زنان کارگر محلی در شهرها و روستاهای کوچک به نیازهای خانواده خویش می‎پرداختند: ریسندگی و بافندگی جامه از معمول‎ترین وظایف زنان خانه‎دار بود. هنر رنگرزی نیز در متون مقدس ذکر نشده است، اما در بسیاری از متون اشاراتی به لباس‌های رنگین شده است. بنابراین، احتمال می‎رود که این هنر نیز برای اسرائیلیان شناخته شده باشد.[۸۶] بدون تردید هنر سفالگری نیز در اسرائیل وجود داشته است که منبع مطلوبی برای استعاره‎های رسولان به شمار می‎رفت. شرح دقیق فعالیت‎های ساختمانی در اورشلیم در زمان سلطنت سلیمان بیانگر این است که ساختن معبد و بنای دیوارهای شهر نشان‎دهنده این بود که عبرانیان تأکید فراوانی بر مهارت‌ها و محصولات خارجی داشتند.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

درواقع تنها به تعداد اندکی از مشاغل و صنایع مختلف در کتاب مقدس اشاره شده است و ادبیات این کتاب تفاوت میان نیروی کاری را به وضوح بیان نمی‎کند. از آنجا که مشاغل نیز اصالتاً به‌صورت قبیله‎ای یا خاندانی توزیع یافته بودند به نظر منطقی می‎رسد که تجارت نیز به‌صورت وراثتی در خانواده‎هایی خاص وجود داشته است. در هر صورت، صنعت نقش بسیار مهمی در حیات اقتصادی اسرائیلیان پیدا کرد و این در حالی است که بسیاری از مورخان هنوز این اهمیت را به درستی درک نکرده‎اند.[۸۷]
شواهدی نیز موجود است که نشان می‎دهد تا قرن هشتم قبل از میلاد، ترکیبی از تهاتر و استفاده از پول در معاملات رواج یافته بود و حتی در زمان چادرنشینی اسرائیلیان نیز در شکل‎های نقره معمولاً نقش واحد پولی را ایفاء می‎کردند ( سفر پیدایش ۲۳:۱۵ , سفر خروج۲۱:۲۳). لیکن در کل دورانی که با ویرانی معبد اورشلیم و تبعید بابل خاتمه یافت، هیچ نوع پول مضروب و به‌صورت سکه‎ای استفاده نمی‎شد و تمامی شمش‎ها می‎بایست به دقت وزن می‎شدند (سفر پیدایش۲۳:۱۶). یکی از نشانه‎های رشد «کاپیتالیستی» به واسطۀ قوانین تعیین بهره نمایان شد. اصولاً پرداخت بهره در وام‎های پولی به شدت نهی شده بود (سفرخروج ۲۲:۲۵)؛ چرا که قرض و وام دادن عملی کاملاً خیرخواهانه تلقی می‎شد و هیچ‌گونه غرض مالی‎ایی وجود نداشت. در نتیجه همچنان‌که اسرائیلیان به‎تدریج معاملات تجاری بیشتری با مصر، اعراب، فینیقی و شرق به ثمر می‎رساندند، بهره گرفتن از بیگانگان نیز حلال شد، گرچه این مسئله با نارضایتی مزمورخوانان[۸۸] بعدی روبرو شد. در کتاب مقدس عبری تنها دو یا سه نکته‌ی بنیادین از اصول اخلاقی در تجارت بیان شده است که از جمله‌ی آنان می‎توان به وظیفه خطیر رعایت انصاف در معامله (سفر تثنیه ۲۴:۱۵)، خطر حرص ورزیدن( ارمیا ۸:۱۰ ،میکاه ۲:۲ ) و مهمان‎نوازی در برابر مسافران تجاری( سفر تثنیه۱۰:۱۹ ) اشاره کرد.[۸۹]

۳-۱-۱) بررسی اقتصادی حیات یهودیان در دوران صلح با رومیان

صلح امپراتوری روم که از زمان سزار آگوستوس تا حدود قرن دوم عصر مسیحیت به طول انجامید، دوران طلایی رشد اقتصادی مردمان جهان باستان است. در این زمان تمامی حوزه‎های مدیترانه، بخش قابل توجهی از خاورمیانه و بسیاری از سرزمین‎های اروپای شمالی به یک یگان موفق تبدیل شدند و این در سایه‌ی دوستی استوار، مبادلات موفق زمینی و دریایی ، ارز قانونی واحد، انتقال بی‎وقفه‌ی کالا و خدمات‎رسانی مناسب صورت می‎گرفت. یکی از مناطقی که از دوران صلح روم سود کامل نبرد، فلسطین یهودی‎نشین بود. پس از مدت کوتاهی از آرامش نسبی در زمان حکومت هرود اول (۳۴ تا ۳۷ ق.م) این صلح با مخالفت علیه قوانین حکومتی به آشوبی پایان‌ناپذیر تبدیل شد که با سرکوب شورش‎ها و موج انقلاب‎های بعدی به اوج خود رسید. در حدود یک قرن بعد پس از شورش باروکخبا [۹۰] ، بنیاد تمدن مادی یهود در فلسطین درهم شکسته شد، اما تا زمان صلح امپراتوری روم همچنان نشانه‎های این شکست به چشم می‎خورد. [۹۱]
گرچه فلسطین در غالب اوقات این دوره، نقش خود را به عنوان مرکز جهان یهودیت حفظ کرد، اما برخی از جوامع پراکنده یهود[۹۲] از لحاظ اهمیت اقتصادی سرزمین اجدادی خود را تحت‎الشعاع قرار دادند و ماجراجویان یهودی فراتر از مرزهای امپراتوری روم به فعالیت پرداختند. یکی از تفاوت‎های اصلی میان یهودیت فلسطین و ساکنان مناطق پراکنده یهودی در این زمان، این بود که در حالی که فلسطینیان عمدتاً زندگی روستایی خود را حفظ کردند. گروه دوم به مناطق شهری تمرکز نمودند. اورشلیم با جمعیتی در حدود صد‌هزار نفر تا آن زمان بزرگ‌ترین شهر آن سرزمین بود؛ گرچه به‌طور قابل‎توجهی از مراکز ساحلی، نظیر غزه که عمدتاً یونانی‎ها و دیگر ساکنین غیریهودی در آن اقامت داشتند، کوچکتر بود. یهودیان فلسطین اساساً کشاورز باقی ماندند و کشاورزی نیز در آنجا پیشرفت کرد. در این دوران صنایع دستی نیز احتمالاً جایگاه بسیار مهمی در اقتصاد فلسطین پیدا کرد و این مسئله علی‎رغم این حقیقت بود که محصولات صنعتگران و هنرمندان یهودی قابل قیاس با بسیاری از کالاهای وارداتی نبود. با وجود‌‌این، ادبیات این دوره اشاره بر این دارد که حداقل چهل نوع مختلف از صنعتگران بومی وجود داشته‌اند و روستاهای بسیاری به مشاغلی خاص می‎پرداختند.[۹۳]
در یادداشت‌های متون مقدس، بزرگی و برکت کار جسمانی همواره مورد تأکید بود و بسیاری از اعضای طبقه روحانیان و نیز بسیاری از پژوهشگران برجسته، خود و خاندان خود را با انجام کارهای بدنی مورد تکفل قرار می‎دادند. موقعیت فلسطین در جهان روم بدین معنا بود که بسیاری از تجارت‎های بزرگ بین‎المللی، در پیوند شرق با روم و ایالات پهنه غربی این کشور ریشه داشت. این آمد و شد، برای آن‌که مقامات رومی را به بنای نهادن گمرک‎خانه‎هایی در اریحا[۹۴]‌، یافا و غزه ترغیب کند، کافی بود؛ گرچه بسیاری از این شهرها که بیشترین میزان مبادلات تجاری را داشتند، در دستان یهودیان نبود. از سوی دیگر نیز فلسطین بسیاری از محصولات طبیعی کشور خود را صادر می‌کرد و درعوض از مجموعه بسیاری از کالاهای خارجی بهره‎مند می‎شد که دامنه آن از آب‌جوی مدیترانه‎ای و سرکه عِدِنی تا لوازم منزل ایتالیایی و شمع گسترده بود. این واردات عمدتاً توسط کاروان‎داران یهودی بیشتر انجام می‎شد و حتی بسیاری از تجّار که تماسی با جهان خارج نداشتند نیز معمولاً روابط تجاری‎ای را با جماعت پراکنده‌ی یهودی آغاز می‎کردند. بدین ترتیب، پایتخت به مرکز گردشگری تبدیل شد و این در حالی بود که نیازهای مالی مسافران موجب شد طبقه جدید متخصصان صرافی و بانک‌داران به‌وجود آیند. بدین ترتیب، حیات اقتصادی یهودیان در طی دوران صلح روم، نشان‎دهنده‌ی یک الگوی متنوع است؛ در سرزمین باستانی دورۀ هرج و مرج سیاسی بود که با پسرفت و مهاجرت همراه بود، ورای فلسطین در حالی که فرصت پیشرفت‎های مادی برای موفقیت و پیشرفت عده‎ای اندک وجود داشت، اکثریت مردم ناموفق و نااستوار بودند.[۹۵]

۲-۱)دوره‌ی قرون وسطی

۱-۲-۱)اقتصاد قرون وسطی و یهودیت بیزانسی

چهار قرن پس از ویرانی اورشلیم به‌دست سردمداران رومی، جنسریک وانتال[۹۶] شهر روم را نیز ویران کرد. پس از آن قسطنطنیه در کانون توجهات قرار گرفت و به پایتخت روم شرقی یا امپراتوری بیزانس تبدیل شد. در قلب این شهر که بزرگ‌ترین مرکز مسیحیان قرون وسطا بود، بازرگانان و صنعتگران یهودی نقش بسیار مهمی را از لحاظ تاریخی بازی می‎کردند. قرن‌ها قبل از دوره‌ی صلح روم جمعیت قابل توجهی از یهودیان در قلمروی می‎زیستند که بعدها امپراتوری شرقی روم نامیده شد. حتی پس از آن‌که رواج سریع اسلام جوامع بزرگ مصر و مغرب زمین[۹۷] را از حکومت بیزانس جدا کرد، هزاران ساکن یهودی در مقدونیه،تریث[۹۸] وتیثالی [۹۹] باقی ماندند؛ گرچه هنوز بسیاری در پایتخت بودندو بسیاری نیز در مرکز صنعتی تبس به سر می‎بردند.[۱۰۰]
در این دوره برخلاف سرزمین‎های مسیحیان غرب و مسلمانان جنوب شرقی، مالیات‌های خاصی برای جوامع یهودی در امپراطوری شرقی وضع می‎شد و قانون‌گذاری‎های تبعیض‎آمیز (نظیر ممنوعیت بهره‎گیری از خدمات عمومی و ارتش نظامی) علیه تمامی کسانی که به آئین ارتدکسی یونانی ایمان نداشتند، آنها را تحت‎الشعاع قرار می‎داد. پیشرفت راهبرد‎های مرتبط با امور برون مرزی نظیر صدور کارت ترددی که با گذرنامه‌ی امروزی مشابهت داشت برای ساکنان داخل امپراتوری در قسطنطنیه تجلی بیشتری یافت. فعالیتهای بازرگانان خارجی در این شهر بیشتر مورد نظارت قرار می‎گرفت و محدودیت‎هایی نیز برای ورود و خروج آنان و نحوۀ تجارت ایشان در نظر گرفته شد. بیشتر این محدودیت‎ها به منظور حفظ امنیت صورت می‎گرفت.[۱۰۱]
تجار یهودی بیزانس در سه حوزه اصلی تجارت در سرزمین‎های دوردست مشارکت داشتند: اول، تجارت خاور دور بود که کاروانان یهودی شمش‎های طلا و نقره را برای تهیه‌ی ادویه، ابریشم و دیگر تجملات شرقی به دمشق، بغداد و بصره می‎بردند. برخی از آن دورتر می‌رفتند و در جستجوی کالاهای شرقی از راه زمینی و یا دریایی به هند و چین نیز سفر می‎کردند و بدین ترتیب سنت تجاری یهودی را حفظ می‌کردند که تاریخ آن ، به زمانم صلح رومیان بازمی‎گشت؛ حوزه‌ی دوم، فعالیت آنان در شمال بیزانتیوم بود که در سرزمین‎های مجارستان، بلغار خزر و در مسیر کِیف (پایتخت اوکراین) صورت می‎گرفت و آنان در آنجا با تجار سوئدی و در کنار ولگا و دنیپر به تجارت می‌پرداختند و عسل، روغن، خز، عنبر از آنان تهیه نموده و در مقابل صنایع دستی و اقلام بیزانسی را به آنها می‎فروختند. شرایط سخت زمستان به‌ویژه در سرمای رودخانه‎های روسیه، تجارت در این منطقه را برای آنان بسیار دشوار و پرخطر می‎کرد؛ حوزه‌ی سوم تجارت، در حقیقت بازارهای غرب بودند. امپراتورهای بیزانسی نظارتی صوری بر شهرهای مختلف ایتالیا داشتند که از میان آنها ونیز وآمالفی [۱۰۲] دارای اهمیت ویژه‎ای بودند. قطعاً تا پایان قرن دهم، بسیاری از معاملاتی که از طریق این پایگاه‎های صنعتی شرقی انجام می‎شد در دست بازرگانان یهودی بود که روابط تنگاتنگی با قسطنطنیه داشتند.
بدین ترتیب، علی‎رغم دشواری‌هایی که در راه تجارت با اماکن دوردست در دوران آغازین قرون وسطا بود، تجار یهودی گاهی در قادرساختن مراکز بازرگانی قسطنطنیه در حفظ تماس اقتصادی خاور و باختر نقش کلیدی داشتند. گرچه ما فاقد هرگونه اطلاعات مشروحی در این باب هستیم ، به نظر می‎رسد اکثریت یهودیانی که به نوعی به تجارت خارجی می‎پرداختند، به صنعت ابریشم روی آورده بودند یا به رنگرزی می‎پرداختند. در نگاه بر ماهیت دینی آنان، به نظر غیرمحتمل است که صنعت ابریشم‎کاران قسطنطنیه و تبس، به راحتی اعضای یهودی را پذیرفته باشند. اکنون سؤال این است که چگونه این صنعتگران یهودی به درون نظام انحصاری صنفی و نظارت دولتی نفوذ نمودند؟ مشهور است که در قرن دهم، در بسیاری از شهرهای اروپای غربی اصنافی متشکل از صنعتگران یهودی وجود داشتند که به دلیل ناتوانی در دریافت مجوز، برای خود یک صنف تشکیل داده بودند. نظیر این مسئله، اندکی پیشتر از برقراری امپراتوری در بیزانتیوم روی داده بود. در هر کجا که تعدادی از صنعتگران و هنرمندان یهودی به شاخه‎ای از صنعت می‎پرداختند، یک سیستم یهودی چارچوبی سازمانی برای آنان مهیا میکرد و با نظارت بر رقابت میان اعضا و وضع قوانین مربوط و مذاکره با سران دولت، سیاست‎های لازم را برای سازگاری با فشارهای مختلف از سوی رقبای مسیحی به‌کار می‎گرفت.[۱۰۳]
۲-۲-۱) بازرگانان یهودی در جهان مدیترانه قرون وسطی
تا سال‌های اخیر، همواره در داستان روابط تجاری گسترده میان بخش‌های شرقی و غربی اروپا در قرون وسطا حلقه‌ی ناشناخته‌ای وجود داشت که میتوان گفت این دوره تقریباً از زمان یورش مسلمانان تا اوایل دوره جنگ‌های صلیبی را در بر می‌گیرد (حدود سال‌های ۷۰۰ الی ۱۱۰۰ میلادی). مشکل اصلی این بود که منابع اطلاعاتی در این باب بسیار اندک بوده و عملاً هیچ‌گونه مدرک بازرگانی از قرون هشتم و نهم باقی نمانده است و مورخان معاصر نیز توجه اندکی به مسائل اقتصادی آن دوران نشان دادهاند. در غیاب این داده های ضروری نیز ارزیابیهای متعددی درباب ماهیت و میزان بازرگانی در اوایل قرون وسطا صورت گرفته است. یکی از اولین منابع درباب تجارت یهودیان از جهان مدیترانه تا خاور دور در کتاب «جادهها و دولتها»[۱۰۴] یافت شده است که در اواسط قرن نهم، یکی از سران عرب که ماموریت امورپستی را برای خلافت در بغداد بر عهده داشت این کتاب را آرون لوین گردآوری کرده است. وی نوشته است که چگونه تجار یهودی سفر خود را از بنادر جنوب فرانسه آغاز می‌کردند و محمولههای بردگان، پارچههای زربفت وخز را‌ به بازارهای قسطنطنیه، اسکندریه و شام میبردند. این تجار به صورت کاروان‌هایی از سرزمین‌های حاصلخیز و دریاها می‌گذشتند و از خلیج فارس تا هند و چین پیش می رفتند و پس از آن این تجار در مسیر برگشت مشک ، عود ، چوب ، کافور و … از چین و دیگر محصولات شرقی را برای فروش در سرزمین‌های غربی حمل می‌کردند. از دیگر آثار غربی «شگفتیهای هندوستان[۱۰۵]» است که حدود سال ۹۵۳ به رشته تحریر درآمده است. این کتاب داستان یک شاهزاده بازرگان یهودی را نقل میکند که «عمان را بدون آن‌که چیزی از خود داشته باشد ترک گفت و با کشتی خود که باری به ارزش میلیونها دینار و حاوی مشک و مصنوعات ابریشمین و ظروف چینی و جواهرات و سنگ‌های قیمتی و بسیاری اقلام دیگر از انبوه محصولات عجیب و شگفتیاور در سرزمین چین پهلو گرفت». [۱۰۶]به‌نظر میرسد این بازرگانان در سرزمین‌های دوردست مدیترانه، نظیر ایالات درونی فرانسه، تقریباً تجارت بین المللی انحصاری داشتهاند .در حقیقت تنها به واسطه‌ی تلاش این بازرگانان بود که کلیسای مسیحی توانست بخور و لباسهای فاخر اسقفی را فراهم کند که این کالاها بعدها از اقلام ضروری خدمات مذهبی شدند. گرچه این بازرگانان یهودی برای پیشرفت بیشتر در سرزمینهای مسلمانان و بیزانس به رقابت میپرداختند، حتی در این سرزمین‌ها نیز از نظر وسعت و اهمیت سفرهای خود در جستجوی سود تجاری بیرقیب بودند. دلیل این اهمیت نیز پوشیده نیست: آنها همانند دیگر تجار قرون وسطا زبان شناسانی ماهر بودند (این بازرگانان به زبان‌های عربی ، پارسی ، رومی، اسپانیایی و اسلاوی) سخن میگفتند.آنها فراستی، بالاتر از زمان خویش از خود به نمایش گذارده بودند، از ابزارهای اعتباری و توافق‌های شراکتی به خوبی بهره میگرفتند، مخاطرات سخت و سنگین را در حالی که تحمل می‌کردند کالاهایشان در گمرک و بازداشت از دست میرفت یا با بیثباتی‌های قیمتی در بازارهای غربی روبرو میشد با وجود این، و به خوبی میتوانستند با این مخاطرات روبرو شوند و بر این شکست‌ها غلبه کنند. مهم‌ترین دلیل نیز میتواند این حقیقت باشد که خصومت حاکم میان غرب مسیحی و شرق مسلمان چشمانداز بسیار مناسبی برای قدرتهای تجاری و دلالی یهودی پدید آورده بود. لیکن در اواخر قرن دهم، وحدت سیاسی عرب از میان رفت و با به‌وجود آمدن شکاف‌های عمیق و چند دستگی در خلافت، میزان تهدیدهای مسلمانان بر جوامع کرانههای شمالی دریای مدیترانه افزایش یافت. از آنجایی که تحلیل تنش‌های نظامی غالباً میل به ارتباطات نزدیک‌تر اقتصادی را افزایش میدهد، بازرگانان مسیحی نیز اندیشه برقراری روابط مستقیم و آزاد تجاری با تونس‌، مصر و خاور زمین را در سر می پروراندند و بازرگانان اسکندریه و حلب نیز به این کشف رسیدند که تجارت مشروع میتواند ابزار بهتری ازغارت و راهزنی برای ثروت اندوزی باشد. [۱۰۷]
در حقیقت، بلافاصله در قرن نهم عبور و مرور دریایی یهودیان با تأثیرات ناشی از رقابت از سوی شهرهای پیشرفته دریانشین ایتالیایی، نظیر امالفی و ونیز روبرو شد. تا اوایل عصر جنگ‌های صلیبی ایتالیایی‌ها به‌طور بی‌رحمانه و موفقیتآمیزی بازرگانی یهودیان را در پهنه خطوط دریایی مدیترانه درهم شکستند و از میان بردند. بسیاری از تاجران یهودی نیز در مقابل رقبای قدرتمند و سرسخت خود از پا درآمدند. یکی از پیامدهای بسیار شایان توجه جنگهای صلیبی این بود که کانون اقتصادی جهان مدیترانه را از شرق نزدیک به سرزمین ایتالیا تغییر داد. و‌نیز در میان تمامی شهرهای مدیترانهای قرون وسطایی، با وجود درگیری میتوانست محیط نسبتاً مطلوبی برای سوداگران یهودی باشد؛ در نتیجه اگرچه یهودیان، موفقیت انگشت‌شماری در ایتالیای قرون وسطا به دست آوردند؛ در کل، جامعه‌ی آنان در حاشیه‌ی حضور مردمی دیده میشود. شواهد موجود نشان میدهند که موسسات یهودی در ایتالیای قرون وسطا هرگز دارای اهمیتی خاص نبودند و حتی برای تداوم و گسترش فعالیت‌های اقتصادی بعدی نیز مهم تلقی نمیشدند. [۱۰۸]
۳-۲-۱) فعالیت‌های اقتصادی یهودیان در اسلام قرون وسطی
گرچه تفاوت‌های میان امپراتوری بزرگ روم و اسلام قرون وسطایی بسیار زیاد است، شباهت‌های این دو نیز چندان کم نیستند؛ هردوی این تمدن‌ها دچار جنگ‌های مدنی و از هم گسیختگی‌های متعدد شدهاند که عصر طلایی به دنبال آن آمده است، هر دو با ریختن مداوم خونهای جدید ابقاء شدهاند، و هر دو در برابر ناجیان پاک نیتی که قصد بهبودی اوضاع را داشتهاند سر تعظیم فرود آوردهاند. کالاهایی که زمانی در روم و دیگر مراکز و بازارهای تجمل گرای غرب رواج داشتند، متعاقباً به مراکز قابل قیاسی چون قاهره و دمشق در شرق راه یافتند.
درست همان‌گونه که یهودیان در طی دوران صلح امپراتوری، نقش مهمی را در حیات اقتصادی امپراتوری روم ایفاء کردند، در تمدن‌های در حال رشد جهان عرب در قرون وسطا نیز چنین نقشی را بر عهده داشتند. در طی دوران خلافت فاطمیان که مرکزیت آن در مصر بود، اما ارتباطات تنگاتنگی با شهرهای بغداد و کوردووا نیز داشت، از توانایی‌های سازمان‌های یهودیان استفادههای فراوانی شد و تاجران متبحر یهودی نیز در دستگاه خلافت فاطمی در بالاترین جایگاهها برخوردار بودند. کارخانجاتی که به معنای کارخانه های امروزی کارگران بسیاری را برای تولید انبوه کالاها به استخدام درآورده باشند، به ندرت در نوشته‌ها و شرحیات آن عصر به چشم میخورند. همچنین در زمان روم باستان نیز صنایع بزرگ ناشناخته بودند. به نظر میرسد تنها وجود دو پیشه‌ی اصلی در معیار بزرگ گزارش شده باشد که یکی تصفیه شکر و دیگری صنایع کاغذ بود. غیر از این دو صنعت انواع دیگر حرفهها، شکل معمول تولید در کارگاههای کوچک بوده است که یک صنعتگر یهودی (گاهی به صورت شراکتی نیز دیده شده است) با همکاری خانواده‌ی خود سرپرستی میکرد. [۱۰۹]
با مطالعه‌ی آثار موجود از این دوران، از وجود پیشههای بسیار متفاوتی که (حدود ۲۶۵ مورد) به‌آنها اشاره شده است و نشانگر سطح بالای مهارت شغلی است، شگفت زده میشویم. یهودیان در اسلام قرون وسطا نیز همانند عصر امپراتوری بیزانس در صنعت ابریشم مهارت ویژهایی داشتند. در واقع این صنعت در آن زمان یکی از شاخه های بسیار مهم و با ارزش صنعت نساجی به شمار میرفت و یهودیان در تجارت آن نیز سهمی ویژه و انحصاری داشتند. زرگران و سیمگران یهودی نیز فعالیت بسیاری داشتند و شاخه‌ی دیگری از این صنعت باعنوان ساخت زیورآلات، به تمامی انواع جواهرسازی را در برمیگرفت. محصولات این صنعتگران در زندگی روزمره‌ی آن دوره جایگاهی بسیار متفاوتتر از امروز داشت و در کنار کاربرد آنها به عنوان زیورآلات، اغلب نقش سرمایه و پسانداز نیز داشتند.
به نظر میرسد نظم کاری، یکی از اصلیترین اصول شغلی در یهودیت عصر اسلام بود؛ زیرا در هیچ‌یک از آثار به‌جا مانده از این دوران صنعتگران یهودی را بدون شغل نشان ندادهاند، بلکه در مقابل گفته شده است که اخراج یک صنعتگر یهودی تقریباً دشوار بوده است. احتمالاً یکی از دلائل این موضوع، نبود بیکاری به مفهوم امروزی آن بوده‌است.
برخلاف نواحی دریایی شهرهای ایتالیا، تجارت جهان مدیترانه در طی قرن یازدهم، عمدتاً در دستان مسلمانان بود، اما طبیعی بود که یهودیان عرب زبان نیز سهم مناسبی از این فعالیت‌های تجاری داشته باشند. در قرن بعدی، هنگامی که برتری دریایی اروپاییان حاکم شد، شواهد نشان میدهند تا‌جران یهودی سرزمین‌های مسلمان نشین، با تردد از کشورهای حاشیه اقیانوس هند در پی یافتن خروجی جایگزین برای مؤسسات تجاری خود بودند. از سوی دیگر باید به خاطر داشت که این بازرگانان معمولاً با تعدادی از همکاران خویش، مجموعهای از شراکت‌های کوتاه مدت داشتند.[۱۱۰]
۴-۲-۱) پایان عصر طلایی اقتصاد یهودیان
ریشه های یهودیت نوین انگلیسی عمق چندانی در تاریخ ندارد. در‌حالی‌که که ملتّ‌های متعدد طی جنگ‌هایی اروپایی در حال پرداختن به مسئله مهاجران دنیای جدید بودند، شورای کرامول[۱۱۱] همچنان به اینکه:« یهودیان اجازه‌ی تجارت در این مملکت را دارند و تردد و سکونت آنان در میان ما و در این سرزمین برحسب موقعیت صورت خواهد گرفت» اشاره می کند. در حقیقت هیچ ارتباط حائز اهمیتی میان مراحل مختلف اسکان یهودیان در قرون وسطا و عصر حاضر وجود ندارد. نیمه دوم قرن سیزدهم شاهد زوال عمومی در موقعیت بسیاری از جوامع یهودی در سرتاسر جهان مسیحیت بود. این دوره در حقیقت دوران استثمار بیرحمانه و اخراج آنان از سرزمین‌ها بود. با این حال، در پهنه‌ی قاره اروپا که بسیاری از حکومت‌های مرکزی همچنان ضعیف بودند، بسیاری از تلاش‌های به ثمررسیده برای حل مسئله یهودیان نتایج اندکی در بر داشتند و حاکمان دولت‌های اروپایی فاقد امکانات اجرایی یا قدرت لازم برای پرداختن به یهودیان سرزمینهای خود بودند. با وجود‌این ، موقعیت در کرانههای کانال (کانال سوئز) اندکی متفاوت بود. حکومت انگلیس همواره از نیروهای صوری بیشتری برخورداربود. در قرن سیزدهم، علاقه به مطلق گرایی سلطنت، پیشرفت قابل توجهی در انگلستان به وجود آورد که این مسئله به‌آن معنی بود که موضوع یهودیان را میتوان در مقیاس ملی مورد عمل قرارداد و بدان پرداخت. [۱۱۲]
لیکن پانزده هزار یهودیای که در دهه ۱۲۹۰ به ترک سرزمین‌های مادری خود در فرانسه و فنلاند مجبور شده بودند . بدین علت بود که حکومت شاه ادوارد اول( ۱۳۰۷-۱۲۷۲) به‌طور ناگهانی دچار وسواس دینی شد و نتوانست وجود اجتماعی غیرمسیحی را که تنها کمتر از یک درصد کل جمعیت کشور بود تحمل کند ؛ گرچه اعلامیه اخراج آنها اظهار میدارد که به افتخار مسیح مصلوب، یهودیان را مجبور کردیم از قلمرومان خارج شود.
دین تنها معیار حل یک مسئله بغرنج اقتصادی بود که نمیتوانست به هیچ صورت دیگر و با هیچ ابزار دیگری حل شود. یهودیان دور از فعالیت‌های تجاری، پیوستن به طبقات مختلف پیشهوری را نیز عملاً ناممکن یافتند؛ چرا که تمامی فعالیت‌های تولیدی انحصاراً در دستان صنعتگرانی بود که روابط تنگاتنگی با کلیسا داشتند و بدین ترتیب مانع از حضور کافران و به‌دست آوردن مهارتهای شغلی توسط آنان میشدند. علاوه بر این، نظام ملاکی فئودالی مانعی مؤثر در راه مزرعه داری آنان نیز بود. (در هر صورت برای یهودی قرون وسطایی رها کردن دیوارهای نسبتاً امن شهری برای حضور یافتن در یک فضای روستائی که هر لحظه امکان قربانی شدن خود و خانواده او توسط روستاییان متعصب وجود داشت، امری کاملاً احمقانه و متحورانه بود). [۱۱۳]
بدین ترتیب در چنین فضایی، شغل وام دادن پول انتخاب واضح آنان بود. در این موقعیت اقتصادی محدود ظاهراً هیچ‌گونه محدودیتی برای ضمانت‌هایی که این سرمایه گذاران یهودی میپذیرفتند وجود نداشت. آنها از زره شوالیههای فقیر تا کتاب‌های دانشآموزان را به عنوان وثیقه میپذیرفتند. لیکن ورای این‌همه، در پاسخ به وام‌های نقدی که پرداخته میشد، اجاره بهای مطمئنی را برای اموال ثابت خود در نظر میگرفتند؛ یعنی حق داشتند برای دورهائی محدود از تمامی یا بخشی از درآمد حاصل از ساختمان یا مزرعه‌ی تحت قرارداد دریافت‌کنند. این نیز نوعی سرمایهگذاری بود که چندان بیشباهت با قوانین امروزی قراردادهایی با وثیقهایی مشخص نیست. چنین معاملاتی مورد تأئید کلیسا بود و رباخواری محسوب نمیشد.
با شکست کامل طرح‌ها و تدابیر ادوارد[۱۱۴]، تعداد اندکی از یهودیان که به نوعی سرمایه کاری اندکی را از چنگال خراج گیران حکومتی حفظ کرده بودند، فعالیت‌های تجاری خود را به تجارت عمده‌ی پشم یا واسطه گری میان مزارع رهبانی بزرگ گوسفندداری وصادرکنندگان معطوف‌کردند. تعداد بیشتری از آنان نیز با فروش ورق یا شمش‌های طلا و نقره که از برش غیرقانونی سکه به‌دست آمده بود، امرار معاش میکردند. لیکن اکثریت آنان که اکنون در زمینه فعالیت اقتصادی کاملاً بیتجربه بودند به شغل سنتی خود، یعنی رباخواری و دادن وامهای با بهره پرداختند و از حیلههای وام دهندگان مسیحی بهره گرفتند که سالها با تجاهل درباره‌ی احکام شرعی به‌کار میبردند.[۱۱۵]
۳-۱) یهودیت در قرون ۱۷و۱۸و۱۹و۲۰
۱-۳-۱) یهودیت آمستردام در طی دوران مرکانتایسم(سودا گرایی)
در حالی که عصر ناپلئونی میتواند شاهد آزادی قانونی و سیاسی جوامع یهودی در اروپای غربی و مرکزی باشد، در طی عصر مرکانتالیسم (قرون هفتم و هشتم) آنها تدریجاً در حوزه فعالیت‌های اقتصادی آزادتر شدند.
دولت‌مردان مرکانتلیسمی نظیر کلبرت [۱۱۶] و کرومول[۱۱۷] از حمایت سکونت دائمی مهاجران یهودی سخت بیمناک بودند. آنها بر این عقیده بودند که نه تنها این مهاجران از طریق آشنایی با فناوریهای نوین و مهارتهای خاص موجب تقویت و قدرت یافتن کشورهای خود میشوند، بلکه با محروم ساختن کشورهای بیگانه از منابع انسانی برابر، این کشورها را نیز تضعیف می‌کنند؛ در نتیجه با آغاز دهه های قرن هیجدهم ، یهودیت اروپای غربی نقش مهمی در رشد اقتصادی داشت که این مسئله به خوبی شناخته و تأیید شده است. صرافان یهودی در آمستردام از حدود قرن چهاردهم بدین پیشه مشغول شدند و صد سال پس از آن نیز تجارتی زنده را با هم کیشان خود در کرومول [۱۱۸] سرپستی میکردند و آن در زمانی بود که تجارت خارجی اسپانیا و پرتقال عمدتاً و انحصاراً در دستان یهودیان و مسلمانان بود؛ لیکن به‌نظر می‌رسد ریشه‌های جامعه‌ی آمستردام عمدتاً در تغییرات قدرت‌های اقتصادی از شهر آنترپ[۱۱۹] و در طی عصر مبارزات هلند برای استقلال ناشی ‌شده‌باشد. [۱۲۰]
در حقیقت اصولاً انتظار میرفت که مشارکت یهودیان در صنایع آمستردام متوجه انواع تجارت‌های نوین باشد، اما با رشد ارتباطات اقتصادی مستقیم میان هلند و خاوردور، واردات مقادیر قابل توجهی از الیاف ابریشم صورت گرفت که بر مبنای آن نیز جامعه یهودیان مورانو[۱۲۱] یک صنعت پیشرفته ابریشم در آمستردام پدید آوردند. تجارت در دریای آتلانتیک نیز موجب واردات مقادیر زیادی شکر از غرب هند و جنوب امریکا نیز گردید که در اینجا نیز مجدداً بازرگانان یهودی تبار پرتقالی از دولت محلی مجوز تأسیس کارخانه‌ی تصفیه شکر را درخواست کردند. یکی دیگر از صنایع مهم هلند که یهودیان اداره میکردند، صنعت برش الماس بود؛ گرچه تهیه‌ی این سنگ‌های گران بها تنها به کشفیات برزیل در سال ۱۷۲۸ محدود میشد، مدارکی دال بر وجود این صنعت در دست یهودیان در حدود سال ۱۶۱۵ نیز موجود است. صنعت الماس تا اواسط قرن هجدهم، اسباب معیشت حدود ششصد خانوار یهودی را فراهم می‌کرد. در سال ۱۷۴۸ هنگامی که سیصد الماس‌تراش مسیحی از دولت کردند کارآموزان یهودی را در این صنعت منع یا محدود کند، مقامات از اقدام به هرگونه عملی خودداری کردند؛ چرا که یهودیان صنعت الماس را در شهر آنان بنیان نهاده بودند. یهودیان در صنعت چاپ نیز در آمستردام پیشرفت بسیاری داشتند لیکن مشارکت آنان در چاپ و نشر کتب تنها به کتاب‌های عبری محدود میشد. صنعت تنباکو نیز بلافاصله پس از ورود به هلند (سال ۱۶۱۱) تحت اداره‌ی بازرگان یهودی قرار گرفت.
به اجمال میتوان گفت استعمار و تجارت دریایی در هلند ، موجب گشودن باب جدیدی برای یهودیت آمستردامی شد و این طلایه داران در هر شرایطی که بودند به واسطه‌ی تجارت، فراست و روابط تجاری ناگسستنی خویش با شهر مادر خود، موجب تحریک اقتصاد بین المللی شدند و خود نیز ثروتی سرشار به‌دست آوردند. [۱۲۲]
۲-۳-۱) یهودیان در اندیشه های اقتصادی بریتانیا
بدون شک تعمقی کوتاه درباره‌ی رویکرد تردیدآمیزی که همواره اقتصاد دانان بریتانیایی به یهودیان داشتهاند بسیار آموزنده خواهد بود. در واقع مطالعات بی‌طرف درباره‌ی مسائل اقتصادی بسیار اندک بوده و در میان دهه های میانی قرن هفدهم به ندرت صورت گرفتهاست. اشارات خاص به یهودیان نیز در این مقالات به ندرت به چشم میخورد، لیکن آنها سرشار از تلمیحات کتاب مقدس درباب فعالیت‌های اقتصادی اسرائیلیان باستانی هستند تا از مباحثات مختلف دفاع یا آنها را تکذیب کنند. آثار ادبی فراوانی نیز مفهوم یهودیت را به عنوان وام دهنده‌ی ظالم و سفاک اشاعه داده واقتصاد دانان فلسفی آرمان گرای قرن هفدهم نیز دیدگاهی روشنفکرانه تر درخصوص آنها اتخاذ کردهاند، لیکن دهه های پایانی قرن هفدهم شاهد نگرش خوش بینانه تری از سوی بسیاری از نویسندگان بود که با تصدیق همگانی اهمیت بالقوه یهودیان در اقتصاد در حال رشد انگلیس همراه شد. یکی از مهم‌ترین موضوعات مورد توجه مقاله نویسان این دوره این بود که چرا و چگونه هلند توانست چنین اقتصاد خارجی برجستهای را هدایت کند. سرویلیام تمپل[۱۲۳] درکتاب « مشاهدات بر‌اساس استان های متحد» [۱۲۴] مینویسد که تحمل دینی و آزادی میتواند یکی از دلایل آن باشد و به‌طور خاص ذکر میکند که یهودیان در آمستردام و رتردام از کنیسههای مجاز خود برخوردار بودند. [۱۲۵]سرخوزیا چایلد[۱۲۶] نیز به جایگاه یهودیان در تجارت انگلستان بی‌اندازه توجه کرده‌است. وی در واقع رئیس شرکت هند شرقی و یکی از ثروتمندترین تاجران لندن است، او عقاید نامطلوبی را که در باره‌ی یهودیان متداول است تقبیح می‌کند که از جمله‌ی آنها موارد زیر است :
«۱) یهودیان، مردمانی مکار هستند که در تمامی انواع تجارتها دست دارند و بدین ترتیب از سودی که تاجران انگلیسی میتوانند به‌دست آورند، جلوگیری می‌کنند.
۲) یهودیان افرادی تنگ نظر هستند که با فلاکت زندگی میکنند و بدین ترتیب قادر هستند رقبای اقتصادی خود را به زانو درآوردند .
۳) آنها هیچ دارایی ندارند، اما قلم و جوهر آنها همیشه آماده است و اگر پس از چندی به ثروتی دست یابند، به سرعت آن را به دیاری دیگر منتقل می‌کنند که کوچک‌تر از این قلمرو است.».
چایلد[۱۲۷] با رد این تعصبات خصومت آمیز، باب‌های بیشتری را برای تجارت یهودیان باز می‌کند و میگوید حضور آنان در کل به نفع حکومت است. با وجود‌‌این آشفتگیهایی در اواسط قرن هجدهم روی داد که پیامدهای طولانی مدت آن هیچ‌گونه تأثیر حائز اهمیتی بر جامعه در حال رشد یهودیان و در ایفای نقش بسیار فعال آنان در حیات اقتصادی کشور نداشت. سال‌های آغازین قرن نوزدهم شاهد توزیع مجدد فرصت‌های شغلی در میان مقامات یهودی بریتانیایی بود که این رویداد بسیاری از فرزندان و نوادگان خانواده های بازرگان را به سوی فراگیری مهارتها ترغیب کرد. بدین ترتیب اکنون این مرحله برای یهودیان در نظر گرفته شده بود تا بتوانند نقشی خطیر در رشد پیوسته‌ی اندیشه‌های اقتصادی بریتانیا ایفاء کنند؛ نقشی که بیتردید تا به امروز و همواره بدون شکست بر دوش داشتهاند. [۱۲۸]
فصل دوم : مبانی و ماهیت اقتصادی یهودیت
یهودیت به عنوان قدیمی‌ترین دین در میان سه دین ابراهیمی دنیا که ریشه در خاورمیانه دارند، نقطه شروع طبیعی این پژوهش است. تاریخچه‌ این دین، یک سنت بسیار غنی از تفکرات معنوی و قوانین اخلاقی در تمامی ابعاد وجودی انسان، از جمله بعد اقتصادی آن پدید آورده است. مسیحیت بر مبنای آموزههای کتب عهد جدید بنا شده‌است و مسلمانان نیز انبیاء سرزمین اسرائیل را تائید می‌کنند و آموزههای موسی(ع) و ابراهیم(ع) را به عنوان آموزههای سابق بر تعالیم پیامبر خویش محمد (ص) میپذیرند؛ لذا به نظر میرسد بررسیی تطبیقی میان نوشته‌های دینی با مسائل اقتصادی برای آغاز این مطلب بسیار به جا و ضروری باشد. [۱۲۹]
بحث درباب این موضوع که آیا یهودیان یک ملت، یک نژاد یا یک گروه دینی هستند برمبنای شیوهای که آموزههای اقتصادی یهودیت به واسطه آن تفسیر میشوند، دارای مفاهیم و تضمّنات خاصی است. [۱۳۰]
کتب عهد عتیق به طورقابل توجهی تاریخ یهودیان را در سرزمین اسرائیل ارائه میدهد. اگر چه گاهی به طورکلی به تورات به عنوان تمامی کتب عهد عقیق یا حتی تمامی نوشته‌های مذهبی یهودیان اشاره می‌شود اصولاً این کتاب، پنج کتاب درسی است که الهام الهی در صحرای سینا بر موسی وحی کرده است. این کتاب‌ها هسته‌ی اصلی قوانین یهود هستند که قوانین اقتصادی را نیز که انتظار میرود پیروان یهودیت در زندگی روزمره‌ی خود به‌کار گیرند، در برمیگیرد.
این فصل با بررسی قوانینی که در تورات برای روابط اقتصادی مقرر شده است آغاز میشود که طی آن توجه ویژه‌ای به ده فرمان و آموزههای سفرتثنیه[۱۳۱] و سفِرلاویان[۱۳۲] صورت گرفته است. سپس حوزه های مختلف حیات اقتصادی مورد توجه قرار میگیرد که به ویژه خلقت، مالکیت و توزیع ثروت، قوانین مرتبط با رباخواری و مفاهیم بانکداری و سرمایهگذاری نزد آنها، بازارها و تجارت و نقش دولت در قانون‌گذاری فعالیت‌های اقتصادی هستند. هنگامی که این موضوعات مورد بررسی قرار میگیرند، تنها بر الهام الهی در تورات تأکید نمی‌شودبلکه بر این نیز تأکید می‌شودکه چگونه مکتب خاخامی در جهان یهودیت و به ویژه از زمان انقلاب صنعتی در اروپا این موضوعات را تفسیر می‌کند. [۱۳۳]
یهودیت دینی نیست که در قانونها و آموزههای کتب عهد عقیق تحجر یافته باشد بلکه دینی سرزنده و در حال رشد است که با شرایط در حال تغییری که یهودیان خود را همواره در آن یافتهاند، به‌طور چشمگیری تطبیق پذیر بوده است. این موضوع موجب دیدگاه خاص آن به دنیا و از جمله جایگاهی متفاوت درمسائل اقتصادی شده است. در این شرایط، توجه به آثار اقتصاد پیشرفته‌ی اسرائیل نیز بسیار با موضوع مرتبط است.
اقتصاددانانی که قوانین یهودی را از دیدگاه اقتصاد نوین و اقتصاد سیاسی امروزی مورد بررسی مجدد قرار دادهاند به این سئوالات پرداخته‌اند که:دولت‌های امروزی اسرائیلی تا چه حد از سیاست‌های اقتصادی سکولاریستی پیروی میکنند؟ آیا این حقیقت که این کشور که یک دولت مُقربه[۱۳۴] یهودیت است، بر جهت دهی به اقتصاد تأثیرگذار بوده است!؟ آیا به‌کاربستن دیاسپورا[۱۳۵] توسط یهودیان در اداره‌ی کسب و کار روزمره‌ی آنان ضروری است؟. چه قوانینی باید بر تعاملات آنان با همسایگان غیریهودی[۱۳۶] نظارت داشته باشد؟ و چگونه آنان به عنوان اقلیت باید با اقتصادی که یا سکولار است یا تحت تأثیر سنن دینی است، خود را تطبیق دهند؟ ما در ادامه به این مطالعات اشاره می‌کنیم. [۱۳۷]
۱-۲)مبانی اقتصاد یهودی
۱-۱-۲)قوانین و اقتصاد یهود و دیدگاه آن دین به مالکیت
همان‌گونه که وحی تورات به یک قوم‌، یعنی فرزندان اسرائیل تعلق دارد و مبنای قوانین سرزمین اسرائیل را تشکیل میدهد، توجه به مضامین آن برای رفتارهای اقتصادی افراد و نیز تجارت یهودیان در سطح اقتصاد خرد و سیاست دولت در اسرائیل معطوف شده است. دامنه این موضوع تا دولت‌هایی که دارای اقلیتهای یهودی معتبر هستند و یا در مناطقی که یهودیان جایگاههای مهمی را در قدرت اقتصادی و در سطح جهانی دارند، پیش رفته است. این مسئله نیز وجود دارد که آیا این موضوع تضادی میان ذهنیت دینی افراد و وظایف عموم نسبت به یهودیان و غیریهودیان[۱۳۸] پیش خواهد آورد یا خیر؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...