال، بنیان های اساسی توسعه ملی را پی افکنند. با توجه به ویژگی های همگانی شدن دانش، تولید اطلاعات در حجم گسترده و باز تولید مستمر دانش و فناوری های علمی، بدون شک دانشگاه نقش آفرین اصلی تحولات خواهد بود از آن رو که تولید مستمر دانش و یافته های علمی در دانشگاه متمرکز می‌باشد و صنعت نیز پایگاه کلیدی- اجرایی خلق اختراعات و اکتشافات الهام گرفته از ایده های نوظهور دانشگاهیان محسوب خواهد شد.(وفایی،۱۳۸۱)

۲-۲-۱-۱- دلایل ایجاد ارتباط بین دانشگاه و صنعت

همکاری‎های دانشگاه و صنعت به دلایل مختلفی صورت می‌پذیرد. دلایل افزایش این همکاری‌آموزش‌ها را می‌توان به شرح زیر خلاصه کرد(Etzkwiz & Leydesdorff, 1997; OCDE, 1992; Callon,1992) :

۱- کاهش حمایت‌های مالی دولت‌ها از فعالیت‌های پژوهشی در دانشگاه ها. این امر دانشگاه ها را ‌بر آن ها داشته‌ است که به دنبال منابع جدیدی برای حمایت از فعالیت‌های پژوهشی در دانشگاه ها باشند.

۲- افزایش هزینه اجرای پژوهش و آسیب‌پذیری آن. این موضوع سبب شده ‌است که صنعت برای اجرای پژوهش‌ها و ارتقای فناوری‌آموزش‌ها از دانشگاه ها، که از نزدیک با موضوعهای جدید علمی در ارتباط هستند، مدد جویند و از دوباره‌ کاری‌آموزش‌ها پرهیز شود.

۳- ظهور فناوری‎های زیستی، فناوری اطلاعات، مواد و محیط‌های جدید. این عوامل موجبات تعامل بیشتر میان کاربرد‌ها و دستاورد‌های فناوری‎های جدید و در نتیجه، لزوم ایجاد ارتباط میان دانشگاه و صنعت را فراهم کرده ‌است.

۴- ضرورت همکاری‎های بین رشته‌ای و بین‎المللی. این نوع همکاری‌آموزش‌ها هم‌اکنون به عنوان روش‌هایی برای یافتن راه‌حلهای پایدار صورت می‌گیرد. این موضوع همچنین، زمینه همکاری میان نهاد‌های اقتصادی و ایجاد شبکه های ائتلافی را فراهم کرده ‌است.

۵- تلاش برای طراحی ساختار‌های عملیاتی و شبکه های جدید. نظر به تغییر و تحولات محیطی، نیاز به همکاری‎های چند جانبه میان سازمان‌ها، که فرایند نوآوری را تسهیل می‌کنند، ضروری شده‌ است.

۲-۲-۱-۲- نقش دانشگاه در توسعه صنعتی

ارتباط مطلوب بین صنعت و دانشگاه به عنوان مقوله ای کارآمد در جهت توسعه اقتصادی اجتماعی و موفقیت برنامه های آتی یک جامعه، ضرورتی انکار ناپذیر شده است . ارتباط صنعت با دانشگاه، با توجه به نقشی که این دو نهاد در جامعه بازی می‌کنند، نیازمند ساز و کارهای ویژه ای است که بدون پرداختن به آن ها و نیز بدون ایجاد زمینه‌های مناسب به عنوان حلقه های واسط این ارتباط، نمی توان برکارآمدی آن ها دل خوش داشت .

صنعت برای شکوفایی خود و روی آوری به دانشگاه نیازمند زمینه سازی و بلوغ خاصی است که بدون آن ، چنین چیزی ممکن نمی شود . دانشگاه نیز برای جذب صنعت، توانمندی های خاصی نیاز دارد که در صورت بروز شکوفایی آ ن می‌تواند بر رو ی آوری صنعت، امیدوار باشد . در نهایت امر، اتحاد و آمیختگی این دو نهاد است که به تأثیر پذیری و تأثیرگذاری متقابل از همدیگر، زمینه‌های رشد خود و توسعه جامعه را به دنبال می آورد.

‌بنابرین‏ دانشگاه و صنعت د و رکن اساسی توسعه در هر جامعه ای محسوب می‌شوند و همکاری بین این دو ، شرط لازم برای موفقیت و شتاب بخشیدن به فرایند توسعه، به ویژه توسعه پایدار است.

دانشگاه ها تأمین کننده ی نیروی انسانی متخصص و بسیاری از توانایی‌های علمی، تحقیقاتی و آزمایشگاهی مورد نیاز صنایع اند. مراکز صنعتی نیز که آزمایشگاه هایی عملی برای تجربه ی آموخته های دانشگاهی اند، به منظور بهره گیری از فناوری مورد نیاز خود، از یک سو به نیروی انسانی متخصص برای مشاغل فنی و مدیریتی و از سوی دیگر به تحقیق و توسعه نیاز دارند . ‌بنابرین‏، نیازهای متقابل این دو قطب و در نهایت تسریع فرایند توسعه ضرورت برقراری ارتباط دانشگاه و صنعت را تعیین می‌کند.

برای برقراری و پایداری این ارتباط، لازم است فعالیت های آموزشی و پژوهشی دانشگاه ها ‌بر اساس نیازهای حال و آینده ی جامعه، به ویژه نیازهای صنعتی، تدوین شود . هم چنین بقا و رشد مراکز صنعتی در گرو همگامی با تحولات علمی و فناورانه است . با توجه به روند سریع تحولات علمی و فناورانه، به ویژه در چند دهه ی اخیر، این نکته اهمیت خاصی یافته است. شکل (۲-۱) نشان دهنده نحوه ی تعامل دانشگاه و صنعت است.

شکل (۲-۱) نحوه تعامل دانشگاه و صنعت

اصولا صنعت کشور از جنبه‌های مختلف وابسته به خارج از کشور است و همین امر با وجود تأسيس مراکز تحقیقاتی مختلف در وزارتخانه ها یا سازمان های وابسته به آن ها مانع رشد تحقیقات در صنعت شده است . نکته ی قابل بررسی این است که دانشگاه های ما تا چه حد عهده دار نقش رهبری فعالیت های پژوهشی بوده اند و آیا پاسخ گوی نیازهای تحقیقاتی صنایع بوده اند یا خیر؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...