برام به این نکته نیز اشاره کرد که به جز دو مورد از مطالعات مربوط به رابطه تورم و استقلال بانک مرکزی، هیچ یک از مطالعات دیگر این امکان را که جهت رابطه علیت بین این دو متغیر نه تنها ممکن است از سمت استقلال بانک مرکزی به تورم، بلکه از تورم به سمت استقلال بانک مرکزی باشد را بررسی نکردهاند. این دو استثنا کوکرمن (۱۹۹۲) و درهر[۵۵] (۲۰۰۸) هستند.
کوکرمن (۱۹۹۲)، از روش متغیرهای ابزاری برای تخمین معادله رگرسیونی تورم شامل شاخص استقلال بانک مرکزی استفاده کرد. اما مشاهده کرد که شاخص استقلال بانک مرکزی در معادله به صورت معناداری وارد نشده است. او همچنین نرخ جابجایی رئیس بانک مرکزی را به عنوان یک پروکسی برای فقدان استقلال داخلی بانک مرکزی استفاده کرد؛ و مشاهده کرد که ضریب آن به لحاظ آماری معنیدار است. با توجه به این نتایج نتیجه گرفت که تاثیر غیر محتمل مثبت و معنادار متغیر نرخ جابجایی رئیس بانک مرکزی بر کاهش نرخ ارزش واقعی پول، مربوط به رابطه علیت از تورم به سمت نرخ تعویض رییس بانک مرکزی است. به علاوه، او یک آزمون علیت بین تورم و جابجایی رئیس بانک مرکزی انجام داد. نتایجی که باعث شد او نتیجه بگیرد که علیت بین دو متغیر از هر دو جهت در جریان است. درهر[۵۶] و دیگران (۲۰۰۸)، نیز با بهره گرفتن از نمونهای شامل ۱۳۷ کشور، مدلی مقطعی از تورم را تخمین زد. آنان نرخ تعویض رئیس بانک مرکزی را درونزا در نظر گرفتند؛ اما نتیجه گرفتند که این متغیر به صورت معناداری در مدل رگرسیونی وارد نشده است. اما بر خلاف درهر، برام به این نتیجه رسید که استقلال بانک مرکزی و تورم به صورت برونزا تعیین میشوند؛ و با وجود این موضوع، همچنان همبستگی منفی قوی میان این دو متغیر حکمفرماست.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-۶- رابطه استقلال بانک مرکزی و رشد اقتصادی

بیشتر مطالعات تجربی بر رابطه بین استقلال بانک مرکزی و نرخ تورم تاکید میکنند. ولی تحقیقات محدودی هم رابطه بین استقلال بانک مرکزی و رشد اقتصادی را مورد بررسی قرار دادهاند. به نظر میرسد انگیزه اصلی این مطالعات، نتایج مطالعات قبلی در مورد رابطه بین استقلال بانک مرکزی و تورم باشد. به این معنی که اگر استقلال بانک مرکزی منجر به تورم کمتر شود، آیا این امر به قیمت تولید کمتر اتفاق خواهد افتاد؟ و یا برعکس با توجه به رابطه کوتاه مدت منحنی فیلیپس که به مفهوم قبول تورم بالاتر جهت دستیابی به تولید بیشتر است، بانکهای مرکزی وابسته (غیر مستقل) در جهت افزایش تولید واقعی هستند؟
با فرض اینکه افزایش استقلال بانک مرکزی باعث کاهش تورم میشود، پیرامون هزینه های ایجاد چنین هدفی دو رویکرد وجود دارد. دسته اول مطالعات بیان میکنند که استقلال بیشتر بانک مرکزی از طرفی منجر به کاهش تورم میشود؛ اما از طرف دیگر زیانهای بیشتری را به صورت کاهش تولید به اقتصاد تحمیل میکند. نتیجه مطالعات آنان بیانگر این است که استقلال بانک مرکزی برای اقتصاد بدون هزینه نیست.
گروه دوم مطالعات هیچ رابطه منفی بین رشد اقتصادی و استقلال بانک مرکزی پیدا نکردند. نتایج مطالعات این گروه این است که با وجود اینکه استقلال بانک مرکزی باعث کاهش تورم میشود، اما هیچ هزینه آشکاری برای اقتصاد ندارد. برخی مطالعات نیز به این نتیجه رسیدهاند که نه تنها استقلال بانک مرکزی هیچ هزینه آشکاری برای اقتصاد در بر ندارد، بلکه باعث کاهش تورم و افزایش رشد اقتصادی میشود.
روگوف (۱۹۸۵) در مطالعه خود نشان داد که یک بانک مرکزی مستقل و پایبند به ممانعت از بروز تورم، نوسانات و بیثباتی در میزان تولید را افزایش میدهد. بنابراین به عقیده او کاهش تورم توسط یک بانک مرکزی مستقل، به قیمت بروز اختلال در بخش تولید حاصل میشود؛ و چون بخش پولی در اقتصاد یک بخش غیر واقعی، و تولید بخشی واقعی است، به نظر میرسد در صورت وجود چنین ارتباطی بین این متغیرها، پذیرفتن اختلال در بخش غیر واقعی منطقیتر باشد.
گریلی، ماسیاندارو و تابلینی (۱۹۹۱)، با بهره گرفتن از شاخص استقلال بانک مرکزی خود، برای دوره زمانی ۱۹۵۰- ۱۹۸۸ در مورد ۱۸ کشور صنعتی، به این نتیجه رسیدند که استقلال بانک مرکزی هیچ تاثیر معناداری بر نرخ رشد تولید واقعی ندارد. آنها در پژوهش خود عنوان کردند که داشتن بانک مرکزی مستقل تقریبا مشابه یک ناهار مجانی است، به این معنی که با وجود داشتن فواید زیاد، از نظر عملکرد کلان اقتصادی هیچ هزینه آشکاری در بر ندارد. یعنی اینکه اگر کشوری تمایل داشته باشد نرخ تورم را بدون آسیب رساندن به رشد اقتصادی خود کاهش دهد، نیازمند این است که بانک مرکزی مستقلی داشته باشد.
دی لانگ[۵۷] و سامرز (۱۹۹۲)، در مطالعه خود رابطه بین استقلال بانک مرکزی و رشد اقتصادی را در طی سالهای ۱۹۵۵-۱۹۹۰ بررسی کردند. آنان نشان دادند که یک رابطه مستقیم و معنیدار بین رشد اقتصادی و استقلال بانک مرکزی وجود دارد. این محققان در مطالعه خود به این نتیجه رسیدند که به ازای هر درصدی در افزایش استقلال بانک مرکزی، رشد اقتصادی سالانه ۴/۰ درصد افزایش پیدا میکند.
آلسینا و سامرز (۱۹۹۳) نیز در نمونه مورد بررسی خود که برای دوره زمانی ۱۹۵۵-۱۹۸۸ صورت گرفته است، در زمینه ارتباط بین رشد اقتصادی و استقلال بانک مرکزی به ارتباط معنیداری دست نیافتند. آنان همچنین بین تغییرپذیری رشد اقتصادی و استقلال بانک مرکزی، به نتیجهای نرسیدند. در مجموع نتایج مطالعات آنها بیانگر این موضوع است که استقلال بانک مرکزی ممکن است به دلایل زیر عملکرد واقعی اقتصاد را بهبود بخشد:
اول اینکه رفتار یک بانک مرکزی مستقل و فارغ از هر گونه فشار سیاسی، بهتر قابل پیشبینی است. چنین بانکی ثبات اقتصادی را بهبود میبخشد و عامل ریسک در نرخ بهره واقعی را کاهش میدهد. به عبارت دیگر بانک مرکزی مستقل، با محدود نمودن اعمال نفوذهای قبل از انتخابات در سیاست پولی و نیز کاهش شوکهای پس از انتخابات، اقتصاد را در مقابل سیکلهای تجاری سیاسی محافظت میکند.
دوم اینکه چون تورم شدید از طریق ایجاد اختلالات در نظام اقتصادی، تشویق و ترغیب به سمت فعالیتهای سودآور و یا افزایش ریسکهای متعدد، اثرات نامطلوبی بر عملکرد اقتصاد دارد، لذا میتوان انتظار داشت که استقلال بانک مرکزی عملکرد اقتصادی را بهبود بخشد.
کوکرمن و دیگران (۱۹۹۳) نیز در مطالعه خود به این نتیجه رسیدند که در کشورهای صنعتی، رشد تولید حتی بعد از کنترل عوامل ساختاری، ارتباطی با استقلال بانک مرکزی ندارد. ولی اگر شاخص استقلال بانک مرکزی نرخ تعویض رئیس بانک مرکزی در نظر گرفته شود، به این نتیجه رسیدندکه در کشورهای توسعه یافته استقلال بانک مرکزی اثر مثبتی بر رشد اقتصادی دارد. این محققین معتقدند که اختلاف نتایج بین کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته، بر این نکته دلالت میکند که وابستگی به مقامات سیاسی تنها زمانی برای رشد اقتصادی نامناسب است که سطح استقلال به اندازه کافی بالا باشد.
آکاند[۵۸](۱۹۹۸)، نیز در مطالعه خود با بهره گرفتن از آزمون لوین[۵۹] – رنلت[۶۰]، شدت رابطه آماری بین رشد اقتصادی و شاخصهای مختلف استقلال بانک مرکزی را مورد بررسی قرار داد. او با بهره گرفتن از داده های ۵۶ کشور، به این نتیجه رسید که رشد اقتصادی همبستگی قوی با استقلال بانک مرکزی ندارد. همچنین او بیان کرد که نتایج مطالعات کوکرمن و دیگران در مورد تاثیر مثبت استقلال بانک مرکزی بر رشد، قابل اعتماد نیست.

۲-۸- خلاصه فصل

در این فصل، ابتدا به بیان تاریخچه و وظایف بانک مرکزی پرداخته شد. در ادامه، توضیحاتی در مورد استقلال بانک مرکزی و شاخصهای مختلف آن ارائه شد. سپس روابط بین استقلال بانک مرکزی با تورم و رشد اقتصادی، همچنین رابطه تورم و رشد اقتصادی مورد بررسی قرار گرفت. در فصل سوم نیز به روش شناسی پژوهش و معرفی روش های مورد استفاده برای تخمین مدلهای پژوهش پرداخته میشود.

فصل سوم:

روش شناسی پژوهش

۳-۱- مقدمه

پیش از تخمین مدلهای مربوط به تخمین روابط میان تورم، استقلال بانک مرکزی و رشد اقتصادی، لازم است که در این فصل به ارائه توضیحاتی در مورد روششناسی پژوهش و تبیین روش های مورد استفاده برای تخمین ارتباط میان متغیرها، پرداخته شود.

۳-۲- مدلسازی در قالب داده‌های پانل[۶۱]

پانل دیتا (Panel Data) اصطلاحی برای تلفیق مشاهدات مقطعی کشورها، بنگاه‌ها و خانوارها و … طی دوره‌های زمانی چند ساله است. بنابراین در ادبیات اقتصادسنجی، اطلاعات آماری مربوط به داده‌های ادغام شده از سری زمانی و مقطعی را پانل دیتا میگویند، یعنی داده‌های مربوط به یک یا چندین متغیر در دوره‌ای خاص و برای چندین منبع مختلف. در بعضی مواقع، جدا کردن داده‌ها به صورت مقطعی و زمانی میسر نیست و یا تلفیق آن‌ها نتایج بهتری نسبت به تک تک آن‌ها به دست می‌دهد. در این شرایط استفاده از داده های تلفیقی متداول می‌باشد. مثلاً‌ در بررسی‌های تابع تولید، مسئله‌ای که وجود دارد این است که بتوان تغییرات تکنولوژیک را از صرفه‌های مقیاس تفکیک کرد. در این‌گونه موارد داده‌های مقطعی فقط اطلاعاتی را در مورد صرفه‌های مقیاس فراهم می‌آورند، در حالی که داده‌های سری زمانی اثرات هر دو را بدون هیچ‌گونه تفکیکی از اثراتشان نشان می‌دهند. به طور معمول در کارهای تجربی فرض می‌شود که بازده ثابت به مقیاس وجود دارد، لذا تغییراتی که به وجود می‌آید تنها ناشی از تغییرات تکنولوژیکی در نظر گرفته میشود که مسلماً این فرض شبهه ‌برانگیز بوده و جای سؤال دارد. با بهره گرفتن از داده‌های پانل شده می توان اثرات تکنولوژی و صرفههای مقیاس را به طور جداگانه مورد بررسی قرار داد.

۳-۲-۱- مزایای استفاده از داده‌های پانل

به کار بردن داده های پانل مزیت‌هایی دارد که آن را از روش‌های دیگر متمایز می‌سازد. در زیر به چند مورد از این مزیت‌ها اشاره میشود:

    1. داده‌های مقطعی صرف و سری زمانی صرف، ناهمسانی‌های فردی[۶۲] را لحاظ نمی‌کنند. لذا ممکن است که تخمینهای تورشداری به دست دهند، در حالی با بهره گرفتن از داده های پانل می‌توان با لحاظ کردن متغیرهای ویژه فردی[۶۳] این ناهمسانی‌ها را لحاظ نمود.
    1. داده‌های پانل دارای اطلاعات بیشتر، تغییرپذیری بیشتر، هم‌خطی کمتر، درجه آزادی بالاتر و کارایی بالاتر نسبت به سری زمانی و داده‌های مقطعی هستند. به خصوص اینکه یکی از روش‌های کاهش هم‌خطی، ترکیب داده‌های مقطعی و زمانی به صورت پانل است.

در محاسبه واریانس جامعه با توجه به مشاهدات مربوط به سری زمانی، واریانس به دست آمده از مشاهدات بر تعداد داده ها منهای تعداد پارامترها تقسیم می شود.

در حالی که در داده های تلفیقی داریم:

که معمولا در این حالت مخرج بزرگتر شده و بنابراین واریانس محاسبه شده کوچکتر از واریانس به دست آمده از داده های سری زمانی صرف میباشد و بنابراین کارایی تخمین افزایش مییابد.
به همین قیاس چنانچه آزمون (آزمون معنیدار بودن کل رگرسیون) در دو حالت، یعنی سری زمانی و تلفیقی مقایسه شود، خواهیم داشت:
در مدل سری زمانی تنها:

در صورتی که در مدل تلفیقی F به صورت زیر محاسبه می گردد:

به وضوح مشخص است که مقدار Fدر مدل تلفیقی میتواند بزرگتر از مدل سری زمانی باشد، لذا احتمال معنیدار بودن کل رگرسیون یعنی وجود متغیرهایی توضیحی در مدل تلفیقی بیشتر خواهد بود.

    1. مطالعه مشاهدات به صورت پانل دیتا، وضعیت بهتری برای مطالعه و بررسی پویایی تغییرات نسبت به سری زمانی و داده‌های مقطعی دارد.
    1. روش پانل دیتا می‌تواند اثراتی که به سادگی توسط سری زمانی و داده‌های مقطعی آشکار نمی‌شوند را اندازه‌گیری ‌کند.
    1. روش پانل دیتا ما را قادر می‌سازد تا مشکل‌ترین مدل‌های رفتاری پیچیده را مطالعه کنیم. به طور مثال صرفه‌های اقتصادی و تغییرات تکنیکی بهتر می‌تواند توسط پانل دیتا بررسی و آزمون شوند.
    1. پانل دیتا از طریق فراهم کردن تعداد داده‌های زیاد (چندین هزار) تورش را پایین می‌آورد (بالتاجی[۶۴]،۲۰۰۰ ).

۳-۲-۲- مدل کلی داده‌های پانل

در اینجا با ارائه یک مثال کلی به توضیح داده های پانل پرداخته میشود. فرض کنیم که واحد تصمیم مجزا وجود دارد که با شاخص i از ۱ تا شماره‌گذاری می‌شوند. همچنین m دوره زمانی متوالی که با شاخص t از ۱ تا m شماره‌گذاری می‌شوند وجود دارد. بنابراین، مجموع مشاهده خواهیم داشت. متغیرها عبارتند از:
: ارزش متغیر وابسته برای واحدi ام در دوره t ام.
: ارزش متغیر توضیحی j ام برای واحد i ام در دوره t ام.

رگرسیون خطی این پانل، عبارت است از:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...