مقاله-پروژه و پایان نامه | اهمیت و ضرورت اخلاق حرفهای – 7 |
۱٫ موضوع علم اخلاق، انسان، در حالی سیر و سلوک به سوی کمال مطلق است و انسان از این جهت اشرف مخلوقات است، قهراً علمی که برای اصلاح چنین موجودی بوده و به چنین موضوعی تعلق گیرد، اشرف علوم خواهد بود.
۲٫ مفاسدی که در جوامع بشری دامنگیر انسان می شود، منشاء و علت اصلی آنان در جهل و نادانی، تبعیت از هوی و هوس و غفلت است. علم اخلاق در پی ریشه کن کردن این سه بیماری است.
۳٫ نتایج حاصل از علم اخلاق بهترین ارمغان برای انسان، و پر ارجترین ثمره وجودی برای او خواهد بود، زیرا به وسیله این علم است که راه تهذیب نفس که از برجسته ترین صفات انسانی است مشخص می شود (طاهری،۱۳۸۱،ص۲۷-۲۵).
تفارقات قانون و اخلاق
اخلاق در هر حرفه، مربوط به اعمالی است که متخصصان حرفه نسبت به یکدیگر، نسبت به طالبان دریافت خدمات و نیز نسبت به جامعه انجام می دهند. با این وجود بین اخلاق و قانون تفاوتهایی وجود دارد (فرهادی،۱۳۸۶،ص۳۰)
قانون مستقیماً مقولهای اخلاقی نیست، هر چند میان اخلاق و قانون تعامل و داد و سندهایی وجود دارد. زیرا آداب، عرف و اخلاق جمعی می توانند برخی از جنبه های قانونی را اصلاح کرده و به تکامل آن نیز کمک کنند. اخلاقیات در پس زمینه قانون قرار دارد و قانون در متون مربوطه بر تعدادی قواعد، که ویژگی اصلی آن ها التزام بیرونی است، تکیه می کند. بنابرین اخلاقیات، زوال قانون و عرف را جبران می کند (بالوت،۱۳۸۹: ص۳۹). جدول شماره (۲-۲) برخی از تفاوتهای قانون و اخلاق را بر اساس معیارهای همچون کارکرد، ضمانت اجرا، میزان نفوذ، محتوا و سلسله مراتب نشان میدهد.
جدول شماره (۲-۲) تفارقات قانون و اخلاق (فرهادی،۱۳۸۶،ص۳۱-۳۰)
قانون
اخلاق
سلبی است
کارکرد
ایجابی است
ضمانت اجرا دارد
ضمانت اجرا
ضمانت اجرا ندارد
عدم نفوذ و دخالت
در زندگی خصوص
میزان نفوذ
نفوذ و دخالت در
زندگی خصوصی
قانون از اخلاق محتوا میگیرد
محتوا
اخلاق خود محتوا دهنده است
قانون یک مرتبه بیشتر ندارد
سلسله مراتب
اخلاق مراتب و نسبت دارد
مفهوم حرفه
حرفه اصطلاحی رایج است که در بر گیرنده ارتباط اشخاص با یکئیگر با در نظر گرفتن یک مجموعه اصول و قوانین میباشد. به صورت تخصصی، حرفه زمینه ساز ارتباط کارمندان با یکدیگر در اجتماع میباشد (Koehn, 2001, P1). حرفه به عنوان مهارتی، شامل تمام یا بخشی از دانش و توانایی در به کارگیری دانش برای عملی سودمند و ارتباط با دیگران تعریف می شود (Ozar, 2000, P6).
واژه حرفه کاربردهای فراوان دارد و مفهوم آن نیز از تطور تاریخی فراوانی برخوردار است. عام ترین کاربرد حرفه به معنای پیشه، شغل، کار و کسب است. مفهوم اصطلاحی حرفه از دیر باز متفاوت با کار و حتی شغل به کار میرود.
اشتغال یکی از مؤلفه های حرفه است. مؤلفه دیگر روزی به دست آوردن از طریق اشتغال است. مؤلفه سوم، اختیار در کار و اشتغال است. حرفه یک کار اختیاری است. مؤلفه مهم خدمت محوری، مثمر ثمر بودن، مفید بودن یا مطلوبیت اجتماعی حرفه است. مؤلفه پنجم، برخورداری از دانش، مهارت و توانایی است. قدما از این مؤلفه سه وجهی (دانش، مهارت و توانایی) به صناعت تعبیر میکنند و لذا دهخدا در تعریف حرفه میگوید: «صناعت که روزی بدان آید». تمایز صناعت از صرف کار در سه عنصر دانش، مهارت و توانایی است (قراملکی، ۱۳۸۷، ص۱۶۷).
مفهومشناسی اخلاق حرفهای
اخلاق نمایان کننده شخصیت فرد است و این اخلاق حرفهای است که شخص را به شکل مطلوب چه در چامعه و چه در بین همکارانش مطرح می کند. در چارچوب این اخلاق حرفهای است که نقشپذیری افراد در جامعه شکل میگیرد و انسانها را به هم معطوفتر می کند، ارتباط اجتماعی بین اشخاص را گسترش میدهد. یک مجموعه از هنجارها و رفتارهای درونی اخلاقی را بین کارمندان و مدیران را به وجود میآورد و همچنین در انجام فعالیتها و امور اداری و غیر اداری که مربوط به ارباب رجوع می شود، نقش مهمی را ایفاء می کند. اخلاق حرفهای در واقع به نوبه خود باعث تحریک بسیاری از محرکها و رفع بسیاری از نا هنجاریها می شود (Koehn, 2001, P1).
اخلاق حرفهای در مفهومسازیهای اولیه به معنای اخلاق کار و مشاغل به کار میرفت و امروزه نیز برخی نویسندگان اخلاق حرفهای را به معنای نخستین آن تعریف میکنند. نمونه هایی از این قسم تعاریف قابل تأملاند؛
-
- شیوه های رفتاری متدوال در میان اهل یک حرفه است.
-
- مدیریت رفتار و کردار آدمی هنگام انجام کارهای حرفهای است.
- رشتهای از دانش اخلاق است که روابط شغلی را مورد مطالعه قرار میدهد.
به طور کلی اخلاق حرفهای شاخهای از اخلاق کاربردی است که به مباحث اخلاقی در حرفه می پردازد. صاحبان حرفه، از دانش اخلاق دو توقع دارند؛
-
- بیان نظاممند مسئولیتهای اخلاقی در حرفه
- تشخیص دقیق و حل اثربخش مسائل اخلاق حرفه.
در اخلاق حرفهای دو رهیافت سنتی و جدید وجود دارد. رهیافت سنتی، روی آورد مدیریت منابع انسانی به اخلاق حرفهای است که بر مسئولیتهای اخلاقی افراد در مشاغل و حرف حصر توجه می کند و رهیافت جدید که در دهههای اخیر رواج یافته است، رویکرد مدیریت استراتژیک به اخلاق حرفهای است که در این رهیافت به مسئولیت پذیری سازمان با نگرش سیستمی عطف توجه می شود (قراملکی، ۱۳۸۷، ص۱۷۴).
* اخلاق حرفهای در کار، اشاره به متعهد شدن انرژی ذهنی و روانی و فیزیکی فرد یا گروه به ایده جمعی است در جهت اخذ قوا و استعداد درونی گروه و فرد برای توسعه به هر نحو (Cadozier, 2002, P137)؛
* اخلاق حرفهای یکی از شعبههای جدید اخلاق است که میکوشد به مسائل اخلاقی حرفه های گوناگون پاسخ داده و برای آن اصولی خاص متصور است (Hartog, 2007, P6).
* اخلاق حرفهای به مسائل و پرسشهای اخلاقی و اصول و ارزشهای اخلاقی یک نظام حرفهای میپردازد و ناظر بر اخلاق در محیط حرفهای است (دانشنامه دیکی پدیا).
* مقصود از اخلاق حرفهای مجموعه قواعدی است که باید افراد داوطلبانه و بر اساس ندای وجدان و فطرت خویش در انجام کار حرفهای رعایت کنند؛ بدون آن که الزام خارجی داشته باشند یا در صورت تخلف، به مجازاتهای قانونی دچار شوند.
* اخلاق فردی، مسئولیتپذیری فرد است در برابر رفتار فردی خود، صرفاً به منزله یک فرد انسانی، و اخلاق شغلی، مسئولیتپذیری یک فرد است در برابر رفتار حرفهای و شغلی خود، به مثابه صاحب یک حرفه یا پست سازمانی (Moberg, 2000, P845).
اهمیت و ضرورت اخلاق حرفهای
یکی از شاخه های اخلاقی که به عنوان یکی حوزه مطالعه شناخته می شود، اخلاق حرفهای است (Dracopoulou,1998:XI). در گذشته و حتی امروزه به برخی از نویسندگان اخلاق حرفهای[۷۱] مترادف با اخلاق کار که مسئولیت اخلاقی فرد از حیث شغل است، میدانند از جمله تعریفهای دیگر اخلاق حرفهای؛
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1401-09-26] [ 12:59:00 ق.ظ ]
|