معیارهای مالی

درآمد یا رشد درآمد : این معیار نشان دهنده تمایل بیشتر به خرید کالاها یا خدمات شرکت است.

حاشیه سود ناخالص : درآمد حاصل از فروش منهای هزینه های مستقیم و غیرمستقیم تولید کالاها یا خدمات مذکور، نشان دهنده تمایل مشتریان به پرداخت قیمت های مناسب به ازای ارزش محصولات و خدمات شرکت می‌باشد.

هزینه ضمانت و یا بازگشت محصول : معیارهای مذکور دیدی از کیفیت محصول و میزان تأمین انتظارات مشتری از شکل ظاهری و ویژگی‌های محصول ارائه می‌دهند.

معیارهای غیرمالی

سهم بازار یا رشد بازار : سهم بازار، معیار پذیرش پیشنهادهای رقابتی در بازار توسط مشتری است.سه بازار با تقسیم فروش شرکت (درآمد) به فروش کل رقبا محاسبه می‌گردد.

رضایت مشتری : این معیار، برداشت مشتری از ارزش و میزان تأمین انتظارات از محصولات ‌یا خدمات را منعکس می‌سازد.این اطلاعات معمولاٌ با پیمایش تلفنی یا پستی، پس از فروش محصول یا ارائه خدمات جمع‌ آوری می‌گردد.

معرفی محصول به دیگران : این معیار بیانگر وفاداری مشتری است (سایمونز;۱۳۸۵).

۲-۲-۱۱-۲) عملکرد شرکت از دیدگاه بازارهای عوامل

استراتژی هر شرکتی که سعی در به حداکثر رساندن ارزش منابع تحت کنترل دارد، باید بر منابعی که بازارهای عوامل فراهم می‌کنند، متکی باشد.این تأمین کنندگان، منابع مهمی مانند نیروی کار، خدمات قراردادی، مواد خام، انرژی، ساختمان ها و زمین های استیجاری را تامین می نمایند.بهرحال، برداشت تامین کنندگان از ارزش با برداشت مشتریان و مالکان بسیار متفاوت است.آنان در شرکت یا معامله ای که پیامدهای بلندمدت داشته باشند، سرمایه گذاری نمی کنند.آنان کالاها و خدمات خود را به ازای پرداخت نقدی یا شرایطی مشخص، مثلاٌ پرداخت طی سی روز، می فروشند.‌بنابرین‏ برای تأمین کنندگان، معیار اساسی عملکرد، قابلیت اطمینان و پرداخت بموقع مبلغ کالاها و خدمات دریافت شده است.در زمینه ارزش تأمین کنندگان، معیاری که مدیران به کار می‌برند به جریان نقدی و مدت پرداخت حسابهای پرداختی وابسته است.مدیران کسب ‌و کارها، باید تراز نقدی خود را به دقت طراحی و مدیریت نمایند تا نسبت به نقدینگی کافی برای پرداخت بموقع تعهدات، اطمینان حاصل گردد (سایمونز;۱۳۸۵).

۲-۲-۱۱-۳) عملکرد شرکت از دیدگاه بازارهای مالی

عملکرد شرکت، از دیدگاه سهام‌داران، در افزایش ارزش پولی و بازده مالی سرمایه گذاری آنان منعکس می‎گردد.می توان این ارزش را برای شرکت‌های عرضه شده در بورس با تغییرات روزانه قیمت سهام شرکت، ارزیابی نمود.در سایر شرکت‌ها تنها در هنگام تغییر مالکیت سهام شرکت می توان افزایش ارزش را ارزیابی نمود.مدیران باید مطمئن شوند که بازده مالی ناشی از سود پایدار کسب وکار، انتظارات مالکان و مالکان بالقوه را برآورده می‌سازد.در بازارهای مالی رقابتی، همواره گزینه های مختلفی برای سرمایه گذاری وجود دارد.‌بنابرین‏، عملکرد اقتصادی یک شرکت باید برای کسب سرمایه گذاری جدید و ترغیب سهام‌داران کنونی به حفظ مالکیت، مطلوب باشد.از منظر بازار مالی، مدیران برای ارزیابی به چهار معیار که بر عملکرد شرکت متمرکز است، می پردازند: سود، سود اضافی، ارزش بازار و بازده سرمایه گذاری(ROI).

سود : به صورتی که در صورت درآمد یک شرکت نشان داده می شود، از دیدگاه سرمایه گذار شالوده عملکرد کسب وکار است.سود، مبلغی است که پس از کسر تمام مخارج از درآمد دوره مالی به دست آمده است.

هزینه دوره مالی – درآمد دوره مالی = سود

سود معیاری است که نشان می‌دهد چه مقدار از درآمد حاصل از فروش کالا و خدمات برای سرمایه گذاری مجدد یا توزیع بین مالکان باقی مانده است.

بازده سرمایه گذاری : مشکل مذکور با در نظر گرفتن میزان سرمایه گذاری مالی برطرف می شود.ROI هر دوره مالی نسبت سود حسابداری بر سرمایه گذاری انجام شده برای کسب سود مذبور می‌باشد.ROI، سرمایه گذاری انجام شده توسط مالکان را پشتیبانی سود در نظر می‌گیرد.‌بنابرین‏ سود بالاتر حاصل از سرمایه گذاری ثابت، بازده مالی بالاتری برای سرمایه گذاران و افزایش ارزش بازده را به دنبال دارد.

سود اضافی : معیار خلق ارزش است که با در نظر گرفتن میزان سود مورد انتظار سرمایه گذاران از سرمایه گذاری خود یک گام از ROI فراتر می رود.سود اضافی معیار مقدار سود اضافی برای ۱- سرمایه گذاری در کسب وکار، ۲- توزیع میان مالکان پس از توزیع بازده معمول(مورد نظر) سرمایه گذاری است.سود اضافی با کسر هزینه های معمول سرمایه کسب وکار با نرخ های رایج بازار از سود حسابداری محاسبه می‎گردد.

هزینه های پرداختی برای سرمایه مورد استفاده – سود حسابداری = سود اضافی

ارزش بازار بیانگر بهترین معیار برای خلق ارزش است، زیرا ارزش سهام کسب و کار را همان‌ طور که در بازارهای مالی قیمت گذاری می‌گردد، نشان می‌دهد.ارزش بازار قیمتی است که سهام یک شرکت در بازار مبادله می‌گردد.قیمت گذاری ارزش شرکتهایی که در بازار بورس حضور دارند، به صورت روزانه ‌بر اساس قیمت سهام قیمت گذاری و در گزارش های مالی درج می‌گردد.ارزش بازار یک شرکت، یا ارزش کل سرمایه شرکت با ضرب تعداد سهام در قیمت هر سهام محاسبه می‌گردد (سایمونز;۱۳۸۵).

قیمت سهام تعداد سهام = ارزش

در تحقیق حاضر بنابه وجود محدودیت هایی که بعداً به آن اشاره خواهد شد و نیز به منظور کیفی سازی شاخص های مالی شاخص های اندازه گیری عملکرد مالی عبارتند از : روند درآمد – روند سودآوری – روند اعطای تسهیلات – روند جذب سپرده و روند وصول مطالبات برای اندازه گیری عملکرد بازرگانی در نظر گرفته شده است.

بخش سوم:

پیشینه تحقیق

تحقیقات داخلی:

۱٫رهنمای رودپشتی و دیگران (۱۳۹۲) در تحقیقی تحت عنوان ” سنجش تاثیر سیستم اطلاعات حسابداری مدیریت مبتنی بر پشتیبانی تصمیم و هوش تجاری بر عملکرد مالی واحدهای اقتصادی ” انجام دادند.این تحقیق با مرور ادبیات موضوعی پشتیبانی تصمیم وهوش تجاری با رویکرد کاربرد در سیستم اطلاعات حسابداری مدیریت نسبت به سنجش الگو اقدام شد و سپس به منظور سنجش تاثیر وجود این سیستم بر عملکرد مالی از واحدهای اقتصادی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران نمونه گیری متناسب گردید.در ادامه با بهره گرفتن از مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی به مؤلفه‌ های الگوی پشتیبان تصمیم و هوش تجاری وزن دهی شده و با توزیع پرسشنامه کتبی و مصاحبه سطح پشتیبانی تصمیم و هوش تجاری در سیستم اطلاعات حسابداری مدیریت هر یک از واحدهای اقتصادی مورد نمونه اندازه گیری شد.نمونه مورد مطالعه در سه گروه شرکت‌ها با سطح سیستم اطلاعات حسابداری مدیریت مبتنی بر پشتیبانی تصمیم گیری و هوش تجاری قوی، متوسط و ضعیف طبقه بندی گردید و با بهره گرفتن از آزمون همبستگی ارتباط معنی داری هر یک از متغیرهای حسابداری مدیریت با معیارهای عملکرد مالی بازده سرمایه گذاری و بازده حقوق صاحبان سهام مورد سنجش قرار گرفت.نتایج به دست آمده نشان می‌دهد ارتباط معنی داری بین سیستم اطلاعات حسابداری مدیریت مبتنی بر پشتیبانی تصمیم و هوش تجاری در سطوح مختلف با متغیرهای عملکرد وجود دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...