کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



آخرین مطالب

 



در قانون تجارت هم در ماده ۴۲۳ که معاملات باطل ورشکسته را می‌شمارد، شامل وکالت نمی‌شود. اما ماده ۵۵۷ قانون تجارت مقرر می‌دارد کلیه قراردادهایی که پس از تاریخ توقف تاجر منعقدشده باشد، نسبت به هر کس حتی خود تاجر ورشکسته، ‌محکوم به بطلان است. که عموم این ماده شامل قرارداد وکالت هم می‌شود.

باوجوداین باید دانست که حکم ماده ۵۵۷ از جهات گوناگون خلاف اصول و مبانی ورشکستگی است چون باعث می‌شود ورشکسته ازنظر روحی و شخصیت محدودیت‌های ناهنجار و بیهوده پیدا کند و نتواند به میل خود به کار وزندگی ادامه دهد. ورشکسته را دچار مرگ مدنی می‌کند، مانع از انعقاد قراردادهای مفید به حال طلبکاران مانند قبول هبه و صلح بدون عوض می‌شود و حجر کامل را بر او تحمیل می‌کند. ‌بنابرین‏ رویه قضایی باید مفاد آن را ناظر به معاملات مقرر در ماده ۴۲۳ بداند و ویژه قراردادهایی سازد که به‌موجب آن اموال ورشکسته در اختیار دیگران قرار می‌گیرد. چنان که بخش اخیر ماده ۵۵۷ نیز قرینه بر همین معنی است و لحن ماده تفسیر محدودی را که پیشنهاد شد توجیه می‌کند.

‌بنابرین‏ با توجه به اینکه موضوع اصلی بحث مطروحه ‌در مورد ورشکستگی ‌در مورد موکل ورشکسته است در گفتار بعدی بحث را موردبررسی قرار می‌دهیم.

۳-۳-۲: ورشکستگی موکل

۳-۳-۲-۱: وضعیت قرارداد وکالت ورشکسته

با مراجعه به قانون تجارت می‌بینیم که قسمت نخست ماده ۴۱۸ این قانون مقرر می‌کند؛ تاجر ورشکسته از تاریخ صدور حکم از مداخله در تمام اموال خود حتی آنچه ممکن است در مدت ورشکستگی عاید او گردد، ممنوع است. یا طبق مفاد بند ۳ ماده ۴۲۳ این قانون؛ هر معامله‌ای که مالی از اموال منقول یا غیرمنقول تاجر را مقید نماید و به ضرر طلبکاران تمام شود، بعد از توقف تاجر، باطل و بلااثر خواهد بود.

و بالأخره در ماده ۵۵۷ قانون یاد‌شده می‌خوانیم: کلیه قراردادهایی که پس از تاریخ توقف تاجر منعقدشده باشد نسبت به هر کس حتی خود تاجر ورشکسته ‌محکوم به بطلان است.

در نتیجه باوجوداین مواد تاجر ورشکسته پس از صدور حکم ورشکستگی، از مداخله در اموال خود ممنوع بوده و حق تصرفات مالی را ندارد. ‌بنابرین‏ قرارداد وکالتی که با وکیل منعقد کرده‌اند باطل خواهد شد.

۳-۳-۲-۱-۱: حدود منع مداخله

منع مداخله چنانچه از ماده ۴۱۸ قانون تجارت برمی‌آید شامل تمام اموال ورشکسته می‌شود البته اگر وی متصدی اداره اموال دیگری از طریق قیمومیت یا ولایت باشد و یا اماناتی که نزد وی است شامل دارایی او نمی‌باشد، مع‌ذلک پاره‌ای از اموال و حقوق او مشمول قاعده مذکور نمی‌شوند که عبارت‌اند از:

۳-۳-۲-۱-۱-۱: مستثنیات دین

با توجه به آزاد بودن ورشکسته بر هر گونه اختیاری نسبت به اموال مستثنیاتش، انعقاد وکالت در این خصوص بلااشکال می‌باشد.

بند اول ماده ۴۴۴ قانون تجارت مستثنیات دین را مشخص ‌کرده‌است البته موارد مستثنیات دین در ماده ۲۴ قانون اجرای احکام مدنی کمی گسترده تر است.

همچنین قانون آیین دادرسی مدنی مصوب ۱۳۷۹ بر این گستره افزوده و در ماده۵۲۴ محل مسکونی، تلفن، اتومبیل و وسایل دیگر متناسب با وضعیت تاجر را ذکر ‌کرده‌است.

که با توجه به اینکه قانون تجارت قانون آیین دادرسی مدنی و اجرای احکام را تخصیص می زند. موارد قانون تجارت مورد ملاک می‌باشد[۱۴۰].

۳-۳-۲-۱-۱-۲: سایر موارد

غیر از مستثنیات دین، اصل منع مداخله تاجر در اموال و حقوق مالی خود پس از صدور حکم ورشکستگی، استثناهای دیگری نیز دارد که ذیلاً اشاره می‌شود:

الف) اموال و اشیایی که به‌موجب قانون مخصوص توقیف تمام یا قسمتی از آن‌ ها ممنوع است مثل حقوق کارمندان دولت و کارگران و غیره[۱۴۱]

ب) حقوقی که جنبه شخصی دارند تا حدی که اعمال آن‌ ها به‌قصد اضرار طلبکاران نباشد از آن جمله است، طرح دعوی حقوقی به تبعیت از دعوی جزایی توسط تاجر که ممکن است منجر به صدور حکم به جبران ضرر و زیان معنوی به نفع او شود.[۱۴۲]

۳-۳-۲-۱-۲: ضمانت اجرای منع مداخله

در قانون تجارت ایران جز منع مداخله حکم صریحی وجود ندارد. اما با توجه به مطالب گذشته، در این‌باره می‌توان گفت که اعمال حقوقی که تاجر ورشکسته بعد از صدور حکم انجام داده است از نوع معاملات مذکور در ماده ۴۲۳ قانون تجارت باشد، باطل خواهد بود، چون وقتی معاملات مذکور درزمانی که تاجر قانونا از مداخله در اموال خود ممنوع نبوده است، باطل باشد ‌به طریق اولی بعد از صدور حکم ورشکستگی، که تاجر از دخالت در اموال خود ممنوع است، باطل و بلااثر خواهد بود.

‌در مورد ضمانت اجرای منع مداخله ‌در مورد معاملات غیر از آنچه که در ماده ۴۲۳ قانون تجارت، احصاء شده، اختلاف‌نظر وجود دارد.

اداره حقوقی دادگستری در تاریخ ۱۶/۱۰/۱۳۵۲ طبق نظریه[۱۴۳](شماره ۲۸ هفته ۱۲۶ دادگستری صفحه ۱۲۱۱) کلیه معاملات بعد از صدور حکم ورشکستگی را باطل دانسته و مقرر داشته است): آنچه در ماده ۴۲۳ قانون تجارت ‌در مورد بطلان بعضی از معاملات تاجر ورشکسته ذکرشده، مربوط به بعد از توقف وقفه در تأدیه قروض و سایر تعهدات مذکور در ماده ۴۱۳ قانون تجارت و قبل از صدور حکم ورشکستگی است و الا پس از صدور حکم تاجر ورشکسته از مداخله در تمام اموال خود حتی آنچه که ممکن است در مدت ورشکستگی عاید او گردد ممنوع است. در کلیه اختیارات و حقوق مالی ورشکسته که استفاده از آن مؤثر در تأدیه دیون او باشد، مدیر تصفیه قائم‌مقام قانونی ورشکسته بوده و حق دارد به‌جای او از اختیارات و حقوق مذبور استفاده کند ‌بنابرین‏ هر گونه معامله‌ای که تاجر ورشکسته پس از صدور حکم ورشکستگی بنماید باطل است.

استدلال بر اینکه معاملات باطل است نه غیر نافذ به‌این‌علت است که ضمانت اجرایی بعضی از معاملات تاجر قبل از صدور حکم ورشکستگی بر طبق ماده ۴۲۳ قانون تجارت بطلان است در حالی که تاجر از مداخله در اموال خود ممنوع نبوده است، ‌بنابرین‏ ‌به طریق اولی وقتی از حق دخالت در کلیه اموال و حقوق مالی خویش محروم شد، ضمانت اجرای معاملات بعدی بطلان خواهد بود.

به صورتی که ملاحظه می‌شود به‌موجب نظر مذکور، بطلان بعضی از معاملات در زمان توقف کلیه معاملات بعد از صدور حکم ورشکستگی، سرایت داده‌شده است.

به نظر می‌رسد استدلال بر بطلان کینه معاملات، بر مبنای قیاس اولویت، محل تردید و اشکال باشد چراکه قیاس اولویت را می‌توانیم تنها به وقوع همان معاملات، در زمان پس از صدور حکم ورشکستگی به کار ببریم نه اینکه آن را به کلیه معاملات بعد از حکم تسری دهیم. به نظر می‌رسد اگر بطلان را فقط شامل معاملات مضر به هیئت طلبکاران بدانیم صحیح باشد. این مطلب به وحدت ملاک از ماده ۵۰۰ قانون تجارت حاصل است برابر ماده مذکور معاملاتی که تاجر ورشکسته پس از صدور حکم راجع به تصدیق قرارداد ارفاقی تا صدور حکم بطلان و فسخ قرارداد مذبور نموده باطل نمی‌شود. مگر ‌در صورتیکه معلوم شود به‌قصد اضرار بوده و به ضرر طلبکاران هم باشد.

علاوه بر آن اصولاً صحت معاملات غیرضروری از روح قانون مستنبط است و باعقل سلیم و انصاف نیز موافق می‌باشد[۱۴۴].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1401-09-26] [ 12:58:00 ق.ظ ]




مقایسه بین اینترنت و اکسترانت

علاوه بر اینترانت، اکسترانت نیز از فناوری اینترنت و پروتکل‏های آن (TCP/IP) برای ارتباطات درون شبکه استفاده می ‏کند. هیئت مؤلفان شرکت رایانه‏ای میکروسافت، اکسترانت را به شرح زیر تعریف ‌کرده‌است :

“اکسترانت ایجاد شکل گسترده ‏تری از اینترانت یک شرکت مجتمع با بهره گرفتن از فناوری وب جهانی به منظور آسان شدن برقراری ارتباط بین ‌تامین کننده و مشتریان است. اکسترانت به مشتریان و تأمین ‏کنندگان امـکان می‌دهد تا با دسـترسی محـدود به اینترنت یک شرکـت به رابطه کـاری خود سرعت بخـشیده و کـارآیی را

افزایش دهند.”[۷۲]

درهر حال و به طور کلی می توان جرایم فضای مجازی را در برخی ویژگی ها مشترک دانست، که با شناخت آن، ماهیّت این گونه جرایم روشن خواهد شد:

الف) تخصصی و علمی بودن

این دسته از جرایم عمدتاًً از سوی افراد آگاه به علوم رایانه ای رخ می‌دهد، که در اغلب موارد عمدی و از روی تجرّی یا عداوت صورت می‌گیرد. لذا کمتر می توان کسانی را که دارای اطلاعات رایانه ای نیستند در زمره بزهکاران رایانه ای دید. (به ویژه جرایمی، از قبیل سابورتاژ، دسترسی غیر مجاز، جاسوسی و…). از سوی دیگر نیاز به ابزار و نرم افزارهـای خاصـی اسـت که کار با آن ها تنـها از عهـده برخی از متخصـّصین

برمی آید.از این رو در مرحله کشف این دست از جرایم نیاز به متخصصین رایانه ای است.

ب) دارای حیثیت عمومی و خصوصی بودن

جرایم مجازی را نمی توان منحصر در یک حیث نمود، چرا که از یک طرف در رابطه با دولت و فضای عمومی جامعه است و از طـرف دیگر به اشخـاص حقیقی یا حقوقی خـصوصی خسـارت مادی و معنوی می زند و احیاناً حریم خصوصی افراد را هدف می‌گیرد.

یکی از حقوقدان در خصوص ضرورت حمایت قانونی از شهروندان در برابر جرایم مجازی می‌گوید:«با توجه به پیشرفت علم و گستردگی کاربرد اینترنت در جهان امروز، در بسیاری از کشورهای جهان مقررات و شرایط ویژه ای برای حمایت از حقوق کاربران اینترنتی وضع شده است و این مقررات بیش از آنکه جنبه کنترل و نظارت توسط دولت ها داشته باشد به طور خاص در زمینه حمایت از کاربران اینترنت و شـهروندان

آن کشورها است.

به اعتقاد این حقوقدان برای اینترنت باید تعریف مشخص حقوقی و قانونی وجود داشته باشد و برای تخلفات و جرایم احتمالی و به طور کلّی برای هر نوع رابطه حقوقی در این زمینه قوانین و ضوابط خاص و مشخص تهیه، تدوین و تصویب شود. بدون قانون در زمینه اینترنت نمی توان با جرایم مربوط به آن برخورد کرد. چون طبیعت مطبوعات با سایت های اینترنتی متفاوت است. ‌بنابرین‏ تسرّی دادن قانون مطبوعات به مسائل مربوط به اینترنت از لحاظ حقوقی جای اشکال فراوان دارد.»[۷۳]

در این زمینه یکی از جامعه شناسان نیز با بیان این که استفاده از اینترنت حقّ فردی اشخاص در جامعه است، به حیثیت عمومی جرایم مجازی اشاره کرده و بیان می‌کند: «اینترنت به عنوان یک فناوری جدید ارتباطی، علاوه بر برنامه های منفی، واجد کارکردهای مثبت در زندگی اجتماعی است و ترویج فساد یا ناهنجاری اجتماعی از هر کانال امکان پذیراست ودولت به عنوان حافظ و مسئول بهداشت محیط و روانی افراد، وظیفه دارد با این نوع جرایم مقابله کند. پاره ای از برنامه های اینترنتی از آن جهت که با منافع ملی، مصـالح اجتماعی ، اخلاقیـات جامعه و شـئونات مـذهبی مغـایرت دارد ، در ردیف جرایم اینتـرنتی قرار

اجتماعی، اخلاقیات جامعه و شئونات مذهبی مغایرت دارد، در ردیف جرایم اینترنتی قرار می‌گیرد.»[۷۴]

در این راستا مـی توان جـرایم امنیتی ؛ چون جاسوسی در فضای مجازی، حملات تروریستی و تخـریب داده ها و اخـتلال درسـیستم های رایانه ای و داده ها و… جرایم فرهنگی؛ چون هرزه نگاری و دیگر جرایـم

محتوایی را واجد حیثیت عمومی دانست.

ج) پیچیدگی خاص

فضای مجازی، دنیای بیکرانی از امکانات و قابلیت های بی شمار است، که بدون محدودیت، در دسترس همگان قرار دارد و هرکس با هر انگیزه ای می‌تواند از این موهبت استفاده کند. این حجم گسترده از امکانات؛ قدرت پیچیده کردن نحوه ارتکاب جرم و گمنام کردن هویت مجرم را افزایش می‌دهد، که این خود دستگیری و تعقیب مجرمان را دشوار ساخته است. هکرها و کرکرها با بهره گرفتن از شیوه های مختلف و به صورت گمنام اطلاعات را مورد حمله قرارمی دهند، بدون اینکه ردی از خود باقی گذارند. از سوی دیگر مجرم بدون حضور فیزیکی می‌تواند از فرسنگ ها فاصله، اطلاعات شخصی یا عمومی را در کشوری دیگر مورد هجمه قرار دهد و حتی در صورت شناسایی نیز از دستگیری و مجازات (البته در کشور مورد هدف) در امان بماند. (چون تحت حاکمیت کشور مورد هدف نیست).

د) دشوار بودن تعیین صلاحیت کیفری

با توجه به نوظهور بودن جرایم رایانه ای، هنوز در سطح بین‌المللی قانون یا عرف جدی ‌در مورد صلاحیت کیفری در این جرایم شکل نگرفته و در سطح ملی نیز دسته ای از کشورها؛ چون آلمان همان قوانین رایج در دیگر جرایم را در این جرایم حاکم کرده‌اند. برخی کشورها اقدام به تصویب قوانین جدیدی کرده‌اند که در این میان دو رویه کلی حاکم است: ۱٫ محل استقرار سیستم های رایانه ای به عنوان محلّ ارتکاب جرم مجازی (کشورهایی، چون سنگاپور و مالزی)؛ ۲٫ محلّ حضور بارگذار و پیاده ساز شبکه ای به عنوان محل ارتکاب جرم، (همچون ایالت آرکانزاس و کارولینای شمالی) .با وجود چنین رویکردهایی مشکل اصلی تعیین هویت مجرم است؛ زیرا بر فرضی که نظریه محل استقرار سیستم را شناسایی کنیم، باز هویت کاربر مجرمی که از آن استفاده کرده و یا حتی یافتن محل استقرار رایانه دشوار است و در نظر دوم نیز مشکل هویت مجرم همچنان لاینحل است. در نتیجه تعیین صلاحیت کیفری همچنان دشوار می کند. همچنین در زمینه صلاحیت تابعیتی و صلاحیت حمایتی و صلاحیت جهانی، رویّه مشخّص یا غالبی اتخاذ نشده است.

ه) جهانی بودن

فناوری اطلاعات و ارتباطات الکترونیکی، به دلیل گستردگی در سراسر جهان، از چند جهت جرایم مجازی را از سایر جرایم ممتاز می‌کند. در جرایم امنیتی و تروریستی که مجرمان درصدد انعکاس هرچه بیشتر اقداماتشان هستند، فضای مجازی، محیط مطلوبی برای اینگونه اقدامات است؛ زیرا که هر اختلالی در آن به خوبی انعکاس جهانی داشته و به راحتی اعتبار یک کشور یا مجموعه خاصی را لکّه دار می‌کند. در جرایمی، چون کلاهبرداری، فرد می‌تواند از کشوری دور دست به اشکال مختلف فرد دیگری را در کشوری دیگر فریب دهد. در جرایمی، چون اختلال در داده ها، اختلال در سیستم، جعل دسترسی و شنود و دریافت غیرمجاز و… مجرم به راحتی می‌تواند ابزار و نرم افزارهای مورد نیاز را جهت ارتکاب جرم چه از طریق اینترنت و غیره تهیه و دانلود کند و یا با افراد متخصّص در این جرایم همکاری کند.

و) دشوار بودن کشف بزهکار
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:57:00 ق.ظ ]




جریمه نقدى، استرقاق، اعدام و قصاص. جریمه نقدى، براى هر یک از جرایم دقیقاً تعیین شده و براى شخص آزاد دو برابر عبد جریمه نقدى مقرّر شده بود جرایمى مانند: قذف، رشوه، شکستن قسم، سرقت محصولات زراعى، اتلاف غلات همسایه در شب، اشتغال به سحر، ریختن سم در غذاى دیگرى، کشتن ناگهانى و اجتماع شبانه براى ایجاد فتنه داراى مجازات اعدام بودند و فرزندى که پدر خود را مى‏کشت به آب انداخته مى‏شد. در عین حال، حق استیناف براى محکومین به اعدام وجود داشت و محکوم علیه مى‏توانست به جاى اعدام از روم خارج شود و به همین دلیل على‏رغم وجود حکم اعدام در الواح دوازده‏گانه، این حکم به ندرت به مرحله اجرا درمى‏آمد[۴۳].

قاعده اصلى نزد عرب جاهلى این بود که مى‏گفتند: «القتل انفى للقتل؛ کشتن جانى بیش‏تر جلوى ارتکاب قتل را مى‏گیرد» و شاید مراد از آن، تقدم قصاص، بر گرفتن مال در مقابل قتل نفس بوده است و بر این اساس نظام خون‏خواهى و انتقام در میان آن‏ها پدید آمد که حد محدود و معینى نداشت و ممکن بود هر فردى از جماعت قاتل را بکشند و هر قدر بتوانند افراد قبیله جانى را از پا در آورند[۴۴].

عرب جاهلیّت، قصاص را که اکتفا نمودن به عین جنایت بود، فقط در یک صورت مى‏شناخت و آن، جایى بود که قبیله جانى، او را از میان خود بیرون کند و حمایت خود را از او بردارد، در این صورت میان جرم و جنایت برابرى برقرار مى‏شد، زیرا براى قبیله مجنى علیه راهى جز وارد نمودن عین جنایت به خود جانى باقى نمى‏ماند، اعم از این که آن جنایت قتل باشد یا قطع یا ضرب. البته در همین مورد نیز گاهى قبیله مجنى علیه به قتل جانى اکتفا نمى‏کردند، زیرا قبیله او را کفو و برابر با قبیله مجنى علیه نمى‏دانستند. ‌بنابرین‏، حتى در این مورد نیز آن چه در میان اعراب جاهلى مرسوم بوده است غیر از آن چیزى است که در اسلام به عنوان قصاص مطرح است که در آینده این مطلب مورد بحث قرار خواهد گرفت.

بنابر آنچه در تورات آمده دین یهود قصاص را به عنوان یک اصل پذیرفته است در دین یهود عکس العمل در قبال قتل یعنی قصاص به دو گونه اعمال می گشت یکی به صورت اعدام بود که به شکل گوناگون چون سنگسار ، سوزاندن ،بدار کشیدن ، تیرباران کردن ،شمشیر زدن ،خفه کردن یا قطعه قطعه کردن اعمال می شد که در بین این اشکال سنگ سار بیشتر رایج بود دوم دادن دیه که ‌در مورد قتل غیر عمدی مصداق پیدا می کردو تعیین آن به نظر حاکم بود و درصورت عدم توانایی بر پرداخت دیه توسط جانی تازیانه ها جایگزین دیه می شد[۴۵].

بر اساس آن چه از تورات موجود استفاده مى‏شود، قصاص و مقابله به مثل، یک اصل پذیرفته شده و مورد تأکید است و جانى هم در قتل و هم در جنایات کم‏تر از نفس محکوم به همان جنایتى است که بر مجنى‏علیه وارد نموده و حتى در بعضى موارد، حیوانات نیز در صورت ارتکاب قتل محکوم به مرگ (سنگ سار) هستند[۴۶].
در تورات دو نصّ شبیه آن چه قرآن کریم از تشریعات موسوى نقل مى‏کند[۴۷]. آمده است و هر دو به روشنى بر اصل قصاص دلالت دارند:

و اگر اذیّتى دیگر حاصل شود آن‏گاه جان به عوض جان بده و چشم به عوض چشم و دندان به عوض دندان و دست به عوض دست و پا به عوض پا و داغ به عوض داغ و زخم به عوض زخم و لطمه به عوض لطمه[۴۸].
البته اجراى مجازات قصاص در شریعت موسى‏ فقط در صورتى جایز است که قتل به صورت عمد و با سبق تصمیم باشد اما اگر قتل غیر عمد باشد، مجازات دیگرى دارد که به آن اشاره خواهد شد. مسئله قابل طرح در این‏جا این است که آیا مجازات قصاص در برابر قتل عمد، یک مجازات الزامى و یک حکم آمره بوده یا توافق به دیه نیز امکان‏پذیر بوده است؟

در تورات نه تنها در موارد قتل عمد، اشاره‏اى به جواز توافق بر دیه نشده و همه جا تأکید بر قصاص شده است.[۴۹] و در سفر اعداد، باب ۳۵ آیات ۱۶ – ۱۸ و آیات ۳۱ و ۳۳ بر لزوم قصاص تأکید دارند، تنها ‌در مورد سقط جنین در سفر خروج، باب ۲۱، آیه ۲۲ پرداخت غرامت به جاى قصاص بیان شده است. بلکه در یک مورد صراحتاً گرفتن دیه به جاى قصاص از قاتلى که مستحق قتل است ممنوع دانسته شده و آمده است: وهیچ فدیه به‏عوض جان قاتلى که مستوجب قتل‏است مگیر، بلکه‏او البته باید کشته شود.[۵۰] ‌بنابرین‏، دلیلى بر جواز پرداخت دیه به جاى «قصاص نفس» در شریعت موسى‏ وجود ندارد و شاید بتوان از آیه ۱۷۷ سوره بقره که پرداخت دیه را تخفیفى بر امّت اسلام دانسته است[۵۱]‏ ، استفاده کرد که از دیدگاه قرآن نیز قصاص در شریعت موسى‏ یک حکم الزامى و آمره بوده و توافق بر دیه مشروع نبوده است، امّا ‌در مورد عفو شاید به استناد ذیل آیه ۴۵ سوره مائده[۵۲]‏ ، بتوان گفت که عفو در شریعت موسى‏ جایز بوده است و مؤید این برداشت، تفسیرى است که از ابن عباس ‌در مورد این آیه نقل شده است که مى‏گوید:
خداوند بر جانى (در شریعت موسى) دیه‏اى قرار نداده است، نه در نفس و نه در جرح، بلکه فقط عفو یا قصاص قرار داده است[۵۳]‏.
البته خود تورات در این زمینه که آیا عفو جایز است یا نه، ساکت است. اما ‌در مورد قتل غیر عمد در تورات مجازات تبعید پیش‏بینى شده است و جانى باید براى مدّتى در محلى معین باقى بماند و حق خروج از آن‏جا را ندارد؛ به گونه‏اى که اگر خارج شود و توسط ولى دم کشته شود خون او هدر خواهد بود[۵۴] و در سفر تثنیه آمده است:
او [قاتل غیر عمد] مستوجب قتل نباشد چون که او را پیش‏تر بغض نداشته است.
یکى‏از نویسندگان ازاین نص، چنین استفاده کرده که در قتل غیر عمد نیز قصاص جایز است، مگر این که جانى به شهرهاى امن پناه ببرد. وى در این زمینه مى‏گوید:
تنها کیفر قتل در شریعت موسوى کشتن جانى است خواه فعل او عمد باشد یا خطا. ولى با توجه به مطالب قبل و هم چنین نص مورد استناد ایشان مى‏توان گفت که قصاص در قتل غیر عمد جایز نبوده است. البته قبلاً اشاره شد که اگر قاتل غیر عمد قبل از موعد مقرّر از شهر امن خارج شود و توسط ولى دم کشته شود خون او هدر است، ولى این به معناى جواز قصاص در قتل غیر عمد نیست.
مجازات ضرب و جرح و قطع نیز در دین یهود قصاص است (قصاص کم‏تر از نفس) و در تورات آمده است: و کسى که همسایه خود را عیب رسانیده باشد، چنان که او کرده باشد به او کرده خواهد شد. شکستگى عوض شکستگى، چشم عوض چشم، دندان عوض دندان، چنان که به آن شخص عیب رسانیده هم‏چنان به او رسانیده شود.
نصوص دیگرى هم در این زمینه وجود دارد که قبلاً به آن‏ها اشاره شد. ‌بنابرین‏، مى‏توان گفت که اساس نظام کیفرى در ‌یهودیت مبتنى بر اصل قصاص و مقابله به مثل است و این اصل حتى در مواردى حیوانات را نیز شامل مى‏شود، لیکن على رغم این نصوص و تأکیدها، بعضى از علماى یهود و نویسندگان «کتاب تلمود» ‌در مورد این اصل تردید ایجاد کرده و آن را به گونه دیگرى توجیه و تفسیر نموده ‏اند که بررسى‏آن مجال دیگرى را مى‏طلبد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:57:00 ق.ظ ]




در سی سال گذشته، اسپانسرشیپ از یک فعالیت در مقیاس کوچک که تنها در تعداد معدودی از کشورهای توسعه یافته انجام می‏­شده است به یک صنعت جهانی عظیم رشد و گسترش پیدا ‌کرده‌است (میناگان[۶۸] ۱۹۹۸). اسپانسرشیپ امروزه به خوبی جایگاه خویش به عنوان ابزاری ارتباطی و ‌بنابرین‏ به عنوان شکلی از یک سرمایه‏گذاری تجاری پیدا ‌کرده‌است به شکلی که،‌ در سال ۲۰۰۱ سرمایه‏گذاری جهانی در بخش اسپانسرشیپ چیزی در حدود ۲۴ میلیارد دلار آمریکا تخمین زده شده است.[۶۹]

در بخش تحقیقات، رشد اسپانسرشیپ با شمار زیادی مطالعه در این ارتباط همراه شده است که به بررسی جنبه­ های مختلف اجرایی و تئوریک آن پرداخته­اند. از حیث بررسی و دسته­بندی این نوع تحقیقات نیز تاکنون چندین مطالعه و بررسی صورت گرفته است.

نخستین محققی که اقدام به خلاصه کردن و طبقه‏ بندی این مقالات نموده است آقای فرنچ[۷۰] بوده که در رساله دکتری خویش به بررسی این مهم پرداخته است هرچند در این ارتباط فعالیت‏های دیگری نیز توسط سایر محققین صورت گرفته است به گفته والیزر[۷۱] شاید جامع­ترین بررسی در ارتباط با پیشینه تحقیقاتی اسپانسرشیپ توسط کورنون و میناگان[۷۲] صورت گرفته باشد.

در نتیجه یکی از مهم­ترین وظایف بازاریابان ورزشی شناخت مشتریان مختلف لیگ­‏های ورزشی به عنوان خریداران محصول می‏­باشد. این مطالعه چهار گروه از مشتریان را به شرح ذیل معرفی می‏­نماید:

    1. تماشاگران

    1. تلویزیون و رسانه­‏های دیگر

    1. انجمن­‏های مرتبط با ارائه تسهیلات و پشتیبانی کننده از باشگاه­‏های محلی

  1. سازمان­‏ها و شرکت‏‏هایی که با تیم­‏ها و لیگ­‏های مختلف تعامل و همکاری دارند

بر این اساس و بر طبق نظر این محقق لیگ­‏های ورزشی حرفه­ای محیط منحصربه­فردی را برای تصمیم‏ گیری و فرایندهای مختلف بازاریابی در بازارها و سطوح مختلف ایجاد می‏­نمایند

*”تأثیرات فرهنگ و موارد اخلاقی بر جهت­گیری مشتریان” عنوان مطالعه‌ای است که، پونز[۷۳] ، لورش [۷۴] ، نایک [۷۵] و پرالت[۷۶] در سال ۲۰۰۱ انجام داده‌اند.. در این مطالعه، فرهنگ و هویت­‏های اخلاقی به عنوان ساختارهای چند بعدی تشریح ‌شده‌اند که، تأثیرات آن ها بر جهت­گیری­‏های مشتریان و گرایشات آن ها به رویدادهای ورزشی مورد اندازه ‏گیری قرار گرفته و قدرت آن ها در جهت تأثیرگذاری در شکل­دهی گرایشات مشتریان به رویدادهای ورزشی از طریق تجزیه و تحلیل رگرسیون محاسبه شده است. به علاوه این مطالعه صحت ماهیت فرهنگی رخدادهای ورزشی و توسعه بخش­‏های بازار خاص در میان ‌گروه‌های فرهنگی را مورد بررسی قرار داده است.

” نقش جنسیت در انتقال مفاهیم تبلیغاتی توسط ورزشکاران حرفه­ای در ارتباط با محصولات مختلف” عنوان مطالعه‌ای است که، پیتز[۷۷] ، پارکز[۷۸] و اسپنسر[۷۹] در سال ۲۰۰۴ به انجام رسانیده‌اند. در این مطالعه، نمونه آماری که ۹۶ درصد از بین ۱۸ تا ۲۲ ساله برخوردار بوده ­اند، اکثراً از سفیدپوستان اروپایی، آمریکایی (۳/۹۱%) تشکیل شده بودند، متغیرها و عوامل تأثیرگذار مورد بررسی قرار گرفته است، بدین شکل که از مشارکت کنندگان درخواست گردیده که چهره چند تن از ورزشکاران مطرح را ملاحظه نمایند و بر این اساس سؤالات مختلف از آن ها پرسیده شده است. سؤالاتی در ارتباط هر ورزشکار و اینکه نظر آن ها در ارتباط با محصولات ورزشی مرتبط با رشته آن ها چیست؟ و آیا این ورزشکاران می‏­توانند بر نیات خرید آنان تأثیرگذار باشند؟ نتایج نشان داد که

ورزشکاران مرد با احتمال بیشتری به درستی شناسایی می‏­شوند و آن ها توانسته بودند تأثیرات بیشتری بر نیات خرید مشتریان خویش ایجاد نمایند.

“تعیین قیمت بلیط در لیگ ملی فوتبال آمریکا (NFL ): رویکردی کمی” عنوان تحقیقی است که، ریشه[۸۰] و ماندلو[۸۱] با هدف بررسی چگونگی تصمیم ­گیری در ارتباط با تعیین قیمت بلیط مسابقات NFL در کشور آمریکا در سال ۲۰۰۳ ارائه داده‌اند. بر اساس داده­‏های جمع‏ آوری شده در خلال سال­‏های ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ توسط این محققین، عوامل مختلفی می‏­توانند در تعیین قیمت بلیط مربوط به تیم­‏های مختلف حاضر در این لیگ مؤثر و تأثیرگذار باشند که از آن جمله می‏­توان به تجهیزات و سن استادیوم­‏ها و تسهیلات موجود در آن، وضعیت موفقیت و شکست‏های تیم در سال­‏های قبل، سطح درآمدی تماشاگران و تعداد تماشاگران تیم­‏ها به عنوان مهمترین عوامل تأثیرگذار و تعیین کننده قیمت بلیط اشاره نمود. بر اساس این یافته­‏ها از جمله عواملی که نتوانسته بعد تأثیرات چندانی بر قیمت بلیط مسابقات مربوط به تیم­‏های معینی بگذارد، دستمزدهای پرداختی در این تیم­‏ها بوده است که تأثیرات قابل توجهی بر قیمت بلیط از خود بر جای نگذاشته بود.

“انگیزش­‏ها و اهداف اسپانسرهای المپیک ۲۰۰۴ “عنوان پژوهشی است که آپوستولوپولو [۸۲] و پاپادیمیتریو [۸۳] در سال ۲۰۰۴ به بهانه برگزاری المپیک در این سال در کشور یونان به انجام رسانیده‌اند.. هدف از این مطالعه به گفته این محققان، بررسی افزایش وابستگی­های سازمان­‏ها و رویدادهای ورزشی به حامیان مالی و اندازه ‏گیری انگیزش­‏ها و اهدافی که این حامیان به دنبال آن می‏­باشند در المپیک ۲۰۰۴ میلادی در کشور یونان می‏­باشد. بر این اساس یک سری از مصاحبه­‏های نیمه ساختار یافته با هفت حامی از ده حامی اصلی المپیک صورت گرفته است. در ارتباط با انگیزش آنان نتایج بررسی­‏ها نشان داد که انگیزه­‏های ورود آنان به حمایت از این رویداد تنها بر اساس مربوط به کسب و کار نمی‏­باشد بلکه احساس حمایت از رویدادهای ملی و بین ‏المللی و احساس تعهد در این ارتباط عوامل مهمی می‏­باشند. در ارتباط با اهداف این مؤسسات نیز می‏­توان به افزایش فروش و سهم بازار و تصویرسازی برای شرکت و آگاهی و اطلاع بیشتر افراد از برند شرکت اشاره نمود.

) شاید جامع­ترین بررسی در ارتباط با پیشینه تحقیقاتی اسپانسرشیپ توسط کورنون و میناگان[۸۴] صورت گرفته باشد. در این بررسی ۸۰ مقاله منتشر شده در زمینه اسپانسرشیپ جمع‏ آوری و تحت ۵ طبقه اصلی به شرح ذیل دسته­بندی ‌شده‌اند:

ماهیت اسپانسرشیپ

جنبه­‏های مدیریتی اسپانسرشیپ

اندازه ‏گیری تأثیرات اسپانسرشیپ

استفاده استراتژیک از اسپانسرشیپ

ملاحظات اخلاقی و قانونی در اسپانسرشیپ

بعدها در سال ۲۰۰۳ این تحقیقات توسط والیزر کامل­تر شد. به نحوی که بر اساس همین دسته­بندی­ها مقالات مختلف دیگری اضافه گردید و تحلیل­‏ها و بررسی­‏های جدیدتری بر مبنای مطالعات صورت گرفته گذشته در این زمینه انجام شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:57:00 ق.ظ ]




در خصوص حق شرط باید گفت: اگراستفاده از حق شرط را آزاد گذاشت، کشورهای بیشتری در عهدنامه ی مذبور حضور خواهند یافت. در نتیجه ‌ممکن‌است، سبب سوء استفاده کشورها از مفاد عهدنامه و شروط نهاده شده بر عهدنامه ی مذبور و تفسیر مفاد به نفع کشور خودشان شود. اگر عهدنامه یا توافق پیش روی دولت‌ها، اندکی از جانب موازین و قواعد محدود تر شده باشد و به اصطلاح عامیانه تر، آزادی بیش از اندازه را نداشته باشد، قطعاً کشورهای کمتری به سمت معاهده کشیده خواهند شد. چرا که اکثر کشورها، از پیوستن به یک معاهده هدفی جز کسب سود و منافع بیشتر برای کشورشان در نظر نمی گیرند. در چنین مواردی به نظر می‌رسد که، در یک معاهده ی چند جانبه که قوانین و مقررات خاصی نسبت به آن اعمال شده، کشورهای کمتری به سمت تصویب و قبولی و الحاق به آن سوق می‌یابند چرا که همان گونه که گفته شد، هر کشوری خواهان سود و منفعت بیشتر در یک معاهده در عرصه ی بین‌المللی، برای ملت و دولت خویش می‌باشد. ولی از سوی دیگر، باید ‌به این نکته بسیار مهم توجه نمود که، اختلاف کشورها بر سر مسائل فرعی و جزئی نیز قابل اغماض و چشم پوشی است و می توان برخی از موارد را که به اصل و ماهیت معاهده(توافق) خللی وارد نساخته، نادیده گرفت و بر سر مسائل اصلی و اساسی، توافق و مباحثه نمود .

بخش دوم: تحلیل محتوای شرط

‌در مورد حق شرط و مسائل پیرامون آن، نظرات مختلف و بعضاً متضادی در این خصوص از جانب کشورها، وجود دارد. برخی کشورها، وجود حق شرط را در معاهده لازم و ضروری می دانند. ولی برخی دیگراز کشورها، وجود حق شرط در معاهده را آفت پنداشته و معتقدند که هر معاهده باید خالی از هر گونه حق شرطی باشد.

برخی پویایی معاهدات بین‌المللی را نادیده گرفته و معاهده را چون متنی جامد وایستا به شمار آورده اند. حال آنکه معاهدات اصولاً خمیر مایه ی هر توافق بین‌المللی و رزرو، عامل اصلی و اساسی حیات معاهده و در نتیجه، عامل پویایی آن است. ‌بنابرین‏، اگر کسانی معتقد بوده اند که، شرط عامل تضعیف روابط قراردادی دولت هاست و معاهده ی شرط پذیر معاهده ای ناقص است. شاید از این نکته غافل بودند که، فرض وجود معاهده ی کامل در جامعه ی بین‌المللی در حال تکامل اصولاً فرض بی محتوا است. زیرا وجود شرط مبین تضادها و ناهمگونی هایی است که در جامعه ی بین الملل پویا وجود دارد. به عبارتی دیگر، شرط را نباید هرگز با معیارهای اخلاقی سنجید.[۲]

آن مسئله ای که در حق شرط معاهد ات مطرح است آن است که، حق شرط نباید نسبت به متن و مفاد اصلی معاهده خللی وارد سازد. در واقع شرط و مفهوم آن، نباید مغایر با متن و ماهیت اصلی معاهده ی مذبور باشد. مسئله ی دیگری در هنگام ایجاد شرط باید رعایت گردد آن است که، منافع اقلیت به همان اندازه ای دارای اهمیت باشد که منافع اکثریت است. یعنی نوعی توازن و تساوی میان حقوق کشورها برقرار است و هرگز هیچ کشوری، به هر دلیل موجه یا غیر موجهی، نمی تواند به متن اصلی آن معاهده، خللی وارد نموده یا آن را به رسمیت نشناسد.

ناخرسندی دولت‌ها از اعمال حق شرط بر معاهده به هنگام گفتگو درباره ی پذیرش مقررات مربوط به حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات ناشی از معاهدات قاعده ساز کاملاً مشهود است. در چنین اوقاتی، اکثر آن ها مایل بودند، به جای درج مواد مربوط به اقامه ی دعوی در مراجع قضایی و داوری در معاهده و مخیر گذاردن دولت‌ها در پذیرش آن مواد (حق شرط) پروتکلی با همین مضمون به معاهده منضم کنند. گواینکه، درج ماده یا موادی درباره ی نظارت قضایی بر معاهده و ایجاد امکاناتی برای مشروط کردن آن ماده یا مواد اساساً با انضمام پروتکل به معاهده وایجاد امکاناتی برای مشروط کردن آن ماده یا مواد اساساً با انضمام پروتکل به معاهده تفاوت ندارد. با این حال، طرفداران انضمام پروتکل جداً اعتقاد داشتند که، وارد کردن شرط بر معاهدات که موضوع آن ها تدوین حقوق بین الملل است از اهمیت آن معاهدات می کاهد و اعتبار آن ها را متزلزل می‌کند. اما هر شرطی اعتبار این گونه معاهدات را به مخاطره نمی اندازد، مگرآنکه با مقررات ماهوی معاهده سر و کار داشته باشد .[۳]

شرط بر معاهدات، نه برای معاف کردن دولت‌ها از انجام تعهدات اساسی ناشی از معاهدات، بلکه، برای مشارکت هر چه بیشتر آن ها در اجرای آن تعهدات تجویز می شود. حق شرطهای مجاز که مغایرتی با موضوع و هدف معاهده ندارند، نه تنها معاهده را تضعیف نمی کنند، بلکه، در بیشتر موارد وسیله ای برای رشد و جهانشمولی معاهده و عاملی مؤثر برای برقراری تعادل در روابط اجتماعی دولت‌ها با یکدیگر به شمارمی آیند. شرط نهادی ضروری است که در اوضاع و احوال کنونی جهان، جزء لاینفک و تجزیه ناپذیر حقوق معاهدات است و به همین سبب قواعد و مقررات بین‌المللی را با مقتضیات حیات اجتماعی دولت‌ها، سازگار می‌کند .[۴]

آنچه که ازاین تعاریف فوق بر می‌آید آن است که، حق شرط برای معاهدات لازم و ضروری است. ‌کما اینکه، این ضرورت با مقتضای حقوقی و سیاسی دنیای امروز تطابق دارد. ولی نکته ی حائز اهمیتی که در اینجا محل بحث است، آن است که، منافع اکثریت با منافع اقلیت یکسان و برابر بوده و حق شرط، نباید مغایرتی با متن اصلی و ماهوی معاهده داشته باشد و نباید اعتبار وجودی معاهده را زیر سوال برد. در این صورت وجود حق شرط در یک معاهده، به پویایی و موثرتر بودن معاهدات، کمک بزرگی می کند .

گفتار دوم: روند تحولات حق شرط(از نظام سنتی تا نوین).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:57:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم